1380-1665334513559.mp3
836.3K
#شور_پایانی
متن مداحی شور امام حسین
اگه بشه با این عاشقا ، میخوام یه شب بیام به کربلا
جون بدم پایین پا
وقتی دست تو روی سرم میاد
وقتی می گم حسین ، بوی حرم میاد
حرم فقط حرم حسین ، حرم فقط حرم حسین
منو دلو هوای حسین
نفس نفس نوای حسین ، پیر می شم به پای حسین
عشقم شهادته ، دینم ولایته
بارون گریه ام ، چشم ترم میاد
وقتی می گم حسین بوی حرم می.
متن مداحی شور
دوباره پرچمِ عزا
هروله تو روضه ها
همه شور کربلا
مدد یازهرا (2)
یازهرا _ رمز سینه زدنم
یازهرا _ رَدِ زنجیرِ تنم
با اسمِ _ بی بی من جون می گرم
با دستام _ می کوبم روی تنم(2)
یا زهرا کربلا واویلا (3)
....
...
دوباره دلگیر غمم
به بَندُ زنجیر غمم
خدایی درگیر غمم
مدد یا زهرا (2)
یازهرا _
29979-1690626365257.mp3
623.3K
دلم خون شد از اونروزی که دیدم داغ عزیزامو
دلم خون شد،از اونروزی
،که دیدم داغ عزیزامو
قدم خم شد،از اونروزی
،که دیدم رو نیزه بابامو
چهل ساله یاد خنجر روی حنجرت گریه میکنم
چهل ساله یاد زخمای روی پیکرت گریه میکنم
چهل ساله که به یاد اون نیزه و سرت گریه میکنم
بیا ای زهر راحتم کن و
که دیگه جونم به لب رسید
از این دنیا خسته ام دیگه
کس...
enc_16863267749794294114487.mp3
1.82M
#مناجات امام زمان
📝به نماز صبح و شبت سلام
🎤 سید حجت #بحرالعلومی
😭😭😭
پیشنهاددانلود میشه
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت3⃣
بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب
که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد
ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود
و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که
از جنگ با اباعبدالله پشیمان شده بودند
و صدای گریه و شیونشان بلند بود
دستور داد سر حسین علیهالسلام و سایر
شهداء را در کوچههای کوفه بگردانند
تا مردم بدانند قدرت از آن کیست!
📢 منادی هم صدا میزد:
قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب...
زید ابن ارقم میگوید:
در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر
حسین را بالای نیزه در کوچهها میگردانند
شنیدم که آیهای از سوره کهف میخواند:
آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف
و رقیم از آیات عجیب ماست!
از شنیدن این آیه از سر بریده اباعبدالله
مو بر تنم راست شد و بیاختیار صدا زدم:
یابن رسول الله!!!
حرف زدن سر تو از داستان زنده شدن
اصحاب کهف هم عجیبتر است!
پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند
از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را
زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیهالسلام پنج سال برخوردار بودند
از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید
دشمنان اباعبدالله بدتر از سگان
از کرده خود پشیمان شدند
چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا
آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش
که از او احوالپرسی میکرد گفت:
هیچکس نزد خانوادهاش برنگشته که
بدتر باشد از وضعی که من برگشتهام
از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم
و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم
و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم
⤵️ بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام
سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر
وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان
عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت:
بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست
مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد
بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت:
ای پست فطرت پسر رسول ﷺ را کشتی!
بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش
ملاقات نخواهی کرد
معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله
انتقاد میکرد و از او کناره گرفت
مردم هرگاه عمر بن سعد را میدیدند او را لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند
حصین ابن عبدالرحمن میگوید:
چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است
خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت:
براستی حسین را به شهادت رساندند؟
سپس فرمود:
بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا
آنها را بسیار دوست میداشت
و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد
سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت
حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد
و گفت: آه چه ذلّت و خواری است برای ملتی
که فرزند زنازاده، فرزند پیغمبرش را بکشد
بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه
انتقام میگیرند
حتی عدهای شهر را ترک کردند و گفتند:
در شهری که پسر پیغمبر در آن شهید میشود سکنی نمیگزینیم
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
📓 حیات الحسین، جلد۳، صفحه۱۱۹
📔ارشاد مفید، صفحه۲۲۹
📚 بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۸
📒 طبری، جلد۷ صفحه۳۸۵
.
بسم رب الحسین
یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت
بر پیکر مطهر خود پیرهن نداشت
یابن الشبیب خنجر او کند بوده است
لحن کلام شمر لعین تند بوده است
جدم به زیر لب که مناجات مینمود
تسبیحوحمد قاضیالحاجات مینمود ...
قاتل بدید و خشم وجودش زیاد شد
راهی به سوی قتلگهش با عناد شد
پنداشت شکوهها ز غم بیامان کند
نفرین و لعنتی به همه دشمنان کند
با خود بگفت خاتمه بر لعن او دهم
سرنیزه ام فشار به راه گلو دهم
اذکارِ بر لب شه لب تشنه را شکست
او مست بود و حرمت جد مرا شکست
بعد از حسین نوبت اهل خیام شد
خیره بسوی خیمه نگاه امام شد
پای حرامیان به حرم تا که باز شد
دستی بسوی گوش رقیه دراز شد
یابن الشبیب عمه ما را کتک زدند
آتش دوباره بر دل باغ فدک زدند
ناموس کبریا به بلایا اسیر شد
از چشم هیز حرمله یکباره پیر شد
#یابن_الشبیب روضه جدّم نشد تمام
آه از ورود دختر زهرا به شهر شام
پیش خدا کسی به حَدِ ما عزیز نیست
از آل مصطفی زنی اصلا کنیز نیست
#یابن_شبیب
علیرضا شاد | ۱۴۰۲/۰۵/۰۵✍
.
مناجات #امام_حسین در گودال قتلگاه 👇
«اَللّهُمَّ! مُتَعالِىَ الْمَكانِ، عَظيمَ الْجَبَرُوتِ، شَديدَ الِْمحالِ، غَنِىٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَريضُ الْكِبْرِياءِ، قادِرٌ عَلى ما تَشاءُ، قَريبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَريبٌ إِذا دُعيتَ، مُحيطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ إِلَيْكَ، قادِرٌ عَلى ما أَرَدْتَ، وَ مُدْرِكٌ ما طَلَبْتَ، وَ شَكُورٌ إِذا شُكِرْتَ، وَ ذَكُورٌ إِذا ذُكِرْتَ، أَدْعُوكَ مُحْتاجاً، وَ أَرْغَبُ إِلَيْكَ فَقيراً، وَ أَفْزَعُ إِلَيْكَ خائِفاً، وَ أَبْكي إِلَيْكَ مَكْرُوباً، وَ اَسْتَعينُ بِكَ ضَعيفاً، وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ كافِياً، أُحْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا، فَإِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوا بِنا وَ قَتَلُونا، وَ نَحْنُ عِتْرَةُ نِبَيِّكَ، وَ وَلَدُ حَبيبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ، اَلَّذي اصْطَفَيْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلى وَحْيِكَ، فَاجْعَلْ لَنا مِنْ أَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ».
(خدايا! اى بلند جايگاه! بزرگ جبروت! سخت توانمند [در كيفر و انتقام]! بى نياز از مخلوقات! صاحب كبريايى گسترده! بر هر چه خواهى قادرى! رحمتت نزديك! پيمانت درست! داراى نعمت سرشار! بلايت نيكو!
هر گاه تو را بخوانند نزديكى! بر آفريده ها احاطه دارى! توبه پذير توبه كنندگانى! بر هر چه اراده كنى توانايى! و به هر چه بخوانى مى رسى! چون سپاست گويند سپاسگزارى! و چون يادت كنند يادشان مى كنى! حاجتمندانه تو را مى خوانم و نيازمندانه به تو مشتاقم و هراسانه به تو پناه مى برم و با حال حزن به درگاه تو مى گريم و ناتوانمندانه از تو يارى مى طلبم تنها بر تو توكّل مى كنم، ميان ما و اين قوم حكم فرما!
اينان به ما نيرنگ زدند، ما را تنها گذارده، بى وفايى كردند و به كشتن ما برخاستند.. ما خاندان پيامبر و فرزندان حبيب تو محمّد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) هستيم، همو كه او را به پيامبرى برگزيدى و بر وحى ات امين ساختى. پس در كار ما گشايش و برون رفتى قرار ده، به مهربانيت اى مهربانترين مهربانان!).
و آنگاه افزود: «صَبْراً عَلى قَضائِكَ يا رَبِّ لا إِلهَ سِواكَ، يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، مالِىَ رَبٌّ سِواكَ، وَ لا مَعْبُودٌ غَيْرُكَ، صَبْراً عَلى حُكْمِكَ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ، يا دائِماً لا نَفادَ لَهُ، يا مُحْيِىَ الْمَوْتى، يا قائِماً عَلى كُلِّ نَفْس بِما كَسَبَتْ، اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَهُمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحاكِمينَ»؛ (پروردگارا! بر قضا و قدرت شكيبايى مىورزم، معبودى جز تو نيست، اى فريادرس دادخواهان! پروردگارى جز تو و معبودى غير از تو براى من نيست. بر حكم تو صبر مى كنم اى فريادرس كسى كه فرياد رسى ندارد! اى هميشه اى كه پايان ناپذير است! اى زنده كننده مردگان! اى برپا دارنده هر كس با آنچه كه به دست آورده! ميان ما و اينان داورى كن كه تو بهترين داورانى!). (1)
📚(1). مقتل الحسين مقرّم، ص 282 - 283.
زمینه یا شور حضرت ابالفضل علیه السلام
از حسین رئوفی
من ماندم و این همه آزار
تنهام نزار علمدار ۳
آیه آیه افتاده دستانت
لخته لخته خون بسته چشمانت
دسته دسته دشمن خندد بر من
خیمه خیمه شد بیت الاحزانت
دنیا به دوشم گشته آوار
تنهام نزار علمدار ۳
من ماندم و این همه آزار
تنهام نزار علمدار ۳
ای پناه اهل حرم برخیز
منتظر مانده دخترم برخیز
اصغرم کم کم میرود از هوش
بهر او ای آب آورم برخیز
آئینه ی حیدر کرار
تنهام نزار علمدار ۳
من ماندم و این همه آزار
تنهام نزار علمدار ۳
بی تو دیگر کارم اشک و آه است
علقمه از بهرم قتله گاه است
تا زمین افتادی چشم دشمن
بهر غارت سوی خیمه گاه است
کم گشته اعضای تو سردار
تنهام نزار علمدار ۳
(من ماندم و این همه آزار
تنهام نزار علمدار ۳)
سبک ۲ زمینه یا زمزمه محرم ۱۴۰۲
از حسین رئوفی
حضرت ابالفضل علیه السلام
منم آن شهیده
که قدم خمیده
ناله ها کشیده
پسرم نیا
زینبم بریده
پسرم نیا
بمان
برا حسین من کس و کار
میان دشمنان خونخوار
غریبه و این همه آزار
بمان
بمان برا حسین علمدار ۳
نمی گیره باران
توی این بیابان
بگیره یه کم جان
ساقی حرم
بشه مثل طوفان
در این دشت غم
بیای
شش ماهه از عطش میمیره
حسین من عزا می گیره
تمام خیمه ها اسیره
بمان
بمان برا حسین علمدار ۳
زمینه یا شور « شب های بین الحرمین »
مایه در دستگاه ماهور
از حسین رئوفی
نفسم ، جان ، رگ و خون منی
همه ی عقل و جنون منی
تا میاد اسم قشنگ شما
همه ی سوز درون منی
شب های بین الحرمین
رویای شیرین منه
آئینه دارت که شوم
چشمانت آئین منه
رهام نکن رهام نکن حسین
ز درگهت جدام نکن حسین
بی تو اصلا به کجا برسم
با تو بر صبر و رضا برسم
تو نباشی همه هیچم و هیچ
به کنارت به خدا برسم
شب های بین الحرمین
هرگز از یادم نرود
الطاف عباس و حسین
هرگز از یادم نرود
رهام نکن رهام نکن حسین
ز درگهت جدام نکن حسین