.
#دکلمه_روضه_حضرت_رقیه_س
#از_همون
از همون بچگیام تا به حالا
شب و روز لعن امیه میکنم
همه ی دارو ندارم و فقط
نذر حضرت رقیه میکنم
نذر اون خانومی که سه سالشه
ولی کار صد تا دریا میکنه
با همون دست کوچولوش به خدا
تموم گره ها رو وا میکنه
معذرت میخوام من از سادات جمع
معذرت میخوام من از امام رضا(ع)
با اجازه از امام عصرمون
میخونم روضه از عمه ی شما
چه جوری بگم من از مصائبش
کاش دروغ باشه تمومه روضه ها
آخه کی دیده که یک سه ساله و
این همه کوه مصیبت و بلا
بی بی جان شما کجا و غربته
کوفه و کرببلاو شهر شام
واقعا سخته برام تصورش
چرا بردنت تو رو تو ازدحام
شنیدم بعد وقوع قتلگاه
دیگه تو رنگ خوشی رو ندیدی
شنیدم وقتی که خیمه ها میسوخت
پا برهنه رو خارا می دُویدی
شنیدم یه عده بی حیا و پست
معجر و النگو هاتو دزدیدن
شنیدم عروسکاتو و بردن و
شنیدم گوشواره ها تو کشیدن
شنیدم خیلی اذیت شدی و
شنیدم خیلی تو رو دادن عذاب
زبونم لال شنیدم بردنتون
تو و عمه زینب و بزم شراب
شنیدم تو هم شبیه مادرت
صورتت کبوده و یا نیلیه
شنیدم این یادگاریا همه
اثرات ضربه های سیلیه
شنیدم تو هم شبیه مادرت
یه روزه سفید شده کل موهات
دست به دیوار میگیری و راه میری
رمقی نمونده بود توی پاهات
شنیدم برای عشقت جون دادی
آخرش به آرزوهات رسیدی
شنیدم توی خرابه رفتی و
رو سر بابات تو هم پر کشیدی
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#کربلایی_مجید_مرادزاده
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
◼️حکایت زنی از اهل شام، که میخواست آب و نان برای رقيه خاتون سلام الله علیها ببرد...
نقل کرده اند:
در شام زنی بود به نام "حمیده"؛ پسری داشت به نام "سعید".
روزی پسرش غبارآلود آمد خانه؛ حمیده پرسید:
کجا بودی؟
گفت: به دیدار اسيران رفته بودم؛ از مدینه پیامبر صلی اللّه علیه وآله بودند.
حمیده برخواست آمد سمت خرابه؛ دید غلامان زنگی و ترکی و رومی با لباس سرخ ایستاده اند بر در خرابه و به کسی اجازه ورود نمیدهند.
حمیده دید طفل کوچکی آن قدر گریه کرده که چشمانش متورم شده و یک طرف صورتش خاکی است.
حمیده پرسید: شما کیستی؟
حضرت رقيه سلام الله علیها فرمود:
دختر امام حسین علیه السلام
از پدر و عمویش پرسید؟
بی بی فرمود:همه را کشته اند.
حمیده گفت:
کاری نداری انجام دهم؟
حضرت با صدای آهسته فرمود:
قدری آب و نان می خواهم.
حمیده رفت آب و نان آورد،هر کار کرد نگهبانان نگذاشتند،پنج مرتبه تلاش کرد در آن شب نتوانست آب و نان را برساند تا اینکه صبح آمد دید جمعی از زنان دور قبری خاکی گریه می کنند.
زینب کبری صلوات اللّه علیها رو به حمیده فرمود:
آب و نان را برگردان که آن دختر دیگر بین ما نیست...
📚مقتل خطی جامع المجالس ص١٢٩ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
#زمزمه
#شور
۷۹۶
یتیم گیر آوردنت
سیلی زدن تو دهنت
فدای بابا گفتنت
باتازیانه زدنت
یتیم گیرآوردنت
توکوچه ها کشیدنت
سیاه گشته بدنت
شدکفن توپیرهنت
یتیم گیرآوردنت
لگد زدن به تو همه
شدی شبیه فاطمه
عمه میگفت بازمزمه
یتیم گیرآوردنت
زخمی شده چقد تنت
بزم شراب بردنت
برا کنیزی خواستنت
یتیم گیرآوردنت
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
29146-1688282191256.mp3
1.54M
#حضرت_رقیه__س__نوحه
به سبک (اومدم دوباره بادل هزینم)
این روزا درسته/ تار می بینه چشمام
کشته منو امشب/ زخمِ چشمِ بابام
قلب من رو زخم کرد/ زخمِ رو پیشونیت
دخترت بمیره/ واسه لبِ خونیت
از زندگی بی تو سیرم
برای زخمات بمیرم
با دست لرزون نمیشه
خاکِ موهاتُ و بگیرم
بابا موهات چرا بهم دوخته شده
انگار مثل موهای من سوخته شده۲
* [بابا حسین مَنِ الذي اَيتَمَني] ۴
بند ۲
کاش میشد که از تُو/ روموُ بپوشونم
تا نبینی ردِ/ سرخیِ رو گونم
بی بابا که باشی/ درد تو زیاده
دشمن تُو من رو/ زجر بدی داده
درد از تنم رفتنی نیست
زخمای من گفتنی نیست
عمه میدونه کبودی
از رو تنم شستنی نیست
صورتم شد شبیه گلهای لاله
گریه میکرد واسم زن غساله۲
* [بابا حسین مَنِ الذي اَيتَمَني] ۴
بند ۳
چیده شد گلت از/ شاخ و برگ و ساقه
دل خونم بابا از/ خاطرهی ناقه
کار من شب و روز/ اشک و اضطرابه
سهم تو تنور و/ سهم من خرابه
اون مرد شامی اهلِ
ناسزا و ستیزه
رسیده کار به جایی
که صحبت از کنیزه
سیلی زدن به صورت منی که
تو شهرمون بهم میگن ملیکه۲
* [بابا حسین مَنِ الذي اَيتَمَني] ۴
.
حسن کردی
روح الله نوروزی
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_رقیه__س__روضه
آمدی جانم به قربان شما بابای من
مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من
چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند
نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من
جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا
من بدم می آید از طشت طلا بابای من
من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام
دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من
حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش
از گلویم در نمی آید صدا بابای من
باورش سخت است اما راه رفتن های من
سخت گردیده برایم بی عصا بابای من
ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است
چشم های بی حیا کشته مرا بابای من
تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای
می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من
خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی
خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من
از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم
بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من
حسن کردی
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
7773.mp3
688K
#حضرت_رقیه__س__شور
کی دیده ، سه ساله دختری
راه بره ، با قدِ خمیده
کی دیده ، یه دختر بچه ای
پشت ، مرکبها میدویده
کی دیده یه دختر شاه و
سیلی صورتش و دریده
سخته ، ببینه آسیبی
سخته ، سه ساله شه بی بی
سخته ، وقتی که خواب باشی
سخته ، بایه لگد پاشی
ای وای رقیه جان ای وای
**
سر من ، فدای سر تو
کی زده ، پر تو شکسته
خیر نبینه ، الهی بابا
اونی که ، سر تو شکسته
خدا نگزره از اونی که
دل دختر تو شکسته
بابا ، دخترای اینجا
میگن ، نداری تو بابا
بابا ، به ماهاخندیدن
با دست ، مارو نشون میدن
ای وای رقیه جان ای وای
شعرو سبک:کربلایی ابوالفضل آلوئیان
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛ #حضرت_زینب_س_شام_غریبان؛ #حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام؛ #مجلس_یزید_ملعون
تنها نه این که داده رزق نوکران را
بخشیده آب و نانِ بنده پروران را
معشوقها، دلدادهی حب الحسیناند
عشقش مُسَخَّر کرده قلبِ دلبران را
هرکس که مشمولِ نگاهِ رحمتش شد
هرگز نمیخواهد عطای دیگران را
گریه برایش خیرِ بی مانند دارد
حتی مقرب میکند پیغمبران را
نامش که زینتبخشِ عرش و اهل آن است
تا اوج مستی میبَرد نوحهگران را
دیوانگی ما در این میخانه، لطف است
بخشیده زهرا این جنونِ بیکران را
یک عمر داغ سینهی عریان ارباب
آتش زده جان و دلِ جامهدران را
**
باید چگونه با پر زخمی، عقیله
پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را؟!
باید چگونه زینب کبری ببیند
در شام، بر کام امامش، خیزران را؟!
✍ #محمدجواد_شیرازی
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
◾نوحۂ حضرت رقیه(س)◾
سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله
برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2)
به گوشِ جان آمده گویا صدایی
طفلِ یتیمِ خسته کرده نوایی
با حالِ حزن واندوه گوید پیاپی
بابایی، بابایی، بابا کجایی
سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله
برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2)
خرابه غوغا شده با آه وناله
یتیم نوازی کنید بهرِسه ساله
اشکای نم نم داره بی بی رقیه
زندگی بعد از پدر براش محاله
سوی خرابه رَوید با گلِ لاله
برای دیدار طفلِ سه ساله(2)
امشب بگیر دامنِ دخترِ ارباب
که بهرِ بابا شده دلش چو بیتاب
اگرچه طفل است ولی داردکرامت
مشکل گشایی کند این دُرِّ نایاب
سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله
برای دیدارِ طفل سه ساله(2)
دخترِ ناکام شد بابِ مناجات
بهرِ تمامِ عالم قبلۂ حاجات
امشب بگو رقیه،بی بی دخیلم
طفلِ سه ساله ولی عمۂ سادات
سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله
برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2)
کنارِ رأسِ پدر مرغ خوش الحان
زِ داغِ بابا رَوَد از تن او جان
اهلِ خرابه همه با حالِ مُضطر
زینبِ خونین جگر گشته پریشان
سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله
برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2)
یارب بحقِ اشکِ چشمِ رقیه
بده تو مرهم روی زخمِ رقیه
(هستی)بگو زِ داغ وغمِ رقیه
(پرویزی)خوانده توی بَزمِ رقیه
سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله
برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2)
التماس دعای فرج🤲🏻
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
سراینده شعر: علیمحمدی📝
سید راستی:
#نوحه_شهادت_پیامبر_اسلام
( صلی الله علیه وآله )
مداح:#حاج_میثم_مطیعی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
مدینه ای ، شهر پیغمبر،
ای شهر غربت و غم
مدینه ای ، حسرت و غربت
ای قبله گاهِ عالَم
تو شهر دلتنگی زهرا،
به سوگ مصطفایی
تو در داغ دوری زهرا
انیسِ مرتضایی
عزادار بی قراری
بر مزار مجتبایی
آآآآی ...
مدینه بگو راز پنهان را
مپوشان ز ما ، آتش جان را
بپا کن ز نو ، بیت الحزان را
آآآآی ...
تو و صادق و باقر و سجاد
تو و مجتبی ، خلوتت خوش باد
مرا میدهد غربتت بر باد
( مدینه ای ، شهر پیغمبر) تکرار
بقیعم من ، تربتِ عشقم
همزادِ کربلایم
بیا و از این همه غربت
روضه بخوان برایم
منم آنکه از مصیبت ها
همیشه رفته از هوش
مزار خوبان عالَم را
گرفته ام در آغوش
سراپا صبر و سکوت تویی
حماسه های خاموش
آآآآی ...
نه خاکم ، که من آسمان هستم
که با عرشیان ، همزبان هستم
زیارتگهِ عاشقان هستم
آآآآی ...
چراغانی از ، اشک و آهم من
شبستانِ خورشید و ماهم من
اگر بی پناهی ، پناهم من
( بقیعم ،
خاک غریبم من ) تکرار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#سینه_زنی
#امام_حسن #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
004 Oghyanoos e Khaki.mp3
10.07M
نوحه امام حسن مجتبی ع
🎙با صدای حاج محمود کریمی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مدینه جایی بین ابراست
که هر ابری به دورش گریونه
.
یه اقیانوس خاکی اونجاست
که خورشید تو عمقش پنهونه
.
ملائکه توی ملکوت
سمت مدینه پر میزنن
.
تو عالم معنا تو بقیع
دارن حرم درست می کنن
.
فرشته ها از روز ازل
خادم حرم امام حسنن
.
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
مدینه شهری توی دل هاست
که اسمش دل رو می لرزونه
.
دلو می لرزونه قبرایی
که زیر آفتاب و بارونه
.
دلی که شد امام حسنی
دیگه زمین براش قفسه
.
آزاده و رهای رهاست
با آسمونا هم نفسه
.
یه روزی زائرش میشه و
به همه آرزوهاش میرسه
.
یه روضه خون بین مقام بالاسر
می خونه از کوچه می خونه از مادر
.
مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها
مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا
مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش
.
منو بزنید مادرمو نزنید
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
مدینه ! تو با شعری که خوند
دم آخر آقا می سوزی
.
به آیینه ش روز آخر گفت
مثل روز تو نیست هیچ روزی
.
امام حسن خودش دلا رو
برده به کربلای حسین
.
بخشیده روضه ی خودشو
به اشک روضه های حسین
.
کریم عالم بود و گذاشت
دار و ندارشو برای حسین
.
با جیگر پاره با اون تن بی حال
می خونه از مقتل می خونه از گودال
.
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای
ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سینه_زنی_امام_حسن
4_5960728610376517997.mp3
1.87M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
.. نـــــــوحــــــه شهادت امام حسن ع
🌒🌒🌒🌒🌒🌒
زینبم کن به حالم نظر
...... بردلم زهر کین زد شـــرر
راحت ازاین همه غم شدم
...... خواهرم کن حسینم خبر
منکه در حجره ام دست وپا میزنم
جای همسر حسین را صدا میـزنم. 2
من غریبم غریبم غریبم غریب 3
🕳🕳🕳🕳🕳🕳
قاتل من شده همسرم
... . آتش افکنده پــا تا ســرم
زهر نشسته به جانم دگر
...... وقت رفتن شـده خواهرم
راحت از دیدن درب و دیوار شدم
راحت از دیدن خون مسمار شدم 2
من غریبم غریبم غریبم غریب.. 3
🕳🕳🕳🕳🕳🕳
از غم کوثری پر دردم
... . بین خانه نظـرمی کردم
بعد آن سیلی بی پروا
...... مادرم را خودم آوردم
بعد آنروز شدم خسته و دلغمین
بین خانه شدم بیکس و بی معین 2
من غریبم................
🌒🌒🌒🌒🌒🌒🌒
.. . ✍ عیسی دین محمدی
💦💦💦💦💦💦💦
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۱۹
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_کربلا_منتظرماست_بیاتابرویم
پسر ارشد حیدر،حسن یا مولا
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا
تو امام سومینی ز سوی حی مبین
جد تو احمد مختار بود رهبر دین
پدرت حیدر کرار بود حبل متین
مادرت حضرت کوثر،حسن یا مولا
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا
بحر دین را تو حسن گوهر یکتا هستی
در سپهر دین حق ماه دلارا هستی
بهر شیعه ی علی کعبه ی دل ها هستی
بر سر شیعه تو افسر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
تو کریم ابن کریم ابن کریمی مولی
همچو احمد صاحب خلق عظیمی مولی
در دل شیعه ی حیدر تو مقیمی مولی
تویی مولی ذره پرور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
بر همه عالم هستی تو عنایت داری
بر همه تو لطف و جود بی نهایت داری
بر همه شیعه ی حیدر ولایت داری
در کرامت تویی محشر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
در جهان تو صاحب قدر رفیعی مولی
گل حیدر زینت خاک بقیعی مولی
شیعیان را صف محشر تو شفیعی مولی
تویی در مدینه زیور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
شکر لله که همه عمر سعادت دارم
مهر تو در دلم از روز ولادت دارم
بر تو و حیدر و زهرا ارادت دارم
بر منی مولی و سرور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
همسر نامهربان تو شده قاتل تو
حق گواه است چه کرده زهر کین با دل تو
زد شرر بر دل و سوزانده همه حاصل تو
زده بر جان تو آذر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
آمده بهر تسلای دلت خواهر تو
با دلی خون شده بنشست حسین در بر تو
گرید و بر سر دامن گرفته سر تو
زینبت با دیده ی تر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
در مدینه تو حسن غربت حیدر دیدی
یابن زهرا پشت در ناله ی مادر دیدی
خواهر کوچک خود را دیده ی تر دیدی
کشته شد محسن حیدر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
دیدی آتش ز در خانه زبانه می زد
با لگد بر در خانه وحشیانه می زد
دشمن از کینه به مادر تازیانه می زد
شنیدی ناله ی مادر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه امام حسن علیه السلام
#کربلایی_مهدی_اکبری🎤
.
کاش بودی کرببلا کنار حرمم حرم داشتی حسن
کاش بودی کرببلا یه ایوون طلا تو هم داشتی حسن
دور ضریحت پر مرد و زن بود مادرمون فاطمه بی محن بود
یک شب جمعه حرم حسین و یک شب جمعه حرم حسن بود
من گنبدی دارم گنبد بقیع گرد وغباره
من گنبدی دارم و تو سایبونم قبرت نداره
برادر بی حرمم حسن
کاش بودی کرببلا تو بین الحرمین حرم داشتی حسن
کاش یه گنبدی شبیه به گنبد حسین تو هم داشتی حسن
گنبدامون شبیه کاظمین بود قشنگ ترین بهشت عالمین بود
پرچم سبز یا حسن کنار پرچم سرخ ذکر یا حسین بود
صحن و سرای من شلوغه و بقیع زائر نداره
صحنت تو دلم و چشام آسمونش پر از ستاره
برادر بی حرمم حسن
کاش بودی کرببلا کنار خیمه گاه حرم داشتی حسن
پیش قبر قاسمت یه دونه بارگاه تو هم داشتی حسن
هیچکسی غربت حسن نداره این همه داغ دل شکن نداره
درسته که بی حرمی حسن جان ولی حسینتم کفن نداره
لا یوم کیومک حسین به کربلا عطشان حسین جان
ذکر شب و روز امام مجتبی عریان حسین جان
برادر بی کفنم حسین
#امام_حسن_ع#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
# سخنرانی ماه صفر
من اگر روضهدار بودم، دههی اول صفر را هم عین دههی اول محرم مجلس میگرفتم، تازه خیلی پر آب و تابتر!
آخر این روزهای اول صفر خیلی روزهای سخت و بدی بوده برای اهلبیت.
اول که سه روز کاروان را پشت دروازههای شام معطل نگه داشتهاند تا اهل شام فرصت کنند شهر را آذین ببندند. شاید تنها خوبیِ اینکه ما این چیزها را زیاد درک نمیکنیم همین است که دقمرگ نمیشویم و گرنه آدم اگر درست فهم کند که یعنی چه که بچههای پیغمبر را با آن وضع اسفبار سه شبانه روز پشت دروازههای شهر معطل کردهاند تا همه جا را قرمز بپوشند و به در و دیوار ریسه و گل ببندند و رقاصها و مطربها را جمع کنند تا وقت ورود کاروان برای اهانت و هتک حرمت چیزی کم نگذارند، باید از غصه دق کند و بمیرد!
بعد از آن سه روز معطلی هم که معلوم نیست بعد از ورود کاروان به شام چه سر کاروان آوردهاند که حضرت زینالعابدین فرموده باشند ای کاش از مادر زاده نمیشدم و به شام برده نمیشدم!
آخر شام از اول دست معاویه بوده، از ساعت اول بالای منبرهای این شهر سَبِّ علیابنابیطالب باب بوده، تبلیغات معاویه از اول خاک اهل این شهر را با کینهی اهلبیت گِل کرده! شام با کوفه خیلی فرق داشته، اهل کوفه هر چه که بودند بالاخره اهلبیت را با نسبتی که با پیغمبر داشتند میشناختند ولی اهل شام به خون اهلبیت تشنه بودند، گوشت و پوستشان با دشمنیِ اهلبیت درآمیخته بود، حالا این حجم از دشمنی و کینهتوزی را چطور باید روی سر اهلبیت خالی کرده باشند که وقتی یکی از حضرت سجاد پرسید کجا به شما خیلی سخت گذشت ایشان سه بار با تأکید فرموده باشند: الشام الشام الشام
معلوم نیست شامیها با آن قلبهای مالامال از کینهی امیرالمؤمنین در مواجهه با بچههای علی چقدر دشمنی کردهاند، چقدر سنگپرانی، چقدر فحاشی، چقدر رقاصی... اصلا معلوم نیست چقدر زخم به دل اهل کاروان انداختهاند...
این مصیبتها یک طرف، آن مجلس یزید و چوب خیزران و... یک طرف.
واقعا شام چه خبر بوده؟ به اهلبیت چی گذشته؟!
یک روضهخوانی آمده بود پیش یکی از آقایان علما روضه بخواند. خواسته بود روضهی مجلس اینزیاد را بخواند اینجور شروع کرده بود: زینب بر مجلس ابنزیاد وارد شد! یک مرتبه آن عالم صدایش به گریه بلند شده بود و از حال رفته بود و صدا زده بود بس است بگویید روضهخوان بیشتر نخوانَد! از دور و اطراف صدا میآید هنوز که روضهخوان چیزی نخوانده آقا جواب میدهند ما اگر میفهمیدیم زینب کی بود همینقدر که به ما میگفتند بانوی به آن بلندمرتبگی را در مجلسی وارد کردند که ابنزیاد آنجا بود از غصه میمردیم. شأن زینب کجا و مجلس ابنزیاد کجا؟!
آن آقای عالم پس اگر قرار بود روضهی مجلس یزید را بخواند چی میگفت؟!
واقعا یک چیزهایی خیلی بالاتر از فهم ماست، البته قرار هم نبوده که ما فهمش کنیم، چون اگر میفهمیدیم دراز به دراز توی روضهها کنار هم میافتادیم و جان میدادیم.
واقعا اگر قرار بود مصیبتهایی که سر کاروان آمده را درک کنیم امکان نداشت باز هم راست راست روی زمین خدا راه برویم.
مصیبتهایی که آقا امام زمان دربارهاش فرموده بودند: فلأندُبنَّکَ صَباحاً و مَساءً و لأبکینَّ بدلَ الدّموعَ دماً
صبح و شام بر اسارت عمهام زینب گریه میکنم، آنقدر که اشکهایم بدل به خون میشود....
ای کاش من واقعا روضهدار بودم و دههی اول صفر روضههای زینبیام را داغتر از هر روضهی دیگری برپا میکردم تا شهر را داغدارِ آنچه کنم که اهل شام سر اهل کاروان آوردند....🖤🖤😭😭😭😭😭😭
آه ای آزادهترین اسیرانِ عالم...💔
✍ملیحه سادات مهدوی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_16899570043239664273532.mp3
5.08M
فیض ببرن علمای زینبی
از مرحوم سیبویه شنیدم یه مطلبی...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎤#محمد_حسین_حدادیان
◼️◼️◼️
#نوحه اربعین شماره(2)
✍# شاعر : مداح_ اهل_ بیت _خانم_ بخشی
👌#سبک : سلام علی ساکن کربلا
سلام علی ساکن کربلا
سلام علی کشته نینوا
سلام علی آیت کبریا
سلام علی سبط خیرالورا
سلام علی ساکن کربلا
🥀🔳🥀
سلام علی جان جانان حسین
سلام علی مهررخشان حسین
سلام علی محور دین حق
سلام علی رکن ایمان حسین
سلام علی زاده مرتضی
سلام علی شاه ایزد نما
سلام علی کشته بی کفن
سلام علی جان خیرالنسا
سلام علی ساکن کربلا
🥀🔳🥀
سلام علی مهر گردون حسین
سلام علی خفته درخون حسین
سلام علی گوهر بندگی
سلام علی زار و محزون حسین
سلام علی رهبر شیعیان
سلام علی سرور شیعیان
سلام علی فخر خیرالبشر
سلام علی یاور شیعیان
سلام علی ساکن کربلا
🥀🔳🥀
سلام علی تشنه جان داده را
سلام علی شاه آزاده را
سلام علی منشا لطف حق
سلام علی شاه دلداده را
سلام علی منشا شوکتم
سلام علی مایه ی عزتم
بدرگاه تو خادمت بخشی ام
سلام علی اوج شخصیتم
سلام علی ساکن کربلا
🥀🔳🥀
دگر باره شد اربعین شما
ملائک بود دلغمین شما
چسان گویم ای شاهدسرجدا
بودکعبه ام سرزمین شما
سلام علی ای شه تشنه لب
سلام علی شاهد منتخب
سیه پوش غمهای بی حدتان
بود مهر گردون و شاه عرب
سلام علی ساکن کربلا
🥀🔳🥀
سلام علی ای امام مبین
سلام علی رهبر ملک دین
فدای تووقبرشش گوشه ات
سلام علی شاه اعلا نشین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🥀🔳🥀🔳🥀🔳
.
در صحن امام حسین(ع)ساخته شده
#نوحه_سنتی
#حضرت_رقیه(س)
بـوی بابا بـر مشامم میرسد(2)
عمه جان امشب امامم میرسد(2)
می نشینم تا سحر در راه او
بوسه میگیرم ز روی ماه او
برجهان امشب پیامم میرسد
عمه جان امشب امامم میرسد
-------------
ای اسیران بشنوید آوای من
میرسد امشب ز ره بابای من
امشب آن ماه تمامم میرسد
عمه جان امشب امامم میرسد
--------------
ای یتیمان ناله وزاری کنید
عمه زینب را شما یاری کنید
برشما هردم سلامم میرسد
عمه جان امشب امامم میرسد
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#نوحه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر 🏴
بابا رسیده است
بابا کنار دختر تنها رسیده است
امشب دو کام تشنه به دریا رسیده است
بابا رسیده است
بابا جاااان...
میگم به شامیا بدونن
دیگه منو یتیم نخونن
مسافرم اومده و بابام همین جاست
حتی اگه سر بریده
اگه به خاک و خون کشیده
بابای من قشنگترین بابای دنیاست
یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین
یا ابتاه، یا ابتاه یا ابتاه، یا حسین
مهمان رسیده است
کنج خرابه یک مه تابان رسیده است
در دامن سه ساله ی گریان رسیده است
مهمان رسیده است
بابا جاااان...
بزار بگم که این خرابه
خونه ی وحشت و عذابه
یه شب نشد بدون دردسر بخوابم
یه گوشه از خرابه تنها
تو رو صدا می زدم اما
به جز کتک نداده هیچ کسی جوابم
یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین
یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین
پر در میاورم
امشب ز رازهای تو سر در میاورم
تو آمدی بهانه ی دیگر میاورم
پر در میاورم
بابا جااااان...
بهانه ام این شب آخر
میخوام برم کنار اکبر
هر جا بری میخوام بشم همسفر تو
برات می میرم گُل زهرا
کارم تمومه جون بابا
محاله دیگه جا بمونم از سر تو
یا ابتاه، یا ابتاه، یا ابتاه، یا حسین
یا ابتاه، یا ابتاه، یا ابتاه، یا حسین
#هادی_همتی ✍
#حضرت_رقیه
#تک #واحد #دمام_زنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دسته عزاداری نابینایان در کربلا🌷#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
:
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴روضه_دفتری
حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
نوحه ،زمزمه ،مرثیه
اشعار تشییع و خاکسپاری
سوم ،هفتم ،چهلم و سالگرد
مراسم ختم ،و ترحیم ،
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
روضه_حضرت_زهرا_س
ختم_مادر
دفتری_حضرت_زهرا س 3
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🪷بر آینهٔ جمال داور صلوات🪷
🪷بر آبروی آل پیمبر صلوات🪷
🌴بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل🪷
از سوی خدا سوره کوثر صلوات🪷
(🤲دعای_فرج🤲)
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
السلامعلیکیافاطمةالزهرا (س)
(یازهرا)3
😭ای مدینه من دگر زهرا ندارم
🌴صورت خود را به دیوار می گذارم
🌴غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
🌴ای مدینه رخت ماتم در بَرَم شد
روز روشن خانهٔ من قتلگاه همسرم شد
غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
🌴ماه گردون چون مَهِ من، پردهٔ نیلی ندارد
🍃بانوی پهلو شکسته، طاقت سیلی ندارد
...سیدا منو ببخشن
یا صاحب الزمان....
🌴غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
اگه مادر دارید، قدر مادراتونو بدونید..
مادر عزیزه..مادر غمخوار اولاده...
خدا مادرتو برات نگه داره،،،نکنه دلشو بشکنی،،،قدر مادر رو بدون،،
بخدا دنیارو بگردی هیچ کسی جای مادرو برات پُر نمیکنه...
اونی که مادر نداره،،،میگه حاضرم همه زندگیمو بِدَم فقط یه بار مادرمو بغل بگیرم،،،فقط یه بار منو صدا بزنه،،فقط یه بار صدای مادرمو بشنوم..
ای مادر ای مادر
🌴اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود..
میگه اون لحظه ای که مادرمو تو غسالخونه دیدم...
اون لحظه ای که بدن مادرو تشیع میکردند
آخ خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن
آخ اون لحظه ای که بدن مادرمو داخل خانه قبر گذاشتن،، سنگ لحدُ چیدن خاک ریختن ،،،دیگه مادر اسیر خاکها شد ،،،آخ دیگه مادرو نمیبینم،،،
ای مادر ای مادر ای مادر
دلتو ببرم مدینه بیاد غربت بیبی دوعالم ناله بزنی...
سلمان میگه نیمه شب تو خونه نشسته بودم، دیدم دارن در میزنند، درو باز کردم، دیدم حسنُ حسین یتیمان خانم زهران،،
نمیدونم بچهٔ بی مادر دیدی یا نه؟
الهی هیچ کس تو کوچیکی سایهٔ پدر و مادر ازش کم نشه..
میگه دیدم رنگ تو صورت این بچه ها نمونده...
صدا زدند..سلمان...سلمان اگه میخوای برای تشیع جنازهٔ مادرمون زهرا بیای بیا سلمان..
سلمان میگه دست این آقا زاده ها رو گرفتم..
وارد خانهٔ علی شدم..دیدم امیرالمومنین بدن زهراشو غسل و کفن کرده،،، بدنُ داخل یه تابوتی قرار داده.،،، یه طرف زینب نشسته یه طرف امیرالمومنین...
(دشتی)🌴🙏🙏🙏👇
آخ..
🌴فلک صبرو قرارم را گرفتی
🍃به شام تیره یارم را گرفتی
🍃علی میگفت زیر لب در آن شب
🌴همه دارو ندارم را گرفتی
تا چشم علی من افتاد..
صدا زد: سلمان بیا..سلمان بیا ...سلمان زینت خونه ام رفت.. سلمان بیا محرمم رفت..
🍃آی ناله دارا..دیدی وقتی یه مادری از دنیا میره..وقتی میخوان جنازشو بردارن..میگن پسراش بیان..برادراش بیان..
(بابا محارمش بیان...این جنازه رو بردارن..)
🍃سلمان میگه دیدم پسران زهرا کوچکند نمیتونند جنازه رو بردارند
اباذر اومد، مقداد اومد،
همراه علی جنازه رو برداشتند...
قربون اون جنازه ای که به روایتی 5نفر به روایتی 7نفر جنازه رو تشیع کردند ...
امان امان 2
🌴رسمه از خونه ای که دارن جنازه مادری رو میبرن...
بچه هاش شیوَن میکنند ..همه میان دور یتیمارو میگیرن..با یتیما گریه میکنند..
🍃بخدا زهرا غریبه..
🌴بخدا زهرا مظلومه..
(چرا)
آخه بچه هاش آستین به دندان گرفته بودند.. آروم آروم داشتن گریه میکردند..
🌴علی بعد از تو یا زهرا غریبه
🍃در این دنیای فانی غم نصیبه
🌴تو رفتیُّ شدم تنهای تنها ای عزیزم
🌴که ذکر من فقط امن یجیبه
(اوج)
🖤کجا دیدی یه مادر جوون بمیره..نیمه شب تشیع بشه..نتونی بلند بلند گریه کنی..نتوتی بلند بلند مادر مادر بگی..
جنازه رو حرکت دادند..
سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادرو بدرقه میکنه..
میخوام بگم تو خونه زهرا کار برعکس شد(چرا)
آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه
اما تو دل شب زیتب مادرُ بدرقه کرد..
مادر جوونشو بدرقه کرد
🍃منیم آنام حیالیدی
مدینین مارالیدی
🌴یاواش گویون مزارینه
گولو سینیب یارالیدی
🖤لای لای نّنّه ام 4
🌴الهی یانمیوم نِجّه
شرارِ محنتُ غَمَه
🌴منیم آنام جوان اُلوب
مدینه باتدی ماتَمه
🍃سَنی چوخ وروب لی یات ننه
🌴سَنه گوربانام یارالان ننه
لای لای نّنّه ام #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_مادر
متن روضه درگذشت مادر و گریز حضرت زهرا سلام اله علیها
فرزندان داغ دیده ، خانواده معزا ، آجرکم اله ، خدا به همه ی شما صبر بده ، داغ مادر دیدید جانسوزه ، اما ببینید این خیل جمعیت ، دوستان ، آشنایان آمدن به شما تسلیت گفتن اما دلها بسوزه برا غریب مدینه جده سادات ، آخه شبانه و غریبانه بدنش رو تشییع کردن ، امیرالمومنین دو لیف خرما روشن کرد جلو جنازه بدست حسن و حسین داد ، بچه ها میخوان گریه کنن آستین عربی به دندان گرفتن ، آهسته آهسته صدا میزنن -
ای بضعه پیغمبر یافاطمه الزهرا
هم قدری و هم کوثر یافاطمه الزهرا
حورای خدا منظر یافاطمه الزهرا
بنده وظیفه دارم از طرف خودم و حضار در این مجلس این مصیبت را تسلیت عرض نموده و متقابلا از لسان خانواده معزا از کسانی که با حضور در این مجلس ، نصب بنر و ارسال پیام با این خانواده همدردی نموده اند کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم.
متن و اشعار ختم و ترحیم از ابتدا تا پایان مجالس در کانال بین الحرمین
برای ارسال صوت متن مادحین بزرگوار جهت بارگذاری درکانال به ایدی های زیر 👇 مراجعه نمایید #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها