شور 🎙
*ای پسر ام البنین ای یاس من/ای کعبه ی احساس من
جانباز دشت کربلا عباس من
ای رتبه ات بالا تر از هفت آسمان/ای گوهر والماس من
جانباز دشت کربلا عباس من
ای بر شب ِ غریبی ام سپیده/از داغت ای مرا چو نور دیده
خیز و ببین که قامتم خمیده/
آه و واویلا...عزیز زهرا
*ای ساقی لب تشنه ی آل عبا/ای پهلوان نینوا
دستت جدا شد از تنت واغربتا
لب تشنه برگشتی تو از شطّ ِ فرات/سقای دشت کربلا
دستت جدا شد از تنت واغربتا
دلگرمی و پشت و پناه لشگر/تو رفتی ای رزمنده ی دلاور
من ماندم و لبهای خشک اصغر/
آه و واویلا...عزیز زهرا
*ای آنکه هستی باب حاجات همه/لطف و کرم را خاتمه
تو زائر زهرا شدی در علقمه
از خجلت از روی سکینه یا اخا/داری دمادم زمزمه
تو زائر زهرا شدی در علقمه
خیز و ببین که اشک او روان است/خیز و ببین که قامتش کمان است
منتظر سیلی و خیزران است/
آه و واویلا...عزیز زهرا
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#مداحی
#شعر_مداحی
#شور #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
• امام وقتی بر بالین برادرآمد،خواست تا او را بردارد عباس چشم بازکرد و متوجه شد؛پرسید برادرجان!مراکجا می بری؟ فرمود«به خیمه ها» عرض کرد :برادرجان! تو را به حق جدّت رسول خدا قسم می دهم مرا به خیمه ها نبر و بگذار همین جا باشم؛ امام فرمود:چرا برادرم؟ عرض کرد:من از دخترت سکینه (خجالت می کشم) چون به او وعدۀ آب داده بودم، علاوه براین من علمدار سپاه تو بودم،چنانکه اصحاب تو مرا کشته ببینند توانشان کم می شود؛ امام فرمود : خدای متعال به تو جزای خیر دهد که در حیات و مماتت یاور من بود!»
امام سر عباس را به دامن گرفت و خون چشمش را پاک کرد، متوجه شد که (عباس)گریه می کند،پرسید:« ابالفضل چرا گریه می کنی؟عرض کرد:برادرجان! ای نور دیده ام چگونه نگریم با اینکه تو بربالین منی و سرم را از خاک برداشته و بردامن گرفته ای ساعتی دیگر (کسی نیست) که سرمبارک تورا از خاک بردارد و خاک از چهره ات پاک کند؛ امام نشسته بود که ناگاه عباس آهی کشید و و روح پاکش پرواز کرد؛ امام با صدای بلند فرمود:وااخاه ، وا عباساه! «آه برادرم، آه عباسم» وقتی عباس به شهادت رسید امام فرمود الان کمرم شکست و توانم کم شد»
منبع:فرهنگ جامع سخنان امام حسین(علیه السلام) #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
⚫️شورعمومی
آرزوم اینه که واسه نوکری/مورد ِ نظر فاطمه باشم
یک شبی تا سحر یاد ِ شهدا/مُحرم ِ حرم ِ علقمه باشم
اون حرمی، که خیلی خوب و با صفاس/صاحب ِ اون ، ساقی دشت کربلاس2
ایشالا با یا حسین و یا ابالفضل بشیم خدایی
برا حفظ دین و قرآن زندگیمون بشه فدایی
برا اسلام کار کنیم با همت و عزم کربلایی
ابوفاضل یا ابالفضل ای علمدار لشگر حق...3
جون ما فدای ماه ِ عَلَوی/صاحب علم و پرچم حسین
دلبری که دار بر روی لبش/مرثیه ی غم و ماتم حسین
مکتب او،مدرسه ی عشق و وفاس/ذکر لبهاش حسین غریب کربلاس
دو دست او شد جدا در راه ِ یاری آل طاها
تنش غرقه خاک و خون شد،محشری شد میون صحرا
برای او نوحه خونده مُضطر و قد خمیده زهرا
ابوفاضل یا ابالفضل ای علمدار لشگر حق...3
هر چی که بگم از غصه ها کمه/گریه برای تو کار حرمه
ای پسر علی پاشو و ببین/پشت داداشت از داغ تو خمه
زهرا میگه فدای اون خون چشاش/به اشک من دارن میخندن ای داداش
سر و کارم بین گودال با سر ِ نیزه ها و تیره
ببین قلب غصه دارم بر غم ِ بی کسی اسیره
پاشو عباس که علّی اصغر من داره می میره
ابوفاضل یا ابالفضل ای علمدار لشگر حق...3
#شام_عاشورا
#شعر_و__سبک_مداحی
#روز_عاشورا
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🏴 #شور ایام شهادت #حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شور_حضرت_رقیه_س
#تاج_روی_سر_اربابی
🏴بند اول
تاج روی سر اربابی
دردونه گوهر نایابی
یا عزیزه الحسین بی بی
چی میشه گداتو دریابی
طوفان میکنه اسمت
اعجازه کف دستات
هستی باب الحوائج
ای جان عمه ی سادات
یا رقیه کرمت خیلی زیاده
یا رقیه نوکرت دل به تو داده
یا رقیه من به نیت تو میرم
کربلا پای پیاده
یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین
🏴بند دوم
پای عشق تو زمینگیرم
سر سفرتون نمک گیرم
به گدایی از تو معروفم
کربلامو از تو میگیرم
از تو معجزه دیدم
چون داری تو کرامات
حق داری گردنه من
ای جان عمه ی سادات
یا رقیه گدای تو پادشاهه
یا رقیه میذارم برا تو مایه
یا رقیه اربعین به نیت تو
پا میذارم تو مشایه
یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شور 🎙
*ای پسر ام البنین ای یاس من/ای کعبه ی احساس من
جانباز دشت کربلا عباس من
ای رتبه ات بالا تر از هفت آسمان/ای گوهر والماس من
جانباز دشت کربلا عباس من
ای بر شب ِ غریبی ام سپیده/از داغت ای مرا چو نور دیده
خیز و ببین که قامتم خمیده/
آه و واویلا...عزیز زهرا
*ای ساقی لب تشنه ی آل عبا/ای پهلوان نینوا
دستت جدا شد از تنت واغربتا
لب تشنه برگشتی تو از شطّ ِ فرات/سقای دشت کربلا
دستت جدا شد از تنت واغربتا
دلگرمی و پشت و پناه لشگر/تو رفتی ای رزمنده ی دلاور
من ماندم و لبهای خشک اصغر/
آه و واویلا...عزیز زهرا
*ای آنکه هستی باب حاجات همه/لطف و کرم را خاتمه
تو زائر زهرا شدی در علقمه
از خجلت از روی سکینه یا اخا/داری دمادم زمزمه
تو زائر زهرا شدی در علقمه
خیز و ببین که اشک او روان است/خیز و ببین که قامتش کمان است
منتظر سیلی و خیزران است/
آه و واویلا...عزیز زهرا
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#مداحی
#شعر_مداحی
#شور #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
• امام وقتی بر بالین برادرآمد،خواست تا او را بردارد عباس چشم بازکرد و متوجه شد؛پرسید برادرجان!مراکجا می بری؟ فرمود«به خیمه ها» عرض کرد :برادرجان! تو را به حق جدّت رسول خدا قسم می دهم مرا به خیمه ها نبر و بگذار همین جا باشم؛ امام فرمود:چرا برادرم؟ عرض کرد:من از دخترت سکینه (خجالت می کشم) چون به او وعدۀ آب داده بودم، علاوه براین من علمدار سپاه تو بودم،چنانکه اصحاب تو مرا کشته ببینند توانشان کم می شود؛ امام فرمود : خدای متعال به تو جزای خیر دهد که در حیات و مماتت یاور من بود!»
امام سر عباس را به دامن گرفت و خون چشمش را پاک کرد، متوجه شد که (عباس)گریه می کند،پرسید:« ابالفضل چرا گریه می کنی؟عرض کرد:برادرجان! ای نور دیده ام چگونه نگریم با اینکه تو بربالین منی و سرم را از خاک برداشته و بردامن گرفته ای ساعتی دیگر (کسی نیست) که سرمبارک تورا از خاک بردارد و خاک از چهره ات پاک کند؛ امام نشسته بود که ناگاه عباس آهی کشید و و روح پاکش پرواز کرد؛ امام با صدای بلند فرمود:وااخاه ، وا عباساه! «آه برادرم، آه عباسم» وقتی عباس به شهادت رسید امام فرمود الان کمرم شکست و توانم کم شد»
منبع:فرهنگ جامع سخنان امام حسین(علیه السلام) #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
⚫️شورعمومی
آرزوم اینه که واسه نوکری/مورد ِ نظر فاطمه باشم
یک شبی تا سحر یاد ِ شهدا/مُحرم ِ حرم ِ علقمه باشم
اون حرمی، که خیلی خوب و با صفاس/صاحب ِ اون ، ساقی دشت کربلاس2
ایشالا با یا حسین و یا ابالفضل بشیم خدایی
برا حفظ دین و قرآن زندگیمون بشه فدایی
برا اسلام کار کنیم با همت و عزم کربلایی
ابوفاضل یا ابالفضل ای علمدار لشگر حق...3
جون ما فدای ماه ِ عَلَوی/صاحب علم و پرچم حسین
دلبری که دار بر روی لبش/مرثیه ی غم و ماتم حسین
مکتب او،مدرسه ی عشق و وفاس/ذکر لبهاش حسین غریب کربلاس
دو دست او شد جدا در راه ِ یاری آل طاها
تنش غرقه خاک و خون شد،محشری شد میون صحرا
برای او نوحه خونده مُضطر و قد خمیده زهرا
ابوفاضل یا ابالفضل ای علمدار لشگر حق...3
هر چی که بگم از غصه ها کمه/گریه برای تو کار حرمه
ای پسر علی پاشو و ببین/پشت داداشت از داغ تو خمه
زهرا میگه فدای اون خون چشاش/به اشک من دارن میخندن ای داداش
سر و کارم بین گودال با سر ِ نیزه ها و تیره
ببین قلب غصه دارم بر غم ِ بی کسی اسیره
پاشو عباس که علّی اصغر من داره می میره
ابوفاضل یا ابالفضل ای علمدار لشگر حق...3
#شام_عاشورا
#شعر_و__سبک_مداحی
#روز_عاشورا
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجلس_یزید_ملعون
طشت، حیرت زدهی نغمهی قرآن من است
خیزران اشکفشان، بر لب و دندان من است
دیدهی فاطمه بر چوب تو و طشت طلا
نگه دختر من، بر لب عطشان من است
چوب اگر میزنی اینقدر مزن زخم زبان!
پای این طشتِ طلا، فاطمه مهمان من است
زینبم گر نکند پاره گریبان چه کند
نگهش بر من و بر گریهی طفلان من است
هر که قرآن به زبان داشت لبش را بوسند
چوب و جام می تو، پاسخ قرآن من است
هفده زخم که بر صورت من میبینی
شاهد زندهای از زخم فراوان من است
خیزران بر لب من میزنی و میخندی
خندهات بر من و بر دیدهی گریان من است
مجلس عیش تو گردید حسینیّهی من
بزم شادیت پر از ناله و افغان من است
اینکه «میثم» نفسش شعله به دلها زده است
هر کلامش شرری از دل سوزان من است
✍استاد #غلامرضا_سازگار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها