eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
3. ای دو عالم حریم.mp3
زمان: حجم: 11.43M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَنیسَ النُّفوس با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) 🎤 ای دو عالم حریم محترمت من و لطف و عنایت و کرمت بس‌ که آقا و مهربان استی دل آلوده‌ام شده حرمت جز تو اُلفت به کس نمی‌گیرم دلِ خود از تو پس نمی‌گیرم خوش‌ترین ذکر من حکایت توست مدح تو، وصف تو، روایت توست کس نگوید که من فقیر استم همه دارایی‌ام ولایت توست اگر آلوده‌ام ، اگر پستم به شما خانواده دل بستم تو به چشمان بسته‌ام نوری تو به اُنسِ فقیر، مَسروری در میان ائمۀ اطهار بـه امام رئوف، مشهوری تو به افتاده بال می‌بخشی تو نکرده سؤال ، می‌بخشی دل ما هر چه هست خانۀ توست کوه غم‌های ما به شانۀ توست گر چه بار گناه آوردم بـه حریمت پناه آوردم شاعر : ع
2. محرمی که.mp3
زمان: حجم: 6.04M
( عجل الله تعالی فرجه ) مُحرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ، ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی کم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهایِ منِ روسیاه محکم نیست هزار بار ، خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده ؟ چشمان ما که مَحرم نیست خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالَم نیست حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده غم روزگار یادم نیست بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا .. مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست ... .
2. محرمی که.mp3
زمان: حجم: 6.04M
( عجل الله تعالی فرجه ) مُحرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ، ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی کم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهایِ منِ روسیاه محکم نیست هزار بار ، خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده ؟ چشمان ما که مَحرم نیست خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالَم نیست حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده غم روزگار یادم نیست بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا .. مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست ... .
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مولای من،،، طاقتم تاب شد و از تو نیـامد خبری جگــرم آب شـد و از تـو نیامـد خبری عاشقانی که مدام از فـرجـت میگفتند عکسشان قاب شدو از تونیامد خـبری ،،، امشب یه جوری سلام میده به جدش ، هم روضه میخونه ، هم سلام میده،،، من خودم رو میگم ، چیزی نمی فهمم از روضه ی ابی عبدالله ، چیزی نمی فهمم از مصیبت های امام حسین ، کسی که مصیبت ها رو درک میکنه ، امام زمان ارواحنا فداست،،،میگه یا جدّا ، صبح و شام برات گریه میکنم،،،آنقدر گریه میکنم تا اشکم مبدل به خون بشه،،، من چیزی نمی فهمم ،جای که امام رضا ( علیه السلام ) می فرمایند:« إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا »روز عاشورا ، پلک های مارو زخم کرده،،، قربونت برم ، آقا آقا آقا،،، رباب شب و روز گریه میکرد ،میگن یک سال بیشتر زنده نماند بعد از عاشورا،،، بی بی زینب همینطور،،، رقیه اونقدر گریه کرد تا گوشه ی خرابه،،، بابا رو مجبور کرد بیاد دیدنش ، گفت بابا بیا ، خسته شدم بابا،،، بابا بیا منو با خودت ببر بابا،،، _مگـه نگفــتی بـر میگـردم _بیا میخــوام دورت بگـردم _عمه رو خیلی خسته كردم _دختـــرت از دنیـــا بریـده _بعدِ تو هیچ خوشی ندیده _ببین موهام ، دیگه سفیده بابا بابا،،،، قربون اشک چشمت برم ، آقا بهت نگاه کرده،،، بگو آقا ، می میرم اگه تو_کربلا برات گریه نکنم ، آقا می میرم اگه چشم خشک از کربلا برگردم،،، : _گفتم که آب را ببرم خیــمه ها ، نشد _شرمنده ام به خدا بگو بچه ها ،نشد قبلا هم عرض کردم ، دو طایفه بودند که روز عاشورا نرسیدند،،، یک عده بعضی از فرشته ها بودند ، که اجازه گرفتند بیایند کمک ابی عبدالله بکنند،روز عاشورا بجنگند ، که وقتی اومدند صحنه ی جنگ تموم شده بود ،گفتند خدایا چه کنیم ؟ تموم شده به فیض نرسیدیم،،، خطاب آمد اینجا بمانید ، محافظ قبر امام حسین باشید که این فرشته ها هنوز هم هستند ، که گفتم چقدر زائر ارزش داره درب خونه ی ائمه،،، پیغمبر خدا (ص) به این فرشته ها میگه ، زوار حسین من ، وقتی دعا کردند ، شما براشون آمین بگید،،، امیرالمومنین بهشون میگه ، زوار حسین(س) من وقتی مریض شدند ، شما عیادتشان بروید،،، فاطمه زهرا(س) میفرمایند ، به این فرشته ها ، شما تا درِ خونه ، زائرای حسین منو بدرقه کنید،،، این ها یه طایفه بودند ، برای یاری مولا نرسیدند و جاموندند،،،که اینقدر زائر ارزش داره و عزیزه برای ابی عبدالله و ائمه،،، اما یه جماعتی بودند اومدند کمک عمر سعد ، که اونها هم نرسیدند ، اومدند گفتند امیر ، ما چه کنیم ؟ نرسیدیم ؟،،، در ثواب قتل حسین(ع) ،میخواهیم شریک بشیم،،،؟؟؟ میدونید چی دستور داد ؟،،، گفت: اسباتون رو نعل تازه بزنید،،، بدنش رو زیر سُم اسب ها،،، _تنِ سـالار زینـب بـه زیـر سُـــم مَرکـــب _به خون غلطیده یارب حسین کفن ندارد،،، من چی بگم ؟،،، به خدا نمیتونم حقشو ادا کنم ؟ من نمی فهمم امام حسین(ع) کیه ؟ کربلا چیه ؟،،، زائراش کی هستند ؟،،، همش معجزه است ، ارباب داره قدرت نمایی میکنه ، این همه زائره ، یکی گله نداره،،، همه غرق عشق مولا،،، تازه برگرده چقدر تعریف میکنه ، که اربعین،،، ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
( علیه السلام ) تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن لافتی الا علی و لا کریم ، الا حسن شب کربلا مثل روز است روشن ( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... ) شب کربلا مثل روز است روشن بقیع تو اما ، شبی تار دارد ضریح حسین است شش گوشه اما ولی دورِ قبر تو دیوار دارد تو در کوچه های مدینه غریبی ( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟ الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها ، بی مادرم کرد ... مپرس از ماجرای کوچه با کس هم نخواهم گفت ولی آنقدر میگویم آرزوی مرگ خود کرد ( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... ) ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم ... چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی ؟ امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ... مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گِرد مدینه گردد و حسن حسن ، صدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند به حقِ حق ، نمیشوم ز کوی تو جدا حسن ...
2. صوتی.mp3
زمان: حجم: 3.58M
( علیه السلام ) خبردادند به آقا ، بیا به مسجد ، ببین چه خبر شده ؟ سراسیمه آقا آمد ، دید ابی عبدالله گریبان خطیبِ مسجدُ النبی رو گرفته ، الانه که جانش رو بگیره .. چی شده حسین جان ؟ برادرم نبودی ببینی بالا منبر ، چقدر به بابای مظلومم علی نفرین کرد ... چقدر ناسزا گفت ... دست به شانه ی امام حسین گذاشت ، برادرم آرام باش ، این کار هر روز ِمنه ، میام پای این منبرمی نشینم ، بالا منبر به بابای مظلومم علی ، ناسزا مگین اما میکنم ، تو هم کن ، حسینم ، آرام باش ... امشب این دلها رو روانه کنیم کنار بقیع ، برای مظلومی آقا اشک بریزیم ... ای حرم غریب تو کعبه‌ی قلب ما ، حسن کریمِ آل فاطمه امام مجتبی ، حسن ای دلِ دل شکستگان عاشق و مبتلای تو روح گرفته آبرو از نفس صفای تو نغمه ی عشق عاشقان زمزمه‌ی وِلای تو چه می شود اگر کنی عنایتی به ما « حسن » ( کریمِ آل فاطمه امام مجتبی ، حسن ) تکرار « تکرار بند اول »
( علیه السلام ) تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن لافتی الا علی و لا کریم ، الا حسن 🌿🌿🌿🌿🌿 شب کربلا مثل روز است روشن ( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... ) شب کربلا مثل روز است روشن بقیع تو اما ، شبی تار دارد ضریح حسین است شش گوشه اما ولی دورِ قبر تو دیوار دارد تو در کوچه های مدینه غریبی ( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟ الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها ، بی مادرم کرد ... مپرس از ماجرای کوچه با کس هم نخواهم گفت ولی آنقدر میگویم آرزوی مرگ خود کرد ( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... ) ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم ... چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی ؟ امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ... مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گِرد مدینه گردد و حسن حسن ، صدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند به حقِ حق ، نمیشوم ز کوی تو جدا حسن ... بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید. با هشتک کانال نوای مقتل تلگرام
( علیه السلام ) تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن لافتی الا علی و لا کریم ، الا حسن شب کربلا مثل روز است روشن ( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... ) شب کربلا مثل روز است روشن بقیع تو اما ، شبی تار دارد ضریح حسین است شش گوشه اما ولی دورِ قبر تو دیوار دارد تو در کوچه های مدینه غریبی ( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟ الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها ، بی مادرم کرد ... مپرس از ماجرای کوچه با کس هم نخواهم گفت ولی آنقدر میگویم آرزوی مرگ خود کرد ( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... ) ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم ... چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی ؟ امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ... مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گِرد مدینه گردد و حسن حسن ، صدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند به حقِ حق ، نمیشوم ز کوی تو جدا حسن ...