eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋 بسم‌الله الرحمن الرحیم ▪️ شهادت جانگداز سرسلسلۀ انبیای عظام، طلایه‌دار مهر و عطوفت، قافله سالار کاروان مقربان، سروِ بلند قامت استقامت، ناخدای کشتی دین، پروردگار رحمت و ره یافته به سراپردۀ غیب الغیوب، بار یافته به سدرة المنتهی، شهباز آسمان‌پیمای قاب قوسین او ادنی، نیّر اعظم، فخر البشر، نور البصر، سید ولد آدم، مسجود حقیقی فرشتگان و آدم حقیقی، جان جانان، عشق یزدان، قاف قلۀ خوبان، اول ما خلق الله، حضرت سید المرسلین، رحمة للعالمین، محمد المصطفی(ص) و شهادت جانسوز سبط اکبرش امام مجتبی و فرزند دلبند و پارۀ تنش، حضرت رضا علیهم السلام بر همۀ پروانگان سوخته دل، حضرات معصومین تسلیت باد. ▪️ بنای قتل امام حسین سلام‌الله علیه را چه کسی گذاشت؟ ✨ پاسخ: ▫️ عبدالله پسر عمر بن خطاب در طی نامه‌ای یزید را به خاطر شهادت امام حسین علیه‌السلام ملامت نمود. ▪️ اما یزید در جوابش نوشت: بدان ای احمق! پدر تو نخستين کسي بود که اين سنت را رواج داد و حق را از صاحبان آن برگرفت! و مصیبات و اذیت‌ها و ستم‌ها بر فاطمه (سلام‌الله علیها) روا داشت و فدک را از او گرفت و حرمتش را شکست... 📚 الطرائف سید بن الطاووس صفحه ٢٤٧ 📚 نهج الحق و کشف الصدق علامه حلی صفحه ٣٥٦ ▫️ عبدالله پس از جواب نامساعد یزید به دمشق رفت. یزید، عبدالله را به یک خلوتگاهی برد و به او گفت: خط پدرت را می‌شناسی؟ عبدالله گفت: آری والله. یزید، صندوقچه‌ای بیرون آورد که در آن نامه‌ای درون پارچۀ حریری پیچیده شده بود. ▪️ آن نامه را عبدالله از دستش گرفت و بوسید نامه را خواند دید نوشته شده است: «این عهدی است که از عمر بن خطاب به معاویه بن ابی‌سفیان. بدان ای پسر ابوسفیان! من بودم که علی را از خلافت برکنار کردم و مردم را به بیعت با ابوبکر درآوردم و در اطاعت کردن از ابوبکر دست به هر کاری زدم و به اولاد محمد هر ستمی مقدور بود کردم و تا زنده‌ام می‌کنم...!!! ▫️ ای بنی امیه! امیدوارم که شما چوبه‌های طناب این خیمه را برافراشته کنید. ای معاویه! بدین جهت ولایت شام را به تو سپردم و هرگونه تصرف مالکانه را در آن سرزمین به تو واگذار کردم تا با گفتار محمد در مورد (شجره ملعونه) در قرآن که دربارۀ شماست، مخالفت کرده باشم! که هرگز من محمد و خدا و دینش را تصدیق نکردم... ▪️ ای معاویه! از اینکه علی و فرزندانش حسن و حسین بر ما و تو بشورند، خاطرجمع نیستم. اگر به همراهی و کمک گروهی از امت توانستی با آنان پیکار کنی، انجام ده و کار را تمام کن، هرگز در قتال با آنها کوتاهی نکن... ▫️ امنیتشان را از آنان بگیر و به دست خودشان آنان را بکش و با شمشیر خودشان نابودشان ساز... راه و روش پیشینیان خود را پیش گیر و انتقام خون آنان را بگیر و دنباله‌رو آنان باش.» ▪️ عبدالله خبیث فرزند عمر بن خطاب وقتی که نامه را تمام کرد، بلند شد، پیشانی یزید را بوسید و گفت: «الحقّ پدرم درست گفته، خوب کردی خارجی و پسر خارجی را کشتی.» یزید با انبوهی هدایای نفیس او را به مدینه باز گرداند و گفت: حقّ با یزید بوده... 📚 بحارالانوار جلد٣٠ صفحه٢٨٧ 📚 مجمع النورین ابوالحسن المرندی صفحه١٠٥ ⚪️ وقتی آقا امام حسين سلام‌الله علیه دستشان را از خون پر کرد و به آسمان پرتاب کرد و دوباره پر کرد و صورت و محاسن بزرگوار خود را با خون خضاب کرد، فرمود: دوست دارم جدم رسول اکرم(ص) را ملاقات کنم در حالی كه بدنم آغشته به خون است و به او بگويم: «يا رسول‌الله! اولی و دومی مرا کشتند.» 📚 مقتل الحسین ابوبكر خوارزمی 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️ «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج» 💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانم‌اکبری(ره) صلوات ۹۸/۰۸/۰۶
✍️ بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 مقاتل ابن مقاتل از امام رضا علیه‌السلام دعایی خواست برای برآورده شدن حوائج. 🔸 حضرت فرمودند: هر وقت امر مهمی برایت پیش آمد، غسل کن، لباس پاکیزه بپوش و خود را خوشبو کن و سپس به زیر آسمان برو، دو رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت بعد از حمد، ۱۵ مرتبه سورۀ توحید بخوان و در رکوع و بعد از بلند شدن از رکوع؛ و در هر سجده و بعد از هر سجده ۱۵ مرتبه سورۀ توحید را بخوان؛ در رکعت بعدی هم همینطور (مجموعاً ۲۱۰ مرتبه توحید). 🍃 سپس بعد از نماز به سجده برو و بگو «اللَّهُمَّ إِنَّ كُلَّ مَعْبُودٍ مِنْ لَدُنْ‏ عَرْشِكَ‏ إِلَى قَرَارِ أَرْضِكَ فَهُوَ بَاطِلٌ سِوَاكَ فَإِنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ اقْضِ لِي حَاجَةً كَذَا وَ كَذَا السَّاعَةَ السَّاعَة» سپس با خواهش و التماس حاجت خود را بخواهید و وقتی حاجت روا شدید، نماز شکر بخوانید. 🔸 نماز شکر: ✨ دو رکعت است؛ در رکعت اول بعد از حمد، سورۀ توحید؛ و در رکعت دوم بعد از حمد، سورۀ کافرون خوانده می‌شود. ✨ و در رکوع رکعت اول، ذکر «الْحَمْدُ للهِ شُکْراً شُکْراً لِلّه وَ حَمْداً» و در سجدۀ رکعت اول ذکر «شُکْراً لِلّه وَ حَمداً» ✨ در رکوع و سجدۀ رکعت دوم ذکر «الْحَمْدُ للهِ الَّذِی قَضی حاجَتی وَ أَعْطَانِی سُؤْلی وَ مَسْأَلَتِی» گفته می‌شود. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 🍃 "الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج" 💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانم‌اکبری(ره) صلوات ۹۸/۰۴/۲۴
36.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام کریم اهل بیت علیهم السلام 👤رضا نیک فرجام 🏴🕯🖤🕯🏴 کانال زیارتی امین الله و ادعیه
◼️ صله‌ امام رضا (ع) به يك شاعر با اخلاص؛ مرحوم حاج شيخ ابراهيم صاحب الزمانی از مداحان مخلص و مرثيه خوانان باسوز اهل بيت عليه السلام بود او سال‌ها پيش از شروع درس مرحوم آيه الله حائری بنيانگذار حوزه‌ علميه‌ قم، دقايقی چند روضه می خواند و آنگاه آيت الله حائری درس خويش را آغاز می كرد. او داستانی شنيدنی دارد كه از حضرت رضا عليه السلام برای مدح خويش صله دريافت داشته است! خود نقل می كرد كه يك بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزيدم. پولم تمام شد و كسی را هم برای رفع مشكل خويش نمی شناختم. از اين رو قصيده‌ای در مدح حضرت رضا عليه السلام سرودم و فكر كردم كه بروم و آن را برای توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا عليه السلام نروم و آن را برای وی نخوانم؟! به همين جهت كنار ضريح رفتم و پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيده‌ی خود را خطاب به روح بلند و ملكوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله كردم. ناگاه ديدم دستی با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده تومانی در دستم نهاد. بی درنگ گفتم: سرورم! اين كم است ده تومانی ديگر داد باز هم گفتم: كم است تا به هفتاد تومان كه رسيد، ديگر خجالت كشيدم تشكر كردم و از حرم بيرون آمدم . كفش‌های خود را كه می پوشيدم ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلی تهراني جد آيت الله مرواريد، با شتاب رسيد و فرمود: شيخ ابراهيم! گفتم: بفرماييد آقا! گفت: خوب برای آقا حضرت رضا عليه السلام مدح می گويی و صله می گيری. صله را به من بده بی معطلی پول‌ها را به او تقديم كردم و او يك پاكت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم ديدم دو برابر پول صله است يعنی يكصد و چهل تومان. 📚 منبع کرامات الصالحین، شریف رازی، ص ۲۱۶
داستانهایی از کرامات امام رضا چند کرامت از امام رضا (ع) امام هشتم (ع) و ماجرای تشییع جنازه موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1) عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده مي‌گردد.
دستگيري امام هشتم عليهم السلام از زائران در راه مانده : محدث نوري رضوان الله عليه نقل مي‌كند : يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم . ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من مي‌آيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كرده‌اند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .» آن خادم مي‌گويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عده‌اي از خدام حرم به خانه‌ي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نمي‌توانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آماده‌ي مرگ نموديم . از مركب‌ها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرش‌هايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود : « برخيز ! كه دستور داده‌ام چراغ‌ها را بالاي مناره‌ها روشن كنند. شما به طرف چراغ‌ها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغ‌ها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم .» (2)
 امام رضا (ع) هشتمین پیشوای شیعیان را همه به رأفت و مهربانی می شناسند و معجزات و کراماتی از آن امام بزرگوار نقل کرده اند. در زیر به بیان بعضی از الطاف و کرامتهای این امام غریب می پردازیم: توجه حضرت رضا علیه السلام به زائران ابوعبدالله هروی می گوید: مردی از اهالی بلخ همراه غلامش به زیارت مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام به مشهد آمد. آن مرد در قسمت بالا  سر، مشغول نماز شد و غلامش در قسمت پایین به نماز ایستاد. پس از نماز هر دو به سجده رفتند و سجده را طول دادند، اما آن مرد قبل از غلام سر از سجده برداشت. سپس غلام خود را به حضور طلبید و به او گفت: آیا می خواهی تو را آزاد کنم؟ غلام گفت: آری. آن مرد گفت: تو را در راه خدا آزاد کردم و کنیزم را در بلخ نیز آزاد نمودم و او را به عقد ازدواج تو درآوردم و ضامن مهریه اش شدم و فلان مزرعه ام را وقف شما و فرزندان شما و نسل های آینده شما نمودم و این امام (حضرت رضا علیه السلام) را بر این موضوع، گواه می گیرم. غلام با شنیدن این سخن گریه کرد و گفت: سوگند به خدا و به این امام! در سجده، همین مطلب را از امام خواستم و اینک به حاجتم رسیدم. دو کرامت از مشهد امام رضا علیه السلام 1. ابونصر موذن نیشابوری می گوید: به بیماری سختی مبتلا شدم، به طوری که زبانم سنگین شد و نمی توانستم سخن بگویم. به دلم خطور کرد که به زیارت مرقد امام رضا علیه السلام بروم و آن حضرت را شفیع  خود قرار دهم، تا خداوند مرا از این مشکل نجات بخشد. وقتی به مشهد رسیدم، کنار قبر شریف آن حضرت رفتم و در ناحیه بالا سر ایستادم و دو رکعت نماز خواندم. در سجده از خدا خواستم تا به حق امام هشتم علیه السلام به من شفا بخشد و در سجده خواب رفتم. در عالم خواب دیدم، قبر شکافته شد و مرد سالخورده ای که بسیار گندمگون بود از آن قبر بیرون آمد و به من فرمود ای ابانصر! بگو لا اله إله الله. به او اشاره کردم که زبان لال است. او بلندتر فرمود:  آیا قدرت خدا را انکار می کنی؟! بگو: لا اله إله الله، همان دم زبانم باز شد و گفتم: لا اله إله الله. از خواب بیدار شدم، خود را سالم یافتم، پیاده به منزل خود بازگشتم و مکرر می گفتم: لا اله إله الله، از آن پس هرگز زبانم لکنت پیدا نکرد. 2. عامربن عبدالله، حاکم «مرو» می گوید: کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام رفتم. در آنجا ترکی دیدم که در ناحیه بالا سر مرقد شریف ایستاد و به زبان ترکی سخن می گفت. زبان ترکی را می دانستم، او می گفت: خدایا  اگر پسرم زنده است او را به ما برسان و اگر مرده است ما را از آن آگاه کن. به زبان ترکی به او گفتم چه شده؟ حاجتت چیست؟ گفت: پسرم در جنگ «اسحاق آباد» با من بود، در آنجا مفقودالأثر شد و تا به حال هیچ اطلاعی از او ندارم. مادرش شب و روز گریه می کند. حالا از خدا می خواهم که ما را از حال او با خبر کند، زیرا شنیده ام که دعا در این مکان شریف، به استجابت می رسد. عامر می گوید: از روی محبت دستش را گرفتم تا به منزل ببرم. وقتی از مسجد (کنار مرقد شریف) بیرون آمدیم، ناگاه جوانی قد بلند که دستمالی بر سر داشت با ما روبرو شد. وقتی هم دیگر را دیدند با شور خاصی با هم معانقه کردند. من از آن پسر پرسیدم چگونه در این وقت به اینجا آمدی؟ گفت: در جنگ اسحاق آباد، به مازندران رفتم و در آنجا گیلانی ای مرا پناه داد و بزرگ کرد. اکنون که بزرگ شده ام دنبال پدر و مادرم می گردم. در مسیر راه کاروانی به خراسان می آمد، من هم به آنها پیوستم و به اینجا آمدم و اکنون پدرم را یافتم. پدرش گفت: من یقین کرده ام که در کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام کرامات عجیبی رخ می دهد، از اینرو با خود عهد کرده ام تا آخر عمر در مشهد در پناه این مرقد عظیم بمانم. محمد محمدی اشتهاردی- داستان دوستان – از صفحه383 تا 385
. 👈🏼 فضیلتی زیبا از امام علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والسلام: از نقل كرده است كه گفت: بعضى از دوستانم به من خبر داد كه مال قابل توجّهى را براى حضرت رضا عليه‌السلام بردم ولى آن حضرت به آن خشنود نگرديد و اظهار شادمانى نكرد. من به‌خاطر اين جهت اندوهناك شدم و با خود گفتم: اين همه مال و ثروت را براى ایشان آورده‌ام و حضرت هيچ‌گونه اظهار خشنودى نكرد. ➖ آنگاه امام عليه‌السلام فرمود: اى غلام! طشت و آبى حاضر كن. خودش روى صندلى نشست و به غلام اشاره فرمود كه آب بريز، آب كه روى دست مبارك او مى‌ريخت به صورت طلا از ميان انگشتان او سرازير مى‌شد، سپس رو كرد به من و فرمود: «من كان هكذا لا يبالي بالّذي حمل إليه». كسى كه چنين موقعيّتى دارد و اين‌گونه توانائى دارد به آنچه نزد او بياورند توجّهى ندارد. 📚 منابع ۱. كشف الغمّة: ۳۰۳/۲ ۲. بحار الأنوار: ۶۳/۴۹ ضمن ح ۸۰ ۳‌. الكافى: ۴۹۱/۱ ح ۱۰ ۴. الوافى: ۸۱۸/۳ ح ۸ ۵. مناقب ابن شهراشوب: ۳۴۸/۴ ۶. إثبات الهداة: ۲۵۲/۳ ح ۲۰ به نقل از كافى و كشف الغمّه .
امام رضا(ع).zip
57.54M
🖼مجموعه نمایشگاهی احادیث تصویری 🦋شامل 41 پوسترازسخنان گهربار حضرت امام رضا(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5992351595583507129.mp3
5.22M
♨️مقدمه سازی ظهور امام زمان(عج) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🌹همراهان عزیز ؛ لطفا با ارسال مطالب و دعوت از دوستان خود، ما را در انتشار نکات ارزشمند معنوی یاری فرمایید.
✨️رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: 🟢 هر یک از شما منکری را دید، باید با دست خود، آن را تغییر دهد. اگر نتوانست با زبانش تغییر دهد (اعتراض کند) و باز اگر نتوانست، در قلبش آن را انکار کند و این ضعیف ترین مرحله ایمان است. ❌● دقت کنید که انکار در قلب، جای نهی‌ازمنکر را نمیگیرد و جزء آن نیست.❌ (نهج الفصاحه، ح ۳۰۱۰) 🏴 چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است، تمام آسمان و زمین بی قرار و غمگین است🥀 بزرگتر زغم مجتبی(ع) و داغ رضا(ع)، فراق فاطمه(س) با خاتم النبیین(ص) است😭 ۲۸صفر، رحلت پیغام دار آخرین، خاتم نبوت را نگین، رسول واپسین، عینیت قرآن کریم، حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بر همه مسلمانان جهان تسلیت باد🥀 ◼️ @aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا