eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
#ایام_فاطمیه_تسلیت #بحرطویل #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها کربلایی جناب جاودان 🎤
بسم الله الرحمن الرحیم شب است و در سکوت شب صدای باد می‌پیچد شب است و در مدینه گریه‌های باد می‌پیچد کسی در کوچه‌های سنگیِ تاریک اینجا نیست کسی در راههای خاکیِ باریک آیا نیست ؟ کسی در شهر پیدا نیست ولی انگار می‌آید صدای رفتنی اینبار صدای رفتنِ جمعی میان کوچه‌ای تب‌دار چرا اینگونه می‌آیند اگرچه غرقه‌ی دردند چرا این چار تَن اینگونه می‌گردند... به روی مرکبی خانومِ پیری است رنجیده  گمانم سالها از داغهایی سخت کاهیده  به خود از درد پیچیده به هر گامی که مرکب راه می‌آید صدای آه می‌آید خدایا این که است این قدر بیمار است؟ چرا از درد سرشار است غریبی یا عزادار است گَهی بر یک طرف خَم می‌شود پهلوش می‌گیرد زمانی دست بر سر می‌گذارد روش می‌گیرد به هر گامی که می‌آیند  با سرفه نفس گیرد  توانش نیست  جانش نیست  می‌آید تا که حق را باز پَس گیرد به رویِ مرکبی خانومِ پیری هست اما نه هرآنکس هست باشد ای مدینه لیک زهرا نه و مَردی پیش مرکب بندِ افسار است در دستش ببین جای طنابی هست بر دستش چرا اینقدر غمگین است چقدر این داغ سنگین است خودش را می‌خورد هرچند گریان نیست ولی شرمندگیِ مرد آسان نیست خودش را می‌خورَد او با دلی پُر خون خودش را می‌خورَد آورده او ناموس حق را باز  هم بیرون اگرچه غم فراوان است ولی باور کنید این مردِ خیبر قبله‌گاه شیر مردان است ولی باور کنید او پهلوان جنگجویان است همه باور کنید از یک نگاهش کوه می‌ریزد چرا امشب از این رو اینهمه اندوه می‌ریزد چرا او سر به زیر است مثلِ بانویش  خودش پیر است... عَرقها از جبینِ خیس آن مظلوم می‌آیند و در پشت سرش دو کودک معصوم می‌آیند دو کودک با حواسِ جمع تا مادر نیافتد از رویِ مَرکب  دلِ این شب مبادا باز این شیشه ترک بردارد از غمها خدایا بارِ شیشه دارد او آیا؟ حسین از آنطرف با قلب پُر آتش حسن از این طرف می‌آید و هِی می‌تپد قلبش دوباره  پیشِ مادر هست  خدایاشکر حیدر هست... چهل شب می‌شود اینگونه می‌آیند در شبها چهل شب می‌شود  خانه به خانه می‌روند اما فقط یک خانواده نیمه شب آواره‌اند اینجا علی شاهد برای خویش آورده علی شاهد برای اینهمه مردم منم مَردِ غدیرِ خُم و این است شاهدم زهرا و زهرا شاهد آورده است با آن حال که من هم ارث می‌گیرم که من هم دختر پیغمبرم این است تقصیرم؟ علی در می‌زند ، در باز می‌کردند انصار و مهاجرها نگو یارانِ پیغمبر بگو اغیار و تاجرها یکی در باز کرد و گفت شرمنده نمی‌آیم یکی هم گفت  یادِ من نمی‌آید غدیر خم امان از حرف نامردم یکی در باز کرد و روی خود را آنطرف کرد یکی هم داشت مولا حرف می‌زد  بِینِ حرفش زود  در را بست دلِ زهرا چه بد بشکست علی ماند و سلام او فقط زهرا جوابش داد  اگرچه گریه‌اش اُفتاد فقط زهرا جوابش داد علی با فاطمه تنها به پشتِ دربها بودند چهل شب پشت درها در پِیِ یک آشنا بودند چهل شب رَدِ غم پیداست از خانه به هر کوچه چهل شب رفته‌اند و جز سه تَن یک یار و یاورنیست بجز سلمان و مقداد و ابوذر نیست ولی آنروز در کوچه ولی آنروز در خانه میانِ جمع اوباش و اراذِلها و بیگانه چهل تَن یا که سیصد تَن روایتها فراوان است خدایا کینه عریان است غلافِ تیغ پنهان است حرامی هم رجز خوان است تلافیِ غدیرِ خُم  فقط آتش  فقط هیزم امان از دستِ نامردم به پیش طفلِ سر در گُم حسن چشمانِ زینب بست که مادر پشت دربِ خانه‌ی خود هست زمین اُفتاد و در اُفتاد امان از چادر زهرا  امان از رد شدن‌ها و امان از پا زدن‌ها و  امان از رفت و آمدها خدایا میخ لج  کرده خدایا راه کج کرده.... (حسن لطفی ۴۰۰/۱۰/۱۵) با نوای مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام کربلایی جناب جاودان 🎤
۲۴ آذر ۱۴۰۲
1.44M
در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند اینگونه مقدّر شده سادات ببخشند این روضه ی ناموسی و این قصه ی کوچه تکرار مکرر شده سادات ببخشند دیوار که تقصیر ندارد به گمانم هر چه شده از در شده سادات ببخشند مادر که زمین خورده و بابا که شکسته ششماهه که پرپر شده سادات ببخشند مظلومه‌ی دنیاست ولی قاتل زهرا مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند دل سوخت از این غصه که بین همه تقسیم ارثیّه‌ی مادر شده سادات ببخشند ارثیّه‌ی پهلوی لگد خورده‌ی مادر سهم علی اکبر شده سادات ببخشند گهواره‌ی ششماهه‌ی زهرا به گمانم وقف علی اصغر شده سادات ببخشند سهمیّه‌ی رخسار کبودش به خرابه تقدیم به دختر شده سادات ببخشند البتّه رسیده است به او ارث، اضافه چشمی که مکدر شده شده سادات ببخشند ظلمی که به زهرا شده، تکرار به نوعی با زینب مضطر شده سادات ببخشند در شام خدا داند و زینب که به نیزه با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند 🎤
۲۴ آذر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آذر ۱۴۰۲
613.6K
باز آمدم از فاطمه برنامه بگیرم از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد در باز شود باز اگر نامه بگیرم …. ای همسفران قافله را تند نرانید کز[محسن] اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم[۲]. (سروده ابوالشهیدکلامی زنجانی) 🎤
۲۴ آذر ۱۴۰۲
410.5K
در دستگاه.همایون زمزمه ایام فاطمیه در بین آتش و دود از پا فتاده زهرا دارد نظر به کوثر با دست بسته مولا ضرب لگد چه کرده با طفل نو رسیده آن سان که فضه میگفت رحمی نما خدایا واویلتا واویلا واویلتا واویلا (۲) با آه و ناله میگفت در بین خانه زینب بابا ببین رسیده جانم ز غصه بر لب ذکر لب حسینم همراه با برادر وای مادر غریبم گردیده چون در امشب واویلتا واویلا واویلتا واویلا(۲) آتش شراره میزد افتاده تا به معجر از ناله‌های زهرا شرمنده بود حیدر افتاده بر زمین و در خاک و خون نشسته فضه رسیده از راه بهر کمک به مادر واویلتا واویلا واویلتا واویلا (۲) مرتضی_محمودپور ارسالی جناب جاودان
۲۴ آذر ۱۴۰۲
گفتم نیا مغیره ها حیا ندارن گفتم نیا دآغتو رو دلم میزارن اومدی حیف که خسته دیدمت آینه ی من، شکسته دیدمت سرو علی، نشسته دیدمت آه زخمیه دستای نامردی تو مردم تا به خونه برگردی تو -------------------------------------- بند دوم به کی بگم گرفته بغض راه گلومو با یه غلاف از من گرفتن آرزومو شعله زده ، آتیش به جون من حرف دله، من و تو و حسن پیش یه مرد ، زنو نمی زنن آه برگشتی به خونه اما نیلی دق دادن علی رو با یه سیلی ____________________________ از ما گذشت وقتی شکسته گوشواره از ما گذشت خدا برا کسی نیاره وقتی می رفت ، قدش رشیده بود وقتی اومد ، ولی خمیده بود چادرشو رو خاک کشیده بود... آه تو سینه یه بغض بی حد داریم ... از کوچه خاطره ی بد داریم ... -------------------------------------- بند دوم یکی زدی ولی اومد صدای چندتا من جون دادم دستای تو نرفته بالا با زدنت سیاهی رفت چشاش برگ گلم ، ضرر داره براش بسه نزن ، آخه می مونه جاش آه راه میره با چشمایی که تاره این سیلی تقاص سختی داره _________________________ دق می کنم غسلت مرور غصه هامه دق می کنم غسل تو با اشک چشامه بین موهات ، یه بوی دودیه هرجای این ، بدن کبودیه اون که زدت ، مگه یهودیه آه زخمیه غلاف و مسماری تو سخته غسل شکستگی داری تو _____________________ بند دوم گریه م گرفت کبودی بازوتو دیدم بغضم شکست وقتی که به پهلوت رسیدم چشم علی ندیده زخماتو با چه دلی ببنده چشماتو دست به دیوار حالا منم یا تو آه من میشم چقد بدهکاره تو زود رفتی ، خدا نگهداره تو _______________________ حرفای آخر گفتم بمون ... که زندگی بی تو نمیشه این خونه ی سوخته دوباره خونه میشه... چیزی دیگه...نمونده از تنت خونی شده ...گلای پیرهنت کشته منو...دعای رفتنت.... آه دنیا رو سر علی آواره از چشمات حلالیت می باره __________________________ دردودل اسماء با خانم این اخری روی لبات بگو بخنده.. خوب می دونم سخته با درد پهلو خنده.. میری ولی کنارمی بازم خواهشتو زمین نمیندازم تابوتتو با گریه می سازم آه مثل شمع که سوخته آروم آروم از تو موند یه سایه ی نامعلوم ______________________ ی رو گرفتن از ما گذشت جا داره که بمیرم از درد پیچیده که نامرد ، روی تو دست بلند کرد اون که آتیش زده به غربتت حالا اومد واسه عیادتت در نمیام من از خجالتت آه از دست یکی دیگه دلگیری روتو از علی چرا می گیری
۲۴ آذر ۱۴۰۲
گریز از غزه به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از حسین رئوفی کودکی فلسطینی در کنار یک مادر خانه ای که می سوزد پر ز دود و خاکستر دختری که می لرزد در هجوم دشمن ها درب خانه بشکسته ، روی مادری تنها خانه سوزيِ این قوم از مدینه شد آغاز بعد فتح خیبر این ، بغض و کینه شد آغاز کودکی فلسطینی تازه داغ ها دیده روی موی پر خاکش لخته خونِ خشکیده دختری که می بیند خنده های قاتل را صحنه ای که برد امشب تا مدینه این دل را در مدینه یک دختر لعن قاتلین می گفت وای ، از دل زینب زیر لب چنین می گفت دست مادرم امروز سخت می رود بالا شانه مانده با دستش روی گیسویم حالا اشک گرم می غلتد روی صورت سردش می کند ز ما پنهان باز هم غم و دردش کنج چشم او نیلی ، رنگ روی او زرد است این کبودی از دست یک پلید و نامرد است آتشی زده این دو ، غصه بر دل مادر جای خالی محسن اشک غربت حیدر دیدمش زمین افتاد باز یا علی می گفت محسنش که جان می داد باز یا علی می گفت یک زن و چهل نامرد با دلم چه ها کردند دست مادر ما را از علی جدا کردند.
۲۴ آذر ۱۴۰۲
پاره ی تن رسول ( ص ) ، حضرت زهرای بتول ( س ) ، به کدامین گناه کشته شد . --------- شکسته نخل آسمان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت بخوان برای این خزان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت فتاده کوثر از نَفَس علی بگرید و سپس بریزد اشک بی امان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت بیا که رفته گوهرش بخوان بجای دخترش برای مادری جوان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت فتاد یک ثمر ازو شکست بال و پر ازو چو طایری به آشیان ، بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت میان باغِ لاله گون نوشته شد به خط خون بروی برگ ارغوان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت حضرت صاحب الزّمان خیز و ز داغ بیکران بگو به چشم خون فشان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت چرا میان کوچه ها زدید مادر مرا زدید و گشت نیمه جان ، بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت فاطمه شد شهیده و ، مدینه داغ دیده و بیت علی پُر از فغان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت «یاسر» اگر ازین عزا آمده خون به دل تو را با غم فاطمه بخوان بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت ** محمود تاری «یاسر»
۲۴ آذر ۱۴۰۲
1.23M
دردِ فــراقِ یـوسـف زهـرا شـدیــد شـد      یعقوب روزگار دو چشمش سپــیـد شد امــیـــد انــتــظـــار دل نـا امــیـــدهـــا            امــیـد هـم ز آمـدنــت نــا امــیـــد شــد از عشق ناله خیزد و ازهجر درد وغم            غــم نــاله می کند که فــراقت مدید شد بزم وصال می طلبد جان ز عــاشقـان            خوشبخت آن که در ره جانان شهید شد در پیــشگـاه یـوسف زیـبای فـاطــمــه            صدها هـزار یـوسف مصری عبید شد از کثــرت گنـاه و خطاهای بی شمــار            راه وصـال من به سـرایت  بـعیــد شد با نوای مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤
۲۴ آذر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آذر ۱۴۰۲
28.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسالی از طرف یکی از اعضای محترم گروه یا زينب سلام الله علیها کلیپ شروع جلسه دیشب
۲۴ آذر ۱۴۰۲