eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام موسی بن جعفر سیدی باب الحوائج سيدی دست منو دامان تو یابن علی المرتضی یابن وصی المصطفی جان و دلم قربان تو آقای من، مولای من عشقِ دلِ، شیدای من هم رحمتِ بی پایان تویی هم معدنِ جود و احسان تویی هم بر تنِ شیعیان جان تویی موسی بن جعفر یاسیدی(۴) قربان آن صحن و سرات قربان آن گنبد طلات به به چه صحن و گنبدی درب جنان، درب حرم بر ما طوافت محترم به به چه زیبا مرقدی شد پرچمت، قبله نما باب همه، حاجات ما زنده شده دل از یاد تو ایران بُوَد حیدر آباد تو پُر از حرم های اولاد تو موسی بن جعفر یاسیدی(۴) بندِ اسارت دیده ای تو تازیانه خورده ای از دست زندانبان پَست هم ناسزا بْشْنیده ای هم زیر غُل رنجیده ای قلب تو زین غم‌ها شکست زیر شکنجه بوده ای کِی از بلا، آسوده ای وای از کبودی روی تو... چون مادرت سوخته پهلوی تو خونی شده دست و بازوی تو موسی بن جعفر یاسیدی(۴)
دودمه و دَم پاره شهادت موسی بن جعفر امام کاظم(علیه السلام)... ۱- دودمه موسم ماتم شده برگرد امید شیعیان العجل صاحب زمان حق زندانی بغداد ای شَه آزادگان العجل صاحب زمان جان من آمد به لب دیگر در این قعر سجون من غریبم من غریب زیر ضرب تازیانه پیکرم شد غرق خون من غریبم من غریب لحظه های آخرم دارم زِ سینه ناله ها ای رضا جانم بیا در سیاه چالم، تنم میسوزد از زهر جفا ای رضا جانم بیا باب حاجات منی موسی بن جعفر الدخیل یابن الحیدر الدخیل گویمت مولای من تا روز محشر الدخیل یابن الحیدر الدخیل ای که هستی بر علی و فاطمه تو نور عین ای امیر کاظمین حق زهرا قسمتم کن طوف شش گوش حسین ای امیر کاظمین ۲- دَم پاره عالم شده ماتم سرا واویلا موسی بن جعفر شد فدا واویلا بغداد امشب همچو کربلا شد رَختِ سیَه بر پیکر رضا شد شد سهم کاظم در غمِ اسارت قعر سجون و سیلی و جسارت از بسکه تازیانه خورده کاظم بر پیکرش نمانده جای سالم ای کاظم آل نبی فدایت دست گدایی منو عطایت ای باب حاجات همه دخیلک ای نور چشم فاطمه دخیلک من که گدای کاظم و حسینم مجنون کربلا و کاظمینم ای باب حاجت از شما میخواهم برگ برات کربلا میخواهم -دو بیتی... وقتی که به ما سوز و نوا را دادید بین دودمه حاجت ما را دادید هم سینه زدیم و جان به ما بخشیدید هم برگ برات کربلا را دادید
🏴زمینه و شور شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول اسیر زندانم و اسیر رنجم وَ زیر بار ستم بار شکنجم شده قنوت من آه و گریه کارم دلِ خوش من تو این دنیا ندارم قعر سیه چالم و غریب و تنهام نداره فرقی برا من روز و شبهام خسته ام از این فضای تنگ و دلگیر شِکسته ساق پام از کُند و زنجیر شده سنگین روی سر من سایه ی سندیِ یهودی ضرب شلاقش رو تن من جا گذاشته فقط کبودی مونده رو صورتم شبیهِ صورت مادر رَدِّ دستاش به منو اشک من میخنده میده زجرم با ناسزاهاش توی زندان بی کس و،بی پناه بی یاورم من غریب ابن غریب،موسی بن جعفرم آه و واویلتا 🏴بند دوم گرفته راهه گلومو استخونم یه گوشه نقش زمینم نیمه جونم من از خدا مرگمو دارم تمنا از این دنیا خلاصم کن خدایا تو قلب زارم غمه عالم نشسته کنج قفس من پر و بالم شکسته منو عذابم میده سندیِ ملعون میشم کِی راحت از زندان هارون به چه عذر و بهونه ای من شدم زندانی و معذب منو سندی میکُشه وقتی میده دشنامم میکنه سَبّ میبینه تا میونه سجدم سر من هی میزنه فریاد دیگه خسته شدم خدایا من از این زندانهای بغداد شده جسمم لاغر و،شده خون چشم ترم من غریب ابن غریب،موسی بن جعفرم آه و واویلتا 🏴بند سوم حاصل رنجم همین خونآبه هامه از اثر زهر کینه رو لبامه گرفته آتیش تمومه تاروپودم گرفته لرزه این جسم کبودم شبیهِ جدم منم با کام عطشان جون میدم اما نه تو صحرا تو زندان جدا نمیشه سر از جسمم خدایا نمیشم من که مُقَطَّعُ الاَعضا دم آخر با ناله و اشک میکُنم یاد جد اطهر منو با زهر میکُشن اما جدمو با نیزه و خنجر نمیاره هجوم کسی به تن مجروحم واسه غارت نمیره از اهل و عیالم بعد من هیچکی به اسارت جلو چشم دخترم،نشد عریان پیکرم بعد من هیچکی نزد،سیلی به دخترم آه و واویلتا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
بسم الله الرحمن الرحیم بِأَبِي‌أَنْتَ‌وَ‌أُمِّی‌یا‌مولای‌یا‌موسی‌ابن‌جعفر‌ع ساقم شکست و پا به روی استخوان گذاشت قدری نفس برای منِ ناتوان گذاشت چسبیده بود حلقه‌ی زنجیر بر تنم زنجیر را کشید و نمک جای آن گذاشت بدکاره هم عوض شد و سَندی عوض نشد با تازیانه رفت و مرا نیمه‌جان گذاشت می خواست تا که دادِ مرا دربیاورد با ناسزا مقابلِ من تکه نان گذاشت می‌خواستم قنوت بگیرم ولی نشد این دردِ دست روی لبم  الامان  گذاشت زیرِ عبا به سجده‌ی من اعتنا نکرد آمد به دورِ گردن من ریسمان گذاشت یادِ سه‌ساله بودم و شامی که  در بغل لب را به زخمهایِ نوکِ خیزران گذاشت من جای سجده بود به پیشانی‌ام ولی زخمی به روی صورت او ساربان گذاشت گودال بود  سجده گَهَم ،  نه سیاه چال هرکس رسید ،  پا به رویم ناگهان گذاشت گودال بود و فاصله کم بود و حرمله... زانو زد و  سه‌شعبه‌ی خود در کمان گذاشت یک نانجیب نیزه‌ی خود را کشید و رفت بعدش سنان رسید به جایش سنان گذاشت این سالها که رفت و رضایم بزرگ شد در سینه داغِ دیدن معصومه جان گذاشت... حسن لطفی
بسم الله الرحمن الرحیم صلی الله علیک یا مولای یا باب الحوائج دستیم اگر به دامنِ موسی ابن جعفریم تا جیره خوارِ خرمنِ موسی ابن جعفریم پای برهنه آمده‌ام  بِشْرِحافی ام با خاکِ کوی و برزن موسی ابن جعفریم آزاد نه ، که بنده‌ی الطافِ این دریم رو بر حریمِ  روشن موسی ابن جعفریم حافظ چه خوب گفت به محراب ابرویش دستِ دعا به گردن موسی ابن جعفریم* نان و پنیرِ نذریِ مادر‌بزرگ هاست امروز اگر به دامن موسی ابن جعفریم عالم به بندِ اوست که خاکش گره گشاست پس ما اسیرِ  خواندن موسی ابن جعفریم يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ غمت مَسَّنایِ ماست تا مُستکین مسکن موسی ابن جعفریم باب الحوائجی‌ش رهامان نمی‌کند شکرش به ذِیل مأمَنِ موسی ابن جعفریم کمتر نِه‌ایم از آنهمه زنجیر ، حلقه‌ایم دل بسته‌های گلشن موسی ابن جعفریم زنجیرها ضریحِ تنِ زخمی‌اش  شدند حالا دخیل جوشن موسی ابن جعفریم با مادرش اسیرِ غمِ روضه خوانیِ کنجِ بدون روزنِ موسی ابن جعفریم... *حافظ: محراب ابروان بنما تا سحر گهی دست دعا برارم و در گردن آرمت حسن لطفی
بسم الله الرحمن الرحیم یا موسی‌ابن‌جعفر علیک السلام خدا از ما نگیرد منت باب‌الحوائج را غمِ او روضه‌ی او صحبت باب‌الحوائج را سر هر روضه‌ای که گریه کردم سفره‌ای دیدم خدا از ما نگیرد هیأت باب‌الحوائج را سرِ راهش گرفتم کاسه‌ام را کاسه‌ام پُر کرد گدا باید بداند عادت باب‌الحوائج را کریمان چشم بر راه‌اند چیزِ کم نباید خواست خدا پاینده دارد دولت باب‌الحوائج را  از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست اگر این خانه دارد برکت باب‌الحوائج را سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد خدا را شکر دارم حضرت باب‌الحوائج را برای قُرب لازم بود اگر ما سجده‌ای کردیم نگیرید از سرِ ما عزت باب‌الحوائج را وصیت کرده‌ام آنروز بگذارند بر چشمم کنارِ مُهرِ تربت ، تربت باب‌الحوائج را تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم نمی‌دانیم اما قیمت باب‌الحوائج را خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت نگاهِ دخترِ بی طاقت باب‌الحوائج را سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس می‌کرد یقینا زیر پایش قامت باب‌الحوائج را سیه چال آنقدر تاریک  زهرا هم نمی‌بیند  کبودی‌های روی صورت باب‌الحوائج را برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را حرامی کم نموده زحمت باب‌الحوائج را دعاکن زیر این زنجیرها شلاق‌ها غُل‌ها نبیند دختر او حالت باب‌الحوائج را نمی‌شد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود کسی زخمی نموده غیرت باب‌الحوائج را به روی تخته‌ای اُفتاده گِردش چار حمال است اما شُکر نمی‌بیند رضایش غارت باب‌الحوائج را حسن لطفی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بسم‌الله الرحمن الرحیم یا موسی ابن جعفر علیه السلام کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت دلتنگی‌اش برایِ رضا سینه سوز بود قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت با دستهای بسته  فقط ناسزا شنید زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت دیشب صدای سرفه‌ی او تا سحر رسید زنجیر بِینِ حلقه‌ی خود یک مریض داشت زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت او روی در شکسته و  مادر به پشتِ در تشییع او به روضه‌ی زهرا گریز داشت بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت زندان هرآنچه داشت  ویرانه نیز داشت سر رویِ طشت بود و حرامی کنارِ طشت نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت... حسن لطفی
به موسی بن جعفر علیه السلام: تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 درتوسل به باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر(ع) 🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 ای نورچشم زهرای اطهر امام هفتم فرزند حیدر نالم زداِغت با دیده تر باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) ای حجت حق نورهدایت جان دوعالم بادا فدایت برشیعیانت بنما عنایت باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) درراه قران جانت فداشد عالم زداغت غرق عزاشد گریان ازاین غم امشب رضاشد باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) ای قبله گاه اهل عبادت نوشیدی آقا جام شهادت راحت شدی ازرنج اسارت باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) بر(سائل )خودلطف وعطاکن ازغصه وغم اورا رهاکن حاجات اورا امشب رواکن باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) سائل🌹
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 درتوسل به باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر(ع) 🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 ای نورچشم زهرای اطهر امام هفتم فرزند حیدر نالم زداِغت با دیده تر باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) ای حجت حق نورهدایت جان دوعالم بادا فدایت برشیعیانت بنما عنایت باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) درراه قران جانت فداشد عالم زداغت غرق عزاشد گریان ازاین غم امشب رضاشد باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) ای قبله گاه اهل عبادت نوشیدی آقا جام شهادت راحت شدی ازرنج اسارت باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) بر(سائل )خودلطف وعطاکن ازغصه وغم اورا رهاکن حاجات اورا امشب رواکن باب الحوائج موسی بن جعفر باب الحوائج موسی بن جعفر(۲) سائل🌹