eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
2_409146461586981279.mp3
3.46M
لاله زار اولا حسین کربلاسی آز قالور قاسمین باتان قانا توی حناسی آز قالور نوای دلنشین و ملکوتی استاد سید محمد عاملی اردبیلی اثر استاد حاج انور اردبیلی رحمت الله تعالی علیه لاله زار اولا حسین کربلاسی آز قالور قاسیمین باتا قانا طوی حناسی آز قالور بیرده باشلانور گینه داستان کربلا تشنه جان وئرننره نی لر ایلیور نوا قاره گیدی شیعه لر آسمان دوتوپ عزا دایر اولماغا حسین بزم یاس آز قالور چوللری گزور هله پادشاه خون جگر یوخ رقینون هله گوزلرینده اشک تر سینه ی ربابیدن کوسمیپدی صود امر صاحب علم آلپ اللره علم هله حافظ علم اولوپ دست محتشم هله عترتین امیدیدی اولمیپ قلم هله باشلانا بیر اوخلی گؤز قُل عزاسی آز قالور نه قمر کدرریدی غملیدی نه آفتاب سر سر اسمییپ هله دوشمیپدی انقلاب نظم عشقه یئر وئریپ عرش سینه ده رباب عرشه قالخا ناله و آه و نواسی آز قالور
مداحی_آنلاین_دو_آیه_برای_حفظ_از_دشمن_استاد_رفیعی.mp3
979.2K
♨️دو آیه ای که پیامبر(ص) برای حفظ امام حسن و امام حسین علیهما السلام از دشمنان میخواند... 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
آغاز ظهور، برگ و بارش پیداست سجیل سپاه، نور و نارش پیداست این ضربه ی سیلی گواراتان باد "سالی که نکوست از بهارش پیداست"
؛ بر ابرهه سجّیلِ ‌بلا آمده است هنگامِ رجز خوانیِ ما آمده است این رعد که داد مژده یِ سبزِ ظهور از جاده یِ سرخِ کربلا آمده است ✍️
تخریب بقیع به دست آل سعود وهابی زاده ی صهیونیست ------------- ابلیس ز کینه اش رقم زد تخریب بقیع بی کران را از آتش فتنه ی خبیث اش در شعله نشانده آسمان را از تیغ جنایت سعودی بال و پر عرشیان شکسته از غربت و غم غبار ماتم بر چهره ی قدسیان نشسته از آل سعود ، آل شیطان بر خاسته و گناه کرده این خصم ولایت و امامت خود را به زمین تباه کرده تخریب قبور آل عصمت جز کار یهود بی پدر نیست این فرقه ی فتنه خیز یاران جز آتش کینه اش به سر نیست این آل سعود آل کفر است کآتش زده بر تمام ایمان از تیغ نفاق این قبیله گردیده بقیع نور ویران ویرانه بود ولی هميشه دل ساکن وادی بقیع است ماییم و حریم عرشی وی زیرا که مقام او رفیع است از مرقد چار امام شیعه خورشید هماره نور دارد غم نیست اگر که زائری نیست مهتاب به شب حضور دارد آن وادی چون بهشت گرچه بی گنبد و بی رواق باشد از بهر زیارتش دل ما سرشار ز اشتیاق باشد گلزار بقیع آسمانی تصویر گلی خجسته دارد همواره کنار خویش آنجا یک زائر دل شکسته دارد ** محمود تاری «یاسر» ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
بنگر چه‌سان تعبیر شد کابوس اسرائیل لرزید بر خود پیکر منحوس اسرائیل عمری تظاهر کرد بر روئین‌تنی اما برداشت ایران پرده از سالوس اسرائیل دیگر به آژیر خطر هر دم کند تکرار آهنگ مرگ خویش را ناقوس اسرائیل از پا فتاد ای خودفروشان قامت دشمن پس دست بردارید، از پابوس اسرائیل بیم از چه دارید ای سران؟ جز عنکبوتی نیست با بازوانی سست، اختاپوس اسرائیل.. رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی کودک‌کشی فخر است در قاموس اسرائیل.. ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
🍃🌺 به شکرانهٔ قیام پرغرورِ لشکر ایرانی 🌺🍃 ایران به رژیم کفر؛ فائق آمد وحشت به دلِ هر چه منافق آمد خورشید؛ پس از قیام ِ پهپادی گفت: در ظلمتِ شب؛ وعدهٔ صادق آمد بر قلبِ تل‌آویو نشان از آه است حیفا نگرانِ ضربتی جانکاه است چونکه عملیاتِ سپاهِ حیدر مشهور به رمزِ "یا رسول الله" است پیچیده شبانه این خبر بینِ مِلل ایران شده وارد به میادینِ عمل شد قلبِ عزادارِ فلسطین آرام صهیونِ حرامزاده شد مستأصل گفتند فقط خیال بافی کردیم شرمنده اگر فکرِ تلافی کردیم از گنبد آهنی رسید این پیغام: تسلیم!..غلطهای اضافی کردیم دور از نگرانی و به دور از غم و تب دارند از این قیام؛ لبخند به لب تنبیه شد اسراییل و دیدنی است آرامشِ کودکانِ غزه امشب بر جانِ یهودیان هراس افتاده شد موشکِ دور بُردمان آماده حیثیت صهیونیسم را داد به باد جانم!..به هدف خورد، چه فوق العاده حالا که به انتقام، تحریک شدیم ویرانگرِ خصم و شبِ تاریک شدیم ای امت اسلام! به قران سوگند بسیار به فتح قدس نزدیک شدیم! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
شروع ناگهانی داشت طوفانی که حرفش بود رسید از شش جهت سجیل‌بارانی که حرفش بود رسید از سررسید فتح، آن روز تماشایی رسید از سنگر فرمانده، فرمانی که حرفش بود برای انتقام خون دل‌هایی که می‌خوردیم فرود آمد همان شمشیر برّانی که حرفش بود و حالا دشمن است و صبحِ کابوسی که می‌گفتیم و حالا دشمن است و عصر خسرانی که حرفش بود بشارت باد گل‌ها را به فروردینِ روییدن! که نزدیک است آن سرسبزدورانی که حرفش بود قسم به موی خون‌آلود اطفال فلسطینی به زودی می‌رسد این سر به سامانی که حرفش بود بیا و گوش کن! از قدس دارد می‌رسد کم‌کم همان صوت صمیمی… صوت قرآنی که حرفش بود… کسی و الفجر می‌گوید… کسی و الفتح می‌خواند… کنار طبل آن جنگ نمایانی که حرفش بود به دست ما نوشته می‌شود بر مصحف تقدیر برای داستان قدس، پایانی که حرفش بود ✍ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
# روضه  _ شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 در حجرۀ در بسته تنی در تَب و تاب است جان می دهد و تشنۀ یک جرعۀ آب است ناله ها زند کنج حجره دست پا زند کنجِ حجره ... چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد از لعلِ لبم تا جگرُ سینه بسوزد از جفا شده خون دلِ من همسرم شده قاتلِ من .... (آقا جانم ...) نه مادرُ نه خواهرُ نه همدمُ یاری تا بهرِ من خسته کند ناله و زاری ای هم نفس نا نجیبم کف نزن ببین من غریبم ... *روضه بخونم براتون السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ .... یا علی بن موسی الرضا ... چهل سال امام رضا منتظر بود ، خدا بهش یه جون داد ...ای رفقا اینقدر علی بن موسی الرضا دوسِش داشت جواد الائمه رو ... می فرمود : با برکت تر از این جوان تو اسلام نیومده ... میگن این شب ها هرکی میزه زیارت امام رضا همه باب هایِ دیگر رها می کنن همه از بابُ الجواد واردِ حرم میشن ... آخه وقتی میان بابُ الجواد یه آقازاده آغوش باز کرده ....* مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مداوا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود اینقدر پیشِ چشم کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مَکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته ست صورتت؟ این جایِ تنگ و این قد و بالا نمی شود ... با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود ... خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پایِ کسی به سینۀ تو وا نمی شود .... حسین ...... *در حجره رو بست ، جواد الائمه 25 سالِشه مجلس جوون باید شلوغ باشع ... دمِ در امام رضا ایستاده برا شماها گریه میکنه ... خدا لعنت کنه همه قاتلین آل الله رو ... خدا لعنت کنه جعدۀ ملعونه رو وقتی زهر به امام حسن داد ، میگن تا دستُ پا زدن امام حسن رو دید گریه کرد ، پشیمون شد گفت عجب غلتی کردم ...  اما این اُم الفضل نانجیب نمی دونم چه زنی بوده ، همچین که صدایِ نالۀ جواد الائمه بلند شد ، بعضی از کنیزا دلشون به رحم اومد ... رفت همه رو خبر کرد ، گفت: یه عده ای پا بزنند ... یه عده ای دست بزنن ... یه عده ای طشت بزنن ... صدایِ آقا رو کسی نشنوه ... عرضم تمام یا الله ... یه وقت دیدن دیگه صداش نمیاد ... در حجره رو باز کردن دیدن گرد غبار همۀ حجره رو فرا گرفته ... حضرت صورت رو خاک گذاشته ... یه ریسمان آوردن پایِ حضرتُ بستن چند نفر سر ریسمانُ گرفتن از پله ها بردن بالایِ بام ... وای وای وای .... بدنُ بالایِ بام زیر آفتاب گذاشتن ... آخ بنازم به معرفتِ کبوترا ... اومدن بالهاشون باز کردند ... سایبون برا بدنِ عزیز زهرا درست کردند ... این یه بدن بود کبوترا سایه کردن ، لا یوم کَیومکَ یا اباعبدالله .... ای حسین ..... یه جمله روضه بخونم، یه کاری کردن با بدنِ اربابتون ، زینب که نشناخت بماند" دختری که سال ها تو آغوشِِ ابی عبدالله بود یه وقت رو پا بلند شد ، گفت عمه این سر بریده مال کیه ؟ ... عمه چشماش خون آلوده .... دندان هاش خون آلوده .... پیشانیش خون آلوده ... گیسوانش خون آلوده .... جلو چشمِ دختر چوب برداشت .... آی حسین .....