eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای جان جانان جهان ، ای بهترین دلدار ، یا سید الاحرار عالم شده دیوانه ات ، ای عشق بی تکرار ، یا سید الاحرار‌ ردّم نکن ای مهربان تر از پدر مادر ، جان علی اصغر ای که به آقایی تو ، کرده جهان اقرار ، یا سید الاحرار مانند فطرس می شود ، بال و پرم باشی ،تاج سرم باشی ؟ غمخوار من هم می شوی ، ای بهترین غمخوار ، یا سیدالاحرار ای آبروی عالمین ، شرمنده ات هستم ، راه تو را بستم من را حلالم کن حسین ، جان سپهسالار یا سید الاحرار اصلا بدی ام را تو ، بر رویم نیاوردی،  از بس که تو مردی با اینکه از من یا حسین ، داری گله بسیار یا سید الاحرار با اینکه بد کردم ولی ، ای سید عالم ، شد شامل حالم لطف همان که کشته شد بین در و دیوار ، یا سیدالاحرار حقت نباشد این همه ، نا مهربانی ها ، ای مهربان آقا در این بیابان از عطش ، چشم تو گردد تار ، یا سید الاحرار واویلتا گردی کفن ، با خاک صحرا تو ، جبران کند با تو هر کس که دارد کینه ای از حیدر کرار،  یا سید الاحرار تقصیر من هم هست اگر ، زینب پریشان است ، بی تاب و گریان است فکر اسیری حرم ، من را دهد آزار ، یا سید الاحرار 👇
۳۴ (فرزندان حضرت زینب س) بنگر به حال زینبت،ای روح و ای ریحان مظلوم برادرجان بر یاری ات آورده ام،من دو مه رخشان مظلوم برادرجان تا دیدمت در کربلا،گردیده ای تنها در بین دشمن ها از غربتت گردیده ام،در رنج و در حرمان مظلوم برادرجان این دو گلم هستند حسین،چون مادر آزاده بهر تو آماده آورده ام دو هدیه ام،با چشم در افشان مظلوم برادرجان شرمنده فرما زینبت،با این دل خونم من بر تو مدیونم اذنی بده تا که روند،هر دو سوی میدان مظلوم برادرجان آماده اند بهر نبرد،با دشمن بی دین با خون شوند رنگین هر دو مصمم گشته اند،بر عهد و بر پیمان مظلوم برادرجان نور بصیرت در دل و،هر دو چنان شیرند بر خصم دون تیرند آورده دو هدیه شوند،فدایی قرآن مظلوم برادرجان دو نوجوان اما چنان،قاسم دلیر هستند از عشق تو مستند خواهم که چون قاسم شوند،در خون خود غلتان مظلوم برادرجان آورده ام دو نوگلم،همچو علی اکبر هر دو زنند پرپر در راه دین سرمدی،هر دو شوند قربان مظلوم برادرجان (سبک: ای ساقی لب تشنگان)
۳۹ (اربعین) در روز اربعین تو،بر تو منم مهمان مظلوم برادرجان گویم ز غم های سفر،با این دل سوزان مظلوم برادرجان بعد از چهل روز آمدم،غم شد نصیب من رفته شکیب من بنشسته ام کنار تو،با دیده ی گریان مظلوم برادرجان بی تو در این یک اربعین،شد قسمت من غم شد قامت من خم بی تو حسین فاطمه،در رنجم و حرمان مظلوم برادرجان بعد از تو من غم دیده ام،ای نور عین من مظلوم حسین من ای نور چشم مرتضی،مردم از این هجران مظلوم برادرجان دیدم به چشمم یا حسین،گشتی چو گل پرپر از کین شدی بی سر در راه دین مصطفی،جانت شده قربان مظلوم برادرجان دیدم میان قتلگه،افتاده بر خاکی با تن صد چاکی جسم تو را حسین من،دیدم به خون غلتان مظلوم برادرجان سوزانده قلب زینبت،آتش در خیمه سرت روی نیزه دیدم تو را نقش زمین،با پیکر عریان مظلوم برادرجان بعد از شهادت دیدمت،ای مظهر یزدان در موج خون غلتان دیدم تن پاک تو را،زیر سم اسبان مظلوم برادرجان سراغ دخترت مگیر،او از نفس افتاد پیش سرت جان داد رقیه ات جا مانده است،در گوشه ی ویران مظلوم برادرجان (سبک :ای ساقی لب تشنگان)
. ای نور چشم فاطمه،دارم ولای تو جانم فدای تو هستم ز طفلی یا حسن،تحت لوای تو جانم فدای تو تو در سخاوت حیدری،جودت چو پیغمبر کرامتت مادر عالم بود شرمنده ی،جود و سخای تو جانم فدای تو تو روشنی بخش دل،اهل ولا هستی نور خدا هستی در قلب هر شیعه بود،نور و ضیای تو جانم فدای تو سبط پیمبر هستی و،کریم آل الله دوم ولی الله حلم تو و صبرت بود،رمز بقای تو جانم فدای تو بس مهربانی عالمی،همیشه مهمانت ریزه خور خوانت مهر تو در سینه بود،لطف خدای تو جانم فدای تو ای دومین مولای ما،هستی پناه ما بر تو نگاه ما رضایت خدا ز ما،باشد رضای تو جانم فدای تو کریم آل فاطمه،تویی همه هستم گرفته ای دستم دارم به لب بار دگر،شور و نوای تو جانم فدای تو از ظلم و کین همسر تو،شرر زده بر دل بر تو شده قاتل عمری بود خون جگر،قوت و غذای تو جانم فدای تو از ظلم همسر گشته ای،شهید زهر کین فدای راه دین از حجره می آید هنوز،مولی نوای تو جانم فدای تو کنار پیکرت حسن،محزون شده زینب دلخون شده زینب مدینه النبی حسن،شد کربلای تو جانم فدای تو شهر مدینه در عزاست،ماتمسرا گشته پر از نوا گشته خاموش گردیده ز کین،مولی صدای تو جانم فدای تو شد تیرباران پیکرت،کنار پیغمبر ای هستی حیدر ظلم و ستم مولای من،نبود سزای تو جانم فدای تو 👇
. دشمن ز ظلم و کینه اش،بنموده آزارت عالم عزادارت گریان تو گشته جواد،محرم اسرارت عالم عزادارت تو از مدینه آمدی،ای رهبر ابرار دیدی ستم بسیار بوده میان مردمان،فاطمی رفتارت عالم عزادارت از دشمنانت دیده ای،آزار بسیاری بی یاور و یاری دشمن نموده یا رضا،آزار بسیارت عالم عزادارت دشمن به زهر کینه اش،شرر به جانت زد زخم زبانت زد از غربتت اشک بصر،ریزد ز رخسارت عالم عزادارت قصر عدوی بی حیا،شد قتلگاه تو فدای آه تو زهر ستم مولای من،نبود سزاوارت عالم عزادارت در حجره از بهر جواد،در انتظاری تو بر غم دچاری تو خون گریه می کرد پسرت،در وقت دیدارت عالم عزادارت سر تو را بگرفته است،بر روی دامانش با چشم گریانش بنموده خون دل جواد،ناله ی بسیارت عالم عزادارت تشییع جنازه شد تنت،روی دوش یاران گردیده گلباران بعد از شهادت حسین،هر خیمه شد غارت عالم عزادارت 👇
. ای خاتم پیغمبران،ای کعبه ی دل ها یا حضرت طاها ای نور چشم انبیا،ای روح با تقوا یا حضرت طاها بس مهربانی و کریم،عالم گدای توست غرق ولای توست تو دستگیر عالمی،در روز وا نفسا یا حضرت طاها ای نور حی سرمدی،خورشید اسلامی دین را تویی حامی نشانه ی جنت بود،آن گنبد خضرا یا حضرت طاها رفتی و خون شد هر دلی،از داغ تو احمد رفتی سوی سرمد در هر کجا از داغ تو،بزم عزا برپا یا حضرت طاها آزار امت زد شرر،بر حاصلت مولی خون شد دلت مولی راحت شدی از رنج و غم،رفتی تو از دنیا یا حضرت طاها از سوز داغ و هجر تو،خون شد دل زهرا آن بانوی عظمی ذکر علی گردیده است،واویلا واویلا یا حضرت طاها حیدر کنار بسترت،در ناله و افغان زهرا شده گریان از بهر زهرا داغ تو،شد سخت و جانفرسا یا حضرت طاها بعد از تو یا ختم رسل،دشمن ز تو بگسست دست علی را بست غصب خلافت علی،سقیفه شد امضا یا حضرت طاها بعد از تو جای تسلیت،آتش زدند خانه سوزانده کاشانه پهلوی زهرایت شکست،از کینه ی اعدا یا حضرت طاها از غربت حیدر بود،جان حسن بر لب خون شد دل زینب دیدند که مادر را زند،دشمن بی پروا یا حضرت طاها .👇
. رفتی و خون شد جگرم،آرام جان من یار جوان من از داغ تو یا فاطمه،کم شد توان من یار جوان من با پیکر مجروح خود،رفتی از این دنیا ای همسرم زهرا قبر تو گردد فاطمه،دارالامان من یار جوان من ای گل پرپر از ستم،غمگین و نالانم بهر تو گریانم بهار من با رفتنت،گشته خزان من یار جوان من حسن زند از داغ تو،بر سینه و بر سر ذکر لبش مادر یا فاطمه با رفتنت،کم شد توان من یار جوان من از سوز داغت فاطمه،جانش بود بر لب دختر تو زینب بعد از تو تنها می شوم،ای مهربان من یار جوان من بر تو بریزد اشک غم،نور دو عین تو مظلوم حسین تو خانه شده غمخانه ات،روح و روان من یار جوان من 👇
. ¤¤¤¤¤¤¤¤ [بنداول] ای شه سواره لافتی،یعسوب دین بدرالدجی ای فاتح خیبر،ای شافع محشر هستی امیرالمومنین،وصی ختم المرسلین شاهه بلافصلی،ابا الاباالفضلی مولای درویشان علی،الگوی حق کیشان علی حیدره کراری،افضل الاذکاری مولا امیرالمومنین(2) ای ساقیه کوثر،یا مرتضی حیدر ☆☆☆ [بنددوم] فرقت شده از کین دوتا،راحت شدی از غصه ها از جوره این دنیا،از دوریه زهرا غرغه به خون شیره خدا،از ضرب اشق الاشقیا در تاب و تب رفته،فزت و رب گفته ارکانه حق دیگر شکست،غم بر دله مادر نشست جبریل زند بر سر،از غصه ی حیدر مولا امیرالمومنین(2) ای ساقیه کوثر،یا مرتضی حیدر ☆☆☆ [بندسوم] بر قلبه حیدر شعله ها،از ماجرای کوچه ها راحت شده دیگر،از فکره میخ و در زینب شده خونین جگر،از دیدنه بشکسته سر آمد به یاده او،آن خرد شده پهلو میری به نزده مادرم،آن مادره غم پرورم آنکس که از اغیار،دیده بسی آزار مولاامیرالمومنین(2) ای ساقیه کوثر،یامرتضی حیدر ☆☆☆ [بندچهارم] غرغه غم و در شور و شین،حیدر بگفتا با حسین وای از غمه غارت،از داغه اسارت روزی رسد غرغه بلا،وقته غروب در کربلا زینب شود تنها،در حلقه ی اعدا عباسه من در نینوا،دستانه تو گردد جدا حسینمو یار باش،بهرش علمدار باش مولاامیرالمومنین(2) ای ساقیه کوثر،یا مرتضی حیدر ☆☆☆ [بندپنجم] امشب شبه قدر است آقا،تقدیره ما دسته شما عبده خدائیم کن،کرب و بلائیم کن حاجته من گشته همین،پای پیاده اربعین تا حرمه سقا،با ذکره یا زهرا میگیرم از دسته رضا،من عاقبت یک کربلا بده به من توشه،براته شش گوشه کرببلا(4) بنما نصیبه من،رضاحبیب من ✍ .👇
. ` ای جان جانانم روی خاک حجره سرم رو به قبله پایم من ابن الرضایم در شهر غربت جان دهم مانند بابا یم من ابن الرضایم بابا علی موسی الرضا برس به فریادم در چنگ صیادم از شعله ی زهر جفا می‌سوزد اعضایم من ابن الرضایم رحمی نکرده همسرم بر قلب سوزانم آتش زد بر جانم در خانه ی خود ای خدا غریب و تنهایم من ابن الرضایم هر چه زدم ناله کسی نداده جوابم لب تشنه ی آبم چشمم ز گریه تر شد و خشکیده لب‌هایم من ابن الرضایم ✍ 👇
. ` ای جان جانانم روی خاک حجره سرم رو به قبله پایم من ابن الرضایم در شهر غربت جان دهم مانند بابا یم من ابن الرضایم بابا علی موسی الرضا برس به فریادم در چنگ صیادم از شعله ی زهر جفا می‌سوزد اعضایم من ابن الرضایم رحمی نکرده همسرم بر قلب سوزانم آتش زد بر جانم در خانه ی خود ای خدا غریب و تنهایم من ابن الرضایم هر چه زدم ناله کسی نداده جوابم لب تشنه ی آبم چشمم ز گریه تر شد و خشکیده لب‌هایم من ابن الرضایم ✍ 👇