eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5929279850517891331.mp3
4.41M
ع ‍ میکشه عشقش زبونه یه مادری هی می خونه ای اهل عالم بدونید پسر من پهلوونه اون خوشکلو مهجبینه چه با وقارو مطینه واسه من همین بسه که یل ام البنینه عباس من آرزوشه که نوکر حسین باشه دل به حسین بسپاره و باغمش افسرده باشه اون کریم و مهربونه دو ابرو هاشم کمونه رفته که آبی بیاره داداشی تشنه نمونه(۲) امیر لشکر من عباسم ای برادر بودي تو ياور من اي غمگسارم عمود خيمه ه ايي اميد بچه هاي باب الحوايج هستي پناه مايي عشق حسين و زهرا جانم ابوفاضل (۲) يا سيدي مولا جانم ابوفاضل عشق حسين و زهراجانم ابوفاضل بودي تو غمگسارم (۲) اي شمع شاه تارم بي تو عزيز حيدر ياري ندارم برخيز پشت و پناه من باش اي مير لشكر عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل (۲) يا سيدي مولاجانم ابوفاضل عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل يادگار حيدر2  بپا كن  دادي تو وعده آب به وعده ات وفا كن   عمود خيمه هايي2 اميد بچه هاي باب الحوايج هستي  پناه مايي عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل (۲) يا سيدي مولاجانم ابوفاضل عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل # ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
2.76M
🌹 سلام بر زینب کبری 🌹 بانوای شیعیان مرتضی تحت لوای زینب است لذّت بزم حسینی از صفای زینب است حُرمت بزم عزا واجب بُوَد برعاشقان مجلس ماتم همانا کربلای زینب است من غلامِ خانه زادِ اهلبیت حیدرم در دلم عشق علے در سر هوای زینب است عمّهٔ سادات عالَم، عالِمه، دریای صبر بوسهٔ هفت آسمان بر خاکِ پایِ زینب است مرتضی مست از وفا و غیرت عبّاس بود حضرت عبّاس هم مستِ وفای زینب است دست بر سینه همیشه احترامش مینمود این نشان اجر و قُرب پُربهای زینب است مےنویسم جمله‌ای از قول عبّاس علی شمّه‌ای از ارزشِ بـےانتهای زینب است بوسه بردستان زینب زد ابالفضل و بگفت مادرم، ایلم، تبارم، جانفدای زینب است دردمندان و مریضان جهان را مژده باد چارهٔ درد شما دارالشّفای زینب است هرکه مےپرسد نشانی(فیضیا) فورا بگو دفتر دارالشّفا بزم عزای زینب است اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
قسمت اول_روضه و توسل جانسوز _ دیرِ راهب و اسارت خاندان آل الله _حاج مهدی رسولی  از صبح دل تو دلش نیست ، یه خوابی دیده عیسی مسیح بهش گفته مهمون داری ... از صبح نشسته منتظر خدا این مهمون من کیه عیسیِ پیغمبر اینجور سفارششُ کرده ... کأنَّ یه کِشِشی تو این دلشِ .. یه هول و وَلایی تو این دلش ایجاد شده ... همینجور منتظر ساعات گذشت ، ظهر شد عصر شد ، نزدیک غروب از دور یهو دید یه سیاهی داره نزدیک میشه ، اومد بیرون با دقت نگاه کرد دید یه قافله ای داره میاد ... همینجور که قافله نزدیکتر میشد نگاه کرد دید این قافله حالاتش عجیب غریبه ... یه عده مرد جنگی ، از سر و وضعشونم معلومه لا اُبالی ... پشت سرشون هشتاد و خورده ای زن و بچه قد و نیم قد ... یه آقایی روی ناقۀ لنگ ... دستاشو بستن ... پاهاشو از زیر شکم ناقه ... نگاه میکنه به چهرۀ این قافله، خدا این قافله عجب عجیب غریبِ ... نه به اون مردایِ جنگی ، نه به این زن و بچه ... اینا کی ان؟.. نکنه اینا همون مهمونایی ان که عیسی مسیح به من وعده داده .. یه نگاهی درستی کرد دید بالایِ نیزه یه تعداد سرُ زدن .. اما این زن و بچه همش نگاهشون به یه سر که بین اون یکی سَرا مثل خورشید داره نور میده ... هی نگاه می‌کنه ، خدایا چقدر نورانیِ این رأس مبارک ... این همون مهمونیِ که عیسی به من وعدۀ اومدنشو داده .. ایستاد، آرام آرام آمدند راهب بگو ببینم تو این دِیرت یه جا برا استراحت ما هست یا نه؟ گفت بفرمایید میتونید اینجا استراحت کنید، میگه آمدن خودشون چادر زدن و اسباب غذا ، یه عده ای زن و بچه ها رو هم جمع کردن پشت دِیر (کلیسا) زن و بچه ها کنار هم ، آروم آروم داره غروب میشه، هوا داره سرد میشه ، لباس نامرتب تن این بچه ها ... دید تو این زن و بچه ها چشم همه شون به یه خانم .. انگار همه پروانۀ دور اون شمعند ... صدا میزنه بچه ها بیان جلوتر، بچه ها تو پناه این دیوار پناه بگیرید ، سرما کمتر اذیت کنه .. یکی میگفت عمه پاهام .. یکی میگفت عمع امروز یکم عقب افتادم بد زدن تو کمرم .. صدا میزد کلثوم، چند تاشونو تو بغل کن .. رباب چند تاشونوم تو بغل کن .. فضه نزار این بچه ها جدای از هم بشینن .. صدا زد اون نازدانه ام بیاد بغل خودم عمه ... عمه فدات بشه عمه ... عمه .. بیزیم نَه خِیمه میز ، نه خَرگاهی میزوار *عمه نه خیمه برامون مونده نه پناهگاهی* دیدی قیزیم بیز اَسیریخ باش اُوسته الله ایمیزوار *گفت دخترم ما اسیریم بالاسرمون خدا رو داریم* دیدی بیور گورم عمه عَموم هایاندا قالیب *گفت بگو ببینم عمه ، عموم کجا مونده؟* دیدی قیزیم بوقوشون قولارین سو اُوسته سالیب *گفت دخترم این لشگر به خاطر آب دست هاشو جدا کردن* قیزیم ... یات دا ... عمه بیردَنه سوالیم وار ... *بخواب دخترم ... بخواب ... عمع، یه سواله دیگه هم دارم* عمه بیور بابام هاچان گَلَجاخ ... *عمه بگو ببینم بابام کی میاد ؟..* دیدی قیزیم بیزَ خرابه دَ قُناخ گَلَجَخ *گفت دخترم برایِ خرابۀ ما مهمون میاد ...* ادامه ...⬇️🔻🔻 ‍ قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _ دیرِ راهب و اسارت خاندان آل الله _حاج مهدی رسولی با یه زحمتی بچه ها رو خواباند، بگذرم اومد جلو،به این نیزه دار گفت یه خواهشی ازت دارم. _چیه؟ راهب چی میگی؟ گفت میتونم ازت خواهش کنم این سر امشب مهمون من باشه؟.. گفت اینجوری نمیشه، باید پولی بدی عطایی بدی . زری داد و سرُ از بالایِ نیزه پایین آورد .. شاید بی بی هی زیر لب داره میگه راهب میدونی قیمت اون سر چی بود؟..   راهب اون  سر تو بغل زهرا بزرگ شده .. راهب قیمت اون سر رو این دختر فقط می‌دونه .. از اینجا به بعد رو ابن شهر آشوب در مناقبش نقل میکنه منم نقل میکنم، سرُ آورد با احترام در رو بست خدایا این سر کیه اینجوری دل منو میلرزونه ؟.. بگو راهب سر چیه؟.. یه اسم از کربلاش میاد دل ما میلرزه.. اما اینجا دید داره هاتفی صدا میزنه طوبی لَک .. طوبی لَک .. خوش به سعادتت .. خوش به سعادتت ..   خدایا چه خبره؟.. کیه این هاتف؟ .. دید نه، این سر عجیب غریبه، هی صدا زد با من حرف بزن، یه ذره با من حرف بزن ، دید نمیشه یهو صدا زد یا ربّ بِحَق عیسی تَأمُرُ هذا الرأس بتَکَلُّم مِنّی .. به این سر امر کن با من حرف بزنه .. یهو دید لبا داره به هم میخوره ..   الهی فدایِ اون لبای خونیت آره این شده جوابِ مهربونیت ..   میگه گوشامو ‌جلو بردم بینم چی میگه صدا اومد راهب میخوای چی بشنوی؟ صدا زد شما کی هستی ؟ خودتو به من معرفی کن، میگه دید دوباره لبا داره به هم میخوره،میخوای منو بشناسی؟ ..   أنا ابنُ محمدٍ المصطفی ... أنا ابنُ علیٍ المرتضی ... أنا ابنُ فاطمةِ الزهراء ... من میگما، شاید یهو صدایِ مادرش .. راهب داره گوش میده، یهو دید لبا داره بازم به هم میخوره، صدا داره میاد راهب : انا المَظلوم ... انا الغَریب ... انا العَطشان .
.. قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد .... دیگه نتونست تحمل کنه خم شد  وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ ... جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی ... جای زینب خالی ... صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت ... راهب میدونی این صورت رو صورت کیا نشسته ... آقا چرا محاسنت خونیِ ... راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ ... هم غلام سیاه جُونِشِ ... هم خونه دونه دونه شهداشه ... از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ ... آقا چرا محاسنت خاکستری شده ... ای داد ...   بابا ... بابا ... از رو نیز نگام میکردی یادته من تو رو نگاه می کردم یادته پای نیزه تن سیلی خوردم یادته من همش زمین میخوردم یادته .... حسین ...... روضه اسارت دیر و راهب مهدی رسولی
☑️بند اول حسین(ع) با ذکر بسم الله رسیدن قتلگاه همه حرومیا حسین(ع)) حسین(ع) تو گودال بلا میزدی دست وپا شهید نینوا حسین(ع) حسین (ع) افتادی روی خاک با بدن صد چاک ذبیحا باالقفا حسین (ع) حسین(ع) ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن کشته ی کربلا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند دوم حسین(ع) غریب تشنه لب ای سالار زینب غریب سرجدا حسین(ع) حسین(ع) شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت توو گودال بلا حسین(ع) حسین(ع) زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر تو زدی دست و پا حسین(ع حسین(ع) زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح مقطع الاعضا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند سوم حسین(ع) روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت بمیره خواهرت حسین (ع) حسین (ع) شیب الخضیب حسین(ع) خد التریب حسین(ع) کجاست  انگشترت حسین (ع) حسین(ع) ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن کشته ی کربلا  حسین(ع) حسین(ع) غریب تشنه لب ای سالار زینب غریب سرجدا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند چهارم حسین(ع) شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت توو گودال بلا حسین(ع) حسین(ع) زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر تو زدی دست و پا حسین(ع) حسین(ع) زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح مقطع الاعضا حسین(ع) حسین(ع) تو گودال بلا میزدی دست وپا شهید نینوا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند پنجم حسین (ع) افتادی روی خاک شد جسم تو صد چاک ذبیحا باالقفا حسین (ع) حسین(ع) روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت بمیره خواهرت حسین (ع) حسین (ع) شیب الخضیب حسین(ع) خد التریب حسین(ع) کجاست  انگشترت حسین (ع) حسین سیدنا العطشان سیدنا العریان خون خدا یا حسین(ع) حسین(ع) کشته ی بی کفن شاه عریان بدن عزیز زهرا یا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
4_5787461692556314642.mp3
4.81M
🌹🌹🌹 ✅بند اول بنگر به این حال پریشان بنگر به این چشمان گریان یاحسین یاحسین جان 💧💧 داروندارم ای برادر رفته غارت چیزی نماند از زینب تو دراسارت 💧💧 تادشمنت برنیزه ها میکرد اشاره هجده سربریده را کردم نظاره 💦💦 مظلوم حسین مظلوم حسین جان 💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم جان همه در تاب و درتب که راس تو بالای نی سالار زینب 💧💧 ای بی وفا با مایی و اما چه دوری گاهی بع دیر راهبی گه درتنوری 💧💧 یک دم نظربرزینبت کن سربریده بنگر که از داغ غمت قدش خمیده 💦💦 مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان 💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم یک لحظه اسایی ندارم گوید رقیه عمه بابایی ندارم یاحسین بیقرارم 💧💧💧 بنگر برادر خسته بال و دست بستم شرمنده ام گربعدتو من زنده هستم 💧💧💧 اهی حزین در این دل زارم نشیند تاکه ربابه اصغرش برنیزه بیند 💦💦💦 مظلوم حسین مظلوم حسین جان 💠💠💠 165 💠💠💠
4_5776112718218003977.mp3
1.93M
🔘🔘916🔘🔘 ☑️بنداول بردنم من و داداش تو بازار بردنم به ضرب و زور با ازار غیرتیه من می‌بینی جمعن دور خواهرت یک قومه اشرار ..... ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر توپای بچه های تو خار دیدم‌ برادر ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر تو پای بچه های تو خار دیدم برادر ┄┅══••↭••══┅┄ ☑️بند دوم حال مو نفهمیدن این مردم هی به من‌ می خندیدن این مردم هلهله ها می کردن کنیزا دور من می رقصیدن این مردم دیدم من اشک اب و دیدم حاله رباب و تو رفتی و من اخر دیدم بزم شراب و ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر توپای بچه های تو خار دیدم‌ برادر ┄┅══••↭••══┅┄ ☑️بند سوم یادمه شکافه ابروت برادر نیزه ها میخورد به پهلوت برادر یادمه به زیر تیغ و نیزه ها تیکه تیکه های بازوت برادر قاتل رسید می دیدم خنجر کشید می دیدم از پشت سر برادر سرو برید می دیدم ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ای حسین مظلوم برادر 💠💠9⃣1⃣7⃣💠💠
4_5807877647799158729.mp3
797.9K
☑️بنداول چشمت روشن حسین دادن به من حسین«ع» اینجا دشنام چشمت روشن حسین من و بردن حسین «ع» تو اون ازدحام به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم نبودی تو شام به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم سنگ از روی بام سرم ریختن سرم ریختن سرم ریختن غریب مادر عزیزخواهر ☑️بنددوم شد حال من خراب مثل حاله رباب با قلبی خون قران خوندی و داد با خیزرون جواب پست ملعون حال دلم رو نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن به اشک چشمام میخندیدن میخندین میخندیدن کنار رأست میرقصیدن میرقصیدن میرقصیدن غریب مادر عزیزخواهر ☑️بندسوم سخت تر از کربلا بودش شام بلا ای وای ای وای دادن مارو عذاب دور از چشمت بابا ای وای ای وای قومه بی فرجام مارو بردن مارو بردن مارو بردن تو ملا عام مارو بردن مارو بردن مارو بردن تو بازار شام مارو بردن ماروبردن مارو بردن غریب مادر عزیزخواهر
🔸روز ۱۴ محرم 🔺 زیارت ناحیه مقدسه 💡لطفا ترجمه نیز مطالعه شود💡 •••••••••••••••••••••••• 🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹 80. أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ ، سلام بر آن کسى که ربّ جلیل او را پاک و مطهّر گردانید،    81. أَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ ، سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مى نمود، 82. أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکآئیلُ، سلام بر آن کسى که میکائیل در گهواره با او تکلّم مى نمود، 83. أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّتُهُ، سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد، 84. أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ ، سلام بر آن کسى که پرده حُرمَتش دریده شد، 85. أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ ، سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد.