eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5917732659143905366.mp3
999.9K
❣﷽❣ ◼️ ◼️ مرحوم ◼️ 🔳همه جا کربلا همه جا نینوا 🔳تو حسین منی نور عین منی تو خرامان برو من تماشا کنم کرده مستم علی قد و بالای تو به خدا بعد تو زندگی بی بهاست 🔳همه جا کربلا همه جا نینوا 🔳تو حسین منی نور عین منی وای من اکبرم ابرن اربا شده برده تاب و تبم پشت من تا شده فاطمه مادرم بهر او در عزاست 🔳همه جا کربلا همه جا نینوا 🔳تو حسین منی نور عین منی از لب نهر آب همه در پیچ و تاب خون به لب تشنگی کرده دلها کباب ساقی تشنه لب غرق بحر طعب شده نقش زمین کوه عشق و ادب 🔳همه جا کربلا همه جا نینوا 🔳توحسین منی نور عین منی شده قحطی آب کن عمو جان شتاب شد خزان گلشن پسر بو تراب زینب بی پناه درغم و اشک و آه میکند در خیال به برادر نگاه 🔳همه جا کربلا همه جا نینوا 🔳تو حسین منی نور عین منی شد بپا همهمه آید این زمزمه دشته کرب بلا آمده فاطمه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5922742437846976680.mp3
8.79M
❣﷽❣ ✅ ☑️👌👌 زیر عبا گرفتمت تو رو نبینه مادرت دستمو بردارم علی جدا میشه دیگه سرت ای خدا پدری رو شرمنده نکن حرمله دیگه بسه به من خنده نکن با دست خالی قبر تو میکَنم غریب ترین بابای عالم منم با مادرت تو رو صدا میزنم 💔علی لای لای (حسین دست غریبی به روی زانو زد برای جرعهٔ آبی به حرمله رو زد) دلم میسوزه واسهٔ مادر بیچاره ات علی دق میکنه هی میبینه خالیه گهواره تت علی خاک کربلا سوخت از غربت من خون حنجرت تو ریخت روصورت من نیومده خوشی دنیابه تو داره میخنده کل صحرابه تو به اسباشون آب دادن امابه تو 💔علی لای لای دم غروب توکربلا میاد صدای گریه ها برای نبش قبرتو میان به پشت خیمه ها عمر تو مثل یک گل کوتاهه چرا روی نی سرطفل شش ماهه چرا کُشتن شیرخواره نداره ثواب رو نی سرت بسته میشه باطناب خداخدا برس به داد رباب لالالا نه دیگه فکرآبه نه بغل ربابه بزارین بخوابه لالالا مادری توحرم گفت تیرسه شعبه هم گفت بزارین بخوابه اهل حرم گریون حرمله میخنده رو دستای بابات سرت به مو بنده میسوزه جگرم جگرم جگرم جگرم لالایی پسرم پسرم 🌹هدیه حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹
4_5998899599643772132.mp3
6.34M
شب هشتم محرم نوحه حضرت علی اکبر ع سبک زنجیرزنی کربلایی محمد احمدی ▪️▫️◾️◽️◼️◻️🏴🏴🏴🏴 ای چراغ سحرم علی اکبر پسرم (2) ای جوانان به منو نعش جوانم نگرید جسم پاشیده ز هم را سوی خیمه ببرید(2) دیده بگشا که سکوت تو مرا کشت علی، قاتل من بود آن کس که تو را کشت علی چراغ سحرم علی اکبر پسرم (2)# ▫️▪️▫️◾️◻️◼️🏴🏴🏴🏴 دست بگذار روی زخم سرت ای پسرم آخر ای میوه ی دل عمه ات آمد ز حرم لب خونین بگشا بار دگر حرف بزن، از لب تشنه و از دیده ی تر حرف بزن چراغ سحرم علی اکبر پسرم(2)# ◽️◾️▫️◼️◻️▪️🏴🏴🏴🏴 🏴 فراغت آش، طوفندم کرد آی زبان تشنه ات شرمنده ام کرد آی کنار پیکرت جان داده بودم، ولی زینب رسید و زنده ام کرد علی باباااااااا غمت چون شمع محفل کرده آبم، آخی گهی بی تاب و گه آی در پیچ و تابم آی نگاه مادرت زهرا به من گفت وی که با خون سرت کردی خزابم🏴 لب خونین بگشا بار دگر حرف بزن از لب تشنه و از دیده ی تر حرف بزن از شرار جگرم خون جگر سنگ کنم که ز خون پسرم صورت خود رنگ کنم چراغ سحرم علی اکبر پسرم (2)# ◻️◼️▫️◼️▫️◼️🏴🏴🏴🏴 حضرت علی اکبر ع ▪️▫️◾️◽️◼️◻️🏴🏴🏴 🏴 رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهترین اعمال امت من انتظار فرج از خدای عزوجل میباشد
4_5906981647332413592.mp3
3.17M
متن مداحی ای ذوالجناح با وفا، کو حسین من ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من ای توسن فرخ‌ لقا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من بردی به مُلک لامکان ، سوی معراجش بنهـاده بـر سـر کبریا ، از شرف تاجش یا بر خدنگ کوفیـان ، کـردی آماجش احـوال او بـرگو به ما ، کو حسین(ع) من؟ ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من، نور عین من ای پیک فـرخ پـی بگـو ، کو سلیمانم کاندر ره او مانده است ، چشم گریانم بنهاده بی کس از چـه رو ، در بیابانم ای هدهد شهر صبا ، کو حسین(ع) من؟ ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من رفت از پی آب حیات ، خضر راه من میـر سکنـدر پاسبـان ، پـادشاه من رفت از عطش بر آسمان ، دود آه من در این زمین پر بلا ، کو حسین(ع) من؟ ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین من(ع) ، نور عین من جان داد و در راه وفا ، کو خلیل‌الله؟ قربانـی راه خدا ، کــو ذبیــح الله؟ ثاراللهم را برده‌ای ، سوی قربـانگاه از چه نیامد از منا ، کو حسین(ع)
کجایی آقا ازت خبر ندارم و هر روز دلم برات بهونه میگیره از یه طرف راه حرم بسته است از طرفی پام تو گناه گیره کاظمینی سامرایی من اسیر غربتم شما کجایی نجفی یا کربلایی روز اربعین میون موکبایی حالا که حسرت شد قسمت ما فکری کن واسه ما جامونده ها اباصالح التماس دعا هرکجا هستی یاد ما هم باش نجف هستی کاظمین هستی کربلا هستی یاد ما هم باش اباصالح التماس دعا **** کجایی آقا یه لحظه فکرشم نمیکردم گناه من اینقده معضل شه دیدن شش گوشه ی اربابم برام به خاطره مبدل شه تو حرم باز خالیه جام اربعین رسیده و من هنوز اینجام دیدن تو شده رویام چقده زیارته با تو رو میخوام موندم تو دنیای پر از بلا خیلی دلتنگ کربلام آقا اباصالح التماس دعا هرکجا هستی یاد ما هم باش نجف هستی کاظمین هستی کربلا هستی یاد ما هم باش اباصالح التماس دعا **** کجایی آقا عمود آخرو که میبینی منو مبادا ببری از یاد جای منم سلام بده وقتی چشای خیست به حرم افتاد هر قیامی هر قعودی تو نماز هر زیارتی که بودی تو قنوت یا تو سجودی دعا کن راه حرم واشه به زودی زیر ایوون یا قُبه ی طلا یادی هم کن از دلشکسته ها اباصالح التماس دعا هرکجا هستی یاد ما هم باش نجف هستی کاظمین هستی کربلا هستی یاد ما هم باش اباصالح التماس دعا.
. دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا) ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب شده دعای همین قوم بی اثر مهدی به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی بیا و عزّت ما باش بین این مردم شب فراق رخت را نما سحر مهدی بیا دگر که شوی با جمال زهراییت در آسمان دل شیعیان قمر مهدی غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی نیامدی که شوی مرهم دل زینب که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی بیا و باش تو در کوچه های شهر شام امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی بیا سری به خرابه بزن که یک دختر کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. 🏴 روضه ای ایام آل الله مصیبت سلام الله علیها در شام 🏴بند اول واویـــلا،امون از شام بلا رسیده کاروان به شام واویلتا و الامان مهدیِ صاحب الزمان آجرک الله آقا جان وقت ورود اُسراست هلهله تو محله هاست یه عده دف میزنن و سر حسین رو نیزه هاست انگاری عید شامیاست بساط رقصشون براست خیلیا با طعنه میگن قافله ی خارجیاست واویـــلا،امون از شام بلا 🏴بند دوم زینب و دشمن خدا زینب و دیده ی عوام زینب و عده ای پلید زینب و کوچه های شام زینب و غربت عجیب زینب و درد بی حساب زینب و دست بسته و زینب و مجلس شراب زینب و رقص شامیا زینب و زخم بی امان زینب و عده ای یهود زینب و چوب خیزران واویـــلا،امون از شام بلا ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زخم دیرینه باز شده تازه توی دل‌هامون شوق پروازه وقت رزم با کفر مطلق شد وقت یاری جبهه حق شد اهل نفاق و سازش و سکوت نیستیم ما عاشق مبارزه با صهیونیستیم آخر لباس رزم میشه یه روزی کفنم رژیم صهیونیست، حریف تو منم (ای جانم حسین حسین) 🎤
4_5794430319943746627.mp3
5.3M
ببار ای بارون زِ چشمانم رسیده وقت جدایی ببار ای بارون بخون روضه که زینب شد کربلایی (2) ببار ای بارون کز این ماتم دل عالم بی شکیبه ببار ای بارون غریبونه حسین زهرا غریبه امان از غم فغان از دل (2) نشسته پای دلم در گِل (2) اعوذو باالله مِن اَلارضِ کربِ والبَلا بر لب مولا پریشان شد زینب از این غم بین این صحرا آه و واویلا امان از این غریبی (2) نوای آهی زدل خیزد که بر هم ریزد جهان را توراجان مادرت آقا مزن خیمه بین صحرا مزن خیمه تا که ننشیند غباری بر گیسوانت تو جان اکبر مزن خیمه تو رحمی کن بر جوانت دل زارم فدایت باد ببین با گریه زنم فریاد مزن خیمه تا بماند در خیمه های ما ساقی غیرت که بی سقا بین این صحرا خیمه های تو میشود غارت مزن خیمه...(ای حسین) در این صحرا زینب از غم ها شود یک روزی شکسته (2) ببینی از روی نیزه که دو دستم را غصه بسته (2) دو دست خود را به ناچاری گذارم با گریه بر سر پریشان حال و پریشان مو زنم فریاد ای برادر دل خونم گرفتار است 2 گمانم آخر کار است مبادا با دوچشم خود ببینم بین این گوداااااال 😭😭 حسییین.... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
4_5830071049487649421.mp3
1.71M
‍ نوحه زیر بارون زیر بارون آسمون همیشه حرمت داره ، زیربارون اسمون همیشه حرمت داره زیر بارون دل من حس زیارت داره زیر بارون همش این دلم شکایت داره ، کجا بودی کربلا والله خجالت داره زیر بارون همش این دلم شکایت داره ، کجا بودی کربلا والله خجالت داره ببار بارون نمیخوام آروم بگیرم ، ببار بارون به زیر بارون بمیرم ببار بارون که میخوام تنها بمونم ، ببار بارون روضه ی سقا بخونم ببار بارون روضه ی سقا بخونم بی وفا بارون ، بی وفا بارون ، بی وفا بارون بی وفا بارون ، بی وفا بارون ، بی وفا بارون زیر بارون بری علقمه دلت خون میشه ، زیر بارون انگاری فرات دگرگون میشه زیر بارون بری علقمه دلت خون میشه ، زیر بارون انگاری فرات دگرگون میشه زیر بارون دل من همدم بارون میشه ، زیر بارون هرچی اشک بریزی پنهون میشه ببار بارون قحطی آب تو حرم ، ببار بارون دلا بی تاب تو حرم ببار بارون قحطی آب تو حرم ، ببار بارون دلا بی تابه تو حرم ببار بارون که رباب در تاب و تبه ، ببار بارون علی اصغر تشنه لبه ببار بارون علی اصغر تشنه لبه بی وفا بارون ، بی وفا بارون ، بی وفا بارون بی وفا بارون ، بی وفا بارون ، بی وفا بارون سبک بانوای کربلایی حسین شریفی
4_5816650775631236182.mp3
4.52M
شهادت حضرت رقیه (س) زمزمه جانسوز با بابا... سبک: مرحوم ایرج بسطامی گل پونه های .... 😢😔😢😔 من مانده ام تنهای تنها....! من مانده ام تنها...! میان سیل غمها...بابا...سیل غمها.... نمیخوای روضه خون باشی...😭 🏴😔🏴😔 سرو بغل گرفته...😭 بابا چرالعل لبت چون ارغوان است، ارغوان است...! بابا..😭 دارم یقین این جای چوبه خیزران است... حسین......😭😭 بابای من...بابای من بابای خوبم... 😢😔😢😔 من مانده ام تنهای تنها...! بوسم لب و زخم سرت رو...😭 امشب بیا بنگر که بینی، مادرت رو😭😭 اگه مادرت پبر شده....من سه سالمه...😭😭😭 بابا...دیدارتو باورندارم، این دل شب این دل شب... لب از لب تو برندارم این دل شب این دل شب... حسین غریب مادرررر.... بابا....ای سرکه از سرهاسری تو... ای ماه من... ازچه پراز خاکستری تو...‌! نمیدونم گرفتی ! یا نه...😭 بابا ببین رخسارنیلی...‌ برق نگاهم را... گرفته ضرب سیلی.... تا الان بی هوا سیلی خوردی یانه😭 آیم چسان سوی طبق ای بودو هستم، بودو هستم... دنبال تو میگردم امشب.با دو دستم، با دودستم.... 😭😭😭حسین.....😭😭 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
4_5818872725422211445.mp3
2.98M
‍ ⚜️🔸⚜️ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حسین سازور⚜️🔸⚜️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ❗️توجه ❗️: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ در حجرۀ در بسته تنی در تَب و تاب است جان می دهد و تشنۀ یک جرعۀ آب است ناله ها زند کنج حجره دست پا زند کنجِ حجره ... چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد از لعلِ لبم تا جگرُ سینه بسوزد از جفا شده خون دلِ من همسرم شده قاتلِ من .... (آقا جانم ...) نه مادرُ نه خواهرُ نه همدمُ یاری تا بهرِ من خسته کند ناله و زاری ای هم نفس نا نجیبم کف نزن ببین من غریبم ... *روضه بخونم براتون السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ .... یا علی بن موسی الرضا ... چهل سال امام رضا منتظر بود ، خدا بهش یه جون داد ...ای رفقا اینقدر علی بن موسی الرضا دوسِ داشت جواد الائمه رو ... می فرمود : با برکت تر از این جوان تو اسلام نیومده ... میگن این شب ها هرکی میزه زیارت امام رضا همه باب هایِ دیگر رها می کنن همه از بابُ الجواد واردِ حرم میشن ... آخه وقتی میان بابُ الجواد یه آقازاده آغوش باز کرده.
🩸وقتی‌که نازدانهٔ سیدالشهداء علیه‌السلام از قافله جا می‌ماند و صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها، سر او را به دامن می‌گیرد... در نقل‌ها آمده است: 🥀 شبی از شب‌هایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها (در برخی نقل، حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها آمده) به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد. 🥀 شتربان او وقتی که دید گریه‌اش تمامی ندارد، گفت: 📋 اُسكُتي يا جارِيَة! فقد أذَّيتِني بِبُكائِكِ ▪️ای کنیزک! ساکت شو! مرا با گریه‌ات آزار می‌دهی! 🥀 اما آن نازدانه، گریه‌اش تمام نشد، بلکه چنان ناله‌ای کشید که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. آن شتربان ملعون گفت: ای دختر خارجی! ساکت شو دیگر! 🥀 آن دختر مظلومه با شنیدن این جمله حالش دگرگون شد و با ناله گفت: ای وای من! آه ای پدرم! تو را از روی ظلم و جور کشتند و حالا تو را خارجی هم می‌خوانند!؟ 📋 فَغَضَبَ اللَّعينُ مِن قَولِها، و أخَذَ بِيَدِها، و جَذَبَها و رَمَىٰ بِها عَلىٰ الْأرضِ فَلَمَّا سَقَطَتْ غُشِيَ عَلَيْها. ▪️آن شتربان دیگر به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه عليها السّلام بيهوش شد. 🥀 وقتی که به هوش آمد، همه رفته بودند و اثری از قافله نبود. با پای برهنه در تاریکی شب راه افتاد. گاهی می‌نشست و گاهی بلند می‌شد و گاهی پدر و گاهی عمه‌اش را صدا می‌زد. ساعتی از شب را همین‌گونه سپری کرد و باز اثری از قافله ندید و بيهوش روی زمین افتاد. 🥀 در همين ساعت بود که ديدند نیزه‌ای که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند. 🥀 خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت: از علي بن الحسین علیهماالسلام سؤال کنید؛ آنان سراغ امام سجاد علیه السلام رفتند و قضیه را بازگو کردند.  🥀 حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری عليهاالسلام بگویید دنبال بچه‌ها بگردد؛ شاید کودکی در دل شب گمشده باشد. 🥀 خبر به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها دادند و آن بانو تک تک اطفال را صدا زد اما تا آن نازدانه را صدا زد، جوابی نشنید. 📋 فَرَمَتْ زينبُ بِنَفسِها مِن ظَهرِ النَّاقَةِ، و جَعَلَتْ تُنادِي: وا غُربَتاهُ! واضَيعَتاهُ... في أيِّ أرضٍ طَرَحوكِ، و في أيِّ وادٍ ضَيَعوكِ! ▪️پس از همان بالای نافه، خودش را بر زمین انداخت و ناله سر میداد: وا غربتاه!!‌ … دخترم! در کدام وادی و بیابان تو را انداخته و رها کرده اند؟! 📋 فَرَجَعَتْ إلىٰ وَراءِ الْقافِلَةِ، و هِيَ تَعدو في الْبَراري حافِيَةً و الشَّوكُ تَدخُلُ في رِجلَيْها، و تَصرُخُ، و تُنادِي ▪️آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او می‌رفت و آن حضرت ناله سر می‌داد و سکینه خاتون را صدا می‌زد. 🥀 همین گونه در عقب قافله رفت تا اینکه یک سیاهی نمایان شد. زینب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و دیدند که یک بانویی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر آن نازدانه را به دامن گرفته است و گریه می‌کند. 🥀 زينب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و فرمودند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟‌ آن بانو ، رو به زينب کبری عليهاالسلام کردند و فرمودند: 📋 بُنيَّةَ زينبُ! أنا اُمُّكِ فاطمةُ الزَّهراءِ أظَنَنتِ إنِّي أغفُلُ عَن أيتامِ وَلَدِي! ▪️دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟ 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶ ✍ قافله رفته بود و من بیهوش روی شن زارهای تفتیده ماه با هر ستاره ای می‌گفت‌: بی صدا باش ! تازه خوابیده قافله رفته بود و در خوابم عطر شهر مدینه پیچیده خواب دیدم پدر ز باغ فدك سیب سرخی برای من چیده قافله رفته بود و من بی جان پشت یك بوته خار خشكیده بر وجودم سیاهی صحرا بذر ترس و هراس پاشیده قافله رفته بود و من تنها مضطرب ، ناتوان ز فریادی ماه گفت : ای رقیه چیزی نیست خواب بودی ز ناقه افتادی قافله رفته بود و دلتنگی قلب من را دوباره رنجانده باد در گوش ماه دیدم گفت : طفلكی باز هم كه جامانده قافله رفته بود و تاول ها مانعی در دویدنم بودند خستگی ، تشنگی ، تب بالا سد راه رسیدنم بودند قافله رفته بود و می دیدم می رسد یك غریبه از آن دور دیدمش –سایه‌ای هلالی شكل– چهره اش محو هاله ای از نور از نفس های تند و بی وقفه وحشت و اضطراب حاكی بود دیدم او را زنی كه تنها بود چادرش مثل عمه خاكی بود بغض راه گلوی من را بست گفتمش من یتیم و تنهایم بغض زن زودتر شكست و گفت: دخترم ، مادر تو زهرایم
درد دل عاشقانه با راس برادر تا شد دلم به شور تولایت آشنا در نای نی، به نغمه ی تو گشتم همنوا از محنت و جفا و ستم ناله کی کنم وقتی که بر صفای دلم کرده ای دعا چون سایه با تو می روم هر جا که می روی یک لحظه سایه ات نشود از سرم جدا چون شمع سوزم از غم و دم بر نیاورم کُشتند پیش چشم من ای با وفا ترا این راه شام و کوفه به پایان نمی رسد هر لحظه داغ می زند به دلم قوم اشقیا با لطف حق عدوی ترا خوار می کنم هر چند گشته قامتم از بار غم دوتا مرغ دلم هوای زیارت گرفته است از قید ظلم می شود اخر دلم رها .. شاید به اربعین نرسم بسکه در دلم گل کرده زخم طعنه و شمشیر و نیزه ها هر لحظه داغ محنت من تازه می شود از یاد کی رود غم و اندوه کربلا دیدم بچشم خویش ترا من به بروی خاک صد پاره بود پیکر و سر از بدن جدا دیدم چگونه گلشن زهرا گلاب شد تا روز حشر نالم از این ظلم اشقیا بر من کسی نگفت گناه حسین چیست کاو بود نور چشم فاطمه و جان مصطفی دیدم تمام حادثه ها را بچشم خویش دیدم خلیل من که به قران شدی فدا قدم اگر چه از غم و محنت کمان شده سر خم نمی کنم به عدو جان تو اخا با سعی خویش نام ترا زنده می کنم تا بر تو اهل عشق نمایند اقتدا دل را صفای عشق تو مدهوش می کند مستم ز جام چشم تو روحی لک الفدا
◾ مجلس یزید ملعون ◾خطبه‌ی دختر کبری‌علی(س) گوئیا زینب دوباره فتح خیبر کرده است خطبه‌خوان‌ گردیده یاری‌برادر کرده‌است شام را ویران نمود و دین و قرآن حفظ شد اقتدا درخطبه‌خوانی‌چون‌به‌مادر کرده است آسمان دیده‌اش ابری شده بهر حجاب عصمتش‌‌زهرائیست‌وحفظ‌معجرکرده‌است مجلس نامحرمان حال یتیمان را چو دید باسر ببریده در طشت طلا سرکرده است خار شد آل امیه با کلام زینبی زان خطاب نافذش کار پیمبر کرده است پیش چشمان همه فتح‌الفتوح تازه کرد فاتحانه کار را با نام حیدر کرده است
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا دف می زنید در جلوی قافله چرا پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند پایان نمی دهید به این غائله چرا در کربلاست جسم حسین و سرش به شام افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید با خنده های دم به دم حرمله چرا بوسه زده به پای رقیه لب حسین حالا نشسته است به آن آبله چرا بستید در میانه ی رقاصه های شام بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا بردید دختران علی را به بغض او در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم سر برده اید از دل ما حوصله چرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پدر از روی نیزه بنگر که مرا می زند ستمگر تو دعا کن که زجر ملعون نزند تازیانه دیگر به تن بی جان رقیه دختر کوچکترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند با درد یتیمی دختر غم پرورت حسین سراطهرت به نیزه بدنت به قتلگاهی پدر از فراز نیزه به رقیه کن نگاهی شکند دست نانجیبی که سرت را شکند گاهی جان من قربان چشمت فدای چشم ترت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین پدر ای آرام وقرار م گل خوشبوی لاله زارم چه کنم با درد یتیمی که دیگه من پدر ندارم بشکند دستی که زد تیر ونیزه برپیکرت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پابه پای سرت حسین می دود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
1_6124269026
2.14M
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پدر از روی نیزه بنگر که مرا می زند ستمگر تو دعا کن که زجر ملعون نزند تازیانه دیگر به تن بی جان رقیه دختر کوچکترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند با درد یتیمی دختر غم پرورت حسین سراطهرت به نیزه بدنت به قتلگاهی پدر از فراز نیزه به رقیه کن نگاهی شکند دست نانجیبی که سرت را شکند گاهی جان من قربان چشمت فدای چشم ترت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین پدر ای آرام وقرار م گل خوشبوی لاله زارم چه کنم با درد یتیمی که دیگه من پدر ندارم بشکند دستی که زد تیر ونیزه برپیکرت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پابه پای سرت حسین می دود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
می‌شنوید تو روضه‌ها یه زمزمه‌ست گوش کنید شاید صدای فاطمه‌ست به مجلس عزای حسینم اومدی خدا خیرت بده مادر این همه شب برا پسرم سینه زدی خدا خیرت بده مادر تو مجلساتون میامو تو روضه‌هاتون می‌شینم خیالتون باشه راحت نوکری‌تونو می‌بینم همه باهم دم گرفتین که شاه بی‌سر حسینه منم باهاتون می‌گفتم غریب مادر حسینه 🎤حاج حسین طاهری
‍ نوحه_و_روضه_رقیه_س بسیار_زیبا سبک_شیرازی 😭😭 رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر... این جاده گر گل میشود اون سرزمین کربلا۲ گلهای گلدان حسین پرپرشود درنینوا۲ ازسیلی این قوم دون ۲ روی رقیه شد کبود۲ 😭😭 (رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر...) 😭روضه😭 (بمیرم اومدزیر یه خارو خاشاک دید یه دخترسه ساله ای😭 زیر خاروخاشاک نشسته وگریه می کند بازبون بچگی صدامیزنه بابا بابا هی صدامیزد عمه عمه عمه عمه من بابام ومیخوام بابام ومیخوام اینقد ناله زد،گریه کرد😭 گفتن دخترحسین بهانه ی بابا گرفته گفت اشکال نداره برید سر بریده ی باباشو براش ببرید😭 بمیرم سروگذاشت روزانو صدازد بابا،بابا توآسمونا دنبالت می گشتم بابا عمم می گفت :رفتی سفر بابا،بابا بابا بابای مهربونم اینجای روضه دلم آتیش گرفته😭 صدازد بچه های شام بیاین ببینید بابام اومده😭 دیگه به من نگید بچه یتیم۲ بیاید ببینید بابام اومده من مهمون دارم😭 خوش اومدی بابا بابا خوش اومدی توویرونم) 😭😭 😭ادامه نوحه😭 گلوی اصغرش شکافت قنداقه اوشدغرق خون۲ درعلقمه آب آورش گشته جدا دستش کنون۲ ازسیلی این قوم دون روی رقیه شدکبود۲ گلوی اصغرش شکافت۲ قنداقه اوشد غرق خون۲ (رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر....) 😭😭 بابانگرحزینه ام من دخترت سکینه ام۲ آوردی ازمدینه ام بی توسفر چراکنم۲ بابا گلی گم کرده ام۲ کواصغرشیرین زبان۲ می گردم اندرکشته ها۲ شاید گلم پیداکنم۲ من دخترت رقیه ام سیلی زدشمن خورده ام۲ ویران سراجایم شده پرآبله پایم شده۲ ارثی زمادر برده ام من تازیانه خورده ام۲ (رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر.....) 😭😭 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
🏴سبک زمینه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول یه اربعینه به غم اسیرم ببین که پیرم،دارم میمیرم یه اربعینه دلم شکسته از غم هِجرت،بهونه گیرم پاشو ببین که از سفر رسیدم پاشو ببین با چشم تر رسیدم اگه میشد نشون بدم تنم رو میدیدی که شکسته پر رسیدم۲ رسیدم اما قد خمیده ببین موهامو که سفیده تأثیر مجلس یزیده (پاشو داداش حسین مظلوم) 🏴بند دوم یه اربعینه نیستی کنارم ابر بهارم،دارم میبارم یه اربعینه تو رو ندارم از غم دوریت،من بیقرارم پاشو نگاه بکن به حال و روزم که از فراق تو دارم میسوزم خودم دیدم که میبرید سرت رو بوسیدم اون رگای حنجرت رو۲ سر میذارم روی مزارت تو زیر خاکی من کنارت نشد بیارم یادگارت (پاشو داداش حسین مظلوم) 🏴بند سوم یه اربعینه تو کوفه و شام داداشی خوردم،سنگ از روی بام یه اربعینه شدم زمینگیر از بس شنیدم،طعنه و دشنام داداش بگم چی از تو کوچه بازار بردن مارو میون چشم اغیار کم بود که دخترا برن کنیزی دیدم داداش من اونجا خیلی آزار یه عده میزدن سرم داد سرت که از رو نیزه افتاد دخترتو همونجا جون داد (پاشو داداش حسین مظلوم) 🎤با نوای زیبای کربلایی رضا غیاثی 🎪هیـئت محـبان امیرالمـؤمنین (؏) دزفول قدمگاه امام رضا (ع) ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی