eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
289.2K
_حضرت_رقیه_س یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی شبا نخوابیدم، کجایی بابایی سر. تو رو نیزه، نمیرسه دستم پایین پای این، نیزه ها بنشستم 🔲 امون امون ای دل یا 🔲یا ابتا یا حسین ... نفس به عشق تو، می کشم ای بابا بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها عمه سپر میشد، همیشه جای من بعد تو شد غصه، بابا دوای من 🔲 امون امون ای دل... پاهام پر آبله، بس که دویدم من ببین که از داغت، دیگه بریدم من از غصه دق کردم، ببر منو بابا پیش عمو عباس، که اومده زهرا 🔲 امون امون ای دل.... سر تو رو بردن، بزم شراب و می نپرسیدی راه رو ، چطوری کردم طی منو ببر با خود، زجر کشیدم من چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من 🔲 امون امون ای دل.... ( آقای روح اله گائینی )
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت __
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت __
. دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا) ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب شده دعای همین قوم بی اثر مهدی به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی بیا و عزّت ما باش بین این مردم شب فراق رخت را نما سحر مهدی بیا دگر که شوی با جمال زهراییت در آسمان دل شیعیان قمر مهدی غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی نیامدی که شوی مرهم دل زینب که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی بیا و باش تو در کوچه های شهر شام امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی بیا سری به خرابه بزن که یک دختر کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. 🏴 روضه ای اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به 🏴بند اول آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) رسیده،نزدیکه،شام بلا،کاروان شهروآذین بستن میکنن هلهله آل پیغمبر هم اسیر سلسله انگار عیده تو شام که شده ازدحام جای گل میریزن آتیش از روی بام واویلا،وای از شام 🏴بند دوم آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) پشت دروازه ی ساعاته کاروان سر جدت رو نی جلوی قافله عمه جانت زیر چکمه ی حرمله تو خودت میبینی این مصیبتها رو شام و نامردا رو روی نی سقا رو واویلا،وای از شام 🏴بند سوم آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) از شام و،این همه،مصیبت،الامان کوچه و بازار و ناموسه پیغمبر مجلس اغیار و دخترای حیدر غم بی کران و شیون زنان و چوب خیرزان و اون لب و دندان و واویلا،وای از شام #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
. 🏴 یا یا اول ماه صفر 🏴بند اول شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید به شام بلا_رسید کاروون واویلا امون و واویلا امون شده خون دله_صاحب الزمون واویلا امون و واویلا امون 🏴بند دوم غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست به شام بلا_رسید کاروون واویلا امون و واویلا امون شده خون دله_صاحب الزمون واویلا امون و واویلا امون ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
. 🏴 مصیبت اهل بیت علیهم السلام اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول رسیده به شام بلا کاروان ای امان آجرک الله حضرت صاحب العصرو زمان عمه جانت رسیده،پشت دروازه ی شام بچه هارو آورده،میونه این ازدحام دخترارو آورده،بین انظار عوام/وای...حسین رسیده خسته زینب،تا بشه بی احترام بریزن رو سرش سنگ،جای گل از روی بام بشنوه از زبون،شامیا لفظ دشنام/وای...حسین 🏴بند دوم شده به رنگ خون تو ای حسین آسمون شده از این درد و بلا خواهر تو قد کمون چی گذشته به زینب،چه بلاهایی دیده دیده از غم رقیه،شده قامت خمیده بی برادر به اینجا،با حقارت رسیده/وای...حسین توی بازار شام و،کوفه اینارو بردن چقد از مردماشون،سنگای شامی خوردن بازم از روی نیزه،سرو پایین آوردن/وای...حسین ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی ✍️کربلایی مجید آقاجانی
. 🏴 روضه ای اول ماه صفر ورود اسرا به شام 🏴بند اول رسیده آخر از راه قافله به شام ای وای خسته رسیده زینب بین ازدحام ای وای شهرو چراغون کردن انگاری عیده تو شام میریختن آتیش روی سر اسیرا از بام اوج مصیبت و بلا الشامه نوحه ی اهل بیت ما الشامه برای زین العابدینم حتی سخت تر از کرببلا الشامه امون از شام 🏴بند دوم ناموس خدا کجا و کوچه و بازار ای وای دخترارو بردن از میون انظار ای وای شادی میکردن مردم تا میدیدن سرهارو یه عده ام میگفتن ببینید خارجیارو اونکه دلو میسوزنه الشامه غصه ی صاحب زمونه الشامه اونکه براش صبح و مسا آقامون همیشه روضه میخونه الشامه امون از شام 🏴بند سوم ناموس خدا کجا و مجلس شراب ای وای زینبو بردن اونجا دادنش عذاب ای وای به لب و دندانی که بوسه زده پیغمبر بی حیا میزد چوبه خیزرون جلو خواهر زینب غمدیده و شام پر درد زینب و مجلس یزید نامرد زینب و خنده ی یهودی ای وای بی بی رو شام پربلا پیرش کرد امون از شام ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
328.2K
. روضه‌شهر شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد که می‌داند چه‌ها با جان ما این شامیان کردند چه غم‌‌هایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی به قلوه سنگ بی‌رحمی به سوی تو اشارت کرد برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر چگونه بوته خــــار شعله‌ور ما را زیارت کرد میان ازدحــــام چشم‌های خیره‌ی مردم عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ... به پیش چشم‌هایم لعل و دندان تو غارت کرد نمی‌دانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظه‌ی شومی که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم نگاه زخمی‌ات آنجا دل من را عمارت کرد __
نوحه شلاقی ،الحمدالله شدم گدای ابالفضل .mp3
2.9M
نوحه ابالفضلی علیه السلام ......... الحمدالله شدم گدای ابالفضل جانم فدای ابالفضل ابالفضل جان ابالفضل الحمدالله به لب نوای ابالفضل به سرهوای ابالفضل ابالفضل جان ابالفضل امیر و شاهم پشت و پناهم ای تکیه گاهم ابالفضل الا امیرم ای بی نظیرم برات بمیرم ابالفضل ابالفضل جان ابالفضل (۳) .‌‌........................... خواب و قرارم تویی تو باغ و بهارم تویی تو دارو ندارم ابالفضل شام سپیدم تویی تو صبح امیدم تویی تو ای گلعذارم ابالفضل ابالفضل جان ابالفضل (۳) .‌‌........................... روح و روانی تو عباس حیدر نشانی تو عباس تو جان جانی ابالفضل شفیع روز قیامت منتظر یک کلامت لطف نهانی ابالفضل ابالفضل جان ابالفضل (۳) .‌‌........................... الحمدالله سرمست نور دوعینم من عاشق شور و شینم غرق عطای حسینم الحمدالله پاتابه سر در خروشم در تب و تاب ششگوشم عبد سرای حسینم ابالفضل جان ابالفضل (۳) موسوی خورشیدی
◾نوحۂ شورحضرت علی اکبر(ع)◾ 👈🏻جواب: وای علیِ اکبرم لالۂ سرخ پرپرم وای علیِ اکبرم نوگُلِ باغِ اطهرم وای علیِ اکبرم ماه منیرِ انورم وای علیِ اکبرم دلیر همچو حیدرم وای علیِ اکبرم شبه رُخِ پیغمبرم وای علیِ اکبرم داغش روی جگرم وای علیِ اکبرم رودهِ جوانِ دلبرم وای علیِ اکبرم میوه ی قلبِ مادرم وای علیِ اکبرم قُوّتِ قلبِ خواهرم وای علیِ اکبرم بعد تو من دربه درم وای علیِ اکبرم شدخاکِ عالم برسرم وای علیِ اکبرم جوانِ از گُل بهترم وای علیِ اکبرم ای نازنین دلاورم وای علیِ اکبرم ای پاره پاره پیکرم وای علیِ اکبرم شهیدِ راه داورم وای علیِ اکبرم کشته شدی برابرم وای علیِ اکبرم رفته دگر همسنگرم وای علیِ اکبرم در هر کجا او یاورم وای علیِ اکبرم مرگش نمیشه باورم وای علیِ اکبرم رفته اذان گوی حرم وای علیِ اکبرم وای علیِ اکبرم وای علی اکبرم
*بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا(۲)*😭 *بر دلم یارب نماند آرزوی کربلا* 😭 *کربلا یا کربلا (۲)* *تشنه ی آبِ فُراتم ای اَجل مهلت بده (۲)😭* *تا بگیرم در بغل قبرِ شهیدِ کربلا😭* *یا حسیـــــن بنِ علی جانِ تو وُ جانِ علی (۲)*😭 *یک دعایی کن بیایم سوی بارگاهِ علی* *کربلا یا کربلا* *بار الها کن نصیبم تربتِ کوی حسیـــــن (۲)😭* *تُربتِ پاکت بُود داروشِفایت یا حسیـــــن (۲)😭* *کربلا یا کربلا* *ای دلِ غافل دِوا کن دَردِ خود از نام او😭* *هر کسی را درد باشد رو کند سوی حسیـــــن😭* *از برای دردِ بی درمان دوا دارد حسیـــــن (۲)😭* *آقا جان من گِدای خونتم😭* *نکنه رَدم کنی*😭 *آقا جان امروز اومدم درِ خونت گِدایی یا حسیـــــن😭* *آنقدر میگم حسیـــــن تا دردمو دوا کنی (۲)😭* *کربلا یا کربلا* *آرزو دارم به دِل* *کن در دَمِ جان دادنم (۲)😭* *لحظه ی آخر گشایم دیده بر روی حسیـــــن(۲)😭* *آقا جان یا اباعبدالله همه ی ما موقع جان دادن موقع احتظار چشم انتظاریم چشم امیدمون به توست یا حسیـــــن😭* *یا حسیـــــن وُ یا حسیـــــن وُ حسیـــــن(۲)😭 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
برخیز و پای عهد بمان خیره شده چشم جهان به لشکر حیدر پرچم به دست پیر و جوان پشت سر صاحب زمان تا خیبری دیگر ما از مرگ نمیترسیم عشق ماست تنی بی سر سرباز ابالفضلیم شاگرد علی اکبر صهیون صهیون ما نسل حیدر کراریم صهیون صهیون ما چشم همیشه بیداریم صهیون صهیون دست از سر تو برنمیداریم خیبر خیبر یا صهیون **** با اقتدار بی واهمه چشم همه گوش همه به امر مولامان روی لب است این زمزمه سربند ما یا فاطمه آماده ی میدان آماده برای رزم خونخواهی شعار ماست ما از جنگ نمیترسیم چون عباس کنار ماست صهیون صهیون ما پای کار علمداریم صهیون صهیون ما مرد لحظه ی پیکاریم صهیون صهیون دست از سر تو برنمیداریم خیبر خیبر یا صهیون حیدر حیدر یا صهیون 🔻زمینه ▪️مداحی جدید فلسطین دهه سوم محرم 1403
واویلا شد شروع مصیبت و غمها واویلا رفته روی نیزه ها سرها واویلا موندن عمه ها تک و تنها وای از آتیش میون خیمه ها وا محمدا ضجه میزدن تموم بچه ها وا محمدا اومدن یه عده مرد بی حیا وا محمدا میزدن چنگ به روی معجرا وا محمدا مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان **** واویلا تو بیابونا و تو صحرا واویلا شد به اهل بیت اذیت ها واویلا سوخته دست و پای دخترها حرف ناسزا شنیدن عمه ها وا محمدا بردن عمه ها رو توی کوچه ها وا محمدا کردن هلهله به پای ناقه ها وا محمدا اهل بیتو خارجی زدن صدا وا محمدا مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان **** واویلا با جسارت های نامردا واویلا شد شکسته سر آل الله واویلا خندیدن به غربت زنها میزدن مخدراتو بی هوا وا محمدا دست به دست شد توی کوفه معجرا وا محمدا داره میباره بلا پشت بلا وا محمدا شد در حق عمه جان ما پر از جفا وا محمدا مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان 🔻شور ▪️مداحی جدید دهه سوم محرم 1403
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی روضه‌شهر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دم دروازه ساعات قیامت شده بود حضرت عمه سادات اذیت شده بود نه فقط عمه که در تابش داغ خورشید سوخته عارض ذریه عصمت شده بود بین آن هلهله و ولوله و رقص و طرب به بنات علوی سخت جسارت شده بود پیش ناموس خدا آن همه سر بر سر نی پای سرها چقدر مضحکه راحت شده بود آن همه سنگ پران بر سر بام و سر راه قحطی معرفت و قحطی غیرت شده بود قافله بود معطل در دروازه شهر و چه خونی به دل آل رسالت شده بود بین این شور و بلا چشم و دل بانوی صبر محو دیدار لب و حنجر و صورت شده بود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .