روضه امام_حسن علیه السلام از شروع تا اوج. تا فرود روضه   از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکسته تنهاترین سردارِ بی لشگر شکسته سجاده‌اش بر غربتِ او گریه کرده پایِ غریبی‌اش دلِ منبر شکسته بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش او دستگیری می‌کند از هر شکسته   تا زهر را نوشید فرمود: آه مادر راحت شد این آئینه‌یِ یکسر شکسته بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست اما غرورم را کسی دیگر شکسته   یک کوچه‌ی باریک و دو دیوارِ سنگی یک راه بُن‌بست و دو برگ و بر شکسته فهمید فرزند بزرگم ، ناسزا گفت می‌خواست من باشم ولیکن سر شکسته گفتم که با رویم بگیرم ضربه‌اش را رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته   اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را من میزدم بال و پَر و او پَر شکسته از رویِ چادر پایِ خود را بر نِمی‌داشت پایی که قبل از این جسارت ، در شکسته در زیرِ پاها گوشواره خوردتر شد خندید وقتی دید نیلوفر شکسته فهمیدم از اُفتادنِ مادر که بد زد فهمیدم از دیوارِ کوچه ، سر شکسته لایوم کَ یومَک  حسینم گریه کم کن تنها نه من ، از گریه‌ات خواهر شکسته می‌بینمت با مادرم بر شیبِ گودال در لابه‌لایِ نیزه و خنجر شکسته ای کاش می‌شد تا نبینم ساربان هم انگشت را دنبالِ انگشتر شکسته حسن لطفی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

نوحه  امام حسن (ع) الهي بميرم براي غريب شهر مدينه الهي بميرم براي دلي که زار و حزينه الهي بميرم براي لحظه ي آخرت حسن جان الهي بميرم براي ناله خواهرت حسن جان معزالمومنين ، امام المتقين کريم بن کريم يابن اميرلمومنين اقام امام حسن(3) الهي بميرم براي اقايي که حرم نداره الهي بميرم کسي نيست روقبرش شمعي بذاره الهي بميرم بر اي دلي که پر غم و داده الهي بميرم براي قبري که بي شمع و چراغه گل زهرا حسن، شه دلها حسن هزاران حاتم تايي گدايت يا حسن آقام امام حسن(3) الهي بميرم براي لحظه ي پرپر زدن تو الهي بميرم براي غصه و درد مِهن تو الهي بميرم براي پا به زمين کشيدن تو الهي بميرم براي برادر بي کفن تو شه لطف و سخا ، کريم با صفا به اذن تو ذلم پر ميزنه تا کربلا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

زمزمه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پدر میره سفر می مونه فاطمه کنار بسترش گرم ناله و زمزمه سخته برای من بابا اینجوری دیدنت آخه میکُشه آخرش منو نفس کشیدنت پیمبر خدا میون بستره خودش داره میره اما به فکر دختره خوب می دونه که دخترش نقش زمین میشه آره خوب می دونه علی دیگه خونه نشین میشه پیمبر خدا میون بستره سر مبارکش روی دامن حیدره حسینشو بغل گرفت میون گریه ها آقا انگاری که می دید اونو تو دشت کربلا انگاری که می دید شمشیر و نیزه رو رو خاک غم می دید انگار یک تن بی سر و می دید که پیکر حسین مونده تو کربلا ولی سر مبارکش میره به روی نیزه ها شاعر: مهدی_شریفی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

نوحه واحد سنگین روضه ای دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند تا که نشکسته قدت راه برو در بر من که پس از رفتن من دیده بلا می شکند باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا حیف یک روز کسی دست تو را می شکند تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو حرمت شیر خدا را همه جا می شکند کودکانت همه در پشت سرت می لرزند که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند  می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی ضربه ای می رسد و آینه را می شکند#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها بس که دنبال علی روی زمین می افتی دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند

زمزمه یا واحد سنگین امام رضا علیه السلام....... سلام ای طبیب طبیبان سلام سلام ای غریب غریبان سلام الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور، شمس‌الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی‌ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب‌الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه‌کاری شدم تو این خاک را رنگ‌وبو داده‌ای به ایران من آبرو داده‌ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستازاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی‌بن‌موسی‌الرضایی شدم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها سعید بیابانکی

سینه زنی تک. حماسی بعد نوحه واحد سنگین. قبل مظلوم کشیدن امام_رضا_ع_مدح هر چه‌قدر که درد بی دوا داریم دلای اسیر و مبتلا داریم یادمون نمیره تویِ سختیا آقایی مثلِ امام رضا داریم پیش هر غریبه زانو نزدیم ما به هر بی‌آبرو رو نزدیم هر جایی گره به کارمون نشست رو به‌جز ضامن آهو نزدیم به‌جز این خونه که امید همه‌ست دلِ ما به هر کسی رو زد، نشد قربونش برم که از صحن و سراش کسی با دستای خالی رد نشد قربون کبوترای حَرَمش قربون این‌همه لطف و کَرَمش الهی تا زنده‌ایم از سرمون کم‌نشه سایه‌ی لطفِ عَلَمش * چی میشه برای ما دعا کنی مارو جزءِ عاشقات صدا کنی چی می‌شه مثلِ ضریح با صفات دلِ سنگ ما رو هم طلا کنی توی تاریکی نمی‌لرزه تنم با تو سر شدن روزای روشنم دم آخر آقا چشم به راهتم قول دادی سه جا بیای به دیدنم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها محمود_یوسفی

نوحه امام رضا علیه السلام از خراسان رسد ناله ی یا رضا حضرت فاطمه گشته صاحب عزا یا رضا، یا رضا خیز و بار دگر ای شهِ عالمین گریه کن گریه کن بهر جدّت حسین یا رضا، یا رضا جسم تو محترم چون کتاب مبین جسم جدّت حسین بی کفن بر زمین یا رضا، یا رضا جان زهرا و جان جوادت رضا وقت مردن ز ما کن عیادت رضا یا رضا، یا رضا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها یک نظر کن بر این قلب خسته رضا جان زهرای پهلو شکسته رضا یا رضا، یا رضا

تمرین کوتاه .#امام_رضا علیه‌السلام توسل زیارت مخصوص دعوت شده هر کس به حرم مسرور است دیدار مجددی بر او مقدور است جا مانده‌ام و نصیب من از مشهد امسال فقط سلام دورادور است گلدسته و گنبد طلایی دارد نقّاره زدند خوش نوایی دارد ماندم که کدام صحن زانو بزنم هر سمت حرم حال و هوایی دارد درب حرمت روزی آهنگرها گلدسته عریضه‌ای است از مسگرها یک ذرّه‌ای از غبار بر گنبد توست در قیصریه راستۀ زرگرها هرچند که در صحن و حریمت جا نیست هنگام وداع فرصت فردا نیست من آمدم ای شاه پناهم بدهی حاجت که فقط امور این دنیا نیست چون قطره که در حیرت دریا مانده است چشمم به ضریح در تماشا مانده است تا دعوت دیگری به مشهد دل من در گوشه کنار مرقدت جا مانده است جز مشهد تو کجاست راهی دیگر؟ محتاجم، محتاج نگاهی دیگر از کودکی‌ام تو را نشانم دادند نشناخته‌ام پشت و پناهی دیگر بیچاره کسی که با حرم بیگانه است دل از تو که دور می‌شود ویرانه است تسنیم و فرات و آب زمزم اینجاست هر جرعۀ آب سرد سقاخانه است آن کس که مسیر آشنایی بلد است از هر چه غم و غصه رهایی بلد است بر مال و منال چشم خواهد پوشید وقتی که در این حرم گدایی بلد است #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها امیر_سلیمانی.... «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

تمرین کوتاه. امام_رضا_مناجات کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر داد گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم #قاسم_نعمتی

شور امام رضا علیه السلام........ باز پیش توئه حواسم یه دنیا التماسم یه کاری کن تو واسم باز کارم شده گدایی دلم شده هوایی شدم امام رضایی عشق یه حس فوق العاده توی باب الجواده که می‌بره دلا رو عشق یعنی که سیر نمیشه زائری که میبینه اون گنبد طلارو هستم دخیل به پنجره فولادت به عشق گوهرشادت همیشه هستم یادت رضا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها امیرحسین الفت

متن_شعر_مناجات با خدا و توسل به کریم اهل بیت،امام حسن مجتبی علیه السلام - حجت الاسلام میرزامحمدی: من نه جنت نه نسیمی ز جنان میخواهم عاصیم عبد گنه کار، امان میخواهم خواستم تا به خود آیم بی خبر پیر شدم عمر بی حاصلم و باز زمان میخواهم زنده بودم که گناهان رمقم را بردند مرده ام حال، الهی ز تو جان میخواهم غافله رفت و رسید و من غافل خوابم راه طولانی و من تاب و توان میخواهم من جامانده ی بی توشه ی گم کرده ی راه کور دنیا شده ام، از تو نشان میخواهم رفت شعبان و رجب، بنده تو پاک نشد من تو را در شب قدر رمضان میخواهم این همه پیچ و خم نفس مرا هم گم کرد من به احوال خودم اشک روان میخواهم من خودم را که به دامان تو می اندازم ای خدا هر چه بخواهی که تو همان میخواهم پی یک خیمه سبزم،که بگویم آقا من دعای شب صاحب نفسان میخواهم گرچه روی تو ندیدم، دلم اهل قَرَن است به گمانم نمک روضه امشب حسن است ....... دست و پا می‌زدی و سینه زنی میکردی مجلس روضه مارا حسنی میکردی پاره پاره جگر سوره کوثر می‌سوخت خواهرت ناله کنان زاه برادر می‌سوخت زهر با پیکر رنجور چنان کاری کرد بین دیوار و در انگار که مادر می‌سوخت تو همانی که به زخم دل تو خنجر خورد مادرت خورد و زمین و به غرورت برخورد ....... خانه نا امن شد و قاتل تو همسر تو گرچه با زهر شده آب تن پرپر تو باز هم شکر خدا خاک نشد بستر تو باز هم شکر که غارت نشد انگشتر تو گرچه مسموم شدی سر به تنت باقی ماند تیرباران شدی اما کفنت باقی ماند کربلا گوشه گودال عجب جایی شد سر یک سید مظلوم چه غوغایی شد... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

بود امشب شب ماتم مسلمین چون ز دنیا رود خاتم المرسلین ▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا لحظه ی آخر عمر پیغمبر است سر او بر سر زانوی حیدر است دخترش فاطمه زار و نالان بود می خراشد رخ و دیده گریان بود ▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا غم مخور فاطمه،ای مه انورم فصل‌ هجران ما کم بود دخترم می رود احمد و، فکر زهرا بود فکر تنهایی آل طاها بود ▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا ای علی جانِ تو، جان زهرای من می خورد او کتک، وای من، وای من بینم آن لحظه را، بسته دستان تو برزمین فاطمه، پیش چشمان تو ▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها شاعر:اسماعیل تقوایی