4_5879817125941492660.mp3
زمان:
حجم:
2.3M
#شور یا #زمینه
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#سبک_حسین_جان
بابایی
دیگه خسته ام از زمونه کجایی.
بابایی
می لرزه تنم تا میادش صدایی
بابایی
کبودیه گونم داره ماجرایی
بابایی
می بینی
رسیده کجا دیگه کارم
به جز مرگ
دیگه آرزویی ندارم
به جای
عموم حرمله هست کنارم.
حسینم حسینم. حسینم. حسینم.
بابایی
چقد سخت گذشت بعد تو روزگارم
بابایی
نمی بینه جایی رو چشمای تارم
بابایی.
شبا تا صبح از درد پهلو بیدارم
می بینی
که غم توی قلبم نشسته
می بینی
من و با دو دستای بسته
سره من
شبیه. سره تو شکسته.
حسینم. حسینم. حسینم. حسینم.
نبودی
ببینی من و که چه زجری کشیدم
نبودی
ببینی من و روی خارا دویدم
نبودی
ببینی که بزم حرومی و دیدم
نبودی
شبیه
یه ماهی شدم. توی قلاب
می بینی
که از دوریه تو شدم آب
نیومد
به چشمای من بعد تو خواب
استاد سبکساز #رضا_نصابی ✍
4_5879817125941492795.mp3
زمان:
حجم:
2.04M
#زمینه یا #شور و #زمزمه #واحد
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#سبک_حسین_جان
حسینم
ببین از غمه تو پریشونه زینب
حسینم
به قربونه چشمای تو جونه زینب
حسینم
بریزه به پای تو کاش خونه زینب
حسینم
آوردم
به همرام دوتا گل پسر من
آوردم
به همرام دوتا شیره نر من
آوردم
به همرام دوتا با جگر من
حسینم. حسینم حسینم حسینم. حسینم
قبول کن
نزن جون زهرا زمین روی خواهر
قبول کن
درسته که ناقابل هستند برادر
قبول کن
برن تا بشن نذر چشمای اکبر
قبول کن
نگو نه
می بینی داداش گریه هاشون
می خوان که
بدی اذن برن تا که میدون
برن تا
بدن پای عشقت داداش جون
حسینم. حسبنم. حسینم. حسینم.
بمیرم
چقدر خاک و خونی شده گیسوهاشون
بمیرم
که خون می چکه. از لای ابروهاشون
بمیرم
زدن با نوک نیزه به پهلوهاشون
بمیرم
تنشون
خدایا چقدر خورده شمشیر
چقدر شد
سهم این دوتا. نیزه و تیر
داییشون
شده از غمشون زمینگیر
#رضا_نصابی ✍
4_5879817125941493069.mp3
زمان:
حجم:
2.33M
#زمینه #شور #واحد
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
#سبک_حسین_جان
رهام کن
ببین که عموم افتاده توی گودال
رهام کن
ببین زیر پا داره می شه لگد مال
رهام کن
ببین تشنه لب داره می ره که از حال
رهام کن
می بینی
عمه بغض تو این گلومو
میبینی
چه غوغاییه روبه رومو
می بینی
زیر دست و پا تو عمو مو.
عمو جون. عمو جون عمو جون عمو جون
می بینی
که گرگی داره می دره پیروهن رو
می بینی
با نیزه می بندن. که راهه دهن و
می بینی
زیر چکمه ی نا نجیبی بدن رو
به دوره
عموم جمع شدن خیره سر ها
همه با
تیرو و تیغ و سنگ و سپرها
به ساقه
درخت می زنن با تبرها
عمو.جون. عمو جون عمو جون عمو جون
تو گودال
با تو لشگری بی حیا روبه رو شد
تو گودال
سپردستای تو برای عمو شد
تو گودال
تنت با نوک نیزه ها زیرورو شد
تو گودال
تو مثل
علمدار بریده بازوت شد
قتلگات
میونه اغوشه عموت شد
رو سینم
عزیزم بریده گلوت شد
#رضا_نصابی ✍