eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5886564085771813258.mp3
3.31M
ـــــــــــــــــــــــ علی جون ببین اومده در کناره تو بابات علی جون ببین می زنه بوسه بر روی زحمات علی جون وا کن  این دم آخریه تو چشمات علی جون غم من رو این قوم ندیدن با تیرو‍‌‌ با نیزه تن تو دریدن روی خاک تورو پیشه چشمام کشیدن عزیزم علی جان علی جان علی جان ــــــــــــــــــــــ علی جون میبینی چه داغی نشسته روسینم علی جون تنت رو دارم نا‌ مرتب می بینم علی جون تو رو تو عبام من به سختی می‌چینم علی جون عزیزم پس ازتو دیگه من بریدم ببین که زیره باز غصت‌ خمیدم می بینی چجوری کنارت رسیدم علی جان علی جان علی جان ــــــــــــــــــــــــــــــــ می بینی می بوسم با گریه چشای تره تو علی جون چی اوردن این لشکر پست سره تو علی جون شده خاک صحرا پر از پیکره تو علی جون چقدرنا منظم شدی تو علی جون زیرنیزه ها گم شدی تو علی جون چرا انقده کم شدی تو علی جان علی جان علی جان ـــــــــــــــــــــــــــ شعر ـکاری مشترک ـ دلجو
. 🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم 🔸صبحم زستاره‌ی سحرم دست کشیدم زبانحال آقامون ابی عبدالله 🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست 🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم شاعر: سیدرضاموید داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد... نمیدونم جوان دارید یا نه... الهی کسی داغ جوانش رو نبینه... میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه... بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده... با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن... جوون بشه... درمقابلشون راه بره... وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند... اما سخت ترین لحظه هم.. برا همچین پدر و مادری زمانیه که.. داغ جوانشون رو ببینند.. قربان غریبیت برم حسین.. داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد.. قرآن کریم میفرماید: یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است.. میدونست یوسفش سالمه.. بلاخره هم به یوسفش رسید.. اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد... جانها فدای ابی عبدالله.. جانها فدای جوان ابی عبدالله.. شهزاده علی اکبر.. اومد کنار ابی عبدالله صدا زد: بابا اجازه میدان بده.. حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم.. میخوای بری برو بابا.. اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم.. 🔸من نگویم مرو ای ماه برو 🔸لیک قدری ببرم راه برو بذار برای بار آخر. قد و بالات رو نگاه کنم علی جان.. 🔸برو میدان ولی آهسته برو 🔸دیدن عمه ی دل خسته برو تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان.. همه از خیمه بیرون اومدند.. دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن.. لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه هی صدا میزدنند: إرحَم غُربَتَنا به غربت ما رحم کن علی وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک انقده برا جنگیدن عجله نکن.. آخه ما طاقت دوریت رو نداریم.. دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان.. بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد: رهاش کنید... فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست.. هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان.. اما چه رفتنی.. دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه.. تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش.. 🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم جوانم علی... 🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم صدا زد: خدایا تو شاهد باش.. فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم.. رفت به سمت میدان.. یا صاحب الزمان.. جنگ نمایانی کرد.. خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد.. برگشت صدا زد بابا.. يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي بابا دارم از تشنگی میمیرم.. فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام ابی عبدالله به گریه افتاد.. فرمود عزیز دلم.. علی جان طاقت بیار بابا.. خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی.. برگشت به سمت میدان... طولی نکشید.. صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه.. بابا به دادم برس.. افتاد روی اسب.. بعضی مقاتل نوشتند.. مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط قلب لشگر دشمن.. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. تصور کن... یکی با شمشیر میزنه... یکی با نیزه میزنه... یکی با سنگ میزنه... فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره.. (فجلس علی التراب) روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. 🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی 🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر جوانش رو به دامن گرفته.. هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه ِ ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. 🔸سپه كوفه و شام استاده 🔸به تماشاى شه و شهزاده 🔸شه روی نعش پسر افتاده 🔸همه گفتند حسین جان داده حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها.. 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم .👇
. شب هشتم علی الاکبر موذن حرم رو ماشا ءالله رسول باکرم رو ماشاءالله تا می‌بینش حسین هر دم میگه سایه ی رو سرم رو ماشاالله قاتل دل ، موی چنان شبشه ابروی فتان مرتبشه هزار تا یوسف توی زیبایی شاگرد یک ساله ی مکتبشه به صیرت به صورت محمد به اخلاق و خلقت محمد علی علی اکبر یاعلی علی اکبر _______________ پیغمبر حرم اومده نبرد مثل علی بسته یه دسمال زرد تادیدنش شبیه پیمبره همه کشیدن از دل یه آه سرد عجب دلاور و چه دلبریه مهابتش هیبت حیدریه خبر بدید بلاد شامات و پرشده از کشته غاضریه همه گفتند احمد رسیده خدایا محمد رسیده علی علی اکبر یا علی علی اکبر __________________________ چه جوری تارو مار می کنه علی لشکریان وزار می کنه علی مثل یه شیری که غضبناکه اومده و شکار می کنه علی خدای حق تعالی حافظشه درحال تحلیله و پردازشه فراری میده دشمن وبانگاه چه برقی تونگاه نافذشه کسی که می بینه جمالش میگه شیر مادر حلالش علی علی اکبر یا علی علی اکبر .👇👇👇
. هرکس که عمر خویش را با عشق سر کرد از اول عمرش هوای درد سر کرد من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم یک شهر را چشمان سُرخم با خبر کرد حتماً سرم را می گذارم زیر پایش از کوچه ی ما هم اگر روزی گذر کرد هرچه که من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد اینبار هم دیر آمدم روضه ولیکن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد اینجا ادای گریه را هم می پذیرند هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد هر چند ما را عشق او دیوانه کرده مهر علیّ اکبرش دیوانه تر کرد ** جان داد وقتی باغبان خسته فهمید یک لشگر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثلِ کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد می ریخت بیرون از دهانش لخته ی خون حال پسر حال پدر را محتضر کرد "اولادنا اکبادنا" یعنی پدر را مقراض اهل کوفه تقطیع جگر کرد بالای جسم اکبر خود داد می زد زینب که آمد کار او را سخت تر کرد پیش جوانش داشت جان می داد اما محض حجاب خواهرش صرف نظر کردد شعر از گروه
به جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست جمعه ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد العجل هایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه قلب آلوده دعای بی اثر می‌آورد تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر: تشنگی دارد مرا از پای در می آورد شاعر: .
سلام علیکم برای حضرت قاسم یافت نشد. بگوشم آید از میدان صدای اکبرم زینب حرم را لاله باران کن برای اکبرم زینب گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم مرا ذکر علی بر لب ، علی بابا صدا می کرد خودم دیدم خودم دیدم جوانم دست و پا زد گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم سرشک از دیده باریدم به موج خون قمر بنالید ای بنی هاشم که من داغ پسر دیدم گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم عل یافتاده خاموش و سخن با ما نمی گوید سراپا گوشم امّا او دیگر بابا نمی گوید عدو از زخم فرزندم به زخم دل شفا داده دل غم دیده مارا دو صد داغ جفا داده گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد َعلی جانم علی جانم علی جانم علی جانم .
سلام متاسفانه شب ششم یافت نشدن علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مناره ها - شدن رعنا - به عشق اون - قد و بالا مُؤذن ها - فدایی‌تن - شهید خوش - صدایی‌تن صدای تو - ندای عشق - به ما میگن - گدای عشق به این سائل - بده توشه - ببر ما رو - تا شش‌ گوشه آقازاده / خونه‌ت آباد گِره‌های کار من / به تو اُفتاد نگاهی کن / به این شیدا دلم لک زده برم / تا پایین پا ۲ علی اکبر ۳ آقام علی اکبر 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو خلقت از - همه برتر - کیه از تو - پیمبرتر تویی قرآن - تویی کوثر - تویی ایمان - تویی حیدر تو دنیای - اباالفضلی - تو همپای - اباالفضلی تا تو هستی - میدی جُولون - حریفی نیست - توی میدون بزن نعره / بزن شمشیر تو هم مثل مجتبی / بکش تکبیر با هر ضربه / بگو حیدر به یادِ کَننده‌ی / در خیبر ۲ علی اکبر ۳ آقام علی اکبر 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ من و عرضِ - تمنّایی - که تو عشقِ - جوونایی بذار با تو - صمیمی‌شم - همون که تو - میخوای می‌شم میخوام محکم - بشه ریشه‌م - شبیه تو - حسینی‌شم برا اسلام - مفید باشم - توو هر حالی - شهید باشم شدم آقا / شکار تو نمی‌لغزه پای من / کنار تو حواسم هست / بدهکارم همه زندگیمو از / حسین دارم علی اکبر ۳ آقام علی اکبر مشابه سبک زیر خوانده می‌شود _______________ سلام آقا که الان روبروتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییشم فقط دور تو میگردم حسین جانم پناهم باش به جز روضه ت. پناهی نیست به غیر از تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم به قربونت نگاه اطلسی داری واسم آقا همش دلواپسی داری حسین جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست چی کم دارم تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم حسین جانم دوست دارم همه داراییم اینه دلم میره ضریحت رو که میبینه حسین جانم سلام آقا که الآن رو به روتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم 👇