حال و هوای امروز کانالمون چجوری بود ؟ 🙂
https://abzarek.ir/service-p/msg/1116861
هدایت شده از هیأت قرآنی دختران حیدری
چقدر آیه به آیه اصـولِ دین افتاد
بزرگ آیتِ عُظمایِ دین، زمین افتاد
#شهادت_امام_جعفرصادق_علیهالسلام
هدایت شده از هیأت قرآنی دختران حیدری
طناب بسته شده دور دستهایت بود
نصیب و سهم تو از ارث حیدر کرار...
هدایت شده از فدائیان حسین :)💔"🇵🇸
دکـتر به او گفت:
به اندازه یک دم وبازدم بامُردن فاصله داشتی!
مصطفی جواب داده بود؛
شما به اندازه یـکدم و بازدم میبینید
اونی که باید شهادت را میداد،
یک كــوه گناه دیده!:")
شهیدمصطفیصدرزاده
هدایت شده از فدائیان حسین :)💔"🇵🇸
مادربزرگمهمیشهمیگفت :
دعاکنامااصرارنکن ؛
خدااگهواستبخواد
هیچکسجلودارشنیست :")
آسمان حرمت کو،
قفسم تنگ شده
نه فقط دل که برایت
نفسم تنگ شده...♥️
#به_وقت_عاشقی
🔻شهیدی که تروریستها گوشت بدنش را خوردند!
🔹شهید احمد وکیلی که با پیروزی انقلاب نام مستعار سعید را برای خود انتخاب کرده بود ، بچه شهر قم بود.
🔹حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می طلبید، در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهایی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است.
🔹بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد:
🔹 دشمنان برای اعتراف گرفتن، هر دو دستش را از بازو بریدند.
با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند. بعد از آن پوستهای نو که جانشین سوخته شد همان پوستهای تازه را کنده و با همان جراحات داخل دیگ آب نمک انداختند. او مرتب قرآن را زمزمه میکرد.
🔹سرانجام او را داخل دیگ آب جوش انداخته و همان جا به دیدار معشوق شتافت. کوموله ها جسدش را مثله نموده و جگرش را به خورد هم سلولیهایش دادند و مقداری را هم خودشان خوردند.
📚 منبع: روزنامه جامجم
لعن الله علی قوم الظالمین 🔥
#شهید_احمد_وکیلی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
#شعر☕️🎼
تاوان عشق را دل ما هر چه بود داد
چشم انتظار باش در این ماجرا تو هم
#فاضل_نظری