eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
209 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب هم شب حضرت علی اکبر شب جوون کربلا که ارباً اربا شد
کسی چه میدونه؟
شاید دم رفتن علی اکبر؛
اونجایی که ارباب از علی خواست یکم مقابلش راه بره، اینطور زیر لب زمزمه می‌کرد که:
بالا بلند بابا؛ گیسو کمند بابا...
اگه تو بری تو این غریبی
دل به کی ببنده بابا!؟
‌پدر به علی اکبر گفت که پیش رویم، مقابل چشمانم راه برو..! و او راه رفت. چه می‌گویم؟ راه نرفت. ماه را دیده ای که در آسمان چگونه راه میرود؟ چطور بگویم؟ طاووس خیلی کم دارد. اصلا گمان نکن که سرو، پای راه رفتن داشته باشد! نه، پای راه رفتن نه، قصد خرامیدن داشته باشد‌... و حسین سر بر آسمان بلند کرد و گفت شاهد باشد خدای من...! جوانی را به میدان می‌فرستم که شبیه ترین خلق به پیامبر توست در صورت ، در سیرت، در کردار ،در گفتار و رفتار.. تو شاهدی خدای من که ما هر بار برای پیامبر دلتنگ میشدیم، هر بار جای خالی پیامبر، جانمان را به لب می رساند به او نگاه می کردیم... - پدر، عشق و پسر؛ سید مهدی شجاعی
4_5902473052658078270.mp3
4.48M
پاشو برگردیم خیمه در تلاطمه اولین باره زینب بین مردمه خدا حافظ علی اکبر برسون سلام بابا رو به پیغمبر خدا حافظ علی اکبر💔 (ع)
یادت هست لیلا! یکی از این شب ها را که گفتم؟ به گمانم امام'ع' دل از علی اکبر نکنده بود! به دیگران میگفت: دل بکنید و رهایش کنید، اما هنوز خودش دل نکنده بود.. اگر علی اکبر این همه وقت تا مرز شهادت رفت و برگشت، اگر از علی اکبر به قاعده دو انسان خون رفت و همچنان ایستاده ماند، همه از سر همین پیوندی بود که هنوز از دو سمت نگسسته بود. پدر نه، امام زمان دل به کسی بسته باشد و او بتواند از حیطه زمین بگریزد؟! نمی‌شود. و این بود که نمیشد..
تو میخواستی کربلا باشی چه کنی لیلا؟ که برای علی اکبر مادری کنی؟ گریبان چاک دهی، به سینه بکوبی؟ که وقت رفتن از مهر مادری سرشارش کنی؟ ببین لیلا تو میخواستی چکنی که زینب نکرد؟ به اشکِ چشم تمامی مادران سوگند، که تو هم اگر در کربلا بودی باز همه میگفتند: مادر این جوان زینب'س' است...
افـ زِد ڪُمیـلღ
بی بی لیلا کربلا بود که لباس رزم بپوشه تن علی اکبرش😭
علی اکبر رفت بجنگه بعد مدتی برگشت بابا خیلی تشنمه ابا عبدالله زبان علی رو داخل دهانشون گرفتن که یکم خشکی برطرف بشه .ولی بمیرم دهان آقا خشک تر بود😭
فقط جایی که آقا رفت دید بدن پسرش ارباً اربا شده صدا زد جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید😭
من معتقدم شب هشتم محرم مخصوص جوانها است نه آنکه خرد و پیر جایی نداشته باشند اما میدان باید امشب خاصه دست جوانها بیوفتد باید آماده باشیم ! باید دم خیمه ها بایستیم حسین «ع» قرار است ما را صدا بزند قرار است کمک بخواهد با کمر شکسته که نمیتواند عبا را برگرداند قرار است هر وقت ندا داد: جوانان بنی هاشم؟! ما بدویم به میدان تا هر کداممان کمی از علی اکبر«ع» را در میانه دشت پیدا کنیم ...
بی بی زینب:دلم که برای جدم پیامبر تنگ میشد علی اکبر رو نگاه میکردم حالا چه کنم😭
زخمِ قلبِ پدر از جسمِ پسر بَدتَر بود اِرباً اِربا......دلِ  بابای علی‌اکبر بود💔