🔰مغالطه «تفصیل مرکب»
✳️پذیرش بی چون و چرای آن چه که در بنگاه های خبرپراکنی منتشر میشود، بیش از آن که ناشی از خوش باوری و ساده لوحی مخاطبان آنان باشد، از زبردستی و کارکشتگیِ گردانندگان این رسانه ها حکایت دارد؛ لذا به نظر میرسد آشنایی با شگردهایی که در برخی از رسانه ها مورد استفاده قرار گرفته و افکار عمومی را در برابر کالاهای فکریِ خود به عامل بی ارادۀ مصرف تبدیل کرده است، ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد؛ در یادداشت پیش روی میکوشیم به توصیف یکی از این ترفندهای پرکاربرد پرداخته و نمونه هایی از آن را ذکر کنیم، بخوانید!
✳️در این ترفند که برخی آن را «تفصیل مرکب» نام نهاده اند، دستور کار چنین است: ابتدا با انتشار انبوه اخباری که برای بخشی از گزاره ها صحیح میباشد، آن مسئله را در صدر اخبار نشانده و در مرحله بعد همان حکم را به مجموع گزاره ها نسبت میدهند؛
✳️برای توضیح بهتر ابتدا مثالی خارج از فضای رسانه مطرح میکنیم؛ به عنوان مثال عدم تساوی عدد 2 و 1 مورد اتفاق همگان است اما در صورتی که به طرفین این نامساوی، اعداد دیگری کم یا اضافه شود ممکن است نتیجه متفاوتی در پی داشته باشد؛ مثلا اگر به عدد1، 4 را اضافه کرده و به عدد2، 3 را اضافه کنیم تساوی طرفین (1+4=2+3) برقرار خواهد بود؛ در این جا حکم «عدم تساوی» برای گزاره هایی که در طرفین قرار داشته و از هم تفکیک شده اند صحیح میباشد لکن اگر مجموع این گزاره ها در کنار هم لحاظ شود، حکم عدم تساوی صحیح نخواهد بود.
✳️به فضای رسانه ای بازگردیم؛ در عرصه تبلیغات، ماموریت این ترفند آن است که حکم گزاره های تفکیک شده را -در این جا عدم تساوی- به مجموع گزاره ها سرایت داده و مخاطب را به یک نتیجه کلی سوق دهد! دو نمونه از چشم بندی هایی که به واسطه این ترفند صورت میگیرد از این قرار است:
1️⃣ناگفته پیداست که برای ارزیابی و مقایسه وضعیت اقتصادی در دو بازه زمانی مختلف، عوامل گوناگونی دخیل بوده و باید همه آنها در نظر گرفته شود لکن به ناگاه مشاهده میشود که ملاک ارزیابی وضعیت اقتصادی، محدود و منحصر در یک عامل شده و تنها همان عامل محور تحلیل ها و قضاوت ها قرار میگیرد؛ بدیهی است که قیمت اقلام مصرفی-خرج- به تنهایی نمیتواند ملاک ارزیابی وضعیت اقتصادی در دو بازه زمانی مختلف قرار بگیرد بلکه شایسته و بایسته است که میزان حقوق و درآمدها -دخل- نیز لحاظ شود؛ به عبارت دیگر باید مجموع (دخل + خرج) در دو بازه زمانی بررسی شده و سپس داوری صورت گیرد! (دخل و خرج به عنوان مثال مطرح شد وگرنه کارهای زیربنایی نیز باید در ارزیابی مورد توجه قرار گیرد.)
2️⃣نمونه بعدی در موضوع حقوق زن و مرد میباشد؛ برخی با استناد به بخشی از حقوق زن و مرد در برابر یکدیگر، درصدد القای این انگاره هستند که حقوق آنان در اسلام یکسان نیست و شواهدی از جمله نصف بودن ارث زن نسبت به مرد را دلیل بر ادعای خود عنوان میکنند! غفلت یا تغافل این افراد آن است که حکم قسمتی از گزاره ها را به مجموع آن سرایت میدهند؛ در مثال فوق الذکر اگر ارث زن، نصف مرد است در مقابل زن هیچ تعهدی نسبت به نفقه نداشته ولی چنین تعهدی بر دوش مرد سنگینی میکند؛ با در کنار هم قرار دادن مجموع این موارد است که ادعا میشود حقوق زن و مرد یکسان است وگرنه با توجه به تفاوت های ذاتی زن و مرد، تساوی حقوق آنان در تک تک موارد را هیچ عقل سلیمی ادعا نمیکند!
✅در پایان لازم به ذکر است که باطل السحر چنین مغالطاتی، افزایش آگاهی و ارتقای عقلانیت عمومی میباشد؛ آرمانی که جز با جهاد تبیین نمیتوان به آن دست یافت!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰شاخهزنی و بنبست تخریب‼️
✳️افراد کارآزموده و کهنه کار برای قطع درختی که تناوری و تنومندی آن شهره خاص و عام شده است، درگیر بریدن تنه نمیشوند بلکه درخت را با برش تدریجی شاخه های آن، تبدیل به چوب خشکی میکنند که تنها بتوان به عنوان هیزم از آن استفاده کرد!
✳️در حدود 1.5 سال اخیر و در حالی که دشمن، سرگرم یارگیری مجازی بود و هر از گاهی سقوط حکومت و ورشکستگی دولت را اعلام میکرد، رئیس جمهور با شناخت صحیح صحنه و بی توجه به هیاهوهایی که برای هیچ صورت میگرفت، کاروان دولت را از استانی به استان دیگر حرکت داده و ارتباط مستقیم و رودررو با مردم، رفع مشکلات و همچنین احیای سرمایه اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده بود؛
✳️دستاورد همه این تلاش ها این بود که حتی سرسختترین مخالفان دولت نیز ناچار شده اند که به پاکدستی، سختکوشی و سادهزیستی رئیس دولت اذعان کنند؛ لکن مسلم بود که این افراد از ماموریت تخریب دولت صرف نظر نکرده و مسیرهای جایگزین را برای تحقق این غرض، طراحی خواهند کرد!
✳️مروری هرچند گذرا بر مطالبی که در بوق های تبلیغاتی منتشر میشود، به وضوح حکایت از آن دارد که شاخهزنی، به عنوان مسیر جایگزین در دستور کار مخالفان دولت قرار گرفته است؛ اگرچه از همان ابتدای شروع کار دولت، نشانههایی از این شگرد دیده میشد لکن در ایام اخیر و پس از آشنایی بیشتر افکار عمومی با خصوصیات رفتاریِ رئیس دولت، طرح شاخهزنی بیش از پیش، توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است؛
✳️شاخهزنی علاوه بر آن که مخالفان دولت را از بن بست تخریب، نجات میدهد قابلیت آن را دارد که حتی برخی از حامیان ناآگاه دولت را نیز به استخدام خود درآورده و از آنان به عنوان کارگر مفت و مجانی بهره ببرد؛ در ادامه نمونه هایی از ترفند شاخه زنی را که در این مدت واقع شده است، مرور میکنیم:
1️⃣با شروع به کار دولت و در حالی که کرونا، روزانه بالای هفتصد خانوار را داغدار میکرد، دولت عزم خود را برای حل این مشکل جزم کرده و با پشتکاری ستودنی واکسیناسیون عمومی را در پیش گرفت؛ همان زمان برخی از رسانه ها عوامل وزارت بهداشت را به عنوان نفوذی سازمان های صهیونیستی معرفی کرده و خواستار برکناری مجموعه وزارت بهداشت بودند!! با گذر زمان و کاهش تلفات کرونا، این افراد برای توجیه مواضع خود، با زیر سوال بردن این دستاورد دولت ، دلیل کاهش تلفات کرونا را نه واکسیناسیون عمومی که تغییر فصل(!) معرفی کردند؛ البته پس از کاهش تلفات کرونا، صحبت های آنان نیز چندان خریداری نداشته و لذا ترجیح دادند که زمین بازی را به دیگر وزارتخانه ها تغییر دهند!
2️⃣عوامل وزارت خارجه از یک طرف به عنوان «افرادی که انقلابی نیستند و روحیه سازشکارانه دارند» و از طرف دیکر به عنوان کسانی که «زبان دنیا را بلد نیستند» معرفی میشدند و هر کدام از طرفین نیز خواستار برکناری و عزل تیم دیپلماسی بودند!! لکن گذر زمان نشان داد که تیم وزارت خارجه نه تنها از حقوق ملی کوتاه نمی آیند بلکه با نمایش یک دیپلماسی فعال، زمینه ساز انعقاد قراردادهای کلان با قدرت های اقتصادی دنیا شدند که به گفته کارشناسان به زودی آثار آن در سفره های مردم مشخص خواهد شد.
3️⃣چنین برخوردی با دیگر بازوهای دولت نیز رخ داده و نقطه مشترک همه آنان، درخواست عدم رای اعتماد،برکناری و یا استیضاح مسئول مربوطه میباشد!! وزارت ارتباطات، فرهنگ، کشور، نیرو و.. از جمله این وزارتخانه ها بوده که توضیح هر کدام از آنها خارج از حوصله یادداشت میباشد؛ گفتنی است که در هر یک از این موارد، گذر زمان و مشاهده عملکرد هر یک از وزارتخانه ها، اغلب این جاروجنجال ها را به حاشیه برده است.
نظیر عملیاتی که علیه دیگر تیم های دولت صورت گرفته بود، علیه تیم اقتصادی و البته با شدت بیشتر در جریان است؛ با عنایت به تجربه ای که از دیگر تیم های دولت به دست آمده است میتوان امیدوار بود که از این فتنه اقتصادی هم عبور کرده و هلهله ناکارآمدی تیم اقتصادی که توسط برخی رسانه ها بلند شده است، خاموش خواهد شد.
✅لازم به ذکر است که ارزیابی دائمی از تیم دولت، وظیفه ای است که بر دوش رئیس جمهور سنگینی میکند و رسانه ها نیز میتوانند در این مسیر یاریگر دولت باشند لکن باید توجه داشت که هرس شاخه های درخت، نیازمند آگاهی و اطلاعات کافی از شرایط بوده و نمیتوان چشم بسته و بدون ملاحظه همه جوانب، اقدام به قطع شاخه کرد!
#ولایتمداری
#نفاق
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰مغالطه ظرف و مظروف
1️⃣ناگفته پیداست که همانند جنگ نظامی، کارزار تبلیغاتی نیز تلفات مختص به خود را به دنبال دارد و رها کردن مجروحان این نبرد، در تعارض با وظائف انسانی و اخلاقیِ هر فرد متعهدی میباشد؛ به نظر میرسد اگر مجروحان این معرکه در جریان این که از طرف چه کسانی و با چه سلاحهایی زخمی شدهاند قرار بگیرند، زخم ها و شبهات ایجاد شده در افکار عمومی در کوتاهترین زمان ممکن، معالجه خواهد شد؛ در این یادداشت میکوشیم به معرفی یکی از شگردهایی که در رسانههای گروهی مورد استفاده قرار میگیرد بپردازیم و در پایان شیوه مقابله با این شگرد و ترفندهای مشابه آن را بیان کنیم؛ بخوانید!
2️⃣برای توضیح این مغالطه، بیان مثالی را مقدمه میکنیم؛ تصور کنید دو ظرف کاملا مشابه و یکسان دارید و در یکی از آنها، آب آشامیدنی و در دیگری سمّ کشنده ریختهاید؛ روشن است که قضاوت درباره مصرف یا عدم مصرف هریک از موارد فوق، نه بر اساس ظرف و ظاهر آنان که براساس مظروف و محتوایی است که داخل ظروف قرار دارد.
3️⃣یادداشت را با مثال دیگری پی میگیریم؛ تصور کنید دو بازیکن از یک تیم موفق به گلزنی شدهاند ولی یکی از آنان به جای دروازه حریف، دروازه خودی را نشانه رفته است! حال آیا میتوان گفت که این دو بازیکن در «گُل زدن» مشترک هستند و باید از هر دو تقدیر شود؟!! آیا تشویق یکی و تنبیه دیگری، حکایت از استاندارد دوگانه مربی دارد؟!! پاسخ روشن است.
4️⃣به اصل مغالطه بازمیگردیم؛ در این مغالطه «قضاوت بر اساس ظرف و ظاهر حوادث»، به جای «قضاوت بر اساس مظروف و محتوای وقایع» نشسته و در نتیجه طرف مقابل متهم به اتخاذ استاندارد دوگانه در برابر رویدادهای مختلف میشود! چرا که درباره اتفاقات به ظاهر یکسان، موضعگیریهای مختلفی از خود به نمایش میگذارد!!
✅در ابتدای یادداشت راهکار معالجه جراحات وارده در این پیکار بیان شد ولی فراتر از معالجه، نیازمند مقابله با این آسیبها نیز هستیم؛ از آن جایی که بوقهای تبلیغاتی در پیادهسازی این شگردها، حساب ویژهای بر سطحینگری افکار عمومی باز کرده اند، مقابله و حتی مداوای جراحتهای وارده در این نبرد، با ارتقای آگاهی و عقلانیت جمعی امکانپذیر میباشد؛ به تعبیر بهتر میتوان ادعا کرد مبارزه با سطحینگری، به منزله پوشاندن زره بر قامت افکار عمومی است که سلامتیِ آنان را در برابر حملات آینده و در مقابل سلاحهای مختلف دشمن تضمین خواهد کرد.
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰بیانات رهبری چگونه ذبح میشوند؟!
✳️شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که توطئه سکوت و جلوگیری از انتشار بیانات رهبری، اولویت اول و حیاتیِ رسانههای معاند میباشد لکن جای این پرسش در میان است که پس از ناکامیِ این رسانهها در حفظ و تحقق اولویت اول، راهبرد ثانویه آنان چه خواهد بود؟! با مروری گذرا بر کارنامه این رسانهها میتوان دریافت که در این مرحله، خنثیسازی و بیخاصیتسازی بیانات رهبری - که توضیح آن در ادامه روشن میشود- در دستور کار قرار میگیرد؛ ظرافت و حساسیت بالای این راهبرد، منجر به این شده است که برخی عناصر داخلی نیز آگاهانه و یا از روی غفلت در خدمت اهداف آنان قرار بگیرند و همان مواجهۀ دلخواهِ آنان را با توصیههای رهبری داشته باشند؛ در ادامه به بررسی 3نوع برخوردی که در مرحله دوم و پس از نشر گفتارهای رهبری صورت گرفته و باب طبع رسانههای معاند نیز هست، میپردازیم؛
1️⃣بدون تردید نگاه جامع و منظومهوار به بیانات رهبری نه تنها مطلوب بلکه ضرورتی انکارناپذیر است لکن گاهی اوقات مشاهده میشود که صریح ترین رهنمودهای ایشان، تحت عنوان جذاب «نگاه منظومهای!»، قربانی شده و به دست فراموشی سپرده میشوند؛ در این شگرد استناد به هر توصیه و درخواست رهبری با جمله معروفِ «همه صحبتهای رهبری را باید باهم و در کنار هم دید!» مواجه میشود و عملاََ تحقق همه آن توصیهها به در بسته میخورد؛ به نظر میرسد در مقابل کسانی که چنین شگردی را علیه بیانات رهبری به کار میگیرند، «مطالبه منظومه فکری رهبری» منجر به خلع سلاح آنان شود؛ چرا که اغلب این افراد آشنایی چندانی با تفکر و منش رهبری نداشته و «نگاه منظومهای» را صرفا بهانهای برای توجیه اقدامات خود قرار دادهاند!
2️⃣شگرد و به تعبیر بهتر آسیب دیگری که در مواجهه با بیانات رهبری به چشم میخورد، ناشی از تعلقات شخصی و وابستگیهای جناحی میباشد؛ برخی افراد که توصیههای رهبری را در تعارض با منافع و علاقه شخصی خود میبینند و از طرفی تمایلی ندارند که به مخالفت صریح و بیپرده با رهبری بپردازند، به جای آن که خود را در صراط مستقیم بیانات رهبری قرار دهند، تلاش میکنند که گفتارهای رهبری را به سمت مسیری که خود در آن قرار گرفتهاند منحرف کنند! تقلا و تکاپوی این دسته که بعد از هر سخنرانیِ رهبری و برای تفسیر و تاویل گفتارهای ایشان صورت میگیرد، تماشایی و البته آزاردهنده است! این نوع مواجهه بیش از آن که مربوط به حوزه علم و اندیشه باشد، ریشه در زمین عمل و اخلاق دارد؛ به نظر میرسد برای رفع چنین مواجههای، راهکاری جز گذر از سیمخاردارهای تعلقات شخصی وجود نداشته باشد.
3️⃣دیگر مواجهه نامطلوبی که با بیانات رهبری صورت میگیرد، به طور مشخص برآمده از سطحینگری و فهم ناقص توصیههای ایشان میباشد؛ اکتفا به چاپ بنر و پوستر برای تحقق شعار سال یا تصویب بودجه برای فریضه جهاد تبیین، از مصادیق بارز این نوع مواجهه است که رهبری را وادار به موضعگیری در این موارد کرده است.
✅و بالاخره اشاره به قسمتی از بیانات رهبری که حاکی از نوع نگاه ایشان به آراء و نظرات امام راحل میباشد خالی از لطف نیست؛
«ممکن است کسی با کلیّات و جزئیّاتِ این نظر [امام] موافقت نداشته باشد؛ خیلی خوب، نظر خودش است؛ لیکن نظر امام تحریف نشود. شما باید خیلی مراقبت کنید که نظر امام واقعاً به گونهای درآید که در کلمات و کتابها و حرفها و منش ایشان معلوم است.۱۳۷۸/۱۱/۰۴»
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰سرمایهای به نام «خشم خاموش»
1️⃣پشتوانه اجتماعی و پذیرش همگانی، ضمانت اجرای هر قانون و برنامهای است؛ در صورتی که افکار عمومی از یک طرحی استقبال نکنند یا حتی اگر رضایت داشته ولی آن را ابراز و اظهار نکنند، قانون فوق الذکر -هر مقدار هم که عالی و فوقالعاده باشد- محکوم به شکست خواهد بود؛ در نقطه مقابل اگر فریاد حمایت مردم از یک قانونی بلند شود، تحقق آن امری مسلم و قطعی میباشد؛ شاید تعجب کنید ولی نمونه واضح و روشن این ادعا، حمله موشکی به پایگاه عین الاسد بود! بخوانید؛
2️⃣پس از ترور حاج قاسم سلیمانی که به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت، دنیا منتظر واکنش جمهوری اسلامی به این حادثه بود؛ اگر چه ایالات متحده در دهههای اخیر، افول بی سابقهای را پشت سر گذاشته بود لکن همچنان جزو قدرتهای نظامی دنیا محسوب میشد؛ مشخص بود که حمله به مواضع چنین کشوری که پس از جنگ جهانی دوم، احدی جرئت تعرض به آن پیدا نکرده بود، شهامت و جسارت بالایی را میطلبید؛ با این اوصاف سوال این است که شجاعت حمله به پایگاه عین الاسد، چگونه تامین شد؟!
3️⃣ایام پس از شهادت حاج قاسم را به خاطر بیاورید؛ نفرت و انزجار مردم از استکبار جهانی بیش از هر زمان دیگری به نمایش درآمده بود و فریاد انتقام در سراسر کشور و جبهه مقاومت، طنین انداز شده بود؛ تشییع میلیونی هم مزید بر علت شده و جرئت انتقام را به مسئولان کشور تزریق کرده بود؛ این گونه بود که پس از حمله به پایگاه عین الاسد، تحلیل عمیق و دقیقی که از این حادثه ارائه شد این بود: «این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.»
4️⃣حال یک لحظه تصور کنید اگر قبل از شهادت سردار از نفرت خاموش مردم علیه آمریکا و استکبار جهانی صحبتی به میان میآمد، چه واکنشهایی را از طرف رسانهها در پی داشت؟ به احتمال زیاد تصدیق خواهید کرد که گوینده این سخنان متهم به شعارزدگی، خوشخیالی و بیان حرفهای تکراری و کلیشهای میشد!!
5️⃣به موضوع اصلی یادداشت بازگردیم؛ به زعم نگارنده در مقوله حجاب نیز با چنین پدیدهای مواجه هستیم؛ برای مقابله با برهنگی و بیحیاییِ سازمانیافته، نیازمند پشتوانه فعال و حاضر در صحنهای هستیم که قدرت چانهزنیِ مجریان قانون را در برابر هنجارشکنان افزایش دهد؛ باید توجه داشت که خشم خاموش مردم از بی حیایی،برهنگی و هرزگی، سرمایهای انکارناپذیر است که در صورت فعال شدن، میتواند برای مقابله با عریانیِ برنامهریزیشده مورد استفاده قرار گیرد؛
6️⃣در پایان گفتنی است که صِرف متهم کردن این نهاد و آن سازمان به انفعال در موضوع حجاب، شاید سرپوشی بر کمکاریهای خود شخص قرار بگیرد ولی نه تنها هیچ دردی را دوا نمیکند بلکه احتمالا از برافروخته شدن این نفرت خاموش نیز جلوگیری خواهد کرد؛ بهتر نیست به جای اتهامزنی و منازعات بیهوده، درباره استفاده از این سرمایه عمومی و فعال کردن آن، اندیشهورزی شود؟!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰همرهان سستکمربند
✳️نشانهشناسیِ دشمنان امیرالمومنین، از جمله مباحث عبرتآمیز و پندآموزی است که میتواند اقدامات و فعالیتهای هر شخصی را تحتالشعاع قرار داده و آنان را جهتدهی کند؛ در مقابل عمارها و مالکاشترهایی که مسیر را برای حرکت حکومت علوی و استقرار عدالت هموار میکردند، افرادی هم بودند که با کارشکنی و اخلالگریهای متعدد، از موانع حکومتداری امیرالمومنین محسوب میشدند؛ لذا شایسته است در کنار بررسی و شناخت یاران امام علی، ویژگیهای دشمنان حضرت نیز مورد مطالعه قرار گیرد تا علاوه بر شناخت آن افراد، از قرار گرفتن در زمره آنان نیز پیشگیری شود؛ در این یادداشت میکوشیم به گوشهای -تاکید میشود گوشهای- از ویژگیهای گروهی از دشمنان امیرالمومنین -که به ناکثین مشهور هستند- بپردازیم؛ بخوانید!
1️⃣یکی از ویژگیهای این دسته، حسادت به امیرالمومنین میباشد؛ توجهِ دلها و اقبال عمومیِ مردم به امام علی، حسادت سران ناکثین را برانگیخته و یکی از دلایلی است که منجر به توطئههای بعدیِ آنان علیه حکومت میشود؛ خطبه69 نهج البلاغه که میفرمایند: «آنها از روی حسادت، بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده، به طلب دنیا برخاستهاند»، شاهد واضح این ادعاست.
2️⃣خصوصیت مهم دیگری که این دسته دارند، پُرادعایی و در عین حال بیعملی است؛ امیرالمومنین در خطبه9 نهج البلاغه، اظهارات و ادعاهای این افراد را به صاعقه بدون بارانی تشبیه میکنند که همگان را انگشت به دهان کرده و چشم و گوش انسانها را تسخیر میکند لکن بارانی در پی ندارد که عموم مردم بتوانند از آن بهره مند شوند؛ البته با همین اظهارات پر سر و صدا، این تلقی را برای برخی افراد سادهلوح به وجود میآورند که اگر حکومت دست آنان میبود، اوضاع بهتری رقم میزدند!
3️⃣از دیگر ویژگیهای این دسته، تمرکز بر نیروهای خودی و اختلافافکنی بین آنان میباشد؛ جامعه هدفِ ناکثین، افرادی هستند که از حامیان و طرفداران حاکم اسلامی محسوب میشوند و دلسرد و ناامیدسازی و در نهایت منصرف کردن آنان از حمایت و پشتیبانیِ حاکم اسلامی، ماموریت اصلی آنان میباشد؛ روشن است که چنین کاری به اسم اسلام و با گزارههایی نظیر این که « انقلاب نبوی رو به انحراف میرود!!» صورت میگیرد؛ امیرالمومنین در خطبه172 و در توصیف نیروهای آنان چنین میفرمایند: «لشگری را آوردند که همه آنها به اطاعت من گردن نهاده بودند»؛
4️⃣حساسیت بالا نسبت به نقصها و کاستیها از دیگر ویژگیهای این دسته است؛ این افراد پس از آن که از حکومت علوی چیزی عایدشان نمیشود، تبدیل به زخم خوردگانی میشوند که اندک چیزی را بهانهای برای اشکالتراشی و تضعیف حکومت قرار میدهند؛ ناگفته پیداست که نسبت به دستاوردهای حکومت هم آنچنان واکنشی ندارند و ترجیح میدهند به آسانی از کنار آن عبور کنند! این که امیرالمومنین در خطبه 205 نهج البلاغه میفرمایند: «به اندک چیزی خشمناک شدید و خوبی ها را از یاد بردید!» حکایت از این ویژگیِ ناکثین دارد.
✳️در این یادداشت، گوشهای از ویژگیهای ناکثین را برشمردیم ولی اگر بخواهیم بیانی که جامعِ همه ویژگیهای ناکثین بوده و خصوصیات مختلف آنان را زیر چتر خود قراد دهد، میتوانیم به این فرمایش رهبری استناد کنیم:
✅«ناکثین، یعنی شکنندگان و در این جا یعنی شکنندگان بیعت. اینها اوّل با امیرالمؤمنین بیعت کردند، ولی بعد بیعت را شکستند. اینها مسلمان بودند و برخلاف گروه اوّل[قاسطین]، خودی بودند؛ منتها خودیهایی که حکومت علی بن ابی طالب را تا آن جایی قبول داشتند که برای آنها #سهم قابل قبولی در آن حکومت وجود داشته باشد؛ با آنها #مشورت شود، به آنها #مسؤولیت داده شود، به آنها حکومت داده شود، به اموالی که در اختیارشان هست - ثروتهای باد آورده - تعرّضی نشود؛ نگویند از کجا آوردهاید!77/10/18»
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰تخریب بیوقفه و شبانهروزی!!
1️⃣برای کسانی که با انصاف و مروت بیگانه هستند و از هیچ دستاویزی برای تخریب مخالفین خود چشم پوشی نمیکنند، «فضای مجازی» و همچنین «سطحینگریِ» روزافزونی که به جوامع تحمیل میشود، فرصت بینظیری را فراهم آورده است! برخی افراد در هر وضعیتی و بدون توجه به چیستی اقدام صورت گرفته از طرف مخالفان خود، ماموریت تخریب و خردهگیری را بی هیچ کم و کاستی دنبال میکنند؛ در حکم نانوشتهای که برای ماموریت این افراد تعریف شده است، تحت هیچ شرایطی نباید تضعیف و تخریب مخالفان آنان متوقف شود و لازم است دامِ دائمی برای هر اقدام و موضع جبهه مقابل، پهن گردد تا اعمال و رفتار جبهه مقابل به بدترین حالت، قربانی شود! برای روشنتر شدن مقصود، به دو نمونه اشاره میکنیم؛
2️⃣اگر مشخص شود که یک مسئولی در رفاه زندگی میکند، این گونه بیان خواهد شد که «مسئولی که طعم فقر را نچشیده و در رفاه به سر برده است نمیتواند به فکر فقرا و نیازمندان باشد!» حال تصور کنید که برخلاف بیان قبلی، گفته شود «فرزندان فلان مسئول،مستاجر هستند»؛ اگر این رسانهها نتوانند صحت این خبر را زیر سوال ببرند خواهند گفت «مردم به ساده زیستی حاکم نیازی ندارند، به عدالت و صداقت او احتیاج دارند!» البته اگر برای این گفتههای خود، روایاتی را هم ضمیمه کنند، به خیال خود نقطهزنی کردهاند!
3️⃣به نمونه دیگری بپردازیم؛ این افراد فشار زیادی برای تغییر در کابینه دولت وارد کرده و چند ماهی بود که عدم تغییر در تیم دولت را ناشی از بی توجهی رئیس دولت به مطالبات عمومی، عنوان میکردند! حال پس از آن که تغییراتی - هر چند جزئی- در تیم دولت به وجود آمده است، با شیوه دیگری به مبارزه با دولت آمدهاند! به نظر میرسد راهکار کنونی آنان برای تخریب دولت آن است که این خط تبلیغاتی را دنبال کنند: «دولت ثبات و استحکام لازم را ندارد و شیرازه آن در حال فروپاشی است!»
4️⃣از بیان نمونههای دیگری که امروزه در فضای رسانهای کشور در جریان است خودداری میکنیم و خوانندگان را به دو یادداشتی که قبلا در این موضوع نوشتهایم ارجاع میدهیم؛ [https://eitaa.com/eghaal/65 و https://eitaa.com/eghaal/30] اما بیان گوشهای از ویژگیهای این افراد خالی از لطف نیست؛
5️⃣ویژگی شاخص این افراد آن است که همیشه اصرار دارند در جبهه خودی قرار گرفته و اظهارات خود را از جایگاه یک فعال دینی و انقلابی بیان کنند؛ این افراد برای آن که از حقوق و مزایای بالاتری برخوردار باشند و ماموریتهای بهتری به آنان واگذار شود، ناچارند درباره همه چیز نظر بدهند به امید آن که شاید یکی از این اظهارات، موثر واقع شود! تیزبینی و حساسیت بالای آنان نسبت به عیوب دیگران و همچنین بیتوجهی و غفلت از عیوب خود، از دیگر ویژگیهای این افراد است؛ در پایان این ابیات «واعظ قزوینی» را شرح حال این افراد میدانیم:
این حریفان که گهی زاهد و گه اوباشند
از پی وسعت روزی، نخود هرآشند
جمله بینا به عیوب هم و کور از هنرند
همه در شام سیه رویی خود، خفاشند
عیب هم را همه چشمند و زبان، چون مقراض[قیچی]
روز و شب همدم یکدیگر و در پرخاشند
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰فلسفهتراشی زیرکانه
✳️اقدامات کور و برخاسته از هیجانات زودگذر، اگر مستند به منطق مقبول یا حداقل دلیل ظاهرالصلاحی نشوند، زودتر از آن چه که تصور میرود به پایان میرسند؛ بیت «طوفان اگر فرو بنشیند عجیب نیست//پایان بی دلیل دویدن،نشستن است» نیز ناظر به همین معنا بوده و از ناپایداریِ رفتارهایی که دلیل مقبول و پسندیدهای ندارند حکایت میکند؛
✳️در این میان کسانی که منافع آنان در استمرار و تداوم چنین اقداماتی است، برای جلوگیری از توقف زودهنگام، دلایلی را برای تمدید «دویدن»، القاء و تلقین میکنند که به نوعی در حکم «نفس مصنوعی» برای این گونه از اقدامات میباشد! در این یادداشت میکوشیم نحوه این فلسفهتراشی را بیان کنیم، بخوانید!
✳️برای فردی که عنوان متفکر،اندیشمند و... را یدک میکشد، تشویق و یا همراهی با اقدامات آنارشیستی، لطمه جبرانناپذیری بر حیثیت و اعتبار شخص وارد میکند و لذا این افراد تمایلی ندارند که اعتبار خود را پای حمایت مستقیم از چنین اقداماتی قربانی کنند؛ از طرفی به دلیل آن که تحقق اغلب اهداف این متفکرنماها، منوط به آشفتگی وضعیت کشور و هرجومرج دائمی میباشد، ناچارند به گونهای متفاوت نقش خود را ایفا کنند!
✳️در نقش جدیدی که این افراد برای خود در نظر گرفتهاند، ابتدا خود را به عنوان سخنگوی مردم معرفی کرده و در مرحله بعد آرزوها و علائق خود را در قالب تحلیلهای روانشاختی و جامعه شناختی(!) و به عنوان مطالبات و خواستههای مردم، روانه بازار مجازی میکنند!
✳️اغلب این تحلیلها حاوی عباراتی نظیر «مردم میگویند...» است اما با اندکی توجه میتوان دریافت که عبارت فوقالذکر در حقیقت، جایگزین «مردم باید بگویند...» شده است!! در توضیح بیشتر باید گفت که فیلسوفان مجازی تمایل دارند که اولا حلقه اطرافیان خود را به عنوان مردم معرفی کرده و ثانیا امیال و آرزوهای خود را در قالب گزارههای خبری ارائه کنند!! البته باید اعتراف کرد که پس از مدتی بر اثر تکرار فراوان و خارج از حد معمول، بخشی از این آرزوها تبدیل به خبر میشود!! در ادامه به بیان نمونههایی از این فلسفهتراشیها میپردازیم:
1️⃣مردم میگویند: «چون اختلاس و دزدی هست پس ما هم تا میتوانیم دزدی میکنیم و کسی نباید کاری با ما داشته باشد!»
2️⃣مردم میگویند: «ابتدا مشکلات اقتصادی را حل کنید، سپس به بحث پوشش بپردازید!»
3️⃣مردم میگویند: «چون برخی ناملایمات اقتصادی در کشور هست، پس لجبازی کرده و کشف حجاب میکنیم!»
4️⃣مردم میگویند: «چون به نوع پوشش ما گیر میدهند، پس ما هم عمامهپرانی میکنیم!»
5️⃣مردم میگویند: «چون به ما بی توجهی شده است لذا دست به آشوب و اغتشاش میزنیم و تقصیری متوجه ما نیست!»
6️⃣مردم میگویند: «اگر حکومت از قوانین سابق عقب نشینی نکند، دوباره به خیابانها میریزیم و عواقب آن بر عهده ما نیست!»
7️⃣مردم میگویند: «بگذارید بدون هیچ گونه قانون محدودکنندهای و آن طور که میخواهم زندگی کنم!»
8️⃣مردم میگویند: «چون گرانی هست لذا نباید برای امور معنوی هزینه شود و اصلا مراسمات مذهبی باید تعطیل شود!»
✅همان طور که پیداست بیان چنین جملاتی از سوی یک شخصیت علمی -اعم از حوزوی یا دانشگاهی- به منزله پایان عمر روشنفکریِ وی خواهد بود لکن این افراد در نهایت رندی، مردم مظلوم را سپر خود کرده و تمایلات قلبی خود را با زبان مردم به افکار عمومی ارائه میکنند! مراقب این جماعت زیرک و زبل باشید.
#مردم_میگویند
#مردم_باید_بگویند
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰نمودار دینداری؛ نزولی یا صعودی؟!
✳️از جمله مباحثی که ضرورت بحث و بررسی پیرامون آن بر کسی پوشیده نیست، ارزیابی و سنجش میزان پایبندی یک جامعه به دین و شریعت است؛ این موضوع زمانی اهمیت مضاعف مییابد که بخواهیم از مقایسه دو بازه زمانی مختلف، مشخص کنیم شاخص دینداریِ جامعه چه روندی را پشت سر گذاشته است؟؟
پیچیدگی این موضوع به قدری است که مانع از ابراز یک پاسخ سطحی و بسیط میشود؛ لذا برای پاسخ به پرسش مذکور ناگزیر از بیان مقدماتی هستیم!
✳️ابتدا به معرفی دو نوع مختلف از دینداری میپردازیم و برای توضیح آن دو، اصطلاح «دینداری حقیقی» و «دینداری ارثی» را برمیگزینیم؛ این دو دسته در مقابل یکدیگر قرار دارند و لذا با توضیح یکی از آنان، مقصود از قسم دیگر نیز به خودی خود مشخص خواهد شد؛
🔻دینداری ارثی بیش از آن که از منابع دینی تغذیه شود، از طرف آداب و رسوم و سنتهای محلی یک جامعه پشتیبانی میشود!
🔻در این قسم، نقش دین منحصر در ظواهر رفتار و اعمال جامعه میباشد و از روح و حقیقت دین آنچنان خبری نیست!
🔻این قسم از دینداری، دیرپا نیست و با توجه به آن که بر بینش مستحکمی استوار نبوده و پشتوانهای جز آداب و رسوم جامعه ندارد، به تدریج و در گذر زمان زائل میشود!
🔻در انتقال از نسلی به نسل دیگر به شدت آسیبپذیر است و نسلهای بعدی، هیچ الزامی نمیبینند که به آن چه نسلهای قبلی باور داشتند، معتقد باشند!
🔻دینداری ارزانقیمتی است که هزینهای را -اعم از مالی،جانی و آبرویی- متوجه انسان نمیکند و لذا در دستاندازهای روزمره زندگی که مستلزم مقاومت و ایستادگی است، صحنه از دینداران سنتی خالی میشود!
🔻دینداری ارثی سکوت و سکون را بر حرکت و فعالیت ترجیح میدهد؛ در حقیقت، دینداری سرد و ساکنی است که حرارت و حرکت نمیآفریند و به وضعیت موجود رضایت میدهد!
🔻مبارزه با ظلم و ظالم در دینداری ارثی جایی ندارد و لذا آنچنان مخالفتی را از طرف زورگویان و گردنکشان جهانی برنمیانگیزد!
✳️دینداری حقیقی در نقطه مقابل دینداری ارثی قرار دارد و لذا تلاش برای مقابله با آن، از اولویتهای اصلی کسانی است که از این دینداری متضرر میشوند؛ ناگفته نماند که میتوان از تعبیر «اسلام آمریکایی» برای دینداری ارثی و از تعبیر «اسلام ناب محمدی» برای دینداری حقیقی نیز استفاده کرد.
✳️از آنجایی که در گذشته، از گسترش دین حقیقی توسط حکومتها ممانعت به عمل میآمد، لذا آن چه از دینداری در جامعه وجود داشت، غالبا -و نه همه- از سنخ دینداری ارثی بود؛ لکن در سالهای اخیر و با استقرار اسلام ناب بر کرسی حاکمیت، عرصه برای گسترش دینداری حقیقی بیش از پیش فراهم شده است.
✅در مقام جمعبندی باید بگوییم به نظر میرسد با توجه به تحولات جاری کشور، شاهد یک پوستاندازی در جامعه دینی هستیم؛ طبق شواهد و قرائن اگرچه دینداری ارثی رو به افول میباشد لکن در دینداری حقیقی شاهد یک روند تصاعدی هستیم؛ جوانان و نوجوانانی که علیرغم فضای سنگین تبلیغاتی، همچنان زیست مومنانه را ترجیح داده و هزینه ناسزاهای مدعیان اخلاق و فرهنگ را به جان میخرند، یکی از شواهد این ادعا هستند؛ به زعم نگارنده اگر این پدیده به خوبی مدیریت شده و تعادل نسبی در میزان ریزش «دینداری ارثی» و رویش «دینداری حقیقی» برقرار شود، میتوان امیدوار بود که برطرف شدن برخی از مشکلات فرهنگی، دور از انتظار و خارج از دسترس نباشد!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰هیزم فقر برای آتش کفر
✳️گزاره "فقر، کفر میآورد" از جمله گزارههای خوشاقبالی است که از تیغ مهجوریت در امان مانده و مورد استناد قاطبه افراد قرار میگیرد؛ این گزاره یکی از مهمترین دستاویزهای کسانی است که تمایل دارند با ادبیات دینی به مصاف اسلام ناب محمدی بروند لکن به نظر میرسد تفسیر ناقص و نارسای از این گزاره، راه را بر سوءاستفاده بدخواهان از مفاهیم دینی هموار کرده است! بخوانید؛
✳️پایه اصلی استدلال مطرح شده بر معنای نیمهتمامی که از فقر بیان میشود، بنا شده است؛ ابتداییترین معنای فقر که در صفحه ذهن انسان نقش میبندد، همان معنایی است که در کمبود امکانات مادی و رفاهی خلاصه شده است؛ طبق این معنا، فقر در مقابل شکمسیری قرار داشته و انسان فقیر کسی است که توانایی تأمین مخارج مالی خود و خانوادهاش را ندارد؛ اما آیا فقر منحصر در این معناست؟
✳️انحصار فقر به معنایی در مقابل شکمسیری، نمیتواند معنای صحیح و کاملی از فقر تلقی شود؛ معنای صحیح فقر را نه تنها در مقابل شکمسیری بلکه در مقابل مجموع "شکمسیری و چشمسیری" باید جستجو کرد؛ این که حضرت امیر در پاسخ به فرزند بزرگوارشان، امام حسن مجتبی عليهالسلام، فقر را به "حرص و طمع" معنا میکنند(۱) حاکی از همین معنا است که اغلب مورد غفلت قرار میگیرد؛
باید پذیرفت که اگر اهمیت و ارزش چشمسیری بالاتر از شکمسیری نباشد، کمتر از آن هم نیست! واقعیت آن است که میتوان با لقمه نانی -هرچند ساده و اندک- از چاله شکم رهایی یافت ولی چاه حرص انسان را چگونه میتوان پر کرد؟
✳️ در پایان گفتنی است تفسیر درست جمله "فقر، کفر میآورد" را باید با در نظر گرفتن معنای جامع فقر به دست آورد؛ قدر مسلم آن است که برای مبارزه با فقر، ناگزیر از به کارگیری توأمان "خرمن ثروت" و "کاسه قناعت" هستیم؛ وگرنه هیچ گاه غربال ذهن انسان از ثروت بی انتهایی که در او ریخته میشود، سیر نخواهد شد!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
➖➖➖➖➖➖➖
(۱)بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۶۲ [http://noo.rs/JQde8]
🔰مغالطه ترکیب مُفصّل
✳️صحرای پُرخار مجازی، مالامال از دامهای متعددی است که برای به اسارت درآوردن فکر و اندیشه جوامع گسترانیده شده است؛ بدون تردید برای مصونیت از دامهای خدعه و فریب، لازم است که با دیده خِرد و عبرت به حوادث و تحرکات بیگانگان نگریسته شود؛ لذا شناسایی راه و رسم شکارچیان برای درامان ماندن از شکار، ضرورتی انکارناپذیر است؛ در این یادداشت میکوشیم مغالطه پرکاربردی را که از آن با عنوان "مغالطه ترکیب مفصل" یاد میشود، مورد بررسی قرار دهیم.
✳️در این مغالطه، حکمی را که برای تکتک اجزاء به صورت مجزا صحیح است، به مجموع گزارهها نسبت میدهند؛ حال آن که صحت چنین حکمی برای مجموع آنها محل اشکال است؛ برای توضیح بیشتر ناگزیر از بیان مثالی هستیم؛ نسخهای را که یک پزشک برای بیماری تجویز کرده است، در نظر بگیرید؛ فرض کنید "نسخه پزشک" در قله اعتبار علمی و "مواجهه بیمار با نسخه" در قعر پایبندیِ عملی قرار دارد؛ حال با این اوصاف میتوان عدم بهبودی بیمار را به ضعف علمی پزشک و نسخه او نسبت داد؟ پر واضح است که هر کدام از "نسخه پزشک" و "مواجهه بیمار با نسخه" احکام مجزایی دارند که نمیتوان به دیگری سرایت داد.
✳️بروز چنین مغالطهای را در عرصههای مختلفی میتوان مشاهده کرد؛ به عنوان مثال زمانی که "کارآمدی منطق حکمرانی یک نظام" با "کارکرد عوامل اجرایی آن" و یا زمانی که "ارزش و منزلت یک دین" با "اعمال و کردار متدینین" یکی پنداشته شده و حکم واحدی برای آنان صادر میشود، جملگی حکایت از این مغالطه دارد.
✳️در پایان گفتنی است در صورتی که نقد علمی یک اندیشه و گفتمان از توان یک شخص خارج باشد، لاجرم چنگ هوچیگری را به چهره مواردی خواهد انداخت که ناخواسته بر چنته خالی از دانشِ خود صحّه بگذارد.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰تازیانه جهالت بر پیکره شریعت
✳️شاید بتوان اوج مظلومیت دین را در اظهارات پوچ و بیمایه افرادی دانست که از حداقلِ اطلاعات دینی بیبهره بوده و در عین حال خود را موظف به سخنپاشی درباره دین میدانند! افرادی که هنر و رسانه را برای تزیین اندیشههای نه چندان متین و مستدل خود به استخدام گرفته و با ادعاهای ظاهرالصلاحی همچون جهانیسازی دین، مفاهیم عمیق دینی را از معنای خود تهی میکنند!
✳️میتوان مدعی شد که تقريبا هیچ موضوعی از مباحث دینی، از تیررس توپخانه تحریفِ این جماعت در امان نمانده و هر کدام، به گونهای مجروح تفسیرهای ناصوابِ عدهای جاهل -و البته گاهی مغرض- گشتهاند؛ مباحثی نظیر آزادی در اسلام، عدالت علوی، جهاد، وحی، معجزه، شفاعت، جبر و اختیار، بهشت و جهنم، زن در اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، حکومت اسلامی، ولایت فقیه، تقیّه، انتظار فرج و... از مهمترین مواردی هستند که آماج حملات بهاصطلاح نواندیشان دینی قرار دارند.
✳️پرسشی که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد این است که آیا این افراد قادر هستند در برابر استنباط و خوانش علامه طباطباییها و شهید مطهریها از دین نیز اینچنین قلمفرسایی و ریشجنبانی کنند یا صرفا پهلوانپنبهای هستند که در مصاف با عروسک خودساخته، خودنمایی میکنند؟!
✳️گفتنی است اساس اظهارات این افراد بر پایه تلقّی ناقص و معیوبی است که خود از دین ارائه میدهند و سپس به انتقاد از آن، دست به کار میشوند!
قدّاره انکار و یا تحریف برخی از ضروریات دین توسط این اشخاص، با سوهان سطحینگری تیز میشود؛ لذا افزایش آگاهی عمومی و عقلانیت دینی، در حکم قاتل این تفکر بوده و به منزله سپری است که در برابر تازیانه جهالت این افراد، قرار خواهدگرفت.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal