eitaa logo
عقال
252 دنبال‌کننده
13 عکس
9 ویدیو
0 فایل
پیامبر اکرم(ص): "إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ" ترجمه: "عقل، زانوبند و بازدارنده از نادانی است." لینک صفحه ویراستی: https://virasty.com/admin_eghaal نظرات و پیشنهادات👇👇 @admin_eghaal
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰پدیده خودتسکینی ✳️موضوعی که در پی توضیح آن هستیم پدیده‌ای است که در سال‌های اخیر بسیار شایع شده و بخشی از مواجهه افراد با حوادث و وقایع ذیل این پدیده قابل‌تحلیل است؛ ❇️ظهور و بروز این پدیده اغلب از طرف افرادی است که از اعتقاد راسخ نسبت‌به مسیری که در پیش گرفته‌اند محروم بوده و همواره در شک‌وتردید به سر می‌برند؛ این افراد که نه قادر به انجام عمل بوده و نه حاضر به ترک آن هستند، برای رهایی از عذاب سرگردانی و سردرگمی متوسل به مسیر سومی می‌شوند که همان پدیده خود تسکینی است؛ در این پدیده به‌جهت رهایی از حالت تردید و دودلی و با استناد به برخی امور جزئی، نفس عمل زیر سوال رفته و لذا دلیل ترک آن عمل توسط شخص همان امور جزئی و بی‌ارتباط معرفی می‌شود؛ به این ترتیب از عذاب وجدان نیز رهایی یافته و مقدمات تسکین روانی خود را -هرچند به صورت کاذب- فراهم می‌آورند؛ این افراد که اغلب دیگران را از قضاوت‌های ظاهری برحذر می‌دارند، مسیر سوم -زیر سؤال بردن نفس عمل- را با استناد به برخی ظواهر، نتیجه‌گیری می‌کنند! ❎شاید بتوان روشن‌ترین و واضح‌ترین نمود پدیده خود تسکینی را در بحث عزاداری سیدالشهدا مشاهده کرد؛ برخی از افراد چنان از تحریف در حادثه عاشورا سخن می‌کنند که گویی در روز حادثه و در صحرای کربلا حاضر بوده‌اند و آنچه در مجالس عزاداری گفته می‌شود خلاف مشاهدات آنان است!! برخی دیگر نیز با به گوشه‌هایی از بیانات بزرگان و علما تلاش دارند اقدامات خود را مبتنی بر مبانی دینی نشان دهند؛ این قلم منکر وجود تحریف در برخی هیئات عزاداری نیست لکن درعین‌حال معتقد است تعداد بالای مجالس عزای سالم و به دور از تحریف، مانع از آن است که چنین مباحثی، دستاویزی برای ترک مجلس عزای امام حسین علیه‌السلام شود. ✅گفتنی است پدیده خودتسکینی، ناآگاهانه صورت گرفته و لذا اظهارات برخی از رسانه‌ها را نمی‌توان ذیل این پدیده تعریف کرد؛ لکن این پرسش برای هر ناظر منصفی به وجود می‌آید که چرا رسانه‌هایی که اندک قرابتی با آرمان‌های سیدالشهداء ندارند و در خفا و علن، مطالب ناروایی را به امام حسین علیه السلام منتسب می‌کنند، دغدغه مبارزه با تحریفات حادثه عاشورا پیدا کرده و با طرح برخی مطالب ظاهرالصلاح، سعی دارند مانع حضور مردم در مجالس عزاداری شوند؟! این مجالس کدام منافع آنان را به خطر انداخته است؟! ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰درباره آشوب های اخیر ✳️آشوب هایی که اخیرا در کشور اتفاق افتاد ویژگی ها و خصوصیاتی داشت که آن را از اغتشاشات سالهای گذشته متمایز میکرد؛ در این باره گفتنی هایی هست؛ 1️⃣شاید بتوان مهمترین ویژگی این آشوب ها را محدود بودن و عدم گستردگی آن دانست؛ اگر در گذشته گفته میشد «مردم صف خود را از اغتشاشگران جدا کردند»، در مورد اخیر نیازی به این گزاره احساس نمیشد؛ چرا که از همان ابتدا روشن بود که مردم در این حرکت جایی ندارند. 2️⃣محدود بودن این آشوب ها موجب میشد که در ابتدای کار رسانه های خارجی علی رغم تلاشهای بی وقفه خود نتوانند آن چنان که باید و شاید روی این آشوب ها مانور دهند؛ لذا اغتشاشات خیلی زود شکل رادیکال به خود گرفته و به جهت جلب توجه افکار عمومی، انبوهی از اقدامات ساختارشکنانه از طرف آشوبگران مخابره میشد؛ آتش زدن قرآن، برداشتن حجاب از سر زن محجبه و... ناشی از آن بود که رسانه ها مجبور شدند برای سرپوش گذاشتن بر تعداد اندک اغتشاشگران، وقاحت آنان را به یاری بطلبند. 3️⃣در این اغتشاشات، واکنش برخی از مخالفان جمهوری اسلامی که از تجربه و پختگیِ بالاتری نسبت به دیگر دوستان خود برخوردارند قابل توجه بود؛ این افراد که از همان ابتدا دریافتند آبی از این آشوب ها برای آنان گرم نمیشود نوک پیکان حملات خود را معطوف به نهادهای آموزشی کشور کردند؛ آنان که میدیدند اقدامات صورت گرفته با هیچ منطقی قابل توجیه نیست لذا تلاش میکردند اقدامات زشت و پلشت آنان را نه به هدایتگران آنان در آن سوی مرزها که به نهادهای آموزشی کشور مستند کنند؛ اگر منظور این افراد از اصلاح نهادهای آموزشی، تصفیه عناصری است که دانش آموزان را تحریک به آشوب میکردند، با این افراد هم نظر خواهیم بود!! 4️⃣در ناآرامی های سالهای گذشته، عمدتا مباحث اقتصادی بهانه اغتشاشات قرار میگرفت و آشوبگران با این حربه، عده ای را دور خود جمع میکردند ولی در حدود یکسال گذشته، مطلوب اقتصادی -نه شرایط مطلوب- این امکان را نیز از آنان سلب کرده بود و لذا در اغتشاشات اخیر به ندرت شعارهای اقتصادی شنیده شد. 5️⃣این اغتشاشات ثابت کرد مفاهیمی همانند حقوق زن، حقوق بشر، آزادی و... با خوانش قدرت های غربی، قابلیت ایجاد یک حرکت عمومی و فراگیر در کشور ندارند و عموم مردم با چنین قرائتی از این مفاهیم، بیگانه و بلکه منزجر هستند؛ نمیتوان از حرکت عمومی و فراگیر مردم در سال 57 که با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شکل گرفت برای چنین حرکت های محدود و بی رمق الگوبرداری کرد؛ چرا که بین خوانش اسلام و قدرت های غربی از این مفاهیم فاصله ای پرناشدنی وجود دارد؛ 6️⃣برخی از های ورزشی و هنری هم در این قضیه فعال بودند که البته ارزش چندانی برای بررسی ندارند؛ چرا که با نابخردی و ناشیگری تمام، حیثیت و اعتبار داشته و نداشته خود را در عرض چند روز به باد فنا داده و حتی برخی از آنها در بین براندازان نیز مورد اعتراض قرار گرفتند؛ برخی نیز در این قضیه اشتباه کردند و نشان دادند که صلاحیت مرجعیت فکری برای جوانان و نوجوانان ندارند؛ البته طبق فرموده رهبری میتوانند با عذرخواهی به دامن ملت و انقلاب بازگردند. 7️⃣در پایان اشاره به مطلبی خالی از لطف نیست؛ در سال 2006 و در زمانی که رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرده و با مقاومت حزب الله روبرو شد، وزیر وقت خارجه آمریکا تصریح کرده بود که این جنگ، درد زایمان برای تولد خاورمیانه جدید است؛ البته تحولات سال ها بعد نشان داد که خاورمیانه جدید متولد شد ولی درد آن بیش از همه گریبان آمریکا را گرفت؛ از کجا معلوم؟ شاید کسانی که خواب تجزیه ایران را در سر می پروراندند، ناچار شوند تولد ایران قوی را به نظاره بنشینند؟! تولدی که درد آن بیش از همه دامن آمریکا و دنباله های داخلی آنان را خواهد گرفت. ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰«شما چند جزیره‌ی خارک دارید؟!» ✳️در سال های جنگ، جزیره خارک به قلب صادرات نفت ایران شهرت داشت و برای طرفین درگیر در جنگ، حائز اهمیت فراوان بود؛ عمده درآمد ایران از طریق این جزیره تامین میشد و رژیم صدام نیز که از این مساله آگاه بود، با انگیزه قطع منابع مالی ایران و همچنین تضعیف روحیه رزمندگان، پس از آموزش و برنامه ریزی های فراوان، اقدام به حمله هوایی به این جزیره کرده و خساراتی را نیز وارد آوردند ولی از آن جا که نتوانسته بودند آن طور که باید و شاید به اهداف عملیات دست پیدا کنند، بلندگوهای تبلیغاتی خود را برای جبران این ناکامی فعال تر کردند؛ شکست آن ها در عملیات نظامی منجر به این شده بود که بار تحقق اهداف محقق نشده، بر دوش رسانه سنگینی کند؛ لذا این رسانه ها به طور مرتب به انتشار اخباری با مضمون نابودی و سقوط جزیره خارک میپرداختند؛ این تبلیغات به قدری گسترده و باورپذیر شده بود که یکی از سربازان عراقی به یکی از اسرای ایرانی گفته بود: «شما چند جزیره‌ی خارک دارید؟!اخبار ما تا حالا ده‌ها بار گفته است که هواپیماهای عراقی جزیره‌ی خارک را با خاک یکسان کرده‌اند!!»[دایره‌المعارف مصوّر تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلی‌نیا، نشر سایان، صفحه 292] ❎ ماجرا تا آن جایی پیش رفت که امام خمینی(ره) در واکنشی آمیخته به طنز فرمودند:« من نمی‌دانم جزیره خارک چند دفعه نابود باید بشود؟ اولی که زدند گفتند ما با خاک یکسانش کردیم، پس باید یک قطره نفت نداشته باشد، خاک است دیگر! بعد چهل و نه مرتبه می‌گویند یا چند و چند مرتبه تازه زدند، هر دفعه می‌گویند ما از بین بردیمش. خوب، یک چیز را چند دفعه از بین می‌برید؟» امام خمینی (ره)؛ 09 آذر 1364 ❇️راهبرد کنونی رسانه های غربی در مواجهه با جمهوری اسلامی، بی شباهت به قضیه فوق الذکر نیست؛ تصور کنید تمام گزینه های جنگ نظامی، تهاجم فرهنگی، تحریم اقتصادی، شورش های مرزی، ترور دانشمندان و... در عین حال که منجر به آسیب و زیان هایی برای کشور شده است، نتوانسته است اهداف و غرض نهایی آنان را محقق کند؛ روشن است که در چنین شرایطی مسئولیت رسانه و دستگاه های تبلیغاتی، دوچندان گشته و رسانه باید به تنهایی، مأموریت دیگر بخش ها را نیز پوشش دهد؛ ✅ اگر مشاهده میشود که هر از گاهی در فضای مجازی و رسانه های غربی، جمهوری اسلامی سقوط میکند و درهمان فضا جشن های مختلف هم گرفته میشود نباید چندان تعجب کرد!! چرا که این رسانه ها در این شرایط، ناگزیر از اتخاذ چنین رویکردی هستند! البته به زعم نگارنده به همان مقداری که برگزیدن چنین رویکردی از طرف گردانندگان این رسانه ها امری عاقلانه و عالمانه نسبت به خود آنان است، پذیرش چنین مطالبی جاهلانه و از روی ناآگاهی میباشد؛ پذیرش این مطالب به این معنی خواهد بود که در دنیا،حدود هشتاد کشورِ «جمهوری اسلامی ایران» داریم!! ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰فضای مجازی با دو عینک مختلف ✳️قدر مسلم نمیتوان فارغ از دیدگاه های مختلفی که درباره یک مساله وجود دارد، نظر صریح و صحیحی پیرامون آن موضوع ارائه داد؛ لذا بررسی نظرات مختلف حول یک موضوع به جهت دستیابی به تصمیمی معقول و پخته، ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ یکی از موضوعاتی که آرای مختلف و بلکه مخالفی پیرامون آن وجود دارد، موضوع «فضای مجازی» است؛ در این یادداشت میکوشیم دو دیدگاهی را که در این بحث مطرح شده است، توضیح دهیم. 1️⃣دیدگاه اول با تاکید بر محاسن و مزایای فضای مجازی، هرگونه محدودیت و چارچوب گذاری در این فضا را رد کرده و معتقد به آزاد و رها بودن این فضا میباشند؛ از جمله مزایایی که این دسته برای فضای مجازی فهرست میکنند به شرح زیر است: 🔹ارتقای آگاهی عمومی:به عقیده این دسته، فضای مجازی بستری برای گردش آزاد اطلاعات بوده و در نتیجه منجر به ارتقای آگاهی عمومی میشود؛به زعم این افراد، ترسِ کسانی که اندیشه تحدید یا ساماندهی فضای مجازی را در سر میپرورانند، از شناخت و آگاهی مردم میباشد؛ چرا که تداوم حکومت و ریاست آنان در گرو جهل عمومی است و فضای مجازی به مصاف این جهل رفته است. 🔸تصمیم سازی: مزیت دیگری که این افراد برای فضای مجازی ذکر میکنند، وادار کردن اصحاب قدرت به انجام یا ترک یک عمل و به عبارت ساده تر، تصمیم سازی میباشد؛ این افراد معتقدند میتوان با قدرت فضای مجازی، جوّ عمومی را علیه اصحاب قدرت به قدری سنگین کرد که ناچار به تمکین در برابر خواست عمومی شوند؛ 2️⃣دیدگاه دوم با وجود اذعان به محاسن و مزایای مختلف فضای مجازی، معتقد است تمام فواید ذکر شده متوقف بر ساماندهی و قانونمندی این فضا میباشد و در غیر این صورت همه مزایای آن به ضد خود تبدیل خواهند شد؛ این دسته اشکالاتی به دیدگاه اول دارند که در ادامه به بخشی از آن ها اشاره میشود: 🔹از قدیم الأیام معروف است که انسان حالت انگوری را دارد که در دیگ میریزند و به محض جوشیدن، نجس میشود؛ برای این که نجاست این انگور از بین برود باید به میزانی حرارت داده شود که دو سوم آن تبخیر شود؛ دیدگاه دوم معتقد است فضای مجازی به منزله حرارت اندکی است که بر افکار عمومی داده میشود و نه منجر به آگاهی که بلکه به توهم آگاهی منجر میشود و روشن است که خطر توهم آگاهی و علم ناقص بسیار بیشتر از خطر جهل است؛به عقیده این دسته، فضای مجازیِ رها، قاضیانی تربیت میکند که بساط قضاوت خود را در برابر هر پدیده ای پهن میکنند و با اعتماد به نفسی مثال زدنی و بی توجه به آن که منبع آنان تنها چند عکسنوشته در فضای مجازی است، به صدور حکم میپردازند؛ این دیدگاه توجه،توصیه و تاکید خود بر مطالعه کتاب را دلیلی بر آن میداند که نه تنها از آگاهی عمومی هراس ندارد بلکه اتفاقا استمرار حضور خود در ارکان قدرت را متوقف به آگاهی عمومی میداند. 🔸دسته دوم نسبت به مزیت «تصمیم سازی» نیز اشکالاتی را مطرح کرده اند؛ این افراد معتقدند که «تصمیم سازی برای اصحاب قدرت» و «تصمیم سازیِ اصحاب قدرت» دو مقوله جدا از هم بوده و آن چه که در فضای مجازیِ رها رخ میدهد، نه مورد اول که مورد دوم میباشد؛ این دیدگاه مدعی است با توجه به این که صاحبان و سیاستگذاران فضای مجازی، خود اصحاب قدرت میباشند پس چگونه ممکن است چنین فضایی بر علیه خود آنان تبدیل شود؟؟ بلکه آن چه مسلم است استفاده این قدرت ها از فضای مجازی علیه کشورهای دیگر و در جهت تضعیف آن کشورها میباشد؛ به عبارت بهتر اگر چه چاقو وسیله بریدن است ولی تنها چیزی که نه می خواهد و نه میتواند ببُرد، دسته خودش است؛ این دیدگاه با استناد به این اشکالات -و البته اشکالات مختلف دیگر- مدعی است که نباید فرمان فضای مجازی، خارج از مرزها بوده و هدایت آن در دست کسانی باشد که تمام تلاش خود را در جهت تضعیف کشور به کار میبرند. ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰روحانیت چه بود و چه شد؟!! 1️⃣کسانی که از دریچه رسانه و فضای مجازی،«جایگاه روحانیت در گذر زمان» را تحلیل و بررسی میکنند، احتمالا چنین تصوری از این موضوع دارند: «از آن جایی که روحانیت پیش از انقلاب، در برابر ظلم و جور حکومت ها سینه سپر کرده و بی کفایتی و ناکارآمدی حکومت های وقت را فریاد میزد، از جایگاه والا و شایسته ای نزد مردم برخوردار بود لکن پس از انقلاب اسلامی و به دلیل آن که روحانیت، در مسند قدرت نشست و مبارزه به معنای مقابله با حکومت را کنار گذاشت، به تدریج احترام خود نزد افکار عمومی را از دست داده و مردم را نسبت به خود بدبین کرده است.» 2️⃣باید اذعان کرد که این اندیشه، چنان هنرمندانه و ماهرانه تلقین شده است که حتی برخی از روحانیون نیز چنین پنداری از رابطه مردم و روحانیت در این سیر تاریخی دارند؛ ماجرا از آن جا جالب تر میشود که با رسانه هایی مواجه میشویم که چنان کینه ای از روحانیت دارند که حاضر نیستند عمامه بر سر و سر بر تن روحانیون باشد ولی با نقاب دلسوزی، به گونه ای از جایگاه و احترام روحانیون در گذشته سخن میگویند که برخی افراد، آن رسانه ها را غمخوار خود دانسته و همچنین حسرت بازگشت به آن دوران را میخورند! اما واقعیت چیست و اسناد تاریخی در این باره چه میگویند؟ 3️⃣خاطرات و اسناد آن روزها، حکایت از وضعیت دیگری میکند که مرور برخی از آن ها خالی از لطف نیست؛ امام خمینی در تشریح وضعیت روحانیت قبل از انقلاب چنین میفرمایند:«در اتومبیلی که جمعیت در آن بود نشسته بودیم. بنزین تمام شد بین راه. من سید بودم، یک شیخی هم همراهم بود. شوفر برگشت گفت که این از اثر اینکه این شیخ را سوار کرده بودیم بنزین تمام شد! تمام شدن بنزین را اثر نحوست یک روحانی می‌دانست! این طور بود آقا!58/02/01» 4️⃣شدت ناراحتی ایشان از چنین مسائلی آن چنان بالا بوده است که در جای دیگری میفرمایند: «این قصه را من کراراً گفتم و چون در قلب من یک امر ناراحت کننده‌ای بود، حالا هم عرض می‌کنم: مرحوم شیخ عباس تهرانی- رحمه الله تعالی- ایشان فرمودند که من از اراک می‌خواستم بیایم قم، رفتم که اتومبیلی سوار بشوم کرایه کنم و بیایم، آن شوفرِ اتومبیل گفت که ما عهد کرده‌ایم که دو طایفه را سوار اتومبیل نکنیم: یکی آخوندها را، یکی هم فواحش را! این وضع ما بود در زمان آن پدر، زمان پسر را همه یادتان هست که‌ چه بود و چه شد.58/06/22» 5️⃣ترور روحانیون در اوایل انقلاب نیز خود قصه پر غصه ای است که فعلا به آن نمیپردازیم؛پس از پی بردن به چنین وضعیتی در گذشته، پرسش اصلی این است که چرا تصور افکار عمومی از جایگاه روحانیت در گذشته، مطابق با واقع نیست؟ پاسخ را باید در دستگاه های تبلیغاتیِ آن زمان جست وجو کرد؛ نبود رسانه های فراگیر در گذشته منجر به این میشد که چنین مسائلی در همان مکان و زمان، دفن شده و با کمترین حساسیتی از سوی مردم همراه باشد اما امروزه شرایط قدری متفاوت است؛ 6️⃣امروز اگر شخصی قصد اهانت به روحانیت را داشته باشد فرد دیگری را نیز برای فیلمبرداری از این اقدام اجیر میکند تا کلیپ آن را در مقیاس میلیونی منتشر نماید؛ قضاوت افکار عمومی نیز پس از بمباران چنین کلیپ هایی کاملا روشن است! لذا به اعتقاد نگارنده اگر چه روحانیت در رسانه و فضای مجازی که هر نوع کاربری -اعم از انسان و ربات- در آن حضور دارند، محبوبیت چندانی ندارد ولی در فضای حقیقی شاهد وضعیت متفاوتی هستیم؛ برای این ادعا کافی است ببینید که امروزه مردم برای از دست دادن کدام قشر بیشتر آزرده و اندوهگین میشوند؟ مراسمات تشییع نشانه خوبی برای بررسی این قضیه است!! 7️⃣در پایان گفتنی است که این مطالب، به معنای نفی کامل بی احترامی ها به روحانیت در حال حاضر نیست؛ سخن در این است که این اتفاقات در مقایسه با گذشته حقیقتا اندک ولی پر سر و صدا است. ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰نبرد پنهان رسانه های داخلی ✳️به اعتقاد برخی کارشناسان در آشوب های اخیر، خشاب اغتشاشگرانِ کف خیابان با گلوله های رسانه و فضای مجازی پر میشود؛ لذا نمیتوان ساحت سخت ناامنی های اخیر را با قطع نظر از ساحت نرم آن مورد ارزیابی قرار داد؛ در ساحت نرم این ناامنی ها نیز با دو نوع رویکرد مواجه هستیم؛ رویکرد اول به صورت عیان و عریان دعوت به آشوب و ناامنی میکند و طبیعتا افراد محدودی را میتواند مجاب به شورش کند لکن رویکرد دوم همان اهداف پیشین را به صورت پوشیده و پنهان دنبال میکند تا بتواند افراد بیشتری را زیر چتر عملیات روانیِ خود ببرد؛ در این یادداشت میکوشیم عملکرد رسانه هایی که رویکرد دوم را برگزیده اند بررسی کرده و خصوصیات آن را ذکر کنیم؛ 1️⃣این رسانه ها از همان ابتدا به خوبی دریافتند که هیجانات و احساسات برخاسته از فوت یک دختر جوان، قابلیت ایجاد یک جنبش اجتماعی را نداشته و قادر نیست برای مدت طولانی افراد قابل توجهی را در کف خیابان نگه دارد؛ لذا با هوشمندی، تلاش خود را معطوف کرده بودند تا نقاب عقلانیت بر چهره اعتراضات بکشند؛ مطالبی نظیر «بی توجهی به مردم و کنار گذاشتن آنان از اداره کشور» قدر مشترک انبوه مصاحبه ها و تحلیل هایی بود که در خروجی این رسانه ها قرار میگرفت؛ عمده این مطالب از طرف وابستگان فکری و جناحی دولت های سابق که زمانی مسئولیت اداره کشور را داشتند بیان میشد. 2️⃣برای تقویت روحیه افرادی که در خیابان خود را در اقلیت محض میدیدند، لازم بود که حرکتی از طرف این رسانه ها برای جبران این کمبود انجام شود؛ لذا ابتدا با معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم تلاش داشتند «فراوان پنداری اجباری» برای آنان و دیگر همفکران خود فراهم کنند لکن خیلی زود این طریقه شکست خورد و وظیفه آنان ایجاب میکرد که رویکرد دیگری در پیش گرفته شود؛ در رویکرد جدید آمار منتقدین وضع موجود بر اغتشاشگران افزوده میشد و آنان نیز مخالفان جمهوری اسلامی قلمداد میشدند؛ لازم به ذکر است این شیوه پس از آن صورت میگرفت که معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم، باورپذیری خود را از دست داده و همچنین تعداد پایین افراد حاضر در خیابان، غیر قابل انکار شده بود. 3️⃣این رسانه ها نمیتوانستند مشابه همکاران خارجی خود، آمار خودکشی هارا به حساب مأموران کشور فاکتور کنند لکن برای این که از قافله اتهام زنی عقب نمانند به صورت گسترده تکذیبیه های پلیس درباره اتهامات وارده را منتشر میکردند تا به نحوی مخاطب را به این نتیجه برسانند که حتما «چیزکی» بوده و در نتیجه «چیزها» نُقل محافل شده است. 4️⃣از دیگر خصوصیات جالب این رسانه ها، این بود که نسبت به جنایات صورت گرفته توسط اغتشاشگران، سکوت و یا نهایتا موضعگیری بی رمقی داشتند اما وقتی نوبت به مجازات اخلالگران امنیت میرسید، با قیافه حق به جانب ظاهر شده و مدعی میشدند که «پاسخ خشونت، خشونت نیست!»؛ پوشش گسترده اخبار «اعدام مخلّان امنیت» بدون اشاره به جنایات آنان، در همین چارچوب قابل تحلیل است. 5️⃣این رسانه ها نسبت به سلبریتی ها نیز برخورد منحصر به فردی داشتند؛ تحریک سلبریتی ها به ایجاد آشوب و ناامنی از چشم این رسانه ها دور میماند لکن خبر اخطار و احضار سلبریتی ها، پیش و بیش از همه به دست این رسانه ها میرسید! 6️⃣از ویژگی های دیگر این رسانه ها این بود که بر سکوت خواص در آشوب های اخیر صحّه گذاشته و حتی دلایلی بر سکوت خواص فهرست میکردند؛ عمده دلایلی که مطرح میشد مربوط به کنار گذاشتن افرادی بود که زمانی در کشور مسئولیت داشتند؛ این رسانه ها مدعی بودند نباید از افرادی که از مسئولیت های خود کنار گذاشته شده اند، انتظار موضعگیری علیه دشمنان کشور داشت! 7️⃣علاوه بر توجیه و تشویق سکوت خواص، مأموریت دیگری که این رسانه ها برای خود تعریف کرده بودند تدارک «سکوت اجباری» برای افرادی بود که به جهت روشنگری وارد میدان شده بودند؛ این رسانه ها با تقطیع ناجوانمردانه سخنان این افراد، درصدد بیرون کردن آنان از عرصه تبیین بودند که البته در برخی موارد به نتایجی هم دست یافتند! ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰جمهوری اسلامی متهم است‼️ ✳️اخیرا شاهد گفتگویی میان دو نفر بودم که به نظرم میتوان آن را چکیده و عصاره فضای رسانه ای و تبلیغاتیِ این روزها دانست؛ طرفین صحبت که هر دو از علاقه مندان تماشای فوتبال محسوب میشدند مشغول تحلیل وضعیت تیم ملی بودند؛ یکی از آن دو که چندان با هزینه کردن برای فوتبال موافق نبود میگفت: «این مربی خارجی خوب تونسته از مسئولینِ نادان کشور سواری بگیره و پول مملکت رو به تاراج ببره!» طرف مقابل ولی نظر دیگری داشت؛ او اتفاقا معتقد بود که برای فوتبال هزینه ای نمیشود و این از بی لیاقتی و بی کفایتی مسئولین کشور حکایت دارد؛ چرا که باید ارزش قهرمانان ملی حفظ شده و آنان را ارج نهاد؛ اگرچه این دونفر، نظر متفاوت بلکه مخالفی با یکدیگر داشتند ولی با همه اختلاف، اشتراک عجیبی در صحبت های آنان پیدا بود که ذیل هیچ عقل و منطقی قابل توجیه نبود؛ بخوانید! ❎فارغ از تمام جریانات و حوادثی که در کشور رخ میدهد شواهد و قرائن حاکی از طمع وصف ناپذیر رسانه های خارجی برای جذب حداکثری افکار عمومی میباشد؛ در اتاق فکر این رسانه ها - به اصطلاح فرنگی ها- چندان اهمیتی ندارد که افکار و جریانات مختلف کشور از چه گذرگاهی عبور میکنند و چه اعتقاداتی دارند؛ آن چه مهم است این نکته میباشد که افکار عمومی به ایستگاه «متهم کردن جمهوری اسلامی» برسند؛ شاهد این ادعا را میتوان در واکنش این رسانه ها به رخدادهایی که درست در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند جستجو کرد؛ به این بیان که طرفین این رخدادها -با هر مختصاتی که باشند- به معنای ناکارآمدی و بی کفایتی جمهموری اسلامی تفسیر میشوند؛ حال آن که انصاف و صداقت حکم میکند اگر یکی از آن رخدادها به منزله نقطه ضعف حکومت باشد، رخداد دیگر نقطه قوت محسوب شود؛ اما چه کنیم که متاسفانه کالایی بی ارزش تر از انصاف نزد این رسانه ها وجود ندارد! در ادامه برخی از واکنش های این رسانه ها به حوادث اخیر را مرور میکنیم 1️⃣در صورتی که بهانه ای معقول برای جشن و شادی ملی وجود نداشته باشد، خط خبریِ رسانه های خارجی و برخی پادوهای داخلی آنان، این خواهد بود که خروجی حکومت، «ملت غم» بوده است؛ در عین حال اگر پس از پیروزی تیم ملی فوتبال جشن وشادی ملی برپا شود تحت عنوان «جشن حکومتی» از آن استقبال خواهد شد! 2️⃣اگر مامور نیروی انتظامی فرد هتاک و آشوبگر را دستگیر کند با عنوان «سرکوب معترض مظلوم توسط مزدوران رژیم» توصیف خواهد شد و اگر حافظان امنیت در مقابل این افراد خویشتنداری کنند شرح ماجرا با عنوان «ترس ماموران بزدل از شجاعت یک معترض انقلابی» صورت خواهد گرفت! 3️⃣اگر افرادی به گونه ای که تعداد آنان از انگشتان دست فراتر رود تجمع کنند، «اعتراض مردم و انبوه جمعیت به سیاست های حکومت» قلمداد میشود ولی اگر یک نفر - و تنها یک نفر- شعار بدهد و به گونه ای باشد که حتی با جادوی دوربین و رسانه نیز نتوان آن را به عنوان «مردم» معرفی کرد، تیتر «ایستادگی یک تنه معترض انقلابی در مقابل نیروهای سرکوبگر» برگزیده خواهد شد! 4️⃣البته دولت نیز از این هجمه تبلیغاتی بی نصیب نمانده است؛ به عنوان مثال وقتی که دولت از برنامه های خود برای پیشرفت و تعالی کشور صحبت میکند بلافاصله برخی ریش جنبانده و مدعی میشوند «دولت از «آن چه شده است» صحبت کند و مردم را با «آن چه قرار است بشود» مشغول نکند!» در عین حال اگر دولت به واسطه فشارهای رسانه ای که بر او وارد میشود، از برنامه های خود صحبت نکند همین رسانه ها میگویند «دولت اصلا هیچ برنامه کلانی برای اداره کشور ندارد و دچار روزمرگی شده است!» ✅در پایان قسمتی از بیانات رهبر انقلاب را بی هیچ توضیح اضافه ای به عنوان خاتمه یادداشت می آوریم: «بدانید دشمن امروز بر پایه‌ی دروغ و دروغ‌پردازی دارد کار میکند. خب وقتی که دانستید، طبعاً وظیفه می‌آید روی دوشتان. تبیین کنید.» ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰لاف زنی ممنوع‼️ ✳️پندار عمومی این است که آن چه انسان را در معرض خودبزرگ بینی و خودخواهی قرار میدهد، برتری ها و امتیازات خاصی است که شخص واجد آن بوده و عموم مردم فاقد آن هستند؛لکن تجربه و همچنین آموزه های دینی فراتر از این را بیان میکنند؛ به عبارت بهتر برای آن که انسان، مبتلا به مرض خودخواهی شود نیازی نیست که از امتیازات خاصی برخوردار باشد بلکه تنها توهم برتری نیز او را به خودخواهی و خودبزرگ بینی واخواهد داشت؛به نظر میرسد امروزه این قسم از خودبینی که ناشی از توهم محض میباشد شیوع بیشتری داشته و لذا طریقه شناخت آن از مباحث ضروری و مهمی است که شایسته بررسی و مداقه میباشد. ❎به تعبیر ملای رومی، پیامد تکبر همچون بوی پیازی است که هنگام سخن گفتن آشکار شده و مخاطب را آزار میدهد؛ به میزانی که انسان برای انکار بوی پیاز استدلال کرده و صحبت کند، نتیجه عکس گرفته و آبروریزی مضاعفی برای خود رقم خواهد زد؛ انسان متکبر نیز هر زمان که لب به سخن میگشاید و ادعاهایی را مطرح میکند روسیاهیِ دو چندانی برای خود به ارمغان می آورد! لذا میتوان با بررسی مواضع چنین اشخاصی، به برخی از ویژگی های شخصیتیِ آنان پی برد؛ برای آشنایی هر چه بیشتر با این افراد، پاره ای از خصوصیات آنان را فهرست میکنیم؛ 1️⃣نگاه تحقیرآمیز به مردم از خصوصیات اصلی آنان میباشد است؛ این افراد مقام و منزلت خود را آن چنان رفیع و والا میدانند که تصور میکنند «مرد روزگاران آینده» هستند و عصر حاضر قابلیت استفاده از ظرفیت های آنان را ندارد! جملاتی نظیر «جهنم هرکسی جایی است که حرف او را نفهمند» و «اگر به شهری وارد شدی و همه کور بودند، خود را به کوری بزن!» عمدتا از طرف این افراد مطرح میشود و حاکی از نوع نگاه آنان به افراد پیرامونی خود میباشد! 2️⃣آینده نگری را از خصوصیات برجسته خود قلمداد میکنند و کوچکترین حادثه ای را که در گوشه ای از مملکت رخ میدهد، ناشی از بی توجهی به هشدارهای پیشین خود میدانند! 3️⃣امیال و آرزوهای خود را با چهره پیش بینی و عاقبت اندیشی مخابره میکنند و جالب تر آن که برای تحقق آن پیش بینی(!)، تمام تلاش خود را به کار میگیرند؛ به عنوان مثال از یک طرف هشدار «اعتراضات قریب الوقوع» را داده و از طرف دیگر تحریک پنهان برای اغتشاشات را در دستور کار قرار میدهند! 4️⃣کناره گیری از عرصه های اجتماعی را به معنای محروم شدن مردم از افاضات خود تلقی کرده و معتقدند «از نشانه های افول یک جامعه، بی توجهی به نخبگانی همچون آنان میباشد»! 5️⃣عذرخواهی -حتی برای اشتباهات قطعی و مسلّم- خط قرمز آنان محسوب میشود؛ برای فرار از عذرخواهی تلاش میکنند فجایعی را که در گذشته به بار آورده اند، به دست فراموشی سپرده و واژه های ظاهر الصلاحی همچون «گفتگو،صلح، آشتی ملی و..» را جایگزین آن کنند! 6️⃣واگذاری ریاست، کابوسی تلخ برای آنان به شمار میرود؛ لذا پس از خلع مسئولیت، مدام از آینده هولناک سخن میگویند و در مقام پیشنهاد، تغییر شیوه حکومتداری -بخوانید بازگرداندن آنان به مسئولیت- را مطرح میکنند! ✅پر واضح است که برخی از این خصوصیات در صورتی نکوهیده و ناپسند است که حقیقتی ورای آن ادعا وجود نداشته باشد و تنها با اهرم خیال چنین مطالبی مطرح شود؛ اهرم نیرومندی که قادر است انسان را به اسراف در لاف زنی وادار کند! ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰عربده خفاش ها!! ✳️بدون تردید پیکان هجمه های سنگین تبلیغاتی در ماه های اخیر رهبر انقلاب را نشانه رفته و ایشان را آماج انواع افتراها قرار داده است؛ غرض این تبلیغات چیزی جز کاهش اعتماد و اعتقاد به رهبر انقلاب و نظام اسلامی نیست لکن به نظر میرسد آن چه که در میدان عمل رخ داده است -و رخ میدهد- تناسبی با اهداف مذکور نداشته و نتوانسته است فراتر از یک تقلای بیهوده عنوان دیگری به خود بگیرد؛ بخوانید! ❎فارغ از محتوای منتشره در رسانه های غربی، ابتدایی ترین کار برای تخریب یک شخصیت، بهره گیری از عناصر موجه و ظاهر الصلاح است تا به این شیوه باورپذیری مطالب مطروحه افزایش یابد؛ لکن مشاهده و بررسی بازوهای تبلیغاتی غرب، دقیقا عکس این مطلب را نشان میدهد؛ این یک پرسش جدی است که سیاستمداران بین المللی با چه منطقی، ماموریت اهانت به رهبر انقلاب را به اشخاصی محول میکنند که به واسطه بی احترامی هایی که نسبت به هشتاد میلیون ایرانی روا داشته اند جایگاهی نزد مردم ندارند؟ چطور میتوان انتظار داشت که اهانت کسانی که به مردم با دیده حقارت مینگرند و آنان را پست و بی ارزش قلمداد میکنند موثر واقع شود؟ ❇️شواهد و قرائن حاکی از آن است که نبود عناصر موجه و مقبول، دستگاه های تبلیغاتی غرب را وادار کرده است که به همین افراد موجود بسنده کند! وگرنه کسی که از اندکی عقل سالم برخوردار باشد، مگر میتواند برای پیشبرد اهداف خود به چنین افرادی دست یاری دراز کند؟! ممکن است سوال شود که نتیجه این اقدامات ناشیانه چه خواهد شد؟ به صورت مختصر میتوان این پاسخ را داد که هیچ کس بغض و کینه خفاش نسبت به آفتاب را دلیل بر عیب و نقصان آفتاب قرار نمیدهد؛چه بسا این کینه ورزی منجر به شناخت و درک بیشتر ارزش آفتاب شود! ✅ و بالاخره اشاره به قسمتی از بیانات امام راحل پیرامون این موضوع خالی از لطف نیست: «من یک وقتی این کلمه را گفتم که اینها نمی‌فهمند، اگر می‌فهمیدند، می‌آمدند تعریف از فلان آدمی که- مثلًا- پیش مردم یک ارزشی دارد، هی شروع می‌کردند تعریف کردن. همین اسباب این می‌شد که ارزشش از بین می‌رفت. اگر «بگین» [نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی] به ما فحش بدهد، ما ارزشمان شاید پیش مردم- اگر باشد- زیادتر بشود. به دولت ما بد بگوید «بگین» یا «صدام» یا دیگران که در این طریق هستند، آنها اگر به ما بد بگویند، من می‌گویم خوب حق دارند؛ برای اینکه صدام می‌خواست که سه- چهار روزه یک کشوری را بگیرد، حالا یک سال است که باز می‌بینیم که او شکستش زیاد است و ما بحمد الله، جلوتر داریم می‌رویم و ان شاء الله، زودتر هم جلو خواهیم رفت. 60/06/16» ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰پرده ضخیم جناح بازی و قبیله گرایی ✳️تا این زمان که در حال آماده سازی این یادداشت هستیم، هیچ یک از حامیان و دست اندرکاران دولت فعلی را سراغ نداریم که از موجود کشور اعلام رضایت کرده باشد اما در عین حال از طرف مخالفان دولت کنونی و دست اندرکاران دولت سابق نیز کسی را نیافته ایم که بتواند تحولات کشور را صریح و بی پرده انکار کند؛ ✳️بررسی اجمالی فضای تبلیغاتی و رسانه ای کشور حکایت از آن دارد که اختلاف مذکور به نوبه خود منجر به شکل گیری دوگانه درخور توجهی بین رسانه ها شده است و بی توجه به این دوگانه، نمیتوان ارزیابی دقیق و جامعی از تحولات کشور داشت؛ ✳️در یک قطب این دوگانه رسانه هایی قرار دارند که علیرغم پذیرش وضعیت ناخوشایند کشور، معتقدند روند و روال تحولات در جهت رفع مشکلات بوده و اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود در آینده ای نه چندان دور، مسائل و نابسامانی های به ارث رسیده از گذشته برطرف خواهد شد. ✳️در قطب دیگر، رسانه هایی هستند که در نهایت رِندی، روند رویدادهای کشور را مسکوت گذاشته و تمام توان خود را بر پوششِ همراه با غلو و اغراق وضعیت کنونی معطوف کرده اند؛ در ادامه به برخی از مواردی که بیانگر رویکرد حاکم بر این رسانه ها است اشاره میکنیم؛ ✳️روشن ترین مثال برای بررسی این دوگانه، مواجهه این رسانه ها با اندازه تورم میباشد؛ برخی رسانه ها بدون اشاره به کاهش چشمگیر تورم، مدام اندازه تورم موجود را مطرح کرده و آن را نشانه ضعف دولت قلمداد میکنند؛ حتی برخی تجاهل کرده و مدعی میشوند «دولت میگوید تورم کاهش داشته داشته ولی مردم(!) این حرف را نمیپذیرند و میگویند پس چرا همچنان گرانی هست؟!» اگرچه شاید عموم مردم از رابطه «کاهش تورم» و «تداوم گرانی» بی اطلاع باشند اما حقیقتا نمیتوان پذیرفت که گردانندگان این رسانه ها، تنها از روی عدم آگاهی این صحبت ها را ابراز کرده باشند! ✳️مورد دیگر، اندازه بیکاری است؛ بنابر آمار رسمی با احیای کارخانه های تعطیل و نیمه تعطیل در حدود یک سال گذشته،نه صد هزار نفر فرصت شغلی ایجاد شده است؛ اما متاسفانه برخی رسانه ها بدون اشاره ای هرچند گذرا به این روند، بر روی اندازه بیکاری -که البته ناگوار هم هست- متمرکز شده اند! در دیگر موارد نظیر رشد نقدینگی، قیمت ارز و... نیز اوضاع بر همین منوال است و شرح هر کدام از آن ها به درازا میکشد. ✅و بالاخره میتوان گفت تسویه حساب های سیاسی و باندبازی ها، پرده ضخیمی بر دیده انصاف برخی رسانه ها و اشخاص انداخته که نمیتوانند روند تحولات کشور و مین های خنثی شده را ببینند و اصرار دارند مین های باقی مانده بر زمین دولت را به رخ افکار عمومی بکشند! ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰نبض جهاد تبیین چگونه میزند؟! ✳️در ماه های اخیر، جهاد تبیین از پرکاربردترین - و به عبارت بهتر- پرکاربردترین کلیدواژه رهبر انقلاب بوده و کمتر سخنرانی و دیداری از ایشان را میتوان یافت که به این موضوع اشاره ای نشده باشد؛ تکرار و تاکید چندباره ایشان بر این قضیه، بیانگر آن است که آنچنان که باید و شاید، مقصود از جهاد تبیین محقق نشده است؛ لذا به نظر میرسد ارزیابیِ مسیری که در این مدت در مقوله جهاد تبیین پیموده شده است، امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد؛ در این یادداشت میکوشیم با ارائه یک دسته بندی از انواع مواجهه هایی که با «جهاد تبیین» صورت گرفته است، مسیر ارزیابی را هموارتر کنیم، بخوانید! 1️⃣برخی از همان ابتدا که جهاد تبیین بر سر زبان ها افتاده و روشن شده بود که شکست تحریم منوط به شکست تحریف است، بر طبل انکار کوبیده و نظیر واکنشی که نسبت به «تهاجم فرهنگی» در دهه 70 داشتند و آن را توهم توطئه میدانستند، در مورد اخیر نیز چنین راهبردی را در پیش گرفتند؛ البته در این مورد واکنش آنان هوشمندانه تر و حساب شده تر بود؛ مثلا مدعی بودند «به جای صرف وقت و هزینه برای تبیین، به حل مشکلات کشور بپردازید!» این افراد تمایل نداشته و ندارند که قبول کنند حل تدریجی مشکلات کشور -که هم اکنون در جریان است- زیر سایه سنگین تبلیغات منفی، محو و نابود میشود! 2️⃣برخی دیگر که از ابتدا به کارهای فرهنگی مشغول بودند، پس از مطرح شدن جهاد تبیین و به گونه ای که گویی اتفاق خاصی رخ نداده است، همان کارهای روزمره و متعارف پیشین را به اسم جهاد تبیین، روانه بازار مصرف کردند و به این شیوه مدعی بودند در حال عمل به فریضه جهاد تبیین هستند! 3️⃣گروهی دیگر با مطرح شدن جهاد تبیین، فعالیت هایی را شروع کردند که عنوان جهاد تبیین را یدک میکشید ولی در کمال ناباوری آن چه در صحنه عمل رخ میداد، خلاف آن چیزی بود که در ساحت ادعا مطرح میشد؛ این گروه خود به دو دسته تقسیم میشدند؛ برخی از روی بی اطلاعی و عدم آگاهی دست به چنین اقداماتی میزدند و دسته دیگر اتفاقا از روی آگاهیِ کامل، مرتکب چنین اقداماتی میشدند؛ به عنوان مثال انتشار گسترده عکس های کشف حجاب در فلان نقطه از کشور و القای فراوانی افراد بی حجاب که با تابلوی مبارزه با بی حجابی صورت میگرفت، چه نسبتی با جهاد تبیین میتواند داشته باشد؟ یا مثلا بزرگنمایی از اختلافات جزئی و طبیعی بین دوستداران انقلاب و غفلت از دشمن اصلی، چه جایگاهی در پازل جهاد تبیین خواهد داشت؟!! 4️⃣گروهی هم بودند که: اولا اقدامات آن ها برخاسته از بینش صحیح و متقنی است که آنان را از آفات حرکت در این مسیر مصون داشته است؛ ثانیا تلاش آنان در راستای جهاد تبیین، تلاش عادی و معمولی نبوده و حقیقتا مجاهدانه پا به این عرصه گذاشته اند؛ ثالثا اختلافات ناچیز در جبهه خودی، آنان را از توجه به دشمن اصلی - که همان استکبار جهانی است- بازنداشته است؛ رابعا مطالب اساسی مورد نیاز جامعه را بی آلایش و با زبان عامه فهم ارائه میدهند؛ ✅به زعم نگارنده به میزانی که کمیت و کیفیت گروه چهارم ارتقاء یابد، میتوان امیدوار بود که تا حد قابل قبولی به فرمان جهاد تبیین جامه عمل پوشانده شده است؛ حال به نظر شما چند درصد شخصیت ها و رسانه ها در دسته چهارم قرار دارند؟! ✍️ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰منتقدان وضعیت اقتصادی ✳️امروزه کمتر دورهمی و جلسه ای هست که در آن به مباحث اقتصادی پرداخته نشود؛ موضوعی که سال هاست به عنوان مساله اول کشور معرفی شده است ولی متاسفانه حدود یک دهه عملکرد غیرقابل قبول در حوزه اقتصاد، کار را به جایی رسانده است که مسئولین رده بالای کشور نیز از وضعیت کنونی اقتصاد، ابراز نارضایتی میکنند؛ به گمان راقم این سطور و بر اساس تجربه ای که از مواجهه با افراد مختلف داشته ام، منتقدان وضعیت اقتصادی را در سه دسته میتوان تقسیم کرد؛ 1️⃣مردم عادی برخلاف دو دسته ای که در ادامه می آید مشکل مردم عادی حقیقتا اقتصادی است و آنچنان توجهی به بحث های جناحی و سیاسی ندارند؛ از جمله مواردی که پایداری و ایستادگی این دسته را تهدید میکند، تبعیض و فساد و همچنین بی خیالی نسبت به مشکلات آنان است؛نباید فراموش کرد که قهقهه معروف صبح جمعه، همچنان خاطر مردم را آزار میدهد! این افراد در صورتی که تلاش و اهتمام مسئولین را-فارغ از هر جناحی که باشند- برای کاهش و ریشه کنی مشکلات کشور مشاهده کنند،در برابر مشکلات مقاومت کرده و حتی یاریگر دولت نیز خواهند بود؛ شاید بتوان علت اصلی عدم همراهی مردم با آشوب های اخیر را در مشاهده تلاش شبانه روزی اغلب مسئولین و قرار گرفتن کشور در مسیر حل مشکلات، جستجو کرد؛ ناگفته نماند که شنیدن صحبت های این دسته و تلاش برای برطرف کردن آنان از وظائف مسلم دولت میباشد؛ این که رئیس جمهور صحبت های کارگری را که «درخواست عاجزانه» دارد، قطع کرده و میگوید: «چرا عاجزانه؟ با آقایی بگویید، گوش می‌کنیم» نشان از رویکرد قابل تقدیر و مردمیِ دولت دارد و علاوه بر آن که مایه دلگرمی و امیدواریِ بیشتر مردم به آینده شده است، دولت را نیز در کنار مردم قرار داده است. 2️⃣دست اندرکاران دولت سابق این افراد تقلای فراوانی برای جای دادن خود در صف منتقدین از خود نشان داده اند اما به دلیل آن که وقایع آن دوران، همچنان در حافظه تاریخی مردم باقی مانده است، لذا انتقادات این دسته از وضعیت اقتصادی کشور، واکنش سرد و به تعبیر گویاتر بی توجهی افکار عمومی را در پی داشته است؛ میتوان ادعا کرد که دولت سابق بیش از آن که به اقتصاد و معیشت عمومی ضربه بزند، ضربه اصلی و اساسی را بر اعتبار تفکر حاکم بر دولت خود وارد کرده است؛ به گونه ای که پس از حدود دو سال از اتمام دوران مسئولیت، همچنان هر اقدام و اظهار نظری که برای بازگشت آنان به صدر اخبار صورت میگیرد، به در بسته میخورد!! 3️⃣همراهان سست نهاد و سست بنیاد برای توضیح این دسته ابتدا قسمتی از سخنان رهبر انقلاب درباره نقشه جامع دشمن در آشوب های اخیر را مرور میکنیم: «[یکی دیگر از اضلاع نقشه دشمن] همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان [بود]؛ این هم از مدّتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمّی است. یک کسی را در کشور با انگیزه‌های مختلف، انگیزه‌ی قومی، انگیزه‌ی مذهبی، انگیزه‌ی سیاسی، انگیزه‌های شخصی [که مثلاً] چرا به سلام من درست جواب ندادید؟ چرا من را فلان جا نگذاشتید؟ [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی.»۱۴۰۱/۱۰/۲۲ این دسته تابلوی انقلابی بر دست دارند و بروز خارجیِ انتقادات آنان، پدیدآور این پندار است که برخی بگویند «حتی خودشان -دولت- هم به بن بست رسیده اند!!» لکن اندکی توجه به مختصات شخصی و شخصیتی این دسته، به وضوح حکایت از آن دارد که انتقادات اقتصادی آنان صرفا ابزاری برای چانه زنی در جهت امتیازگیری بیشتر اعم از پست و مقام و... است؛ درباره این دسته به توفیق الهی در آینده خواهیم نوشت. ✅و بالاخره گفتنی است نقد عالمانه، نعمتی است که هیچ انسان عاقلی نمیتواند خود را از آن محروم کند ولی باید پذیرفت میان «نقد عالمانه» با «نِق زنی جاهلانه» فاصله ای پرناشدنی وجود دارد. ✍️مدیر عقال پ.ن: با توجه به تذکر یکی از مخاطبان کانال، زین پس به جای واژه فرنگی «ادمین» از واژه «مدیر» استفاده میکنیم. 🆔@eghaal