eitaa logo
احسان تبریزیان
987 دنبال‌کننده
137 عکس
105 ویدیو
9 فایل
این کانال جهت به اشتراک گذاشتن و نشر اشعار و معارف اهلبیت تشکیل شده است. نظرات شما یاری دهنده ماست...
مشاهده در ایتا
دانلود
39.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔻 🔻 | با عنایت حسن ابن علی علیه السلام 🔹 کربلایی امیر برومند 🔸 ویژه برنامه شام ولادت کریم اهلبیت 🔺هیئت فدائیان حسین (علیه‌السلام) 🖌شعر و نغمه: احسان تبریزیان 🔻ممنون از علی اصغر آقای شاهسنایی بابت سرایش بند دوم 🆔 @ehsantabriziyan 🆔 @torabeabootorab
قم، مشهد، قم، مشهد، قم، مشهد، قم حیرانم و بیقرارم و سردرگم من کفتر بین‌الحرمینم، آری در مشهد آب می‌خورم، قم گندم
إنّا لله و إنّا إلیه راجعون ◾ آیت الله سید ابراهیم رئیسی در حادثه سقوط بالگرد به شهادت رسید
رواق چشم جهان داغدار قامت توست به هر طرف که نظر می کنم حکایت توست دوباره قرعه ی خدمت به نام تو افتاد بیا به سوی حرم موعد زیارت توست رواق ها همه آماده ی حضور تو اند به اشتیاق نمازی که با امامت توست کنار شاه خراسان قرار می گیری ... مبارک است مقامت که مزد خدمت توست تمام عمر دویدی به شوق این ساعت بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست عبای خاکی و عمامه ای که خونین است و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست... گواه توست که بر وعده ات عمل کردی که قطره قطره ی خون تو صدق صحبت توست و داد غسل شهادت تن تو را باران... لقاء حضرت حق این چنین لیاقت توست هنوز هم نشده باورم خبر ها را ! ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست...
🏴 "بزرگداشت هفتمین روز شهادت سید الشهدای خدمت، آیت الله رئیسی و همراهان" ▪️ویژه بانوان🧕🏼 ▪️زمان: چهارشنبه ۹ خرداد ماه ساعت ۵ بعد از ظهر🕔 ▪️مکان: خیمه گلستان شهدای اصفهان ✨️ 🖤
🌷 وزیر خارجه وزیر خارجۀ کودکان و مظلومان وزیر خارجۀ زخم‌های بی‌پایان وزیر خارجۀ از دمشق تا صنعا وزیر خارجۀ از عراق تا لبنان وزیر خارجۀ دیپلماسی عزّت وزیر خارجۀ دیپلماسی و میدان وزیر خارجۀ گوشوارۀ قلبی وزیر خارجۀ انتقام سوختگان وزیر خارجۀ کشتگان شاهچراغ وزیر خارجۀ مادران دل‌نگران کسی به غیرت و ایمان میرزا کوچک به استقامت ستارخان و باقرخان وزیر خارجۀ سروها، صنوبرها رشادتی به بلندای ملت ایران وزیر خارجه با چفیۀ فلسطینی امید دخترکی کنج خانه‌ای ویران وزیر خارجۀ رنج مسجدالآقصی صدای مردم مظلوم غزّه در طوفان و شیر مادر و نان پدر حلالت باد شهیدِ سینه‌سپر! قهرمان جاویدان!
غیر دعوا سر ظهور شما، گشته ام! در جهان مصافی نیست همه ی جنگ ها سر صلح است، و از این بدتر اعترافی نیست وای از این خواص خالی بند! مفت شمشیر را فروخته اند آن چه زیر عبایشان دارند بخدا که به جز غلافی نیست دود شد هر چه بود و رفت به باد آه ای ماه پشت ابر! مباد به غمت خو کنی که بی تو زیاد آسمان آسمانِ صافی نیست جز همین اختلاف درطبقات آن هم از لطف بعضی ازحضرات شکرلله که از جمیع جهات بین یارانت اختلافی نیست تو امیری! مراد تو عشق است، عمل و اعتقاد تو عشق است دولت تو، ستاد تو عشق است، تو که در وعده ات خلافی نیست کاندیدای همیشگی ظهور! به تو این بار رای خواهم داد گرچه در بین دوستدارانت خبر از هیچ ائتلافی نیست شعرهایم تخیلات منند خاصه آنها که عاشقانه ترند این غزل عاشقانه هست ولی حتم دارم خیالبافی نیست عاشقت هستم و نمی گویم عاشقت هستم و نمی دانم عاشقت هستم و نمی فهمم عاشقی لازم است ، کافی نیست ای لغت نامه ها قبول کنید باز یک جای کارتان لنگ است انتقامی که شیعه می گوید معنی دیگرش تلافی نیست!
📢 اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره برخی نقل قول‌های غیر مستند از رهبر انقلاب و مسئولان دفتر ایشان نقل قول‌های غیر مستند و یا برداشت‌های شخصی فاقد اعتبار است ✏️ متن اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری به این شرح است: 🔹️در روزهای اخیر مشاهده شده است که برخی از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری و یا اعضای ستاد و افراد منتسب به آنها در اظهارنظرها و موضع گیری‌ها، نقل قول هایی ناقص و یا نادرست از رهبر انقلاب اسلامی و یا مسئولان دفتر معظم له بیان کرده اند.اعلام می‌دارد هرگونه نقل قولِ غیرمستند  به اسناد موجود و مکتوب از بیانات و اظهار نظرهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اکتفا به برداشت های شخصی و دریافت‌های شفاهی از بیانات ایشان و یا مسئولان دفتر معظم له فاقد اعتبار و استناد است. انتظار می‌رود همگان نسبت به این موضوع توجه لازم را داشته باشند و از تکرار آن پرهیز شود. دفتر مقام معظم رهبری 💻 Farsi.Khamenei.ir
▪️بسم الله ... 🚩با اذن و مدد حضرت زهرا سلام الله علیها از امشب اشعار مربوط به ماه محرم بارگزاری می شود. التماس دعا 🆔 @ehsantabriziyan
🚩 سبک زمزمه ۱۰ شبی محرم 🔻 🆔@goosheye_oshagh
(ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سرم رو شکستن فدا سرت اینا نقشه دارن برا سرت می ترسن که روو نیزه ها سرت/قرآن بخونه می ترسم بازم مثل مادرت یه دستی بلند شه رو دخترت همه ترسم از اینه خواهرت/ غریب بمونه فرقی نمی کنه، توو کوفه مرد و زن دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن گودال میکَنن، بد جور میزنن حتی زناشونم، از دور میزنن ............................ یه گودال برام کندن و زدن یه عده می خندیدن و زدن غریب گیرم آوردن و زدن/ فکر تو بودم همه دور گودال نشستن و زدن دندونم رو شکستن و توی کوچه دستم رو بستن و/ فکر تو بودم من نایبت بودم، اینجوری میزنن موندم که باخودت، میخوان چیکار کُنن سیلی که می‌زدن، از پا می افتادم یاد مدینه و، زهرا می افتادم ............................. خودم که گرفتار و بی کسم ولی من برا تو دلواپسم می دونم به دیدار نمی رسم/ خدانگهدار تو سینه‌م پر از حسرت توئه همه گریه‌م از غربت توئه همه جا فقط صحبت توئه/ تو کوچه بازار حرف از ثوابه و، پاداش و جایزه فتوا رسیده که، قتل تو جایزه با دخترات میای، اینو تا فهمیدن توو خونه ها دارن، قول کنیز میدن شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
بیا خواهر از محملت پایین بیا آخر دنیامو ببین منو میکُشن تو همین زمین غریب و تنها شده موقع دل بریدن و منو از تو آخر میگیرن و تو باید بری بسپری من و به ریگ صحرا اینجاست کربلا ؛ که گفته مادرم هرچی مصیبته ؛ اینجا میاد سرم اینجا تو بی کس و ؛ من بی قمر میشم تو بی برادر و ؛ من بی پسر میشم ........................ داداش چی قراره بیاد سرم ببین خاک نشسته رو معجرم من این غِصه رو پیش مادرم شنیده بودم سرا پا میلرزم تو اضطراب برای خودم نه برا رباب من این روزا رو حتی توی خواب ندیده بودم گودال می‌بینم ؛ ای وای از تنت احساس می‌کنم ؛ از من میگیرنت ای کاش تو دلم ؛ آتیش به‌پا نشه ای کاش پام به این ؛ گودال وا نشه .............................. چرا خاک اینجا پر از خونه زمین و زمون روضه می‌خونه رقیه میگه کی میریم خونه چشم انتظاره چرا خشک و بی‌حاله آسمون قراره بمونیم باشه بمون چرا ساربون مونده پیشمون چه فکری داره انگشترت داره ؛ چشماشو میدره کاشکی میشد یه جور ؛ راضیش کنی بره بد جور دورمون ؛ هی پرسه میزنه این تازه اولِ ؛ دلشوره‌ی منه شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
دوتامون لبامون پر از خونه موهام مثل موهات پریشونه حالا مثل تو من یه دندونِ شکسته دارم دوتامون موهامون پر از دوده قراره جدایی مگه بوده یتیمی برا من هنوز زوده سنی ندارم حق داری نشناسی ، موهام سفید شده این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده از بین دخترا ، من خسته تر شدم زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم .................................... نمی‌پرسم انگشترت چی شد نپرسی ازم معجرت چی شد ببین قسمت دخترت چی شد توی خرابه تو شام صد دفعه کربلا دیدم بلا دیدی بابا بلا دیدم سرت رو تو طشت طلا دیدم حالم خرابه امشب بیا خودم ، مادر بشم برات خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات حالا که اومدی، بیشتر پیشم بمون لبهاتو می‌بوسم ، قرآن برام بخون ........................... سرِ روی نیزه بابام میشی همون مهربون که میخوام میشی تو هم‌بازی این روزام میشی می‌بینی تنهام خیال کن نریخته موهای من ببین سالمه ابروهای من دیگه خسته نیست زانوهای من بشین روپاهام من فرض میکنم ، آغوش داری و من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاری و تو فرض کن منم ، گوشواره دارم و اصلا نگاه نکن این ، گوشای پاره‌مو شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📋رهام کن که میبینم عمه جون (ع) رهام کن که می‌بینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون می‌بینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته می‌بینم عمومو که بی کَسه ولی حیف که زورم نمیرسه به این نیزه که راه نفسِ عمومو بسته هرچی صدا زدم ، بسه دیگه نزن انگار نمی‌رسید ، اصلا صدای من گودال شاهده ، که بی حیا می‌زد اون با غلاف تیغ ، این با عصا میزد .................................. داره طاقتم سر میاد عمو که قاتل با خنجر میاد عمو چه کاری ازم بر میاد عمو دستم بریده دلم میتپه توی سینه‌م‌و تو گودال کنارت می‌شینم‌و چیزایی که دارم می‌بینم‌و کسی ندیده ای وای می‌بینم ، شمر و بالا سرت نیزه به پیکرت ، خنجر رو حنجرت ای کاش که می‌شد ، دستم سپر بشه تا نگذارم از این ، نزدیکتر بشه .................................... توی گوشمه خنده‌های کی روی سینته ردّ پای کی دارم نیزه‌هارو یکی یکی بیرون میارم رسیدن و با کینه‌ی علی تو رو می‌زدن بی معطّلی میخواستم برات سپر شم ولی توون ندارم دیدم که پنجه توو ، موی تو می‌کشید خواستم سپر بشم ، قدم نمی‌رسید تو کوچه‌ هم بابام ، هرکاری کرد نشد دردی حریف این ، اندوه و درد نشد شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📋یه لشکر پر از داد و هلهله‌ست (ع) یه لشکر پر از داد و هلهله‌ست یه لشکر پر از شور و ولوله‌ست یه لشکر پر از شمر و حرمله‌ست دلشوره دارم شده بغض جنگ جمل شدید حسن دیده دشمن تو رو که دید واسه‌ت نقشه‌ی تازه‌ای کشید ای تک‌سوارم با تیر و نیزه‌شون، شد قامتت نشون از پیکر عسل، میریزه جای خون اسبا یکی یکی، رد میشن از تنت ضرب المثل شدی، با قد کشیدن ............................. عجب روضه‌ای شد تو کربلا به یاد غم و رنج کوچه‌ها بازم تازه شد داغ مجتبی عزا به پا شد یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردن و توو خیمه زَنا غرق شیوَن و غوغا بپا شد اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست خون لخته‌ها چه زود ، راه گلوشو بست پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم» ای حسین.... شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📋 نگات میکنم با پریشونی (ع) نگات میکنم با پریشونی نه شیری نه آبی نه بارونی گرفتار شدیم تو بیابونی، که پُر گرگه میدونم چقدر سخته انتظار یه‌کم چشماتو روی هم بذار عموت برمیگرده دووم بیار، خدا بزرگه شرمنده میشم از / چشمای پر غمت ای کاش بمیرم و / این جور نبینمت تا کِی دل من آب / از گریه‌هات بشه طاقت بیار گلم / مادر فدات بشه ...................... با من داره حرف میزنه نگات ولی در نمیاد دیگه صدات می‌لرزونی هربار با گریه‌هات، دلای مارو کسی قطره‌ای آب به ما نداد بچه‌م داره جونش به لب میاد خدا واسه هیچ مادری نخواد، این ماجرا رو سخته که بچه‌ای / یه قطره آب بخواد مادر ولی ازش/ هیچ کاری بر نیاد رو دستای بابات / میذارمت علی میری و به خدا / می‌سپارمت علی ...................... کجا رفته لبخند آخرت سه شعبه چی آورده به سرت حالا چی بگم من به مادرت، ببین بابا رو دوباره منو یاری کن علی اصن گریه و زاری کن علی بیا آبروداری کن علی، همین یه بارو ای من به قربونِ / رگهای گردنت باور نمی‌کنم / ‌از من گرفتنت لبهات حالا نیست / دنبال آب دیگه لالا لالا گلم / راحت بخواب دیگه شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📋چه داغی نشوندی توو دل من (ع) چه داغی نشوندی/ توو دل من نمون روی خاکا / با این بدن پاشو بار دیگه / قدم بزن برای بابا دل از دیدن تو /نمیشه سیر بابات اومده/ ناتوان و پیر ببین خم شدم / دستمو بگیر عصای بابا از خیمه رفتی و / بردی دل منو دریای من گرفت / غم ساحل منو میگردم از غمت / دشت ستاره رو پیدا نمیکنم / اون جسم پاره رو ................... پر از سوت و کف شد / دور و برت زمین میخورم / پیش پیکرت سرم خم شد از غم/ روی سرت نفرین به دنیا گل من چه پرپر / آوردنت گلابم چقد بد / فشردنت عبا کم اومد واسه / بردنت ای اِرباً اِربا نامرد مردما / بدجور کشتنت هی جمع میکنم / منها میشه تنت پاشو نگات کنم / حتی یه بار علی بابای پیرتو / تنها نذار علی ..................... بهاری که دیده / خزونش و نفس‌هاش بریده / اَمونش و نشسته کنار / جوونش و روضه میخونه حسین مونده با / سوز گریه‌هاش علی و / پریشونی باباش کسی دل / نمی‌سوزونه براش دلش چه خونه ای میوه‌ی دلم / وقت رسیدنت این لشکر حسود / از شاخه چیدنت از داغ دیدنت / موهام سفید شده تو زخم خوردی و / بابات شهید شده شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📋تا دیدم که افتادی رو زمین تا دیدم که افتادی رو زمین منم از کمر خم شدم ببین پاشو خواهرِ تو داره از این غصه میمیره پاشو ای علمدار لشکرم شده خیره دشمن سوی حرم ببین که از این دوری دخترم بهونه گیره میگه عمو بیا، جونم به لب رسید در انتظارته، داره به تو امید اما نمیدونه، زخمیه پیگرت ای وای اگه بیاد، آخر بالا سرت ........................... میبوسم حالا چشم تارِ تو نگو که همین‌جاست مزارِ تو چطوری برم از کنار تو برادر من پاشو ذکر حیدر رو دَم بگیر پاشو روی دوشت عَلم بگیر پاشو راه بسوی حرم بگیر ای یاور من باور نمیکنم، دستت جدا شده با ضربه‌ی عمود، فرقت دوتا شده بعد تو دشمنم، تا خیمه‌ها میاد نقشه داره برا، اهل حرم زیاد ............................... سه‌شعبه زدن بی‌هوا به تو زدن تیر به مَشک پُر آب تو با نیزه زدن دشمنا به تو رحمی ندارن با کینه به سمتِ تو اومدن نخواستن یه ذره اَمون بدن چه زخمای به پیکرت زدن چه بی‌شمارن خونا رو از سر و، روی تو میبرن من میدونم اومد، پیش تو مادرم گفته برای تو، از سیلی خوردنش گفته که حیدر و، دست بسته بردنش شاعر 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
شب آخره دل پریشونه میگن هیشکی پیشش نمیمونه کسی غصه هاشو نمیدونه تو این بیابون مگه ما نباشیم که تنها شه مبادا علی اربا اربا شه باید هرکی مونده مهیا شه بره به میدون آرومه زینبش وقتی میاد حبیب امشب تو کربلا پیچیده بوی سیب ارباب ما حسین ارواحنا فداک امشب تو خیمه گاه فردا به روی خاک حسین امشبو پیش خواهره یه امشب تو آغوش دختره یه امشب دلش پیش مادره غریب مادر ولی ظهر فردا دیگه تنهاس آتیش توی این خیمه ها برپاس سر کهنه پیراهنش دعواس غریب مادر امشب تو خیمه گاه گرم عبادته فردا تو قتلگاه غوغای غارته امشب سر حسین رو خاک کربلاس فردا سر حسین بالای نیزه هاس غم ظهر فردا چه سنگینه یه نامرد روی سینه می شینه بگو مادرش داره می بینه میون غوغا تنش روی خاک بیابونه سرش بر سر نیزه مهمونه داره آیه کهفو میخونه غروب فردا شمر از تو قتلگاه با خنده اومده تنگه غروبه و خورشید سر زده دشمن از این به بعد تو فکر غارته اهل حرم بیاید وقت اسارته 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📋چجوری میتونم رهات کنم چجوری میتونم، رهات کنم بذار یه دل سیر، نگات کنم میخوام تا خود صبح، صدات کنم ای عشق زینب چیشد یادگاری مادرت برادر بگو، چی اومد سرت ببین شمر و دنبال دخترت ای عشق زینب ای سربلند من، از ریشه چیدنت پس قسمت منه، رگهای گردنت ای سرفراز من، رو نیزه‌ای چرا قرآن بخون برام، از روی نیزه‌ها ......................... ما رو میبرن، بین کوچه‌ها تو میمونی و، پیکری رها کجایی تو ای یار و، من کجا برادر من تو اما توی قلب زینبی دعای نمازم توو هر شبی اگرچه لگد کوب مرکبی برادر من شب‌ها گذشته و، گریونه خواهرت سرخه لبام هنوز، از خون حنجرت أَمَّنْ یجِیبُ من، مُضْطَر شدی چرا ای سرنوشت من، بی‌سر شدی چرا .................... خداحافظ ای، یارِ آشنا خداحافظ ای، پیکرِ رها خداحافظ ای، دشتِ کربلا که میره زینب سلام ای، سر روی نیزه‌ها سلام ای، سر از بدن جدا سلام ای، مسیر پر از بلا اسیره زینب امشب رقیه هم، جامونده بین راه پیداست که روی نی، هی میکنی نگاه زجری کشیده‌ام، از زجر و طعنه‌هاش بازم‌ فداسرت، همراهمی داداش *شاعر: 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
📎ترانه‌ی ازل حسین -------------------------------- ترانه‌ی ازل حسین قصیده و غزل حسین بگو به نیت فرج سلامٌ علی الحسین محرم اومده بیا و پَر بگیر دوباره رو به سوی کربلا کن میون روضه‌ها، تو اوج گریه‌ها برا ظهور آقامون دعا کن ▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ --------------------------------- : 🆔 @ehsantabriziyan
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو کوفه آهِ غربتم پیچید اما کسی فریادم و نشنید سنگم زده اونیکه تا دیروز سنگِ تو رو به سینه می‌کوبید تنها که موندم چیزایی دیدم جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم تو کوچه‌ها اون حال زهرا رو سیلی که خوردم تازه فهمیدم راه منو توو کوچه‌ها بستن دستامو مثل مرتضی بستن اما دلیل اشکام اینه که کمر به کشتن شما بستن «مظلوم کربلا حسین جانم غریب کربلا حسین جانم» ................... دردای بی‌اندازه می‌بینم هر روز یه درد تازه می‌بینم توو کوچه بازارا که می‌گردم تیرایی مثل نیزه می‌بینم دیگه دلم از کوفه بیزاره هر کس برات یه فکرایی داره از توو چشای خولی می‌بینم دست از سرِ تو برنمی‌داره حالم پریشونه ،چشمام گریون از حرفاشون، میشه دلم پر خون به دختراشون قول گوشواره قول کنیز میدن به زن‌هاشون «مظلوم کربلا حسین جانم غریب کربلا حسین جانم» ..................... هرجوری میتونی میگم برگرد با این لبِ خونی میگم برگرد من تشنه جون میدم میدونم که لب تشنه می‌مونی میگم برگرد حرف از خرید خنجره، برگرد حرف از گلو و حنجره، برگرد تیری که دست حرمله دیدم از نیزه‌ها هم بدتره، برگرد تو کوفه زینب میشه پیر برگرد مخدرات میشن اسیر، برگرد اینجا کسی هم بازی اون نیست دست رقیه‌ت بگیر برگرد «مظلوم کربلا حسین جانم غریب کربلا حسین جانم» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
بسم الله الرحمن الرحیم _______ خدا رو شکر که خیمه سیرابه حالا که مشکامون پر از آبه رقیه رو دوش ابالفضل و علی رو دست مادرش خوابه ولی دلم یه دنیا غم داره دلشوره آرومم نمیذاره جای گلای باغ زهرا نیس تو این بیابون که پر از خاره اشک میریزم داداش به احوالت زخمی نشه یه وقت پر و بالت بری ازم جدا بشی و من بخوام بگردم اینجا دنبالت ....................... نمیزدی حرف جدایی کاش تو رو خدا فکر دل من باش حتی واسم سخته میبینم که خاکی شده صورت تو داداش میدونم اینا نقشه ها دارن میخوان تو رو جدا کنن از من دلواپسی هام میشه بیشتر با صدای پای مرکب دشمن از تیغ و نیزه ها نشی سیراب نمونی تشنه یه جرعه آب پیرهن کهنه رو تنت کن که نسوزونه تن تو رو آفتاب ..................... بند۳ مادر میگفت بی کفنی داداش شهید دور از وطنی داداش قرآن بخون برام تا آروم شم قاری قرآن منی داداش میدونی که توی دلم غوغاس پریشونم ولی دلم دریاس تو راه تو اسارتم میرم تو راه تو اسیریم زیباس بدون که خواهرت داره غیرت اسیر میشم ولی دارم عزت غصه نخور خودم جلو دشمن سپر میشم واسه زن و بچت شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
__________ خبر داری به کی پناه بردم؟ خبر داری که من کتک خوردم؟ بالای نی سرت رو که دیدم اینجور برات بگم بابا: مُردم بابا شنیدی بِم چیا گفتن؟ باور نمی‌کنی کیا گفتن! توو مسجد کوفه مسلمونا توو بازارم یهودیا گفتن بابا کجا بودی می‌ترسیدم؟ می‌دونی چند شبه نخوابیدم؟ بابا جونم می‌دونی چند روزه اون روی ماهتو نبوسیدم؟ ### معلوم نبود به عمه‌ها می‌خورد؟ یا نه، به اون تشت طلا می‌خورد؟ چوبی رو که بالا می‌رفت دیدم اما نمی‌دیدم کجا می‌خورد اون ماجرا رو تازه فهمیدم تا این لبای زخمی‌رو دیدم حالا لب خشک منم سرخه از بس لب خونیتو بوسیدم میخوام شبیه تو بشم، میشه؟ داغ دلم اینجوری کم میشه دستام کوچیکه می‌دونم، اما داره لبامون مثل هم میشه ### می‌بینی موی دخترت سوخته؟ مثل خودم موی سرت سوخته باباجونم یادت میاد اون شب گفتی موهای مادرت سوخته؟ کبودی‌هارو دیدی روو دستم؟ دیدی به زحمت روسری بستم؟ بازو و پهلومو ببین بابا حالا شبیه مادرت هستم؟ من روضه‌خون حنجرت میشم مرهم برا زخم سرت میشم با اشک چشمام رووتو می‌شورم مادر نداری مادرت میشم شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
________ قراره بیقرار تو باشم دارم میام که یار تو باشم تو که همش کنار من بودی منم باید کنار تو باشم بمیرم ای عمو چه بی حالی تو رو خدا بزن پر و بالی نفس بکش یه کم عموجونم چه روضه ای شده چه گودالی چه ماجرا تو قتلگا بوده پر از غباره یا پر از دوده با این همه غمی که می بینم حسن شدن یه کم برام زوده ### شبیه قاسم و علی اکبر دل منم برات شده پرپر درسته سن من کمه اما منم یه جورایی مث اصغر فدات میشم خودم نباش مضطر خودم سپر میشم برات آخر به یاد دست مادرت اینجا جدا میشه یه دستم از پیکر این نانجیب واسه چی خندیده نگاش به سمت خیمه چرخیده کنار پیکر تو فهمیدم بابام تو کوچه ها چیا دیده ### توو قتلگاه شده چه غوغایی دل منو غم تو آزرده یکی با نیزه اومده سمتت یه پیرمرد عصاش و آورده غریب و بی کسی توو این گودال چه فکرایی که دشمنت داره یکی نگاشه سمت انگشتر یکی نگا به پیرهنت داره غم منو نخور عموجونم دلم برا غم تو میسوزه که حرمله جلو چشات با تیر تنم رو به تن تو می دوزه شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
______ شبا شبای عشقه و شوره شبای عهد و پیمونه با تو هوامون و تو داشته باش آقا امروز و ما میایم و فردا تو دلم میخواد که توو هوات باشم پر بزنم بشم فدای تو یا لااقل اگه نشد آقا دق بکنم با روضه های تو گره زده گناه به کار من توو زندگیم یه راه حل میخوام تشنه ی دیدار توام آقا منم شیرین تر از عسل می خوام ##### دلم یه روضه خواس شبِ شیشُم دلم به کربلا شده عازم تو که دوبخشه اسم شیرینت چرا هجا هجا شدی قاسم شبیه مجتبایی و دشمن عقده ی بابات و به دل داره خدا به خیر کنه داره سمتت بارون تیر و نیزه می باره بوی مدینه کربلا اومد حسن غریبه بچه شم بیشتر روی سینه ت که پا گذاشت اون اسب یهو چی شد که داد زدی مادر #### زره نبود ولی کفن داری فدات بشم شدی مث بابات بذار نگات کنم دم آخر حسن شدی با این قد و بالات کفن شده برات لباس جنگ زره برات نمیشه اندازه بابات و کوچه زد زمین ، حالا دشمن برات یه کوچه می سازه بغض جمل تو سینه شون پُر بود اسباشونم به جنگت آوُردند کشیده شدت قدت ، ببین اسبا تو رو به کل کربلا بردند شاعران: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
______ بند اول : موذن حرم میری میدون شبه پیمبرم میری میدون نمیشه باورم جلو چشمام علی اکبرم میری میدون برو که دست حق به همراته پشت سرت دعای باباته برو ولی بدون که تا میدون نگاه من به قد و بالاته یه رحمی کن به اشک بابا تو آهسته تر بردار قدم هاتو دارم اون لحظه ای را می بینم که روی خاکا میکشی پا تو بند دوم : به هر طرف تنت رو می‌بینم این جسم پرپرت رو می‌بینم به هر کجا که رو کنم علی یه عضو پیکرت رو میبینم نگاه آخرت رو میبینم حالت مضطرت رو میبینم یاد بابام علی میوفتم تا زخمای رو سرت رو میبینم میبینمت که غرق خون شدی اسیر دست این و اون شدی رنگ از رخت پریده اکبرم شبیه برگای خزون شدی بند سوم : یه عده بی حیا تو را کشتند با سنگ و با عصا تو را کشتند یه عده هم به قصد قربت و رضایت خدا تو را کشتند به زیر دست و پا تو را کشتند با نیزه بی هوا تو را کشتند همین که گفتی اسمتو علی با بغض مرتضی تو را کشتند تو را زدند یه جور که پا نشی یه جوری که برام عصا نشی بگو چه جور مرتبت کنم که بیش از این جدا جدا نشی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan
____ تا از توو دست تو عَلَم افتاد دیدم با گریه خواهرم افتاد نگم براتو از زن و بچه ام.. چه اضطرابی تو حرم افتاد پاشو ببین رقیه گریونه سکینه بیقرار و دل خونه چشم انتظار نشستن و ذکر رو لبهاشون فقط عموجونه پاشو قدم بزن علمدارم نگاهی کن به من علمدارم پاشو نزار که دشمنا حالا تا خیمه ها برن علمدارم سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس .... هنوز برام یه لشکری داداش هنوز یل دلاوری داداش پاشو یه بار دیگه علم بردار هنوز امید خواهری داداش تیر سه شعبه خورده تو چشمات نمیتونی بایستی روی پات نمیشه باورم داری میری باید خدافظی کنم باهات.! داغ تو زندگیمو درهم کرد بدجوری این قد منو خم کرد دیدم که بعد رفتنت زینب دوباره معجرش رو محکم کرد سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس .... تو علقمه پیچیده بوی یاس بالاسرتو حضرت زهراس بهم بگو تا مادرو دیدی چی بینتون گذشت داداش عباس تو گفتی که چیشد توی میدون کشیدنت تورو به خاک و خون یا گفته مادرم که توو کوچه یه سیلی خورد و شد حسن گریون تو گفتی از دلت که شد مضطر از این که بی کسه دیگه خواهر یا گفته مادر از آتیشی که یه روزی گُر گرفته پشت در (یا گفته مادر از هجومی که آوُردن عده ای به پشت در) مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh 🆔 @ehsantabriziyan