eitaa logo
"احساس جوان 🇵🇸"
575 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
896 ویدیو
52 فایل
«به محشر از فرازِ چرخِ گردون/ ندا خیزد که أین الفاطمیون؟» 🌷 صفحه رسمی هیأت جوانان فاطمیون همدان ✅️ ما را دنبال کنید 👇🏻👇🏻👇🏻 https://zil.ink/ehsasejavan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 گزارش تصويرى| شب پنجم محرم الحرام ١٤٤١ 🔸درحال درست کردن جایزه برای فرزندان دلبندتان #حسینیه_کودک_و_نوجوان ⏰ 13شهريورماه ١٣٩٨ 📍شهرك شهيد مدرس، مسجد شهيد مدرس ✌پذيراى فرزندان دلبند شما هستيم! عرض ارادت ما خانوادگیست. 💠 هيأت جوانان فاطميون همدان 📲 @ehsasejavan_ir
📸 گزارش تصويرى| شب پنجم محرم الحرام ١٤٤١ 🔸خيمه کودکان(رده سنى 3تا 8 سال) ⏰ 13شهريورماه ١٣٩٨ 📍شهرك شهيد مدرس، مسجد شهيد مدرس ✌🏻پذيراى فرزندان دلبند شما هستيم! عرض ارادت ما خانوادگیست. 💠 هيأت جوانان فاطميون همدان 📲 @ehsasejavan_ir
📸 گزارش تصويرى| شب پنجم محرم الحرام ١٤٤١ 🔸خيمه نوجوانان(رده سنى ٨ تا ١٣ سال) ⏰ 13شهريورماه ١٣٩٨ 📍شهرك شهيد مدرس، مسجد شهيد مدرس ✌🏻پذيراى فرزندان دلبند شما هستيم! عرض ارادت ما خانوادگیست. 💠 هيأت جوانان فاطميون همدان 📲 @ehsasejavan_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ظاهرا شام ساده‌ی به مذاق رئیس ۲ قوه دیگر خوش نیامد. تکه پرانی آنها و پاسخ رئیس قضا را ببینید السلام 🆔 @ehsasejavan_ir
ذبح یک راس گوساله و ۲ راس گوسفند جهت اطعام عزاداران حسینی... خداوند از همه بانیان قبول کنه
خداوند از همه ی بانیان قبول کنه... تشکر ویژه از خانواده محترم خشنودیان که زحمات زیادی در این امر داشتند
⚫️ سوگواره حضرت اباعبدالله الحسين سلام الله عليه 🌷 اجتماع من القلوب 🔸 باكلام شعور انگيز حجج الاسلام و المسلمين نقوى و گل محمدى 🔹 با نواى شورانگيز كربلاييان مسعود هندى، غنى يگانه و مهدى هنرى ⏰ ٩ لغايت ٢٠ شهريورماه ١٣٩٨| ساعت ٢١:٣٠ 📍همدان، شهرك شهيد مدرس، مسجد شهيد مدرس 👌❤️👌عرض ارادت ما خانوادگیست. 📌 #محفل_خانوادگى #مهد_كوثر (حسینیه کودک) 💠 هيأت جوانان فاطميون همدان 📲 @ehsasejavan_ir
🌹 *حکایتی بسیار زیبا و تکان دهنده از سید علی اکبر کوثری (از روضه خوان های قدیم قم)* 🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم. بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند 🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ما هم روضه میخونی؟ گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم، هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ 🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم و باعجله به دنبالش رفتم تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند 🔹 سر خم کردم و وارد شدم. روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری. 🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... 🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمودند:آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست ! گفتم: چرا خانوم جان؟ 🔹فرمودند: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم. و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک، دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی.... آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم! 🔹گفتم جانم خانم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟ خانم حضرت زهرا با اشاره فرمودند: اون چایی را من با دست خودم ریخته بودم ، چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟ 🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آن بزرگواران به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از آن هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. 🔹 *بنازم به بزم محبت که در آن* *گدایی و شاهی برابر نشیند...* 📚 خاطرات مرحوم کوثری
📣‼️ صاحب شریف برای (عج) کنار می گذاشتند و می گفتند: امشب آن حضرت در است.