eitaa logo
معارف اعتقادی
2.7هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
467 فایل
✅ متعلق به موسسه فرهنگی اعتقادی احیاء. #تبیین_معارف_اعتقادی #پاسخ_به_شبهات_اعتقادی #نقد_فرقه‌های_انحرافی @Alizamani110 پاسخ به شبهات 🔹️ 🔹️ تبلیغ و‌ تبادل @Haghgoo_110313 🔹️مدیریت @sadid20
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عَلِي اَلوَندِي
مقبره ی مادر حضرت سلیمان در پاسارگاد
هدایت شده از عَلِي اَلوَندِي
کنفرانس#
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سؤال❓❓❓❓❓ 📌اولین ایرانیان چه زمانی مسلمان شدند؟ و چگونه؟ 📌پاسخ👇👇👇 ● هنگامی که دین مقدس اسلام ظهور کرد و نبی اکرم (ص) دعوت خود را آغاز کرد؛ حکومت یمن به دست باذان بن ساسان ایرانی بود! باذان از جانب خسرو پرویز بر یمن و سرزمین های حجاز و تهامه حکومت و گزارش کار این مناطق را به خسرو پرویز اعلام میکرد. حضرت رسول در سال ۶ هجری خسرو پرویز را به دین اسلام دعوت کرد. خسرو پرویز سخت نارحت شد و به والی خود در یمن؛ باذان دستور داد پیامبر را به دربارش احضار کنند. باذان دو پیک بنام های بابویه و خسرو را به مدینه فرستاد. پیک های باذان به همراه نامه خسرو پرویز به محضر پیامبر رسیدند و ماجرای احضار ایشان را اعلام کردند؛ اما پیامبر فرمود: فردا بیایید و جواب بگیرید! ● فردای آن روز دو پیک نزد پیامبر رسیدند؛ حضرت خطاب به انها فرمود: دیشب شکم پدر خود خسرو پرویز را پاره کرده [برگردید]. پیامبر فرمود: خداوند به من این خبر را داده که شاه شما کشته شده [یعنی پیامبر علم غیب خود را نشان داد] حال به نزد باذان برگردید و اسلام اختیار کنید! ● بابویه و خسرو ضمن دریافت دریافت از پیامبر؛ حیرت زده به نزده باذان برگشتند و ماجرا را در میان گذاشتند. باذان نیز گفت: صبر میکنیم اگر خبر درست بود به حقیقت او پیامبر خداست! چند روز بعد پیکی از آمد و نامه شیرودیه را به باذان تحویل داد و خبر کشته شدن خسرو پرویز را به اطلاع باذان رساند. باذان پس از این ماجرا مسلمان شد و گروهی از ایرانیان که بنام و نامیده میشدند به سمت مدینه رهسپار شدند و مسلمان شدند. حضرت رسول باذان را پس از اسلام آوردن در سمت خود بر یمن ابقا کردند. باذان پس از اسلام در راه ترویج اسلام فعالیت کرد و با دشمنان پیامبر و اسلام مبارزه کرد. پس از باذان پسرش شهر بن باذان نیز راه پاک پدر خود را در راه حمایت از اسلام پیش گرفت. 📚منبع: خدمات متقابل اسلام و ایران؛ شهید مطهری؛ ص ۷۵ تا ۷۷ به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1
🔴 ارادت عجیب علامه به رهبر عزیزمان 🔵 علامه حسن زاده آملی (ره) به حضرت آقا نوشته بودند باهر النور ، خامنه ای کبیر، قائد اسوه زمان . وقت ملاقات دو زانو نشستند و آقا را مولا خطاب نمودند .آقا نهی کردند اینکار را نکنید.علامه فرمودند : اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم اینکار را نمی کردم.
📌آیا داستان ، صحت دارد؟ 📍واقعیت داستان چیست؟ 📌پاسخ.... داستان آنگونه که بین عموم مردم مشهور شده که امام رضا(ع) با آهو سخن گفته و ضمانت کرده، . بلکه در منابع قدیم تا حدی متفاوت و جالبتر نقل گردیده است. روایت اصلی این داستان را شیخ (ره) چنین آورده است: ابومنصور محمد بن عبدالرزاق(متولی شاهنامه ابومنصوری) که از قدرتمندان و زورمندان روزگار بوده نقل می کند: در جوانی برای اهالی رضا(ع) و زائرانی که با آنجا می رفتند، ایجاد می کردم تا اینکه یک بار که با یک (آموزش دیده) برای شکار به آن حوالی رفته بودم، یوز را دنبال آهویی فرستادم و آهو تا نزدیک دیوار محوطه امام رضا(ع) رفت ولی یک باره هر دو در مقابل آن ایستادند. گاهی که آهو به سوی دیگری می رفت، یوز به دنبالش می دوید ولی وقتی به محوطه پناه می برد، یوز از دنبال کردنش دست بر می داشت. بالاخره به یکی از اتاقهای وارد شد و هنگامی که به دنبالش رفتم آن را نیافتم. از ابونصر مُقری(که در محوطه بود) پرسیدم: آهویی که وارد محوطه شده بود کجاست؟ گفت: من ندیده ام. از آن روز کردم که دیگر زائران رضا(ع) را ندهم و راهشان را نبندم. همچنین از آن به بعد هرگاه حاجتی داشتم به زیارتش می آمدم و حاجتم روا می شد. یک بار از خدا خواستم که فرزند پسری به من ببخشد که چنین شد. هنگامی که پسرم به رسید و (در ماجرایی) کشته شد، مجددا به (ع) رفتم و بازهم فرزند پسری از خدا خواستم که خداوند برای بار دوم پسری به من داد و هیچ را در آنجا از خدا نخواسته ام مگر اینکه روا شده است. 📚 شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2 ، ص285-286 به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1
✳️ پیامبر اکرم (ص) شخصیتی ماندگار در سراسر تاریخ محمد (ص) در ظاهر همان انسان گمنامی بود که بسان هزاران گمنامِ عصر خود دوران خردسالی، نوجوانی و جوانی را طی کرد. از قضای روزگار سایه مهر و عطوفت والدین را در همان دوران آغازین حیات از دست داد و یتیمی و غربت را با پوست و استخوان خود چشید. محیطی که در آن می زیست متوحش ترین محیط فرهنگی در عصر خود بود و زمانی که در آن پا به عرصه وجود گذاشت، تاریک ترین دوران عصر به حساب می آمد؛ دورانی که در آن هیچ اثر روشنی از علم، دانش و تمدن به چشم نمی آمد. دورانی که هیچ وسیله و ابزار شناخته شده امروزین بسان رسانه ها برای ثبت رخدادها و بزرگ کردن صادقانه یا کاذبانه چهره ها قابل تصور نبود. پیامبر در میان سالی در مکه به پیامبری برانگیخته شد، اما در دوران سیزده سال حضور در مکه اجازه چندانی برای بروز و نمودی از اندیشه و منش به ایشان داده نشد. او و همه یاران اندکش در محاصره کامل و در بایکوت خبری کامل نگاه داشته شدند و بارها تا سرحد مرگ و شهادت پیش رفتند. آن گاه که پیامبر (ص) با رنج جانکاه و خطر فراگیر راهی مدینه شد، در ظاهر شوکت و شاهی پدید آمد و دوران انزوا و انعزال به دوران شهود و شکوه تبدیل شد، اما چندی نپایید که از درون جامعه اسلامی پدیده آزار دهنده نفاق و از برون هجوم بی امان مشرکان و همراهی یهود و نصارا خودنمایی کرد و آرامش و آسایش را از آن چهره پرتبسم و آرام گرفت تا آن جا که حتی امن و امان در خانه او هم کمتر یافت شد. تحمیل هشتاد غزوه و سریه و ماجراهای تلخ هر روزه دوست و دشمن آن قدر فزون و شکننده بود که برای در هم شکستن تاب و توان سلسله ای از کوه ها کافی می نمود. این انسان الهی در این دوران به ظاهر طلایی مدینه تنها ده سال فرصت یافت که در لابلای همه افت و خیزها، از خود خودی نشان دهد و از جلوات بی بدیل خود جلوه ای را آشکار سازد. همه اینها کاری کرد که عمر او به شصت و سه سال قد ندهد! یعنی حدود یک شصتم عمر لقمان و یک چهلم عمر نوح و یک سوم عمر ابراهیم و یک دوم عمر موسی (ع) و ... چگونه یک انسان در حدود پانزده سده پیش در تاریک ترین دوران تاریخ در مقایسه با عصر ما و در منحط ترین محیط فرهنگی در مقایسه حتی با محیط فرهنگی ایران و روم آن روز، در عمری بس کوتاه که تقریباً مجالی برای به تصویر کشیدن خود نداشت و نیافت، این چنین در تاریخ بشری می ماند و دین او امروز بزرگ ترین دین دنیا شناخته می شود و بخش هایی زیادی از جهان حتی در کشورهای اروپایی را تحت تاثیر خود قرار می دهد؟! پیامبر چگونه این چنین در اعماق دل و جان پیروان خود نفوذ و تاثیر دارد که پانزده سده پس از ارتحال او، صد ها نفر از پیروانش برای دفاع از شخصیت و به عشق و ارادت به او در رخدادهایی همچون ماجرای کتاب آیات شیطانی و انتشار تصاویر موهن در مطبوعات غرب، جان خود را فدا می کنند؟! چگونه متصور است که در تمام پهنه تاریخ اسلام از آغاز تا کنون موذّنان بالای مأذنه ها و نمازگزاران در دل نمازهای روزانه خود با شور و شیدایی او را به رسالت و وارستگی می ستایند و دل ها به نام او ابتهاج می یابد و چشم ها از یاد او اشکبار می شود؟! راستی او با میلیون ها دل شیفته خود چه کرد و چه نوری در آنان تاباند که این چنین واله و وامدار او هستند و چون پروانه از سوختن به دور شمع وجود او سیر نمی شوند؟! آیا به این پرسش مهم، پاسخی جز این می توان داد که مانایی در جان ها و جاودانی در دل ها، زمان، مکان، محیط، ابزار و افزار عصر مدرنیته نمی شناسد؛ بلکه باید به حقیقت و به کمال و تمام و به ظاهر و باطن و به همه وجود و همه هستی ناب و پاک شد و ناب و پاک زیست؛ الهی اندیشید و الهی کوشید و الهی زیست؛ زیبا وشانه نفس کشید و زیبا وشانه به جان ها جان بخشید؟! باری، آن کس که جان جهانیان در اختیار او و دل ها در قبضه قدرت اوست، می داند چگونه چنین بنده نابی را در جهان جاودانه و مانا سازد! مگر خود نفرمود: «إِنَّ الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» (مریم، 96) مگر خود به پیامبر وعده نداد که به او مقام محمود و رفعت نام خواهد بخشید: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا (اسراء، 79) «وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ» (انشراح، 4) مهم پای به راه نهادن و هیچ نگفتن است: گر مرد رهی میان خون باید رفت وز پای فتاده سرنگون باید رفت تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت که در آن صورت نام او به سان سخن عشق در گنبد دوار ماندگار و مانا خواهد شد: از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند ✍ علی نصیری دوازدهم مهر 1400 شب ارتحال جانسوز رسول اکرم (ص) 🆔 eitaa.com/alinasirigilani
به مناسبت ایام رحلت اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1
▪️ شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و امام حسن(علیه السلام) را خدمت اعضای محترم تسلیت عرض می کنیم. به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1
🔴 شباهتهای پیامبر صلوات الله علیه واله و امام عصر علیه‌السلام 1⃣ تولد هر دو در روز جمعه بوده است. 2⃣ هر دو در انتخاب یاران جوان گرا هستند. 3⃣ پیامبر حتی برای نبود موقت خویش در مدینه جانشین می‌گذاشت. مثل جنگ تبوک که حضرت علی علیه‌السلام را جانشین خود قرار داد. و امام عصر هم در غیبت صغری نواب اربعه (خاص) را جانشین و وکیل خود قرار داد و در غیبت کبری هم فقها را ولایت عامه داد. 4⃣ هیچ پیامبری به اندازه رسول خدا اذیت نشد و هیچ وصیی به اندازه امام عصر اذیت نشده است که تعبیر "صبر ایوب" در لوح جابر و تعبیر "مضطر" در آیه "امن یجیب" گواه این مطلب است. 5⃣ اخلاق و شمایل حضرت مهدی هم شبیه جدش است اشبه الناس بی خلقا و خلقا. 6⃣ اسم و کنیه او همان اسم و کنیه پیامبر است. 7⃣ پیامبر با جاهلیت اولیه یعنی بت پرستی مبارزه کرد و امام عصر با جاهلیت مدرن مبارزه می‌کند. 8⃣ پیامبر قران آورد و امام عصر قران را زنده میکند یعنی از توجیه و تأویلات ناروا پاک می‌کند. به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از Shabani_ir
📸 #گزارش_تصویری‌ | حضور نماینده ولی فقیه در استان همدان در دسته عزاداری حوزه علمیه همدان به مناسبت ۲۸ صفر •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @shabani_ir
🌹 ادله ای محکم برای اثبات شهادت پیامبر اعظم(ص) [قسمت اول] ♦️یکی از شیوه هایی که دشمنان، برای خاموش کردن نور خدا به کار می گرفتند، کشتن اولیای الهی بوده است که این روش بارها درباره اهل بیت (ع) به کار گرفته شده است. ♦️روایات متضافره ای که درباره شهادت همه معصومین رسیده است، ثابت می کند همه ایشان به شهادت رسیده اند و هیچ یک با فوت طبیعی از دنیا نرفته اند و پیامبر گرامی اسلام نیز از این عموم خارج نیستند. همه علمای بزرگ شیعه بر این باورند که پیامبر اکرم(ص) به سبب سمّ به شهادت رسیده اند. هرچند بعضی از ایشان به خاطر رعایت تقیه وخفقان موجود در زمان حکومت های ظالم به این مطلب تصریح نکرده اند ولی هیچ یک از ایشان مطلبی را که دال بر این باشد که رسول خدا (ص) با فوت طبیعی از دنیا رفته اند را نقل نکرده اند. 🔰شیخ مفید رحمه الله می گوید: «ایشان در 28 صفر سال دهم هجری در سن 63 سالگی در مدینه منوّره مسموم به شهادت رسید.»(۱) 🔰شیخ طوسی رحمه الله نیز همین مطلب را در تهذیب الاحکام یادآور می شود.(۲) 🔰و مرحوم مجلسی رحمه الله نیز می نویسد: شهادت پیامبر (ص) در سال یازدهم هجری بوده است.(۳) 🔰علامه حلی رحمه الله نیز شهادت پیامبر را با سمّ تایید می کند.(۴) 🔰مرحوم محمد علی اردبیلی رحمه الله نیز می گوید: پیامبر (ص) در مدینه با سمّ به شهادت رسید.(۵) 💠علاوه بر اجماع علمای شیعه بر این مطلب که پیامبر (ص) به شهادت رسیده اند، روایاتی نیز در این باره رسیده است، که این روایات را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:  1) روایاتی که عموماً در مورد شهادت همه معصومین (ع) وارد شده است. 2) روایاتی که در خصوص شهادت پیامبر اکرم (ص) وارد شده است.  ✔دسته اول روایاتی که در مورد شهادت همه معصومین (ع) رسیده است، اگر نگوییم به حد تواتر رسیده است، حداقل می توان گفت مستفیضه هستند که به اختصار بیان خواهیم کرد. 1⃣ رسول خدا (ص) فرمودند: «ما من نبيٍّ أو وصيٍّ إلا شهیدٌ»(۶)، «هیچ نبی و یا وصی نیست مگر این که شهید می شود» 2⃣در روایت دیگری فرمود: «ما منا إلا مسمومٌ أو مقتول»(۷) «هیچ یک از ما نیست مگر این که یا مسموم یا کشته می شود».  3⃣ امام مجتبی (ع): «والله ما منّا إلا مقتول شهید»(۸) «به خدا سوگند هیچ یک از ما نیست مگر این که مقتول و شهید است». همین روایت از امام صادق و امام رضا علیهما السلام هم نقل شده است. ✅از این روایات می توان فهمید تمام اهل بیت به شهادت رسیده اند چون حرف نفی و «الا» در یک کلام افاده عموم می دهد و همه ایشان را شامل می شود مگر این که با دلیل محکم و یقینی یکی از ایشان خارج شود که چنین دلیلی موجود نیست. ✔دسته دوم روایاتی که به خصوص در مورد شهادت پیامبر (ص) رسیده اند اگر چه تعدادشان به اندازه دسته اول نیست، لکن از نظر سند صحیح و غیر قابل خدشه هستند.  1⃣سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می‌کند که رسول الله(ص) خطبه ای خواندند و فرمودند: 🕯«ای مردم! زمانی که من شهید شوم، علی أولی به نفس شماست(امر دنیا و آخرت شما به ید ولائی اوست و بر همه ی شما ولایت دارد)، و زمانی که علی به شهادت برسد، فرزندم حسن أولی به نفس مؤمنین است و وقتی فرزندم حسن به شهادت برسد، فرزندم حسین أولی به نفس مؤمنین است و زمانی که فرزندم حسین به شهادت برسد،فرزندم علی بن حسین أولی به نفس مؤمنین است، با وجود او امر به دست مؤمنین نیست.  ◾️سپس رو کردند به علی (ع) و فرمودند: 🕯یا علی! تو او را درک خواهی کرد پس سلام مرا به او برسان و زمانی‌که او به شهادت برسد، فرزندش محمد أولی به نفس مؤمنین است و تو یا حسین! او را به زودی درک خواهی کرد، پس سلام مرا به او برسان. 🕯سپس بعد از محمد مردانی هستند یکی بعد از دیگری و با وجود ایشان امر در اختیار مؤمنین نخواهد بود و این فرمایش را سه مرتبه تکرار کردند و فرمودند: هیچ کدام از ایشان نیست مگر این که أولی به نفس مؤمنین است، با وجود ایشان، امر در دست مؤمنین نیست، همه ایشان هدایت‌گر و هدایت شده‌اند، که ایشان؛ نُه نفر از فرزندان حسین اند. پس علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) ایستاد و در حالی‌که گریه می‌کرد، فرمود: پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا! آیا کشته می‌شوی؟! 🕯حضرت فرمود: بله، به وسیله سمّ به شهادت می‌رسم و تو با شمشیر کشته می‌شوی و محاسنت از خون سرت خضاب می‌شود و فرزندم حسن نیز با سمّ کشته می‌شود! و فرزندم حسین با شمشیر کشته می‌شود، او را ظالم پسر ظالم! زنا زاده پسر زنا زاده! منافق پسر منافق می کشد»(۹) 🌹اللّهم صَلّ عَلی نُورِ مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ فی الاَنوار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ سوال 👈چرا اسلام در عربستان ظهور کرد؟ 🔹ظهور اسلام در عربستان دارای علتهای متعددی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم: ✨ هر دین برای اثبات حقانیت خود به معجزه ای نیاز دارد، در زمان ظهور اسلام ادبیات عرب به رشد و پیشرفت قابل توجهی رسیده بود و همین امر موجب شد تا اسلام معجزه اصلی خود را قرآن و به زبان عربی قرار دهد؛ و از آنجا که مهد زبان عربی جزیرة العرب بوده باید این دین و معجزه اش در آنجا ظهور کند تا معجزه بودن آن به خوبی بر همگان آشکار گردد.  ✨هر دینی در ابتداء ظهور از نظر توانائی دفاع از خود و پیروانش در وضعیت بالائی نیست و ممکن است در مقابل طوفان حملات و لشکرشی های دشمنان توان مقابله و دفاع از خود را نداشته باشد، بنابراین لازم است تا رسیدن به توانائی مطلوب در شرایطی رشد کند که کمتر دچار آسیب ها شود، و از آنجا که منطقه حجاز به دلیل نامساعد بودن شرایط آب و هوائی و جغرافیائی، منطقه ای بکر و دست نخورده بوده و مردم آنجا مردمی جنگ جو بودند، هیچ یک از قدرتهای موجود آن زمان، (امپراطوری های غربی و شرقی) طمع و تمایلی برای لشکرکشی به آن جا را نداشتند، به همین جهت محیط بسیار مناسبی برای این منظور بود؛ زیرا تا زمانی که این نهال نوپا بتواند ریشه های خود رامحکم کرده و بتواند شاخسار خود را به سوی دور دست ها بگستراند، در این منطقه از هر گونه گزندی در امان بود.  ✨ نبودن حکومت مرکزی قوی در منطقه حجاز، و وجود نظام قبیله ای و طایفه ای در آن منطقه موجب می شد تا از نظر سیاسی و نظامی، مانعی بر سر راه این دین نوپا وجود نداشته و امکان پیشرفت دعوت و تبلیغ در آن جا بیشتر فراهم باشد. ✨ وجود برخی خصلت ها و اخلاقیات مثبت در نژاد عرب که با ظهور اسلام به شکوفایی و اعتلاء رسید، نظیر توانایی تحمل شداید و سختی‌ها و داشتن روحیه دلاوری و شجاعت و سلحشوری و آشنایی با جنگ و درگیری و پای بندی به پیمان و قرار داد و وفاداری نسبت به آن؛ این ها خصلت هایی بود که اسلام برای تحمل سختی ها و محدودیت ها و مقابله با دشمنان خود در آینده به آنها نیاز فراوان داشت و پیامبراکرم (ص) و مسلمانان توانستند با بهره برداری از این خصلت ها، آزار و اذیت های مشرکین ومشکلات محاصره اقتصادی شعب ابی طالب و جنگ ها و ...را تحمل کرده و به پیروزی دست یابند. ✨ وقتی خداوند متعال اراده نمود که آخرین و مهم ترین رسول خود را در زمان خاصی برای هدایت مردم بفرستد، می بایست زمینه های طهارت و اصالت و قداست خانوادگی این فرد را در طول تاریخ حفظ نماید و چنین به نظر می رسد که بهترین محیط برای حفظ نژاد اصیل رسول خدا(ص)، در طول تاریخ، منطقه حجاز بوده است، زیرا اولاً دور از قدرتهای ظالم و ستمگر و انحرافات فکری آنها بوده، و مردمان طالب پاکی و طهارت می توانستند بر همان فطرت پاک انسانی خود، حرکت نمایند و وجود افراد منحرف در آن جامعه، چون طبق طبیعت آزاد خود مشی می کردند، مانع جدی در مسیر حرکت فطری و مقدس این خاندان نبوده اند، علاوه این که محیط زندگی هر قدر پر مشقت تر باشد، زمینه بهتری برای پرورش و تربیتِ روحی قوی و مستحکم و فولادین فراهم می آورد. ✨از نظر دانشمندان علوم طبیعی قدیم، هر منطقه ای که به خط استوا نزدیکتر باشد، زمینه پرورش جسم و مزاج معتدل در آنجا بیشتر است و هر چه مزاج و جسم معتدل تر باشد، قابلیت برای پذیرش روح و نفس معتدل تر در او بیشتر است. شاید به خاطر همین جهات بوده، که حضرت ابراهیم خلیل الله به دستور خداوند، حضرت اسماعیل و مادرش حضرت هاجر را از منطقه فلسطین و شامات به سوی منطقه بیابانی حجاز کوچ می دهند، و این مادر و فرزند، و جناب حضرت ابراهیم، در این مسیر مورد امتحانات متعدد الهی واقع می شوند و همه اینها در واقع، مقدمه چینی و زمینه سازی ظهور و تولد رسول گرامی اسلام(ص) در این منطقه بوده است. به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1