eitaa logo
معارف اعتقادی
2.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
473 فایل
✅ متعلق به موسسه فرهنگی اعتقادی احیاء. #تبیین_معارف_اعتقادی #پاسخ_به_شبهات_اعتقادی #نقد_فرقه‌های_انحرافی @Alizamani110 پاسخ به شبهات 🔹️ 🔹️ تبلیغ و‌ تبادل @Haghgoo_110313 🔹️مدیریت @sadid20
مشاهده در ایتا
دانلود
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیا توسل جستن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام، شرک است؟ 📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌 پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه ۶۴ سوره «نساء» به دست آورد. خداوند مى فرماید: (اگر آنها هنگامى که به خویش ستم کردند، به سوى تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى نمودند، و پیامبر هم براى آنها طلب آمرزش مى نمود، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند)؛ «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً». از این آیه، پاسخ کسانى که توسل جستن به پیامبر و یا امام را یک نوع شرک مى پندارند روشن مى شود؛ چرا که این آیه صریحاً مى گوید: آمدن به سراغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) و او را بر درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار او براى گنهکاران، مؤثر و موجب پذیرش توبه، و رحمت الهى است. اگر وساطت، دعا، استغفار و شفاعت خواستن از پیامبر(صلى الله علیه وآله) شرک بود، چگونه ممکن بود قرآن چنین دستورى را به گنهکاران بدهد! منتها افراد خطاکار باید نخست خود توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس براى قبول توبه خود از استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز استفاده نمایند. بدیهى است: پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمرزنده گناه نیست، او تنها مى تواند از خدا طلب آمرزش کند، و این آیه پاسخ دندان شکنى است به آنها که این گونه وساطت را انکار مى کنند (دقت کنید). جالب توجه این که قرآن نمى گوید: تو براى آنها استغفار کن بلکه مى گوید: «رسول» براى آنها استغفار کند، این تعبیر گویا اشاره به آن است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مقام و موقعیتش استفاده کند و براى خطاکارانِ توبه کننده، استغفار نماید. این معنى (تأثیر استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى مؤمنان) در آیات دیگرى از قرآن نیز آمده است مانند: آیه ۱۹ سوره «محمّد» و آیه ۵ سوره «منافقون» و آیه ۱۱۴ سوره «توبه» که درباره استغفار ابراهیم نسبت به پدرش (عمویش) اشاره مى کند، و آیات دیگرى که نهى از استغفار براى مشرکان مى کند و مفهومش این است که استغفار براى مؤمنان بى مانع است. و نیز از بعضى از آیات استفاده مى شود: فرشتگان براى جمعى از مؤمنان خطاکار در پیشگاه خداوند استغفار مى کنند.(۱) خلاصه این که: آیات زیادى از قرآن مجید حکایت از این معنى مى کند که پیامبران یا فرشتگان و یا مؤمنان پاکدل مى توانند براى بعضى از خطاکاران استغفار کنند، و استغفار آنها در پیشگاه خدا اثر دارد. این خود یکى از معانى شفاعت کردن پیامبر و یا فرشتگان و یا مؤمنان پاکدل براى خطاکاران است، ولى همان طور که گفتیم چنین شفاعتى نیازمند به وجود زمینه، شایستگى و آمادگى در خود خطاکاران است. ۱. سوره غافر، آیه ۷ و سوره شورى، آیه ۵. ایتا🌷👇 https://eitaa.com/ehyakalam تلگرام🌷👇 https://telegram.me/ehyakalam
❓❓❓❓❓❓❓ در قـرآن می خوانیم کـه «هـر کس از یاد خدا روی گرداند معیشت تنگی خواهد داشت»؛ در حالی است که اکثر کسانی که به خدا توجهی ندارند زندگی خوبی دارند! آیا این نوعی نقض در سخن قرآن نیست؟! 📌📌📌📌📌📌📌📌📌 در آیه ۱۲۴ سوره طه قـرآن می خوانیم کـه: (هـر کس از یاد خدا روی گرداند معیشت تنگی خواهد داشت)؛ «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا». این در حالی است که اکثر کسانی که به خدا توجهی ندارند و تنها به دنیا فکر می کنند، زندگی خوبی دارند. برخی با استناد به آیه فوق می گویند: ما مومنین بسیاری را می شناسیم که از زندگی و امکانات رفاهی مطلوبی برخوردار نیستند؟ اگر «یاد خدا» و «اعراض از آن» در معیشت و زندگی انسان موثر است، پس چرا آنان این چنین زندگی می کنند؟! آیا این نوعی نقض سخن قرآن نیست؟ منظور از «معیشت ضنک»؟ بنابر فرض وجود ایمان واقعی و عمل به دستورات دین، این آیه در صدد بیان این نکته است که اعراض از یاد خدا سبب تنگی معیشت می شود؛ اما باید توجه داشت «معیشت ضنک» لزوما به معنی فقر و تنگدستی و فقر مالی نیست؛ بلکه گاهی با وسعت مال و فراوانی امکانات هم زندگی بر انسان سخت می گردد. چه بسا شخص درآمدی هنگفت دارد،‌ ولی بخل و حرص و آز زندگی را بر او تنگ کرده است. کسی که خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید، دیگر چیزی غیر از دنیا برای او نمی‌ ماند که وی به آن دل‌ بندد و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد. در نتیجه همه کوشش‌ های خود را منحصر در آن می‌ کند و فقط به اصلاح زندگی دنیوی پرداخته و روز به روز آن را توسعه بیشتری می‌ دهد. به تمتع و بهره‌ برداری از آن سرگرم شده و این معیشت او را آرام نمی‌ کند، چه کم باشد و چه زیاد. برای اینکه هرچه از آن به دست می‌ آورد، به آن قانع نگشته و به آن راضی نمی‌ شود و دائما چشم به اضافه‌ تر از آن می‌ دوزد، بدون این که این حرص و تشنگی‌ اش به جایی منتهی شود و او را اشباع کند. پس چنین کسی دائما در فقر و تنگدستی به سر می‌ برد و همیشه دلش علاقه‌ مند به چیزی است که ندارد، صرف نظر از غم و اندوه و اضطراب و ترسی که از نزول آفات و روی آوردن ناملایمات و فرارسیدن مرگ و بیماری دارد، و صرف‌ نظر از اضطرابی که از شرّ حسودان و کید دشمنان دارد. بنابراین او همواره در میان آرزوهای برآورده نشده و ترس از فراق آنچه برآورده شده به سر می‌ برد.(۱) ممکن است شخصی خانه ای از خشت های طلا و نقره هم برای خود فراهم کند و انواع وسائل رفاه و آسایش را هم جور کند ولی باز معیشت او سخت و تنگ باشد؛ چون آرامش واقعی ندارد و روح او اقناع نشده است. بسیاری از افراد را دیده ایم که در کاخ ها زندگی می کنند ولی زندگی آنها نکبت بار و سخت است. اصولا هنگامى که انسان مسئولیت هایش را به دنبال فراموش کردن یاد خدا به فراموشى بسپارد غرق در شهوات و حرص و طمع مى گردد پیدا است که نصیب او «معیشت ضنک» خواهد بود. زیرا نه قناعتى در کار خواهد بود که جان او را پر کند و نه توجه به معنویت که به او غناى روحى دهد و نه اخلاقى که او را در برابر طغیان شهوات باز دارد. اصولا تنگى زندگى بیشتر به خاطر کمبودهاى معنوى و نبودن غناى روحى به خاطر عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود و وابستگى بیش از حد به جهان ماده است.(۲) یاد خدا مایه آرامش جان،‌ تقوا و شهامت است و فراموش کردن او مایه اضطراب و ترس و نگرانی است. نکته دیگر اینکه «اعراض» به روگردانی عمدی بعد از آگاهی و اتمام حجّت می گویند. بنابراین، برخی از مردم شاید دور از معارف الهی باشند امّا از آن اعراض و رویگردان نشده اند؛ لذا گشایش زندگی آنها به طور عادی و نتیجه تلاش آنهاست.(۳) ثروت ظاهری، حاصل سعی و تلاش هر کس در این دنیا فعالیّتی داشته باشد، حداقل بهره و ثروت ظاهری خواهد داشت و طبیعی است اگر کسی بیشتر فعالیت کند،‌ بهره ی بیشتری خواهد داشت؛ چه کافر باشد، و چه مسلمان. خداوند در آیات ۱۸ و ۱۹ سوره اسراء می فرماید: «مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَه عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُومًا مَدْحُورًا»؛ (هر کس خواهان [دنیاى] زودگذر است به زودى هر که را خواهیم [نصیبى] از آن مى‏ دهیم آنگاه جهنّم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد براى او مقرّر مى‏ داریم). از آنجا که کافران بیشتر فعالیت خود را متوجه دنیا می کنند طبیعی است که برداشت و بهره ی بیشتری داشته باشند. در حالی که مومنان به دلیل عبادت ها و مسئولیّت های دینی مانند جهاد و رعایت تقوا و معنویت گرایی، وقت کمتری برای دنیا می گذارند و از سوی دیگر مؤمنان به جهت رعایت احکام الهی، دست یابی به مال را از هر طریقی جایز نمی دانند؛ اما کافران محدودیت شرعی ندارند. لذا طبیعی است که کافران از دارایی بیشتری برخوردار باشند. این نکته را نیز باید توجه داشت که اساسا بسیاری از این ثروت و فقرها، دلیل بر تقرّب و
یا دوری از خدا نیست بلکه برای امتحان و آزمایش انسان ها است. خداوند در قرآن می فرماید: «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَن* وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ* کَلا...»(۴)؛ (امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى ‏کند و نعمت مى‏ بخشد [مغرور مى‏ شود و] مى‏ گوید: پروردگارم مرا گرامى داشته است، و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى ‏گیرد [مأیوس مى‏ شود و] مى‏ گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است، چنان نیست که شما مى‏ پندارید...). آزمایش الهى گاه با نعمت است، و گاه با انواع بلا، نه روى آوردن نعمت باید مایه غرور گردد، و نه بلاها مایه یاس و نومیدى، ولى بسیاری از انسان ها در هر دو حال هدف آزمایش را فراموش مى ‏کند، به هنگام روى آوردن نعمت چنان مى‏ پندارد که مقرب درگاه خدا شده، و این نعمت دلیل بر آن قرب است، در صورتی که طبق این آیات نه اقبال نعمت دلیل بر تقرب به خدا است، و نه ادبار نعمت دلیل بر دورى از حق، اینها ابزار امتحان الهی است که خداوند طبق حکمتش هر گروهى را به چیزى آزمایش مى‏ کند.(۵) از آن گذشته برخی از برخورداری های انسان های بدکار و بی ایمان، نوعی عذاب برای آنهاست. این مجازات در ادبیات دینی، «مجازات استدراج» نامیده می شود و مفهوم آن این است که خداوند بعضى از افراد طغیانگر و ظالم را که مى خواهد مجازات کند مشمول نعمت هاى خود قرار مى دهد تا یاد خدا و استغفار را از یاد ببرد سپس هنگامى که نعمت بر او فوق العاده زیاد شد ناگهان خداوند نعمت را سلب مى کند تا آن شخص طغیان گر شدیدا احساس درد و عذاب کند.(۶) به همین جهت درحدیثى از امام حسین علیه السلام مى خوانیم: «الِاْسْتِدْراجُ مِنَ اللَّهِ سبحانه لِعَبدِهِ انْ یُسْبِغَ عَلَیْه النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْرَ»(۷)؛ ( استدراج در نعمت و غافلگیر کردن خداوندى این است که به بنده اش نعمت فراوان مى دهد و توفیق شکرگزارى را او سلب مى کند [ناگهان به زمین مى خورد و همه چیز را از دست مى دهد]). امام علی(علیه السلام) نیز در حدیثی در بیان این سنت الهی می فرماید: «اذا رَأَیْتَ اللَّهَ سُبْحانَهُ یُتابِعُ عَلَیْکَ البَلاءَ فَقَدْ ایْقَظَکَ، اذا رَأَیْتَ اللَّهَ سُبْحانَهُ یُتابِعُ عَلَیْکَ النَّعَمَ مَعَ الْمَعاصى فَهُوَ اسْتِدراجٌ لَکَ»(۸)؛ (هنگامى که مشاهده کنى [بعد از ارتکاب گناه] خداوند بلاهایى پشت سر هم بر تو مى فرستد تو را بیدار کرده و هنگامى که خداوند متعال با انجام معاصى نعمت هایش را بر تو مى فرستد این نوعى عذاب استدراجى است.) (۱). المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، محمدحسین، مترجم: موسوى همدانى، سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ ى مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم‏، ۱۳۷۴ ش‏، ج ۱۴، ص ۳۱۴. (۲). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول، ج ۱۸، ص ۳۲۸. (۳). المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج ۱۴، ص ۲۲۵. (۴). سوره فجر، آیات ۱۵-۱۷. (۵). ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج ۲۶، ص ۴۶۳. (۶). اخلاق در قرآن‏، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، ۱۳۷۷هـ.ش، چاپ اول، ج ۳، ص ۷۲. (۷). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، مجلسی، محمدباقر‏، انتشارات اسلامیه، تهران، ۱۳۶۳هـ.ش‏، ج ۷۵، ص ۱۱۷. (۸). عیون الحکم و المواعظ، لیثى واسطى، على بن محمد، محقق/ مصحح: حسنى بیرجندى، حسین‏، دار الحدیث‏، قم، ۱۳۷۶هـ.ش، چاپ اول، ص ۱۳۵. ایتا🌷👇 https://eitaa.com/ehyakalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢اگر بخواهید به اسلام و ملت خودتان بکنید، اگر بخواهید خدمت شما داشته باشد، خدمت شما پیش خدای تبارک و تعالی اجر داشته باشد، برای قدم بردارید. امام خمینی(ره) ۱۴ اسفند۱۳۵۷ ایتا🌷👇 https://eitaa.com/ehyakalam تلگرام🌷👇 https://telegram.me/ehyakalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ چگونه مشیّت خداوند به حکومت ستمگران تعلّق مى گیرد؟ 📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌📌 ممکن است کسانى از آیه ۲۶ سوره آل عمران که مى فرماید: (هر کس را بخواهى بر تخت عزت مى نشانى، و هر کس را اراده کنى بر خاک مذلت قرار مى دهى)؛ «وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ». چنین نتیجه بگیرند که: هر کس به حکومتى مى رسد و یا از حکومت، سقوط مى کند، خواست خدا بوده، و نتیجه این سخن، امضاى تمام حکومت هاى جباران و ستمگران تاریخ از قبیل حکومت چنگیز و هیتلر و... مى باشد، و اتفاقاً در تاریخ نیز مى خوانیم که «یزید بن معاویه» هم، براى توجیه حکومت ننگین و ظالمانه خود به این آیه استدلال کرد. (۱) به همین جهت، در کلمات مفسران، براى حل این اشکال توضیحاتى درباره آیه دیده مى شود از جمله این که: آیه مخصوص به حکومت هاى الهى است و یا مخصوص به حکومت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و پایان دادن به حکومت جباران قریش است. ولى حق این است که آیه یک مفهوم کلى و عمومى دارد که طبق آن، تمام حکومت هاى خوب و بد، بر طبق مشیت خداست، با این توضیح که: خداوند یک سلسله عوامل و اسباب براى پیشرفت و پیروزى در این جهان آفریده است، و استفاده از آثار این اسباب، همان مشیت خدا است. بنابراین، خواست خدا یعنى آثارى که در آن اسباب و عوامل آفریده شده است: حال اگر افراد ستمگر و ناصالحى (همچون چنگیز و یزید و فرعون و مانند اینها) از آن وسایل استفاده کردند و ملت هائى ضعیف و زبون و ترسو، به آن تن در دادند و حکومت ننگین آنها را تحمل کردند، این نتیجه اعمال خود آنها است، که گفته اند: «هر ملتى لایق همان حکومتى است که دارد»! و اگر ملت ها آگاه بودند و آن عوامل و اسباب را از دست جباران گرفته و به دست صالحان دادند، و حکومت هاى عادلانه اى به وجود آوردند، باز نتیجه اعمال آنها است که بستگى به طرز استفاده از عوامل و اسباب الهى دارد. در حقیقت آیه، بیدار باشى براى همه افراد و جوامع انسانى است که به هوش باشند، و از وسایل پیروزى بهره گیرند و پیش از آن که افراد ناصالح بر آنها چیره شوند و موفقیت و مقامات حساس اجتماع را از دست آنها بگیرند، آنها بکوشند و سنگرها را به تصرف آورند. کوتاه سخن این که: خواست خداوند همان است که در عالَمِ اسباب آفریده، تا چگونه ما از عالم اسباب استفاده کنیم. (۱). «المیزان»، جلد ۳، صفحه ۱۴۳. ایتا🌷👇 https://eitaa.com/ehyakalam تلگرام🌷👇 https://telegram.me/ehyakalam