تو کانالای روستا خبرمرگمو حتما میذارن.هم کانال خودم هم کانالای روستاهای اطراف.اگه امام جمعه هم اظهار نظر کنه که کولاک میشه.اصنآقای امام جمعه اگه پیام منو میخونی جان من اظهار نظر کن.همه اینا به کنار خیلی جالب میشه اگه آقای حیاتی یه مرتبه بیادبگه: هم اکنون به خبری که تازه به دست من رسیده است توجه فرمایید:بعد همونجوری که خبر فوت امام خمینی رو گفت واسه منم بگه روح پرفتوح عباس امت به ملکوت اعلی پیوست.آقای حیاتی اگه صدامو میشنوی جان من یادت نره.بابام پولشوباهات حساب میکنه.
تا چند روز در صدر اخبار روستامون باقی میمونم.حدودا تاچهل روز.چون معمولا تا چهل روز سر قبرم یه لامپ زرد ۱۰۰کارمیکنن که هرکی رد شد بدونه این قبرستون تازه مرده داره.حتماتو این چهل روز هرکی رد بشه یه فاتحه ای نثار روح پرفتوحم میکنه.البته اگه اونا رو بابام تو مراسم چهلم که مرغ میدادیم با نوشابه مشکی دعوتشون کرده باشه والا شاید همین یه فاتحه هم نخونن.بعد چهل روز بابام زنگ به داداشمو پسرهمسایمون که آقا وقت دارین بریم سنگ مزار عباسو ببندیم.یه سنگ قبر شیک و مجلسی البته در نهایت سادگی با یه عکسکوچیک که آقا منم مثلا روضه خون امام حسین.فکر کنم خوببشه.هرکی بیاد بالا سرقبرم به دلش میشینم.
ولی همه ی این اتفاقات رو هِی کشش بدیم تا چهل روز بیشتر کـش نمیاد.دیگه همه و همه میرن.اینجاش بدمیشه.کم کم همه لباس مشکیها رو درمیارن.دایی و عمو ها کم کم میرن ریشاشون رو کوتاه میکنن.عمه و خاله هام وقت آرایشگاه از تنها آرایشگاه زنونه تو روستا میگیرن.چراغ سر قبرمم یکی میاد خاموش میکنه.کم کم خرماهای اضاف اومده از مراسم ختم خشک میشن.همه مسافرهایی که از راه دور و نزدیک اومده بودن برمیگردن خونشون.تو این مدتِ بعد از چهلمم اون اتوبوسی که واسه ایاب ذهاب اومده بود تا حالا چهل تا سرویس جا به جا کرده.از آخرین باری که کانال روستامون برای مردنم پست کار کرده الان حدودا ۲۰۰تا پست گذشته.امام جمعه تا حالا دو بار خطبه نمازجمعه شو خونده.
خلاصه همه چی به حالت قبل برگشته
کم کم فراموش شدم
انگار نه خانی اومده نه خانی رفته
کم کم دیگه تنها شدم
من موندمو خودم
من دیگه تنها سلامم به آفتاب اول صبح هاست که قبرمو گرم میکنه
من شبا که سردم میشه خاک رو بغل میگیرم
تشنه ام میشه خاک میخورم
گشنم میشه خاک میخورم
برای تفریح میرم خاک بازی
خسته میشم رو خاک میخوابم
دلم میگیره خاکای جلو چشم مو میبینم
خلاصه اینجا تاچشم کار میکنه خاکه
تنهامونس و همدم توی قبرم خدام میشه
همه میرن و تو میمونی برام
هرچقد تو این دنیا بیشتر بهش فکر کرده باشم اونجا بیشتر بهم فکر میکنه
به نظرم یه رابطه ی عمیقی بین این دو گذاره هست.تنهایی و خدا
مگه اینجوری نیست که خداخالق همه چیزه؟
خدایی که فرید و وحید و تنهاست بدون شک چشمه ای از تنهایی رو هم تو این دنیاآفریده
خدای زیبا زیبایی آفریده
خدا مهربان مهربانی
و بدون شک چشمه ای از تنهایی تو این دنیا خلق شده که محبوب خداست
باید دنبال این تنهایی گشت
جُستش
و باهاش اُنس گرفت
و واقعا ازش لذت برد
تنهایی محبوب خدا کجاس؟!
اصن اون تنهایی که به شدت برای ایجاد یک حس خوشایند بین خودش و بنده اش تو دنیا گذاشته کجاس؟
من نمیخوام توصیه ای کنم که خودم اونو انجام داده باشم.نه من خودم خراب خراباتم
ولی یه تجربه ی خیلی وقت پیشمو با شما به اشتراک میذارم تا یه مقدار اون تنهائیِ محبوب خدا رو که اتفاقا خدا واسه بنده هاش کنار گذاشته رو بهتون گفته باشم
یادش بخیر حدود ده سال پیش
اون روزایی که پایه دو و سه حوزه بودیم.
یه جوّی افتاده بود که اکثر بچه ها بلند میشدن و نمازشب میخوندن.ماهم تو اون روزا میخوندیم مثلا
ولی خدایی آخرین باری که درحال حاضر خوندمو به خدا یادم نی😅
ولی خیلی شیرین بود
خیلی لذیذ بود
اونقد لذیذ که بعد از ده سال الان بحثشو میکنم دهن آب میفته
هیچی
حدود نیم ساعت قبل از اذان صبح باصدای حاج منصور که تو بلندگوی راهروها گذاشته بودن بیدار میشدیم
و دونه دونه میرفتیم نمازخونه واسه نماز شب
وسط قنوت نماز با دور چین مناجات حاج منصور اصن یه چیز عجیبی میشد
بعد خوند همین چند رکعت انگار دلم ،روحم،تک تک سلول های وجودم ازم تشکر میکردن که نماز شب خوندم.
مثل این که بچه رو میبری پارک بعد ازپارک پسرت ازت هی تشکر کنه که امروز خیلی بهم خوش گذشت همینجوری همه وجودم ازم ممنون میشدن.
یه حسی که اینقد خوشمزه باشه که انگار سوهان خودکار قم رو با چای اصل لاهیجان به بدن زده باشی
یا دوغ با گوشفیل اصفهان
یا فلافلای دمِ چارمردون قم
یا شیرموزی های تو مسیر حرم امام رضا
خلاصه خیلی دلنشین
نماز شب همون تنهایی هست که بیش از اندازه محبوب خداست
اگه کسی نماز شب خون بشه اصن دنیا براش کوچیک میشه
چون بیش از اندازه با خدا یکی میشه و عظمت خدامیاد تو دلش.و تو عبادتای دیگه این اتفاق نیمفته.
چون نمازشب یه قرار خیلی خصوصی بنده با خداس و اونجا یه چیزایی تقسیم میشه که تو بیداری پیدا نمیشه و این تنهایی دونفره ای که با خدا ایجاد میشه سر ریز میشه توی قبر ادم مومن
واسه چی میگن نماز شب قبر رو نورانی میکنه؟!
همینه
شما امتداد خلوت خودت با خدا رو میاری سر ریز میکنی توی چاردیواری قبرت.
حالا ما که نمیخونیم
ولی شمایی هم که تا حالا نخوندی اگه میخوای یه لذت بی نهایت خوشمزه رو تجربه کنی یه بار امتحانش کن
یه شب زودتر بخواب
نیم ساعت قبل اذون بلند شو
و با خدا صبت کن
البته بعد این پیام یه مناجات از حاج منصور میذارم که لذتش تو چندان بشه.