جونم بهت بگه که خدایی که شما باشین
اینکه...
حقیقتا...
نمیدونم از کجا شروع کنم
درسته شما از ته دل همه خبرداری
ولی دوس دارم فک کنم هیچی نمیدونی
و میخوام از نو برات حالمو بهت توضیح بدم
اینجوری فک میکنم بیشتر به حرفام گوش میدی
اگه هم خسته میشی میتونی وسطش دوزانو بشینی
اگه هم نه
ببین تو عرش پشتی یا بالشتی نیست تا لَم بدیو خسته نشی ولی جان خودت این بارو به حرفام خوب گوش کن
من نه مثل خوبات اهل نمازشب خوندنم که اونجا برات گوله گوله اشک بریزم
نه مثل دشمنای خونیت که جلوشون اسمت بیاند حالشون بد بشه
من یه آدم بین این دو تام
هم یه وقتایی یه نماز میخونم
هم یه وقتایی ادم بده میشم
به قول قدیمیا
هم از آخور میخورم
هم از توبره
یه ادم معمولی
یه شیعه ی دوطرفه
یه خداباورِ خدا ستیز
یه ترکیب مزجی
یه شترگاو پلنگ
یه آب دوغ خیار
یه چیزِ ترکیبی که ازهردوطرف یه کمشو دارم
ولی حقیقتا خودمم میفهمم باشما پریدن بیشتر به نفعمه
با غیرشما دم خور شدن همش ضرره
ولی چه کنم که با غیر شما دور دور کردن خوشمزگی های خاص خودشو داره
میخوام همش در بست و دست به سینه در خونه ی شما رو دربزنم ولی چیکا کنم یه مرتبه خودمو یه جای دیگه میبینم
خلاصه فک نکنی من با تو دشمنی یی دارم
فک نکنی که میخوام لجتو در بیارم
فک نکنی که من شما رو دوس ندارمااا
اصلا حرف اینا نیست
اصلا اصلا
ولی یه چیو میتونم با صدای تپل بگم
اینقد تپل که انگار فک کنی که دارم سرت داد میکشم
حتی میتونم بادم به غبغبه بندازم
من ...
من خب...
من به شدت حضرت زهرا رو دوس دارم
من به شدت با روضه های مادر خو میگیرم
من همین که روضه خون میگه:
گرنگاهی به ما کند زهرا
دردهارا دوا کند زهرا
همینکه میگه
شُرری اشکام سرازیر میشه
من همینکه روضه خون گفت زهرا به احترام مادر چارزانو نشستم
من اینقد حضرت زهرا برام محترمه که گاهی اوقات تو روضش اشکم نمیاد میفتم به دست و پایچشمم و میگم جان من یکم ببار زشته
اینقد التماسش میکنم تا یکم خیس شه
اینقد التماسش میکنم
حالا شما بگو
خدا
این محبت من چند؟!
خدایی خوشت نیومد اینقد این خانومو دوس دارم؟!
اصلا حاضری طاق بزنیم؟
خدا اهل معامله هسی؟
من محبت به حضرت زهرا رو میدم شما
شما همه گناهامو بردار ببر
من اشکای تو هیئت مادرو میدم شما
شما همه نامردی هایی که تو دنیا به شمایی که خدا باشی کردم رو خط بزن
چیه؟!
اصلا من ثواب همون چارزانویی که به احترام نام مادر تو هیئت زدمو میدم شما ،شما آخرت کلش رو آبادکن واسم
بابا چیه؟!
مگه روایت نداریم؟
مگه امام باقر نگفت؟
میگه تو روز قیامت همه بهشتیا رو میبرن سمت بهشت
یه مرتبه خدا به دلشون میندازه که همه یه نگاه به عقب بندازن
همه برمیگردن عقب رو نگاه میکنن
خدا میپرسه چی شد عقبو نگاه کردین؟!
میگن ما میخوایم ببینیم که این محبتی که به این خانوم که تو دنیا داشتیم چقد بُرد داره؟!چقد موثره؟!
خدا میگه هرکی که تو این دنیا بخاطر محبتی که شما به این خانوم داشتی یه لیوان آب به شما داده
یا یه بار به شما غذا داده
یا یه بار گفته بیخیال غیبتش نکنین این محب حضرت زهراس
همه اونایی که بخاطر شمایی که محب حضرت زهرایین اینکارارو براتون کردن
دسشون رو بگیرین ببیرین داخل بهشت
همشونووووو
خب خدا خودت مارو پر رو کردی قربونت برم
اخه چرا این حرفارو رو زبون امام باقر میاری و بعد اونو بعد ۱۴۰۰سال به گوش ما میرسونی؟!
نمیگی ما خیلی رو این خانوم حساب باز میکنیم؟!
نمیگی ما دیگه بیخیال یه نخ از چادرش نمیشیم؟!
نمیگی ما تا عمر داریم چاکرش میشیم!
مخلصش میشیم!
نوکرش میشیم!
قربونش میشیم!