eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
66.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
34 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 بهار ها از عمرم گذشته، ولی هنوز شکوفه ای نداده ام ... 🆔 @einsad
✅ بعثت 🔶استاد علی صفایی حائری: آن سوى قرن‏ها در بطن تاريكى‌‏ها چراغى بارور شد. آهسته‏ آهسته ... شعله كشيد دريايى از نور آفريد. دريا بزرگ شد از ساحل سياهى‌‏ها ساييد و صخره‏‌هاى تاريكى را در دهان خود له كرد. دريا بزرگ شد خورشيد آسمان بر آن تابيد و ابر نور را به سرزمين‏هاى سياه روانه ساخت. دريا بزرگ شد. از مرز قرن‏ها گذشت‏ به ساحل امروزها رسيد. اما «امروزها» ابر نور را، در پشت آسمان محبوس كرده‌‏اند. اما «امروزها» با سدهاى بلند، دريا را محدود كرده‌‏اند. چشمه‏‌ها را بسته‏‌اند. و رودها را با خون آلوده كرده‏‌اند. «امروزها» خيال مى‌‏كنند كه نور محبوس مى‏‌شود كه دريا محدود مى‌‏شود. كه تاريكى، نور را مى‏‌برد. بى‏‌خبر!! بى‌‏خبر!! در بطن تاريكى، چراغ‏ها بارور مى‏‌شوند. 📚 و با او با نگاه، فرياد مى كرديم، ص: 89 @einsad
✅ برخورد و موضع گیری مناسب پیامبر (ص)... 🔶 استاد 🔷رسول(ص) از بلوغ تا بعثت همراه بهترین امکانات و بهترین شرایط و بهترین موقعیت ها نبود؛ ولی موضع گیری مناسب و برخورد خوب، او را راهیاب و بی‌نیاز ساخته و او را در زبان‌ها و چشم‌ها و دل‌ها جای داده و اعتماد و امن را در همراهان او ریخته و او را محمد امین ساخته است. اگر برخورد عزیز و مسلط رسول نبود، باید گمراهی جزیره و فساد و انحراف و و ظلم و تجاوز و فقر و فحشا، او را با خود می‌برد و اگر غنای او و اگر سرشاری وجود او نبود، باید ذلت و ضعف، او را از چشم‌ها می انداخت و به امانت داری و عهده داری و گره‌گشایی مظلومان نمی‌رسید و حِلف‌الفضول را تشکیل نمی داد و درگیری‌ها و اختلاف‌های جاهلی و قبیله‌ای را رهبری و راهنمایی نمی‌کرد. 📚 تفسیر سوره کوثر، ص۲۸ @einsad
🖼 🌺🌺 با عرض تبریک بمناسبت عید سعید مبعث 🌺🌺 پرورش گُل از خاره‍ای جاهلیت ⭕️ @EinSadTehran
عید مبعث.pdf
366.6K
🔆 🔅عرض تبریک تقارن حیات با حیات 💬... بدون ، تولد دوم ، تحول او و تبدیل بدیها به خوبیها امکان پذیر نیست. 💯 🖌استاد عبدالمجید ⭕️ @EinSadTehran
🖼 کو حاصل ما؟ ⭕️ @EinSadTehran
4_454890886946357811.mp3
1.3M
✅ آنچه که رضای به #بلا و عافیت در #بلا را می‌آورد این معناست که در حضور خدا، آنچه که فوت کرده جایگزین دارد... #کلام استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🔶 استاد پنجاه سال منتظر کمک این و آن بودیم و روی کمک شان حساب کرده بودیم بعد هم که |خداوند با ادب مان میکند | با او دعوا داریم که چرا با ما این کار را میکنی |به جای اینکه درس بگیریم | اعتراضمان را زیاد کرده‌ایم.... 📚 ص ۸۶ @einsad
🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🇮🇷جمهوری اسلامی🇮🇷 🆔 @einsad 📡https://instagram.com/ali.safaeihaeri
✅من جوانى‌ام را كهنه كردم در اينكه با مستى از تو دور شده‌ام... 🔶استاد : واقعيتش اين است كه من هنوز براى اين دنيا،براى اين هفتاد سالم كارى نكرده‌ام،برنامه ريزى نكرده‌ام حتى موجودى خودم را ارزيابى نكرده‌ام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر،برنامه كه هيچ، امكاناتى،بودجه‌اى و وسائلى فراهم بكنم.در دعاى شعبانيه هم هست: «فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ خدايا! من تمامى سرمايه‌ام را با سهو،با فراموشى نابود كرده‌ام. يادم رفته تا كجا مى‌خواهم بروم. «افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى» ؛ واقعاً جوانى‌مان را كهنه كرده‌ايم، كهنه كه هيچ، پير شديم... من گاهى مى‌خواهم بلند شوم بايد از دست‌هايم كمك بگيرم، از ديوار كمك بگيرم ... من به هر دو داستان اشاره كردم؛ جوان مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمى‌كند؛ يعنى حساب نمى‌كند كه نيروى اين چشم تمام مى‌شود،باطرى او آخرين لحظه‌هايش را طى مى‌كند.با چشمش به هر چيزى نگاه مى‌كند.با گوشش هر چيزى را مى‌شنود.با دلش هر چيزى را جمع مى‌كند.به هر چيزى اجازه ورود به لحظه‌هايش را مى‌دهد و باكش هم نيست، خيال مى‌كند چون به همان كه مى‌خواهد، مى‌تواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود. دليل آن هم اين است كه يا توانمندى‌اش او را مغرور كرده و يا جهلش به دورى راه و به حجم مشكلات و اندازه‌هاى عظيم موانع او را مغرور كرده است و ...اين حرفها تازه شروع روضه است! هنوز اول حرف است. خوب دقت كنيد! حضرت مى‌گويد من جوانى‌ام را تمام كرده‌ام،با سهو و با فراموشى و... «و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ من جوانى‌ام را كهنه كردم در اينكه با مستى از تو دور شده‌ام و باكم نبود. دورى كه تو هم پاداشم را مى‌دادى؛ تباعد بود.تنها من از تو دور نشدم، تو هم مرا رها و واگذارم كردى. گفتى بروم درها را بزنم،بن‌بست‌ها را ببينم و تجربه كنم. وقتى از تو نپذيرفتم و هدايت تو را نخواستم، آن وقت تو رهايم كردى.من در مستى، خيال مى‌كردم. مست بودم و متوجه نبودم كه در چه درصدى از مشكلات هستم. «سكرة التباعد» ، مستى و دورى دو طرفه است. 📚 ص۱۳۴ 🌿 @einsad