6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرعون را رها نکن!
🚪در را محکم بست و عصبانی از اتاقش بیرون آمد. رفت روی نیمکت کنار خوابگاه نشست. من را که دید انگار که دنبال کسی می گردد تا عقدههای دلش را باز کند دعوتم کرد تا کنارش بنشینم.
● بدون مقدمه پرسید: «اگر در جایی هستی که اعتقاداتت را مسخره میکنند چه میکنی؟» این را که گفت فهمیدم باز هم با هماتاقیهایش سر مسئلهای بگو مگو کرده.
گفتم:« سعی میکنم علاوه بر زبان نرم، با زبان خود آنها با آنها صحبت کنم.»
● گفت:« تمام راهها را امتحان کردهام. دیگر خسته شدم.»
گفتم:«هجرت کن!»
برای اینکه پاسخ تعجبش را زودتر بدهم ادامه دادم:
«هجرتکردن که فقط برای پیامبر نیست. وقتی کارهایت را کردی و حجت بر تو تمام شد و دیدی دیگر نمیتوانی ادامه بدهی از جایی که هستی، برو امّا این رفتن یک شرط دارد....»
● گفت: «دور شدن از فضای آلوده مگر شرط هم دارد؟!»
گفتم:«استادصفایی که میگوید شرط دارد. این هم صدای استاد...»
🛒 کتاب حرکت 📖
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
📜 چرا باران نمیبارد؟!
✏️ خدا مىتواند گندى را كه تو بار آوردهاى پاك كند و ميان تو و ذنب تو ساتر باشد و فاصله بيندازد؛ چون ما در دنياى رابطهها هستيم...يك عمل هنگامى كه در جاى خود ننشست و در مسير خود نيفتاد، فسادها به بار مىآورد؛ حتى بر زمين و دريا اثر مىگذارد و هميناستكه آثار گناهها با باران و طوفان و قحطى و بلا و گرفتارىها در رابطه هست.
✏️ استغفار، اين رابطهها را تنظيم مىكند و اين آثار را مىشويد و ايناستکه آسمان مىبارد و زمين مىرويد و نسل، بارور مىشود و ثروتها سرشار مىشوند که همراه استغفار عذابى نازل نمىشود.
در آن آيه هست كه نوح به قومش سفارش مىكند:
«اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً يُرْسِلِ اَلسَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً».
در دنياى رابطهها تاثير استغفار بر باران و رويش زمين و بارور شدن نسل و ثروت، طبيعى است. آنها كه اين رابطهها را نمىبينند، مىتوانند تعجب كنند!
🛒 کتاب آنگاه که یاری شدی... 📖
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 انباردار
✏️ هستند كسانى كه مسائلى براى آنها مطرح بوده و شكهايى داشتهاند و بهدنبال آن رفتهاند تا به يقين برسند، و حتى تفكرات و برخوردهايى هم داشتهاند، اما نه در تفكرها به نتيجهاى رسيدهاند و نه در برخوردها پاسخى گرفتهاند؛ حتى در اين برخوردها، بدى هم ديدهاند و خواهناخواه به يأس هم رسيده و با همين يأس به شك دچار شدهاند. اينها ديگر جهتى ندارند تا دنبال يقين بروند؛ چون بناى انجام كارى را ندارند...
✏️ اين افراد بهجاى آنكه از ديدن خرابى به فكر بيفتند كه كارى را شروع كنند و بسازند، خود دچار يأس مىشوند. درحالىكه انسان وقتى مىبيند «وبا» حتى پزشكها را مبتلا كرده است، بايد به فكر بيفتد كه خودش طبيب شود و بيمارى را درمان كند.
✏️ تفكرى كه صحيح شروع نشود، بارى نمىدهد؛ اگر هم بار بدهد، فقط به درد انباركردن مىخورد. آنهايىكه فهميدند تفكر است كه آنها را به شناخت مىرساند، آنهم نه هر تفكرى، بلكه تفكرى كه آزاد باشد، آنها قبل از آنكه فكرى را شروع كنند، به آزادى مىرسند و با اين تفكرِ آزاد است كه نتيجه حاصل مىشود.
🛒 کتاب عوامل رشد، رکود، انحطاط 📖
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
📜بچههای سابق
✏️ شما همان بچههاى سابق هستيد كه امروز توپتان عوض شده و تا حدّ كرهى زمين رشد كرده ولی بازى همان بازى است؛ بازيچههايش عوض شدهاند.
✏️ چگونه بايد بر دنيا سوار شد و از آن كام گرفت و از لحظهها غنيمت به چنگ آورد، كه دنيا بد نيست، كم است بايد زيادش كرد و از آن بهرهها ستاند. منِ دنيازده هنگامىكه مىيابم دنيا با من نبوده و با من نمىماند، مىكوشم كه از آن كام بستانم.
✏️ من هنگامى كه مىيابم اين فرش گرانقيمتِ من در گذشته بر روى دوش گوسفندها پراكنده بوده و در آينده هم پارهپاره مىشود و پالاندوزها را به كار مىآيد، من همراه اين ديد، تحولها و حركتها را مىبينم و از دسترفتنها را حس مىكنم و عشق به دنيا، در من ترس فراق و جدايى را سبز مىكند و اين عشق و ترس، مرا به بهرهبردارى مىكشانند و از اسارت دنيا جدا مىكنند و مرا از گورستان لحظههايم نجات مىدهند و به بازار بهرهبردارى مىآورند.
🛒 کتاب مسئولیت و سازندگی 📖
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
12.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 خوانشی از کتاب جمعها و حاصلجمعها
🧩 توسط مخاطبان عینصادی
📱نسخه الکترونیکی: طاقچه
🌐 خرید از سایت: جمعها و حاصل جمعها
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اصلاً دنیا مال تو...
🎞 برشی از ویدیوی سخنرانی استاد صفایی
🪟وقتی از پنجره هواپیما پایین را میبینی که شهرهای بزرگ، از آن بالا حتی به اندازه یک بند انگشت تو هم نیستند چه حال و فکری در تو میآید؟
🛤 یا وقتی از پنجره قطار، بیابان و دشت و آسمان و... را میبینی یک چیزهای به فکرت میرسد. مثلاً به این فکر میکنی که چهقدر همهچیز از این زاویه حقیر و بی ارزشند.
شاید هم با خودت بگویی ارزش من بیشتر از این کمترهاست!
نگاه تو به خودت و دنیایی که میخواهی، تو را خواهد ساخت!
💠 استادصفایی یک زاویه دیگر هم به دید تو اضافه میکند. اگر فرصت داری ببین و بشنو...
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
هدایت شده از خانواده بزرگ عینصاد
خانهتکانیِ فکرها...
✏️بعضی روزها در موسسه، روزِ کتابها نیست؛ روزِ کارتنهاست. روزهایی که کارمان نه تنظیم کلمات، که سر و سامان دادن به انبار است. فضایی ساکت، پر از قفسههای فلزی و بوی کاغذ که در آن، کتابها دیگر آن گوهر درخشان اندیشه نیستند؛ بستههای ساکتی هستند که باید جابجا شوند، شمارش شوند و گرد و غبارشان گرفته شود.
درست در میان همین کارِ تکراری و خستهکننده، وقتی یک کارتن سنگین از آثار استاد را روی قفسه میگذاری، یک لحظه به خودت میآیی. نگاهت به کتابها که میافتد با خودت میگویی اینها فقط کالا برای فروش نیستند. هر کدام از این کتابها یک "امانت" است. امانتِ کلماتی که قرار است یک روز، در خانهای، گرهای از کارِ کسی باز کند، دلی را آرام کند یا چراغی در ذهنی روشن کند.
ناگهان انبار، دیگر یک انبار نیست. شبیه یک خزانه میشود. و تو دیگر یک کارگر ساده نیستی؛ یک خزانهدار هستی. حس میکنی آن نگاهِ آشنای استاد از لابهلای همین قفسهها حواسش به تو هست که این امانتها را چطور نگه میداری. آیا با حوصله گردگیریشان میکنی؟ آیا با دقت جابجایشان میکنی؟
آنوقت است که خم شدن و برداشتن یک کارتن، دیگر کمرت را خسته نمیکند. میشود بخشی از همان وظیفهی شیرین. اینجا حتی غبارروبی از جلد کتابها هم، یک جور خانهتکانیِ فکرهاست. انگار غبار را نه از روی کاغذ، که از روی جانِ خودت پاک میکنی.
#هفته_کتاب
#خانواده_بزرگ_عین_صاد
#سایه_روشن
بیا یک خانواده باشیم 💫
https://eitaa.com/joinchat/4002808271Ca4ec715462
✦ اگر علی آزاد شود میفرستمش پیش شما
📜 استاد به مشهد آمده بود و مرحوم محمدتقی شریعتی (پدر دکتر شریعتی) هم تازه از زندان آزاد شده بود. به ایشان گفتم: «برویم به عیادتش، میگویند خیلی شکنجه شده است.»
📜 حاجآقا قبول کرد و به منزل آقای محمدتقی شریعتی رفتیم. روی تخت دراز کشیده بود. از درد شکنجه، هنوز نمیتوانست راه برود.
📜 استاد از ظرفیت روحی و عوامل آن که در سوره انشراح آمده گفتوگو کرد. آقای شریعتی همینطور که میشنید نیمخیز شد. کمکم نشست.
📜 با اینکه خودش مفسر بود و جزء سیام از تفسیرش بارها چاپ شده بود این حرفها برایش تازگی داشت.به وجد آمده بود و شیفته برداشتهای شیخ جوان شده بود.
📜 آدرس آقای صفایی را پرسید و گفت: «اگر علیام از زندان آزاد شود میفرستم پیش شما تا به او تفسیر بگویید.»
🛒 کتاب حکایتها و هدایتها 📖
📥 دانلود سلسله استوری جهت نشر در فضای مجازی📱
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca