eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
62هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶استاد علی صفایی حائری: روح انتظار با دستيابى به امن و رفاه و رهايى كه آرمان‌هاى انسان معاصر و شايد خود ما هم باشد، آرام نخواهد گرفت و كسانى كه همراهى حجّت و معيّت محمّد و آل محمّد را مى‌خواهند نمى‌توانند تا اين سطح قرار بگيرند و تا اين حدّ آرام باشند، كه انسان معاصر چه بسا بتواند با تكيه بر علم و عقل و عرفان، بدون نياز به وحى و مذهب تا اين مرحله گام بردارد و با عقل جمعى و روح جمعى و غريزۀ جمعى به اين مهم نائل آيد. پس ما كه از ضرورت وحى و اضطرار به حجّت و انتظار حجّت دم مى‌زنيم بايد از اول حساب را روشن كنيم و سنگمان را حق كنيم؛ 👈چون ما مدعى هستيم كه آدم براى بيشتر از هفتاد سال برنامه‌ريزى شده و معتقد هستيم كه بافت و ساخت انسان و جهان با اين سطح از رفاه و امن و رهايى، سازگار نيست. تحول نعمت‌ها و محدوديت‌ها و خودآگاهى و مرگ‌آگاهى، آدمى را در متن رفاه، راحت نمى‌گذارد و در شب عروسى به فكر عزا و بارهاى سنگين فرداها مى‌اندازد. ✅اگر ما مسألۀ قدر و استمرار و ارتباط‌ هاى حتى محتمل و پيچيده با عوالم مشهود و غيب را در نظر بگيريم و اگر ما براى اين وسعت، طرح و تدبير و تربيت و تشكّل را دنبال كنيم، ناچار انتظار ما از حجّت و انتظار ما براى حجّت شكل ديگرى مى‌گيرد و انتظار ما در جايگ خويش مى‌نشيند. 📚تو مي آيي صفحه۱۳ @einsad
🔶استاد علی صفایی حائری: صلۀ رحم ، تنها به اين نيست كه بيايى و چند دقيقه اى بنشينى و بروى. صلۀ رحم يعنى وصل كنى آنچه را كه باعث رشد آنها و جايگاه پرورش آنهاست و اتصال بدهى به يكديگر آنچه كه شما را زياد مى‌كند تا رحم‌ها به يكديگر وصل بشوند و قرب‌ها به وجود بيايند و كثرت‌ها و توليدها در نتيجۀ اين وصل، امكان پيدا كنند. و در صلۀ رحم، مطلوب اين است كه كسرى دو طرف از بين برود و به رزق‌ها و كمبودهاى افراد رسيدگى بشود. چگونه‌؟ «بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ‌» ؛ با محبت‌هايى كه به آنها داريم و خوبى اى كه به آنها مى‌كنيم. 📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 83 🌿 @einsad
✅ می‌روی، اما فقدانت دردناک است... 🔸 استاد علی صفایی حائری ...اين ماه با ما به خوبى رفتار كرد. سحرها و شب‌هايش را در اختيار ما گذاشت و طلوع و غروبش را براى ما داشت. «قَدْ أَقَامَ فِينَا هَذَا الشَّهْرُ»؛ مدتى با ما همراه شد و با ما اقامتى كرد. «مُقَامَ حَمْدٍ»؛ خيلى حميد بود و پَستى نداشت. «وَ صَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُورٍ»؛ و با خوبى با ما رفتار كرد. «وَ أَرْبَحَنَا»؛ و به ما سود رساند. «ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا»؛ حالا او دارد از ما جدا مى‌شود. «عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ. فَنَحْنُ مُوِدِّعُوهُ»؛ و ما هم داريم با او وداع و خداحافظى مى‌كنيم. «وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا»؛ به گونه‌اى داريم توديع و خداحافظى مى‌كنيم، كه جدايى از او براى ما سنگين است. هنوز عطشش را داريم، هنوز كوزه‌اى را آب نكرده‌ايم، هنوز حتى دست‌هايمان را هم نشسته‌ايم و آبى به سر و صورتمان نزده‌ايم. «وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا»؛ به گونه‌اى داريم وداع مى‌كنيم كه جدايى از او براى ما سنگين است و برگشت او از ما، مغموم و مستوحشمان كرده است. «وَ لَزِمَنَا لَهُ الذِّمَامُ الْمَحْفُوظُ وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِيَّةُ وَ الحَقُّ الْمَقْضِىُّ»؛و حال كه دارد از ما جدا مى‌شود، ما در جدايى و فراق او، حقوقى را كه او بر ما داشته را به عهده گرفته‌ايم. ذمه او را بر خودمان واجب و لازم مى‌دانيم و گردنمان را در گروى او گذاشته‌ايم. اگر ما از ماه رمضان داريم جدا مى‌شويم، به گونه اى جدا نمى‌شويم كه پشت سر او خوشحال باشيم و به گونه اى جدا نمى‌شويم كه در جدايى از او به يادش نباشيم و آنچه را كه در ما سبز كرده و در ما كاشته است را بكنيم و دور بريزيم، بلكه اين ماه براى ما «ذمام محفوظ» و «حرمة مرعية» و «حق مَقضّى» و انجام داده شده دارد. اينها خصوصياتى براى رمضان است. 📚 بهار رويش، ص 141 🌿 @einsad
✅ آیا برای زیاد شدن خودمان راهی سراغ داریم؟ 🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ روزهای آخر 🔶استاد علی صفایی حائری: خدايا! كارى كن كه در اين روزهاى آخر رمضان، همان طور كه هلال رمضان از چشم ما محو مى‌شود، ذنوب ما هم محو شده باشد. «وَ امْحَقْ‌ ذُنُوبَنَا مَعَ‌ امِّحَاقِ‌ هِلاَلِهِ‌ وَ اسْلَخْ‌ عَنَّا تَبِعَاتِنَا مَعَ‌ انْسِلاَخِ‌ أَيَّامِهِ‌» ؛ كارى كن همان گونه كه روزها و لباس روز از تن ما جدا و كنده مى‌شود، گناهان ما هم از ما جدا بشود. و اين پوست‌هايى كه سخت كلفت و غليظ‌ و خشن شده است را از ما بكن؛ «حَتَّى يَنْقَضِيَ‌ عَنَّا وَ قَدْ صَفَّيْتَنَا فِيهِ‌ مِنَ‌ الْخَطِيئَاتِ‌، وَ أَخْلَصْتَنَا فِيهِ‌ مِنَ‌ السَّيِّئَاتِ‌». اين دعاها و جمله‌ها براى روح‌هايى است كه حركت خود را شروع كرده‌اند و با فكر و سنجش و عمل خود، حركت كرده‌اند و به عجز هم رسيده‌اند و شرك‌ها و ذنوب پنهان و همراهى ذنوب را ديده‌اند. اينجاست كه بعد از عجز، دست به سمت او برداشته‌اند و از او با شديدترين نوايى كه دارند و سخت‌ترين حالى كه دارند، خواهانند. 📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 97 🌿 @einsad
✅ الدنیا مزرعة الآخرة... 🔸 استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) ️می گویند دنیا بد است، آن را رها کن. دنیا رنج است، از آن بگذر. دنیا مردار است، از آن فرار کن. در حالیکه دنیا بد نیست، که کم است، باید آن را زیاد کرد. باید با آن تجارت کرد. گندمی است که باید به خاکش سپرد و آبیاریش کرد و خرمنش را برداشت. ️بعضی، گندم را نگه می دارند و فقط به آن عشق می ورزند و به آن افتخار می کنند. بعضی گندم را رها می کنند و از آن می گذرند. اما آنها که وسعت خسیس زمستان را دیده اند، یک گندم را بارور می کنند، آن را به خاک می دهند تا از خاک برخیزند و زمستان را گرسنه نمانند. اینها در واقع از گندم ها و از دنیا نگذشته اند که ان را برداشته اند. آن را بد نمی دانند که کم می شمارند و به زیاد کردنش مشغول می شوند. دنیا می شود کشتزارشان، می شود بازارشان... ️دنیا بد نیست، کم است. دنیا رنج است اگر اسیرش باشی و سود است، اگر امیرش بشوی. 📚 روروش نقد، جلد3، ص 70 🌿 @einsad
✅ وسوسه شیطان 🔶استاد علی صفایی حائری: شيطان به اندازه‌ى ارزش نعمت‌ها، در آن‌ها وسوسه دارد و تو مى‌توانى در هر كارى از مقدار وسوسه‌ى شيطان، ارزش و اهميت آن را حدس بزنى؛ كه من تجربه كرده‌ام و شاهد اين وسوسه‌ها بوده‌ام و ديده‌ام، چه بسيار كسانى كه از راه بازگشتند و نور چشم شيطان شدند. و باز هم ديده‌ام كه پس از برگشت، حتّى در دنياى‌شان حاصلى به دست نياوردند و به جايى نرسيدند؛ «وَكانَ‌ عاقِبَةُ‌ أَمْرِها خُسْراً». ١ خيال نكن كه اين وسوسه‌ها و يا مزاحمت‌ها، كم‌رنگ و محدود باشد؛ كه از شيطان و از نفس و از دوستان و از دشمنان مايه مى‌گيرد و همه براى جهنّم تو هيزم جمع مى‌كنند و تو بايد از خدا بخواهى كه از تمامى اين آتش‌ها نجاتت بدهد، كه او بر آنچه بخواهد، تواناست؛ «فَعّالٌ‌ لِما يُريد». ٢ 📚 نامه های بلوغ‌، صفحه 13 🌿 @einsad
1_13854205.mp3
570.3K
✅ماوموانع راه 🔸استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿@einsad
✅ توزيع ثروت و نفى اختلاف طبقاتى 🔶استاد علی صفایی حائری: «وَ أَنْ‌ نُخَلِّصَ‌ أَمْوَالَنَا مِنَ‌ التَّبِعَاتِ‌» ؛ ثروتهايمان را بايد از گرفتارى‌ها آزاد كنيم؛ چون وقتى كه ثروت متورّم و جمع شد، گرفتارى و طبقات و اختلاف به وجود مى‌آورد، ذلت و بدبختى و هلاكت به وجود مى‌آورد. جامعه‌اى كه ثروتمند و فقير دارد، فقيرش خواه و ناخواه مريض و ضايع و فاسد مى‌شود و اين است كه اگر در جايى از اين جامعۀ مرتبط‌ و هماهنگ فسادى به وجود آمد، فساد حبس نمى‌شود و سرايت مى‌كند. من نمى‌توانم در برج عاج خود محبوس بشوم و خلق در گرفتارى‌ها فرو بروند؛ كه اين گرفتارى قطعاً به من هم سرايت مى‌كند. در جامعه‌اى كه فقر و سرقت و زنا و فساد و بى شخصيتى آمد، اين فساد و ميكروب در من هم نفوذ مى‌كند و مرا هم ضايع مى‌كند. اين است كه ثروت‌هايم را بايد از تبعات و بدى‌هايى كه به دنبال آن هست، آزاد كنم و پاك كنم. «وَ أَنْ‌ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ‌ الزَّكَوَاتِ‌» : ثروت، نجاست و كثافت دارد و فساد به بار مى‌آورد، مگر آنجا كه حقوقى از آن بيرون برود و پاك شود. 📚 بهار رويش ، صفحه 86 🌿 @einsad
4_5848101519764751600.mp3
439.4K
✔ ویژگی های مخلصین 🔸 استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
✅ هیچ کسی نمی‌تواند به تو رشدی بدهد! 🔸 استاد علی صفایی حائری نباید گرو موقعیت‌ها بود که اگر با فلانى باشم بهتر خواهم بود. اگر با فلانى ازدواج کنم، به من رشد مى‌دهد و از این حرف‌ها... چون هیچ کسى نمى‌تواند به تو رشد بدهد. این تو هستى که در هر موقعیتى مى‌توانى رشد کنى و یا خسارت ببینى. گیرم تو در کنار رسول باشى و یا همراه فاطمه، این درست که اینجا زمینه بهتر است، ولى این هم هست که تکلیف بیشترى از تو مى‌خواهند. در هر حال این زمینه‌ها مهم نیستند، وضعیتى که تو مى‌گیرى و اطاعتى که تو خواهى داشت، تو را بالا می‌برد و یا پایین مى‌آورد. البته این حرف‌ها بر ما که با چیزهاى دیگر مأنوس بودیم، سنگینى مى کند. ما دوست داریم با فلانى باشیم و در فلان جا زندگى کنیم و اسمش را هم مى‌گذاریم خدا و رشد، غافل از آنکه رشد ما در گرو همین اطاعت و تقوى، همین عبودیت است؛ یعنى اینکه در هر موقعیتى تکلیفمان را بیاوریم و اسیر موقعیت‌هاى خوب و یا بد نباشیم. 📚 صراط، ص ۱۵۰ 🌿 @einsad
🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
ريشه‌هاى انتظار 1⃣ 🔶استاد علی صفایی حائری: انتظار مى‌تواند در نابسامانى‌ها ، در ظلم و جنگ ، در جهل و خدعه و در فقر و مسكنت ، ريشه داشته باشد. آدمى مى‌تواند امن و صلح و عدل و قسط‌ و آگاهى و حكمت و بى‌نيازى و غنا و آرامش و قرار قلبى را توقع داشته باشد و اگر در واقعيت موفق نشد به رؤيا، به تخيّل، به هنر، دل ببندد و يا در راه تحقق اين‌ها قدم بردارد و كار كند و آماده شود كه انتظار درست، زمينه سازى مناسب است. چه موفقيت تحقق بيابد و يا شكست روى بنمايد و يا درگيرى ادامه يابد كه انتظارِ به معناى آمادگى و تهيّؤ، ملازم با پيروزى و موفقيت نيست. اين نابسامانى‌ها يكى از اساسى‌ترين ريشه‌هاى انتظار عمومى است و عموم مردم بيشتر با اين نابسامانى‌ها تحريك مى‌شوند و سر بر مى‌دارند. 📚 تو می آیی ص۱۴ 🌿 @einsad
4_5875160891766341905.mp3
2.43M
✅یگانه پناهگاه انسان 🎤: استاد علی صفایی حائری (عین-صاد) 🌿 @einsad
✅ حجابِ بدون عشق استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ موتو قبل اَن تَموتو 🔶استاد علی صفایی حائری: يكى از مراحل مرگ اين است كه تو از دنيا بيرون بروى قبل از اين كه بيرون رفته باشى. تو از دنيا بزرگ‌تر شده‌اى. وقتى‌كه توسعه پيدا كردى، بسط‌ وجود تو باعث مى‌شود كه از اين دنيا بيرون بروى، قبل از اين كه از اين دنيا بيرون رفته باشى. كسى كه از اين دنيا به اين نحوه بيرون مى‌رود، ديگر نمى‌تواند براى اين دنيا كار كند، اين دنيا براى او محدود است. وقتى كه من، دل از دنيا بيرون فرستاده باشم، هر كارى كه در دنيا بكنم الهى است؛ چه بخورم، چه بخوابم، چه بنشينم و چه دعوا كنم و فحش بدهم و اگر دل از دنيا بيرون نفرستاده باشم، هر كارى بكنم دنيايى است، چه نماز بخوانم و روزه بگيرم و چه عرفان و كلام قديم و جديد بگويم، همه‌اش به اين دنيا برمى‌گردد . اين بسط‌ وجودى من است كه من را از اين دنيا بيرون مى‌برد. «وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا» ؛ مصاحب دنيا هستند،با تن‌هايى كه دل‌ها و روح‌هايشان به اين جا وابسته نيست. 📚 خط انتقال معارف، صفحه 35 🌿 @einsad
✅ برخورد مناسب با مشکلات ازدواج 🔶استاد علی صفایی حائری: بيشتر آنچه كه بدى و مشكل ازدواج قلمداد مى‌شود، مثل سختى‌ها و برخوردها و توقع‌ها و انتظارها و درگيرى‌ها و گرفتارى‌ها، در واقع همين بدى‌ها، خوبى و ميوه‌ى خوب ازدواج هستند. اين آدمى است كه بايد از حادثه‌ها ، از برخوردها و از درگيرى‌ها بياموزد و از آنچه كه آموخت، راهش را مشخص نمايد و بر حماقت و اشتباه خود پافشارى نداشته باشد. آدمى مى‌تواند حتى از بن‌بست‌ها بياموزد كه راه كجاست و چگونه بايد بازگشت و حلقه‌ى زنجير را باز كرد و بدون سماجت ولج در آوردن،با تفاهم و محبت و مدارا در راه گام برداشت.بيشتر مشكلات ازدواج از همين كله شقى‌ها و لج در آوردن‌ها آغاز مى‌شود و سپس اين زخم‌هاى كهنه، عفونى و ملال‌آور مى‌گردد و به طلاق و جدايى مى‌انجامد. 📚 روابط متکامل زن و مرد، صفحه 14 🌿 @einsad
4_5874985798834586464.mp3
915.3K
✅جایگاه واهمیت ذکر 🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
✅ خودشناسی 🔶استاد علی صفایی حائری: انسان با مقايسه‌ى محرّك‌ها با خودش، از بند آن‌ها آزاد مى‌شود و بت‌هايش را مى‌شكند. و خودشناسى ؛ يعنى اين‌كه تو با اين استعداد و امكان، چرا به خاطر دنياى بى‌جان و يا آدم‌ها و فرعون‌ها و طاغوت‌هايى كه مثل تو هستند، سوخته‌اى و ساخته‌اى. تو خودت را با تأثيرى كه از هر چيز احساس مى‌كنى، اندازه بگير و مقايسه كن، كه اين چيز، ارزش اين تأثير را داشته و يا جهل و غفلت تو، او را بزرگ كرده است. 📚 نامه های بلوغ، صفحه 22 🌿 @einsad
✅ تا نخواهی، نمی دهند... استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ ابعاد مختلف ما، رزق‌هايى دارند: 🔶استاد علی صفایی حائری: هر كدام از ابعاد مختلف ما، رزق‌هايى دارند: رزق مغز ، مطالعه‌ها و تدبرها و توجه‌هاست. رزق عقل، شناخت و يقين است. كار عقل سنجش است و براى سنجش، يقين مى‌خواهد. اين است كه يقين، عقل را رشد مى‌دهد. رزق قلب ، انتخابى است كه عقل مى‌كند و نتيجۀ اين انتخاب، عشق و محبت است كه رزق قلب ماست. و بعد از اين همه، قرب حق است كه رزق روح ماست و بُعد او، كه عذاب روح ما؛ چون قرب اوست كه به انسان وسعت و قدرت مى‌دهد و تكيه گاه اوست كه به انسان نيرو مى‌دهد. كسى كه به ذكر حق مشغول است و اوقاتش را با او پر كرده، به خلق او مشغول و به ياد خلق اوست. كسى هم كه به ذكر حق مشغول باشد، به ذكر وظيفه‌ها و به ذكر دستورها و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا . . .» هايى است كه سر تا سر زندگى او را پر مى‌كند. 📚 بهار رويش ، صفحه 104 🌿 @einsad
4_5879495209552708344.mp3
1.4M
✅گامهای سالک دربرابرگامهای بلا 🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
✅ سه وسيله، که در تمامى جريان‌هاى فكرى و سياسى و اجتماعى تو را کمک میکند: 🔶استاد علی صفایی حائری: پسرم محمّد! تو در اين زمانه و در اين سرزمين - اين زمانه‌ى تاريك و اين زمين شلوغ - اگر بخواهى كه كف حادثه‌ها نشوى و حادثه‌ساز باشى،بايد بيّنات ، كتاب و ميزان را داشته باشى و با اين سه وسيله، در تمامى جريان‌هاى فكرى و سياسى و اجتماعى، در برابر فريب‌ها و شيطان‌ها، قائم و بر پا باشى، آن‌هم قائم به قسط‌ و بر روى ساقه‌ها و ريشه‌هاى محكم؛ كه در آيه‌ى «مُحَمَّدٌ رَسُولُ‌ اللّه...» و آيه‌ى «وَلَقَد ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ‌»، به آن اشاره رفته است. بيّنات ؛ يعنى آنچه خودش روشن است و روشن كننده‌ى ديگرى هم هست.بيّنات، آن هدايتى است كه وضع تو و جهان را، رابطه‌ى تو و جهان را و مقصد تو و جهان را روشن مى‌نمايد. كتاب ؛ يعنى دستورها، نوشته‌ها، فريضه‌ها و آداب و احكام، در اين حركت و در اين رابطه‌ها. ميزان ؛ يعنى معيارى كه در انتخاب مقصد و انتخاب مكتب و در انتخاب عمل، تو را راهنما باشد و در هنگام تزاحم و درگيرى، تكاليف و فرايض و وضع تو را مشخص نمايد. كسى كه اين سه اصل را داشته باشد، گرفتار برخوردهاى سازمانى و حزبى و يا مرشد و مراد نمى‌شود؛ حتى با بصيرت ديگران، خودش را كور نمى‌سازد؛ كه انسان از كارش،به اندازه‌ى بصيرتش بهره مى‌برد. 📚 نامه های بلوغ، صفحه 19 🌿 @einsad
4_5881747009366393976.mp3
1.25M
✅فضل خداوند،تنهادستاویزانسان (شرح دعای مکارم الاخلاق) 🔸استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
ریشه های انتظار2⃣ 🔶استاد علی صفایی حائری: ريشۀ ديگر انتظار در ساخت و بافت انسانِ‌ بيشتر طلب و ساخت و بافت جهانِ‌ چهار فصل و متحوّل نهفته است. آدمى دلى دارد كه با شهادت اين عالم تأمين نمى‌شود، كه دل آدمى بزرگتر از محدودۀ اين زندگى است. و همين دل بزرگ، گرايش به غيب را دارد. و همين گرايش به غيب، انتظار را مى‌آورد، كه در واقع ربط‌ ايمان و غيب و انتظار است. ايمان به غيب بر چهار عامل تكيه دارد كه دو تاى آن معرفتى و شناختى است: يكى شناخت قدر و اندازۀ وجودى انسان كه به ارزش‌هاى جديد و هدف‌هاى جديد و به برنامه‌ريزى و تقدير جديد و تدبير و مديريت جديد و تربيت و آموزش جديد و تشكّل و سازماندهى جديد مى‌انجامد. ديگر، شناخت و يا احتمال دنياهاى گسترده‌تر و احساس محدوديت و تنگنا در اين دنياى موجود. كسى كه از وسعت دنياها خبر مى‌شنود آرام نمى‌گيرد و هجرت مى‌نمايد. عامل سوم، كنجكاوى و احساس بى‌قرارى آدمى است كه سر از پنجرۀ هستى بيرون مى‌آورد و بر ديوارها مى‌كوبد تا حصارها را بردارد. عامل چهارم، انفجار نيروها ست. شبيه حالتى كه اوايل بلوغ براى جوان روى مى‌دهد؛ كه مشت بر ديوار مى‌كوبد و با هر چيزى درگير مى‌شود و چه بسا كه نمى‌داند چه اتفاق افتاده ولى رويش جديد و تپش جديدى را زير پوست و همراه هر ذره ذرۀ وجودش احساس مى‌كند. اين تلقى از انسان، او را به غيب، به روز ديگر ، به الله و به وحى و به حجّت گره مى‌زند و انتظار را تفسير جديد و عميقى مى‌كند، كه حتى در متن رفاه و عدل و در متن سامان و فراغت، آدمى را بى‌قرار و منتظر مى‌سازد و در متن نظام نوين جهانى و با دستيابى هر فردى به سيستم‌هاى پيشرفته، باز او را به غربت، به ديوار و حتى به التهاب و دلهره گره مى‌زند؛ چون مى‌داند كه از اين همه رفاه و عيش و راحت بايد جدا شود، كه تحول نعمت‌ها و تحول حالت‌ها را مى‌شناسد و محوّل الحول و الاحوال ١ را مى‌بيند. و همين معنا، اساس گرايش انسان مقتدر و دانشمند و مسلط‌ را به مذهب توضيح مى‌دهد؛ چون بر فرض حيرت زدايى علم و اشتغال قدرت و صنعت، آدمى با اين امكانات زودتر به محدوده‌ها مى‌رسد و ديوارها را تجربه مى‌كند و احساس غربت و تنهايى، فريادش را بلند مى‌نمايد. 📚 تو مي آيي ، صفحه 16 🌿 @einsad