✅ #وظایف_همسران
🔶استاد علی صفایی حائری:
احترام امامزاده با متولى است. تو مىتوانى بدون لج در آوردن و تحريك كردن همسرت را در چشمها و دلها بزرگ كنى. آنجا كه تو حُرمت او را مىشكنى، ديگران حرمت نگه نمىدارند.
در لحظههاى شيرين و در تنهايى، ايجاد انگيزه و مسؤوليت پذيرى، از كارهاى خوب و اساسى است. اينكه خيلى دورها به ما مربوط است و دنيا، دنياى رابطههاست، از تنگ چشمى و خودخواهى مىكاهد. چشم اندازهاى وسيع، همّت مىآورد و غافلگيرى را مىبرد.با كار و احساس مسؤوليت، لحظههاى فراغت مزاحم را پر كن.با روابط و پيوندهاى دوستانه، خلاء عاطفى و پر حرفى بىحاصل را بارور كن.
📚 #روابط_متکامل_زن_ومرد ص۲۴
🌿 @einsad
✅ به یکی از کسانی که به #امام و #انقلاب نیش میزد، توپید و گفت: آنقدر به تو بگویم که اگر بدانم راهم میدهند و موفق به دیدار با امام میشوم به جماران میروم حتی اگر چند روز هم پشت در جماران معطل بمانم.(دیدن امثال امام ظرفیت ساز است)
📚 حکایت ها و هدایت ها(خاطراتی از استاد صفایی)/ سیدمسعود پورسیدآقایی، ص۴۵
🌿 @einsad
✅ جوان و فرصت سوزی
🔶استاد علی صفایی حائری:
واقعيتش اين است كه من هنوز براى اين دنيا،براى اين هفتاد سالم كارى نكردهام،برنامه ريزى نكردهام حتى موجودى خودم را ارزيابى نكردهام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر،برنامه كه هيچ، امكاناتى،بودجهاى و وسائلى فراهم بكنم.در دعاى شعبانيه هم هست:
«فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ خدايا! من تمامى سرمايهام را با سهو،با فراموشى نابود كردهام. يادم رفته تا كجا مىخواهم بروم.
«افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى» ؛ واقعاً جوانىمان را كهنه كردهايم، كهنه كه هيچ، پير شديم... من گاهى مىخواهم بلند شوم بايد از دستهايم كمك بگيرم، از ديوار كمك بگيرم ... من به هر دو داستان اشاره كردم؛ جوان مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمىكند؛ يعنى حساب نمىكند كه نيروى اين چشم تمام مىشود،باطرى او آخرين لحظههايش را طى مىكند.با چشمش به هر چيزى نگاه مىكند.با گوشش هر چيزى را مىشنود.با دلش هر چيزى را جمع مىكند.به هر چيزى اجازه ورود به لحظههايش را مىدهد و باكش هم نيست، خيال مىكند چون به همان كه مىخواهد، مىتواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود. دليل آن هم اين است كه يا توانمندىاش او را مغرور كرده و يا جهلش به دورى راه و به حجم مشكلات و اندازههاى عظيم موانع او را مغرور كرده است و ...اين حرفها تازه شروع روضه است! هنوز اول حرف است. خوب دقت كنيد! حضرت مىگويد من جوانىام را تمام كردهام،با سهو و با فراموشى و...
«و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ من جوانىام را كهنه كردم در اينكه با مستى از تو دور شدهام و باكم نبود. دورى كه تو هم پاداشم را مىدادى؛ تباعد بود.تنها من از تو دور نشدم، تو هم مرا رها و واگذارم كردى. گفتى بروم درها را بزنم،بنبستها را ببينم و تجربه كنم. وقتى از تو نپذيرفتم و هدايت تو را نخواستم، آن وقت تو رهايم كردى.من در مستى، خيال مىكردم. مست بودم و متوجه نبودم كه در چه درصدى از مشكلات هستم. «سكرة التباعد» ، مستى و دورى دو طرفه است.
📚 #خط_انتقال_معارف ص۱۳۴
🌿 @einsad
✅ تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد❗️
🔶استاد علی صفایی حائری:
ما تولد چنين امامى را جشن مىگيريم، به اميد آنكه خود در اين تولد، به تولدى ديگر برسيم و از شكم عادتها و تقليدها و از شكم قالبها و محدودهها و روابط توليد و بازتابها و غريزهها بيرون بياييم و با تدبر و تفكر و تعقل خويش، به آزادى انسانى برسيم و در اين آزادى، حاكمى را انتخاب كنيم كه نور راه ما و حجت راه رفتن ما و امين استعدادهاى ما و پناه و قلعۀ ما، در اين دزد بازارِ بى در و پنجره باشد.
تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد، كه اين امامت را جز پس از اين تولد نمىتوانيم تحمل كنيم و اين امام را جز با اين ديد وسيع و مترقى نمىتوانيم شيعه باشيم و دنبال كنيم، كه گفتهاند: «انّ أمرنا صعب مستصعب، لا يحتمله الا ملك مقرب او نبى مرسل او عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للايمان ».
📚 #تومي_آيي (ويرايش جديد)، ص 83
🌿 @einsad
✅آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ تاريخ ...
🔶استاد علی صفایی حائری:
اى قامت بلند امامت
ما در روز تولد تو، به اميد تولد دوبارۀ خويش، جشن مىگيريم، تا شايد در اين تولدِ مسرور بتوانيم زنجيرها را بگسليم و آغلها را كه برايمان آذين هم بستهاند، فراموش كنيم و تو را حاكم بگيريم.
اى سايبان شوق!
ما رنجهايى در دل داريم و زخمهايى بر سينه و زنجيرهايى بر خويش.
بگذار با تو بگوييم، كه ما زنجيرىِ خويشتن هستيم، خود را با دست خويش بستهايم. ما هنوز هم رهسپارِ پس كوچههاى گنگ و بنبستهاى حكومتها هستيم؛ حكومتهايى كه آغلها را برايمان آذين بستهاند و ما را كه اغنامشان هستيم از سرچشمۀ انسان شدن، تبعيد كردهاند.
آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ تاريخ ...
📚 #تومي_آيي (ويرايش جديد)، ص 67
🌿 @einsad
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب
#خدا_وسیله_یا_دنیا_وسیله
ما فکر می کنیم ایمان داشتن یعنی (باور داشتن) ؛ ایمان به معنای باور نیست ، ایمان یعنی عشق و گرایش ، ایمان یعنی《خواستن》.
ایمان به خدا یعنی خدا را خواستن ، یعنی (کمبود ما) خود خداست نه این که باور داشته باشیم خدا هست و سپس او را وسیله قرار بدهیم برای رسیدن به دنیا و نان و پوشاک و مسکن .
ما در زندگی هر چیزی را بخواهیم ، به همان (ایمان) داریم ؛ بنابراین ما در اوج دینداری مان ، خدا و پیر و پیغمبر را وسیله ای قرار می دهیم برای رسیدن به دنیا . در صورتی که خدا (دنیا) را وسیله قرار داده است برای رسیدن به خودش .
📚 اندیشه های پنهان ، علاء الدین اسکندری ، ص ۱۹
🔰کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
در آستانه بیستمین سالگرد ارتحال استاد صفایی حایری کتاب عوامل رشد رکود انحطاط برای اولین بار توسط انتشارات لیله القدرباهمکاری انتشارات ذکرا منتشر گردید @einsad
انتشار مجموعه تطهیر با جاری قرآن در قالبی جدید.
انتشارات لیلةالقدر با همکاری انتشارات ذکرا، بهمنظور ایجاد ارتباط قویتر و مؤثرتر خوانندگان با مجموعه تطهیر با جاری قرآن، این اثر ارزشمند را در قالبی نو منتشر کرده است.
اقداماتی که درخصوص این کتابها انجام شده، به شرح زیر است:
1. انتخاب عنوانهای نو برای هر جلد که گویای سخن اصلی نویسنده در آن باشد. این کار با حفظ عنوان کلی کتابها، یعنی «تطهیر با جاری قرآن» انجام شده است.
2. عنوانگذاری بخشهایی از کتاب.
3. ابهامزدایی از برخی عبارتها. این کار در پانویس انجام شده و به دو طریق صورت گرفته است: یکی توضیح مختصر عبارتها با امضای ناشر و دیگری ارجاع به دیگر کتابهای استاد صفایی.
4. ذکر آدرس آیات قرآن و منبع روایات و ترجمه آنها در صورتی که ترجمه کامل آنها در متن نیامده باشد.
گفتنی است که تاکنون پنج جلد از این مجموعه با نامهای زیر منتشر شده است:
جلد ۱: تنها پناه ( تفسیر سورههای ناس و فلق )
جلد ۲: بگو که «او»...( تفسیر سوره توحید )
جلد ۳: وقتی که از خودت میسوزی (تفسیر سوره مسد)
جلد ۴: آنگاه که یاری شدی (تفسیر سوره نصر)
جلد ۵: چشمهای بسته، چشمههای کور (تفسیر سوره کافرون)
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب
#اعدام_خدا
انسانِ امروز با تکیه بر علم و با تکیه بر روش علمی و منطقِ علمی اش به (نفی خدا) پرداخته . اگر تا دیروز حتی پیرزن های ریسنده برای اثبات خدا می توانستند دست از چرخشان بردارند و از برهان نظم و از برهان حرکت استفاده کنند ، انسان امروز ، دیگر این حرکت را (مکانیکی) نمی داند که محرک خارجی را برایش سراغ بگیرد ، بلکه (دیالکتیکی) می شناسد و خود جوشی ماده را بر اساس ترکیب و تضاد ، توجیه می کند و نظم و قانون را نتیجه ی این حرکت خودجوش می شناسد و ناظم و تنظیم کننده را کنار می گذارد . این انسان با سنگدلیِ تمام به آنچه که در دوره های دبستانش از کتاب های دینی شناخته ، می تازد و به آن قهقهه می زند و به داستان پیرزن و ناظم و معمار و بنّا ، گوش نمی دهد ؛ چون برای او دیگر این ها دلیل و برهان نیستند و دیگر زمین و آسمان و گل ها و پروانه ها و سنجاقک ها و زنبور های عسل با تمامی نظم و دقتشان آیه ی محکمی به حساب نمی آیند ، که او نظم را بر اساس تصادف می شناسد و علّیت را بر اساس حرکت (بی حساب) ولی مستمر ماده ، که پس از هزارها خطا در شکل امروزی جای گرفته است . این انسان ، این گونه به (جنگ خدا) برخاسته است و او را 《اعدام》کرده است .
📚 تطهیر با جاری قرآن ، علی صفایی حائری ، ص ۷۶
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed