✅ عشق ما به امام عشق نیست بازی است!!...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری :
آنچه ما با نام عشق امام، با آن مأنوس شدهايم و به آن دل بستهايم، عشق نيست و اين نيازِ ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است.
آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد. ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مىخواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مىكنيم. ما بيشترها را فداى كمترها كردهايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است. مثل بازى بچههايى است كه متكاها را زير پايشان مىگذارند، تا به عروسكهايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مىكنند.
سوداگرى است، مثل سوداگرىِ آن رند كه مىگفت حيف است كه انسان از غير امام چيزى بخواهد؛ در حالى كه 👈 حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم.
ما از امام، امامت را مىخواهيم و اين عشق ماست و از او وسيله راه يافتن و جهت گرفتن مىسازيم و اين توسل ماست. جز اين عشق و توسل، ظلم است، جفاست.
امام وسيله است، براى چه؟ براى نان و آب و زن و فرزند؟! اينها كه وسيلههايى ديگر دارند.
او وسيله رسيدن است، جهت يافتن است، حركت كردن است. پس توسل به او، به كار گرفتن او در جايى است كه جايگاه اوست و در خور اوست. از او بايد حركت، جهت و هدايت گرفت. او را براى اين كارها گذاشتهاند.
📚 #تومی_آيى، ص 86
🌿 @einsad
✅ فلسفه غیبت ولیّ
🔶استاد #علی_صفایی_حائری :
پس از مشخص شدن مکتب و به دست دادن اصول و روایات و مشخص کردن معیارهای استنباط از منابع، دیگر به حضور ولیّ نیازی نبود، که زمینه ی تحملش را نداشتند و او وارث حرکت اولیایی بود که تمامی دین را و معیارهای استنباط را به دست داده بودند و دیگر عذری باقی نگذاشته بودند و این بود که به طور طبیعی ″غیبت″ شکل گرفت. بدون آنکه وقتی داشته باشد و به هنگامی محدود شده باشد، که وقت آن ظهور، تحمل در توده ی مردم است؛ حال یا با روشنگری و دگرگون شدن تلقی مردم از خودشان و بالا رفتن توقعشان از سطح هدف های رفاه و عدالت و تکامل... و یا با ظهور ظلم مملوّ، که زمینه ساز قسط کامل است.
📚 درس هایی از انقلاب(انتظار)/ص ۱۵۰
🌿 @einsad
✅ ما براى رفاه به اين همه استعداد نياز نداشتيم...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
بر فرض كه ما به ثروتها و لذتها برسيم و از اوناسيس هم بگذرانيم و در هر دقيقه چند ميليون تومان به چنگ بياوريم، آيا اين همه ثروت و لذت در ما چه استعدادى را زياد مىكند؟ اين ما هستيم كه ثروتها را زياد كردهايم اما ثروتها، چه؟ فقط نيروى ما را مصرف كردهاند و روى هم جمع شدهاند. و بر فرض اين كه به ما رفاه و آسايشى بدهند بيشتر از اينها از ما گرفتهاند. ما براى رفاه به اين همه استعداد نياز نداشتيم. ما براى رفاه به انسان بودن نياز نداشتيم. يك بزغاله، يك گوسفند و يا يك زنبور عسل به رفاه در سطح عالىترى رسيده بدون اين كه اين همه استعداد داشته باشد.بدون اين كه از فكر، عقل، اختيار، وجدان و فرقان برخوردار باشد. آنها لباسشان همراهشان است و خوراكشان دم دستشان و هيچ گاه خودكشى هم نكردهاند، زيرا خودآگاهى نداشتهاند.
خلاصه عبوديت در راه نفس و خلق و دنيا و شيطان، چيزى جز از دست رفتن و چيزى جز خسارت نيست.
بندگى اينها اسارت است و بندگى حق آزادى است.
📚 #مسئولیت_وسازندگی ج۱ ص۷۸
🌿 @einsad
✅ خدا مىخواهد تا آدمى حركت كند و از بتها و هوسها بگذرد...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
راستى كه، انسان چقدر محدود و ضعيف و در ضمن،بىتوجّه و پرمدّعاست. كار خود را فراموش مىكند و كارگاه جهان را فراموش مىكند و بهجاى حركت و اقدام و برخورد، از خدا مىخواهد كه بهجاى او كار كند و بتهاى او و هوسهاى او را نشكند. زيبايى او و قدرت او را افزون كند تا او نمايش بدهد و خودش را به رخ بكشد و در چشمها بنشاند. اما خدا مىخواهد تا آدمى حركت كند و از بتها و هوسها بگذرد و خواهى نخواهى با طاعت يا كراهت ١ گام بردارد. اگر با رغبت آمد، رنج نمىبرد و در هنگام فشارها آرام است. وگرنه با زور و بلاء و ضربهها مىآيد و در بنبستها و پوچىها مىسوزد؛ و براى اين عذابها و رنجها هم پاداش نمىبرد؛ كه اين عذابها، از محدوديتهاى او برخاسته؛ محدوديت هدف و عمل و وجود و محيط . پس بهجاى فرمان و گلايه،بايد محدودهها را بشكند تا محروم و مغبون نشود.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۱۰
🌿 @einsad
✅زمينههاى هشتگانه ای که مىتوانند زمينهى نفرت و يا خوشنودى باشند:
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
👈اگر تو، خدا را با قهر و اقتدار احساس كنى، نه همراه رأفت و رحمت و محبّت و زيبايى
👈و اگر تو معاد و پاداش را انتقام بدانى، كه اگر گناه كنى، مىسوزاندت؛ نه اگر گناه كنى، مىسوزى
👈و اگر مذهب تو، سنّتى و يا عاطفى باشد، نه جامع معرفت و محبّت و عمل.
👈و اگر تو انسان را،بازيگر و بازيچه و تماشاچى خيال كنى، نه رهرو منزل عشق و هماهنگ با صراط
👈و اگر دنيا را عشرتكده و آخور و خوابگاه بدانى، نه كلاس و كوره و راه
👈و اگر جهان را سياه و تاريك و پوچ بدانى، نه همراه حقّ و هدف و نظام و قانون و جمال و زيبايى،
👈و اگر معيار ارزشها را در نعمتها و امكانات بدانى و يا در عمل و تلاش، نه در نسبت نعمت و عمل و نسبت دادهها و بازدهىها
👈و اگر بلاء و رنج را نشان لج بازى خدا و ستم او بدانى نه تازيانهى راه و مركب سلوك،
اگر تو با اين نگاهها و تلقىها و احساسها همراه باشى، ناچار جز نفرت و عصيان و ترديد و انكار نخواهى داشت و اگر بتوانى زنده بمانى و از وسوسهى شيرين خودكشى نجات بيابى، تازه مثل حباب زندگى مىكنى و بر روى موجهاى حادثه، لحظهاى مىنشينى و دوباره مىشكنى.
🌿اين زمينههاى هشتگانه، مىتوانند زمينهى نفرت و يا خوشنودى باشند؛ و مىتوانند عصيان و سركشى و انس و سرور را به تو هديه كنند.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۰۶
🌿 @einsad
✅حرکت با گمان
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
سلوك انسان و حركت او با گمان مىتواند آغاز شود كه حتى با گمان مىتواند به خشوع دست بيابد كه در قرآن مىخوانيم: «انها لكبيره الا على الخاشعين الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم»؛
نماز سنگين است و بزرگ است مگر بر آنهايى كه همراه خشوع هستد؛ آنهايى كه گمان مىكنند كه ديدار كننده پروردگارشان هستند.
حركت با اين احتمال و گمان شروع مىشود و هر چه انسان شكر كند و از آنچه يافته نگهدارى كند و با آنچه كه به دست آورده زندگى كند، به آگاهى بيشتر و هدايت گستردهتر خواهد رسيد:
«ان الذين اهتدوا زادهم هدى و آتاهم تقواهم».
📚 نظام اخلاقى اسلام، ص۶۲
🌿 @einsad