حجتالاسلام والمسلمین دکتر رفیعی:
لقمه حرام مانع استجابت دعا میشود/ اختلاس عامل بخشی از بیکاریهای جامعه است
سخنران حرم بانوی کرامت گفت: ظلم، حقالناس، قطع صله رحم و لقمه حرام از دلایل اصلی عدم استجابت دعاست و باید بندگان برای اینکه بتوانند با خداوند حرف بزنند از اینگونه موضوعات دوری جویند.
به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها، حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی شب گذشته بعد از نماز عشاء در سلسله جلسات تفسیر قرآن کریم طی سخنرانی اظهار کرد: آیه ۱۸۴ سوره بقره پیام بسیار مهمی دارد مبنی بر اینکه بندگان باید همواره با خداوند حرف بزنند و اتصال معنوی با درگاه الهی داشته باشند.
وی افزود: عدهای از انسانها فکر میکنند باید همواره گرفتار باشند تا دعا کنند درحالیکه اینطور نیست بلکه خداوند دوست دارد بندگان با وی حرف بزنند و خدا را بخوانند به همین خاطر دعا باید همواره باشد چراکه عامل آرامش و اتصال به منبع لایزال الهی و در حقیقت نوعی عبادت و انرژیبخش و باعث رشد انسان میشود.
سخنران حرم بانوی کرامت خاطرنشان کرد: اجابت دعا آن نیست که حتماً باید آنچه بنده میخواهد اتفاق بیافتد بلکه اجابت میتواند در قالب چند صورت باشد؛ گاهی آنچه بنده میخواهد میشود، گاهی خداوند بهتر از آن چیزی که بنده خواسته عطا میکند و گاهی خداوند در آخرت اجر مضاعفی به بنده میدهد و در دنیا اجابت نمیکند.
وی افزود: دعای عدهای از بندگان هیچگاه به اجابت نمیرسد و مورد قبول درگاه الی نیست و اصلاً دعای این بندگان هیچگاه شنیده نخواهد شد و دلایلی وجود دارد که باعث چنین مسئلهای میشود.
رفیعی در تبیین دلایل عدم استماع دعای عدهای از بندگان در درگاه الهی گفت: کسی که والدین خود را نفرین کند و کسی که قرضی داده و سند نگرفته و حال دعا میکند، کسی که در خانه بنشیند و طلب روزی نماید، کسی که با همسرش اختلاف دارد و با دعا میخواهد حلوفصل کند، کسی که ثروت داشته و بر اثر اسراف به فقر دچار شده و کسی که برای قطع رحم دعا میکند، هیچگاه مسموع درگاه الهی نخواهد بود.
عضو هیأت علمی جامعهالمصطفی خاطرنشان کرد: عدهای همواره از مشکلات اقتصادی ناراضی هستند و به دنبال کار نمیروند گر چه دلایل مشکلات اقتصادی امروزه مختلف است و بخشی به خاطر تحریمها و کاهش فروش نفت و بخشی به خاطر کرونا که تمام دنیا را با معضل مواجه کرده و بخشی به خاطر ضعف مدیران و بخشی دیگری به خاطر اختلاسها است اما بعضی از بیکاریها در حقیقت بیعاری است.
وی افزود: ظلم، حقالناس، قطع صله رحم و لقمه حرام از دلایل اصلی عدم استجابت دعاست و باید بندگان برای اینکه بتوانند با خداوند حرف بزنند از اینگونه موضوعات دوری جویند.
#استاد_دکتر_رفیعی
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
✅ @ejta_ir
4_750708911236972625.mp3
4.54M
🔰 سقوط ها و صعود ها ...⁉️🔰
🎤 #استاد_عالی✅
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
✅ @ejta_ir
🔺اینفوگرافیک / دستورالعمل برپایی مراسم محرم و صفر در شرایط شیوع کرونا
@ejta_ir
♦️اینفوگرافی/ شمار افراد فوت شده بر اثر کرونا به مرز 20 هزار نفر رسید
@ejta_ir
😔روضه ای که قبول شد 😭
مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره ) میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم.
میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا" به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود.
برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با اخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند.
📚 منبع؛
کتاب خاطرات مرحوم کوثری (ره)
@ejta_ir
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#داستان_واقعی
🔹 فضيل عياض شاگردان زيادى را تربيت كرد. شاگرد درس خوان و جوانش به حال #مرگ افتاد.
🔹 فضيل بالاى سرش آمد، گفت: بگو:
«لا اله الا الله» گفت: هم نمی گويم و هم #بيزارم از اين چيزى كه تو می گويى.
🔹 فضيل گفت: قرآن بياوريد تا سوره مباركه «#يس» را بخوانم، شايد گرهش باز شود.
🌸 پيغمبر (صلیالله علیه و آله ) فرمود:
« لكلّ شىء قلب و قلب القرآن يس »
🔹 گفت: نخوان، من از شنيدنش #زجر می كشم و مرد. استاد غرق در شگفتى شد. خيلى پی جو شد كه چه چيزى باعث شد كه اين شاگرد درس خوانده و با معرفت، هنگام مرگش به اين بلا دچار شد و بی دين مرد.
🔹 خيلى در فكر بود، تا يك شب در عالم رؤيا ديد كه روز قيامت شده است. شاگردش را ديد كه در آتش است، گفت: چه شد كه وضع تو به اينجا كشيد؟ گفت: من دچار #سه_گناه بودم و تا زمان مردنم ادامه داشت؛
⛔ گناه اول:
#حسود بودم، هيچ نعمتى را براى ديگرى تحمل نداشتم ببينم.
⛔ گناه دوم: من #دو_بهم_زن بودم
⛔ و گناه سوم من: سالى يكبار #مشروب می خوردم. اگر #توبه كرده بودم، به اين بلا دچار نمی شدم.
📚 استاد انصاریان- سایت عرفان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@ejta_ir
نتایج #مسابقه_کتابخوانی خطبه غدیریه
🔰نهاد امامت جمعه شهرک طالقانی
🌐Eitaa.com/ejta_ir
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔉 #فایل_تصویری | سخنرانی
🔺 حجة الاسلام والمسلمین عالی
👈 موضوع : اولین مسلمان
🔹🔹🔹
به کانال حجت الاسلام مسعود عالی
بپیوندید👇👇👇👇
🎤 #استاد_عالی✅
┄┅═✧◾️یازهرا◾️✧═┅┄
✅ @ejta_ir
تلنگر ... 🌺
حبه انگور
روزی به مسجدی رفتیم
که امام مسجد دوست پدرم بود
گفت داستان بنا شدن این مسجد قصه عجیبی است ،
روزی شخص ثروتمندی دو کیلو انگور می خرد و به خدمتکار خود می گوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده
و خود شخص به سر کارش رفت ،
بعد الظهر از کار به خانه می آید
و می گوید لطفا انگور را بیاورید تا بخورم،
همسرش گفت
من و فرزندان انگور ها را خورده ایم ،
مرد گفت دو کیلو انگور خریدم یه دونه هم برای من نگذاشته اید !
از خانه خارج می شود
و همسرش او را صدا می زند
هیچ جوابی نمی دهد،
رفت املاک فروشی
جایی که زمین خرید و فروش می شود
گفت : یک قطعه زمین می خواهم در بهترین جای شهر
آن را خرید،
و رفت نزد پیمانکار ساختمان ، جهت ساخت و ساز
گفت بی زحمت همراه من بیایید
او را با خود برد و زمینی که خریده بود بهش نشان داد
به پیمانکار گفت می خواهم مسجدی برای من بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید
پیمانکار تمام وسایل و کارگران را آورد و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد ،
مرد ثروتمند به خانه برگشت
زنش بهش گفت کجا بودی ؟
مرد گفت الان اگر بمیرم خیالم راحته،
شما حتی با یک دانه انگور هم بیاد من نیستید در صورتی که بین شما زنده هستم ،
چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید ؟
الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده ،
400 سال است و این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد می باشد ،
چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت .
ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده
و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد ،
محبوب ترین مردم تو را فراموش می کنند حتی اگر فرزندانت باشند.😔
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
📚 @ejta_ir