✨
بیا که لعل و گهر در نثار مَقدم تو
ز گنجخانهٔ دل میکشم به روزن چشم
| #حافظ |
+
دومین جلسهی دورهی مقدمانی آموزش شعر
#شهد_سخن
دوشنبه دهم دیماه، ساعت ١٨
#کتابخانه_شهدای_شاهدیه
↪️ @ElaheSoltani ⛵️
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨
گفتـه بـودی کـه دِلَـت
پیشِ دِلَـم میمـانَـد 💞
زیر و رو شـُد دلــم امـّا
دلـت آنجا کـه نبـود 💔
| #الهه_سلطانی |
↪️ @elahesoltani ☂🍃
✨
مردن چه معنی میدهد؟ ما زنده یادیم
در مرگباد دشمنان، ما زندهبادیم
خورشید و ترس از ابرهای تیره؟ هیهات!
در ظلمت شب آیههای بامدادیم
در مرگ ما شور و نشور زندگانیاست
بر روی خاک مرده، نقشی از معادیم
با شاخههای سبز فروردین شکفتیم
هرگز به هرزاندوه برگی دل ندادیم
مثل نسیمی دور مشتاقان بگردیم
در معرض خار و خسکها گردبادیم
در مکتب «کم من فئه» خیر کثیریم
چون غزه بسیاریم و در کرمان زیادیم
بستیم مثل لاله سربند شهادت
مثل شقایقهای عاشق، داغزادیم
راز شهادت را همه فهمیدهایم و
ما فاطمهزهرای سلطانینژادیم
| #الهه_سلطانی |
#حاج_قاسم
#شهدای_کرمان
↪️ @elahesoltani
✨
خبر از دوست اگر نیست خوشا قاصد مرگ
پشت در منتظرم این برسد... آن برسد...
| #الهه_سلطانی |
↪️ @elahesoltani ☂🍃
✨
عزالدین نازنین من
غم برای من، یعنی تصویری که از آن در ذهن من هست، وقتی که در وجود کسی خانه میکند، شبیه سینهی کبوتریست در سرما که همهی نفسش را زیر پرهاش جا داده. غمِ خانهکرده درون آدمها را مثل گُلهای باد کرده در درونشان میبینم. بزرگ و بزرگتر میشود، باد میکند، از زیر سینه مثل حبابهایی میآید بالا جایش را در ششها، در اطراف قلب و در آخر گلو باز میکند. سیب گلو را دیدهای؟ هیچ وقت فکر کردهای کبوتری همهی نفسش را جمع کرده و آنجا نشسته است؟
دریابند غمگین تو
بغداد
#حسین_دریابندی
📬 نامه به عزالدین ماهرویان
↪️ @elahesoltani ☂🍃
🔻
#از_غزلی
از یاد نرفتی تو و در یاد تو بودی
آنکس که مرا یادِ خودم داد تو بودی
من شیشهترین قسمت این حادثه بودم
سرسختترین حالت فولاد تو بودی
بر باد اگر رفته دلم یک نفر از دور
ای کاش دهد مژده که در باد تو بودی
| #الهه_سلطانی |
↪️ @elahesoltani ☂🍃
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨
به امیدی که ز گیسوی تو بویی شنویم
همه #شب منتظر مقدم باد سحریم...
| #صغیر_اصفهانی |
↪️ @elahesoltani🌓🌿
✨
دیر میآیی ولی من راضیام حتی به دیر
برنمیآید بغیر از صبر کاری از اسیر
جانِ من با مهرِ تو پیوند خوردهاست از ازل
پس بخواهم یا نخواهم، ناگزیرم ناگزیر
زخم اگر از سوی تو باشد برایم مرهم است
با توام ای عشق! ای رنجِ همیشه دلپذیر!
در هوایت پرزنان میآیم اما نااُمید
باز میگردم چنان فوارههای سربهزیر
دیدنِ روی تو سهم من نخواهد شد، ولی
کاش گاهی رد شوی مانند باد از این مسیر
دلبری آری، ولی دلدادگی رسم تو نیست
لااقل برگرد و جان خستهام را هم بگیر
دل به دریاها بزن از تر شدن هرگز نترس
عاشقانه زندگی کن، عاشقانهتر بمیر...
| #الهه_سلطانی |
#شعر #غزل #عاشقانه
↪️ @elahesoltani ☂ღ🍃