eitaa logo
Elahi(معاون پرورشی)
357 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
118 فایل
لطفا در صورت نیاز به این ایدی پیام دهید @TElahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: 🌸اگر می خواستند نشانشان می دادم که در فصل گرما به خاطر می ریزند, دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید 🌞خدا هستید. و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد جا برای او نور ✨می شود: 💖 در درون قبر 💖 در برزخ 💖 درقیامت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎
شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی: ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموش، ما بی شناسنامه نیستیم ،اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم ، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستائی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم. ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس خیمه دعائی برافراشته اند، ما ساده‌نشینان کاخ ویرانه فقر و فنائیم. پنجره هائی که روبسوی افق سبز توکل باز می شوند، ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم. ما مثل وضو ساده و پاکیم، عین افطار بی آلایش و معصومیم، ما را می‌شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد. در هر جنسی جستجو نمود، با هر دردی دریافت، ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم، و دوستان ما شیران روز و پارسایان شبند، از نوح به بعد تا کربلا و هویزه وتا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم، ما در این آب و خاک سبز می شویم. ما بی شناسنامه نیستیم. شادی روح این عزیز صلوات
021094.mp3
82K
📿 هر روز با قرآن 💠 سوره مبارکه الْأَنْبِيَآء آیه ۹۴ 🔸 فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ 🔹 و هر کس چیزی از اعمال شایسته بجا آورد، در حالی که ایمان داشته باشد، کوشش او ناسپاسی نخواهد شد؛ و ما تمام اعمال او را (برای پاداش) می‌نویسیم.
✍آیت‌الله بهجت(ره) : چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم! 📚 در محضر بهجت، ج١،
سلام یا صاحب الزمان! ما را ببخش، اگر برای برآورده شدن حاجات خود تو را می‌طلبیم، نه به خاطر خودت. ما را عفو کن، اگر لاف زده‌ایم که در راه تو می‌کوشیم، و هرگز این گونه نبوده‌ایم. ما را ببخش، که تو را با گفتار خوانده‌ایم و با کردار رانده‌ایم. از ما بگذر، که تو را با زبان خوانده‌ایم و با جان و دل، نه. ما را ببخش، که ملاقات تو را بر مراعات تو ترجیح داده‌ایم. یا مهدی ادرکنی
📚 در تعطیلات نوروز به همراه خانواده ام به دریا رفته بودیم.فرزندانم در ساحل مشغول بازی بودند و من در کنار آنها بودم و نظاره گر آنها، یک آقایی به همراه کودک حدودا ۴ یا ۵ ساله اش آمد و از من اجازه گرفت که کودکش در کنار فرزندان من مشغول ماسه بازی شود.بعد از مدتی کوتاه که بچه ها کاملا سرگرم بازی بودند،آن مرد از من خواست همانطور که حواسم به بچه های خودم است،مواظب کودک او هم باشم بعد از ما فاصله گرفت و رفت درون ماشینش که چندین متر از ما فاصله داشت نشست و در حالی که حواسش به کودکش هم بود مشغول کاری که داشت شد.من از فرزند خودم و آن کودک فاصله ای نداشتم و اوضاع تحت کنترلم بود،کمی بعد کودک سرش را بلند کرد در حالی که از شوق ماسه بازی چشمانش برق می زد اما در عین ناباوری پدرش رو پیدا نکرد،آن همه خوشحالی و شوق و شادی در چشمانش رنگ باخت و انگار دنیا بر سرش آور شد،چشمانش اشک بار و صدای گریه اش فضا را پر کرده بود،با اینکه من کنارش بودم و پدرش را که در اتومبیل نشسته بود به او نشان دادم اما قانع نشد و با سرعت به سمت پدرش دوید، پدرش هم سراسیمه از اتومبیل پیاده شد و سمت طفل صغیرش دوید تا او را در آغوش بگیرد و آرامش کند. همه این اتفاقات چند لحظه بیشتر طول نکشید اما ذهن من برای مدت ها درگیر بود.به این فکر می کردم که آن کودک چه خوب غیبت پدرش رو درک کرد؛چه مشتاقانه به سمتش دوید و سرانجام پدرش را در آغوش گرفت.اما من چه؟!چه آسوده دوران غیبت پدرم را سر می کنم،غافل از اینکه پدرم در کنارم نیست.چه مشتاقانه مشغول بازی های دنیا شده ام و پدر را فراموش کرده ام ولی او... ولی او چشم از من برنداشته که اگر غیر این بود مشکلات،من را از پا در می آورد. "سلام پدر مهربانم شرمنده ات هستم بابت تمام نبودن هایم شرمنده ام بابت تمام غفلت هایم 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋
💐 امام زمان روحی فداه فرموده اند: 🔹من مایه امان اهل زمینم؛ چنان که ستارگان مایه امان اهل آسمان اند. 📚بحارالانوار، جلد ۷۸، ص ۳۸۰
📌 (عجل الله تعالی فرجه الشریف):برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که آن فرج و گشایش شماست 👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
📚«تحف العقول، ص. ۴۸۹» امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: 👇 هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده؛ و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است. ✅ ذکر روز جمعه ۱۰۰ مرتبه 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 روزتان را باصلوات بر اهل بیت پیشواز ظهور امام زمان بفرمائید
⏱کرنومتر (زمان سنج) صلواتی⏱ _____________________________ بعضی اوقات در مکان هایی قرار داریم که به ساعت⏰ و زمان سنج ⏳ دسترسی نداریم. ✅در این گونه موقعیت ها برای محاسبه زمان می توانیم از این روش استفاده کنیم؛ 📿گفتن هر عدد صلوات 3 ثانیه طول می کشد و در نتیجه هر دقیقه می توان بیست صلوات فرستاد. همچنین در جاهایی مثل پشت چراغ ترافیک یا صف اتوبوس هم با این روش ضمن کسب ثواب از اتلاف وقت خود جلوگیری کرده و آن را صرف بهترین اعمال نموده ایم. ═══✼.🕊♡🐬.✼════════
💕حکایت زیبا پیرمردی هر روز توی محله پسرکی رو با پای برهنه می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد. روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش. پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟ پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان. پسرک گفت: پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم. "دوست خدا بودن سخت نيست..."👌