الی الحبیب
#دیداریار| #حاشیهنگاری حاجرحیم #آبفروش از دیدار ستایشگران اهلبیت(ع) با رهبرمعظمانقلاب؛ ۱۴۰۲ 🔸
#دیداریار|
#حاشیهنگاری حاجرحیم #آبفروش
از دیدار ستایشگران اهلبیت(ع)
با رهبرمعظمانقلاب؛ ۱۴۰۲
🔸(قسمت هفتم.دو)
«چه خوبه این...»
#محسن پشت جایگاه قرار میگیرد؛ قبل از اجرا خیلی نگران حرکتهای اضافه دستهایش بود، زبان بدن پرتلاطمش! از آن زاویه که دید درستی نداشتم، اما بعدتر که فیلمها و عکسها را دیدم، کتوشلوار مرتبی به تن کرده بود و دستهایش را محکم روی لبههای جایگاه ثابت کرده بود... البته تا جایی که امکان داشت!
با همان ادبیات خودش عرض ادبی میکند:
«سلام آقاجان!
دستبوسیم...»
به سبک آنچه بیشتر در آوازهای سنتی شنیدهام، یک آه و فغانی میکند و یک «آی» را تا میشود میکشد و ترجیع و تحریرش میدهد:
«آاااااااااااااااااااااااااااااااای»
و شروع میکند:
«نور، زهرا شد و مُنوّر شد
شب قدرِ نبی مُقدّر شد»
بیت بعدی را جا میاندازد:
«نه خدیجه به دامنش آورد
بلکه زهراء خدیجهآور شد»
احتمال میدهم آگاهانه است، شاید بهخاطر نامأنوسبودن مضمون و واژگان!
ادامه میدهد:
«در زمان حیاتِ این خانم
هیجدهبار صبح محشر شد»
دو بیت بعدی را جابهجا میخواند، این یکی را بعید میدانم آگاهانه باشد:
«فاطمه در نسیم چون دَم زد
نفس هر گُلی معطر شد
آب در صورت تو خود را شُست
بعد در فقه ما مُطهر شد»
جمعیت واکنش نشان میدهد: «ماشاءالله... بهبه... و...»
#مهدی_مختاری میگوید: «چه خوبه این...»
تکرار میکند:
«آب در صورت تو خود را شُست
بعد در فقه ما مُطهر شد»
دو بیت بعدی را هم نمیخواند:
«تا که ناموس حق نزول کند
چشم هر پنجره مّشجّر شد
روز تکمیل خلقتِ زهراء
خستگی از تن مَلَک در شد»
احتمال زیاد میدهم حذف این دو بیت هم دقتنظر جوادآقای #محمدزمانی باشد...
«هرکه نزدیکتر به فاطمه بود
رتبهاش پلهپله بهتر شد
پسر فاطمه حسین شد و
پدر فاطمه پیمبر شد
فاطمه به خودش بلی گفت و
علی از آن به بعد حیدر شد»
که این مصرع آخر را هم تغییر میدهد:
«علی از عشق یار حیدر شد»
سه بیت پایانی را هم نمیخواند که البته به نظرم نباید هم میخواند:
«مصطفی بعد بعثتش امّا
فاطمه قبل خویش کوثر شد
کفّه مردها که سنگین گشت
فاطمه جلوه کرد، دختر شد
با نبی و علی و اولادش
فاطمه با همه برابر شد»
البته مزیت #محسن ازحفظخواندنش بود که شاید موجب جابهجایی و یا جاانداختن برخی ابیات هم شده باشد...
شعر اول که شش بیتش را نمیخواند یا نمیتواند بخواند، از #مهدی_رحیمی است که نامش در اسامی اعلامیِ #حاج_احمد نبود یا بهتر بگویم #رجبی بود!
💠💠💠
دوباره با یک آاااااااااااااااااااااااااای کشیده، به شعر دیگری منتقل میشود؛ شعری از #محمد_رسولی که اصلاً نامش در بین اسامی شاعران این اجرا نبود و حتی بعداً وبگاهها و خبرگزاریهایی هم که اشعار دیدار را منتشر کردند به این شعر و شاعر اشارهای نداشتند...
بماند که به مناسبت همین یادداشتها و مراجعه و تطبیق اشعار، متوجه شدم چهقدر تعهد حرفهای خبرگزاریها برای انتقال و روایت صحیح و دقیق این اتفاق و قاعدتاً سایر اتفاقات مشابه، ضعیف و مخدوش است، کسی کاری ندارد که چه اتفاقی افتاده، بنا بر متنی که از قبل دریافت کردهاند، راوی آن چیزی هستند که باید اتفاق میافتاد! متن اشعاری را آوردهاند که باید خوانده میشد! هر چند تیتر زدهاند که «مداحان در بیت رهبری چه اشعاری را #خواندند!»
البته برای اینکه نام شاعر را بیابم خیلی کندوکاو کردم و تاحدی همین امر باعث تأخیر انتشار قسمت هفتم شد...
کانال #اشعار_آیینی_حسینیه متن شعر را همراه نام #محمد_رسولی آورده است و جای دیگری ردی نمییابم، جز آنکه در بسیاری از خبرگزاریهای معتبر و نامعتبر، این شعر به نام حاج #حسین_سازور ثبت شده است که «به صورت مستقیم از شبکه خبر در محکومیت جنایت صهیونیستها در بیمارستان غزه شعری سروده و خوانده!» از این همه دقت، تعهد و امانتداری در انتشار اخبار، چارشاخگاردان پاره میکنی...
ابیات را هم که برانداز میکنم، شکّم بیشتر میشود که شعر از #محمد باشد، برای اطمینان به #یوسف_رحیمی مراجعه میکنم:
«ظاهراً این شعر سال ۹۵ سروده شده و طبیعیه تفاوت فضای شعر با سرودههای الآن ایشون»
خیالم جمع میشود...
ادامه دارد...
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir