eitaa logo
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
1.1هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
141 فایل
یه عده جوونیم از جنس مونث، دانشجو، دانش‌آموز و طلبه... سرمان درد می‌کرد برای کار، حسین جمع‌مان کرد 🌸 . . . کانال ایتا: @elalhabibk پیج اینستاگرام: @elalhabib_1401 کانال تلگرام: @elalhabib1401 . . . ارتباط با ادمین کانال 👇 @Ro_siyah
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین پرواز هواپیمای فوق‌سبک دورتادور برج میلاد رئيس گروه فوق‌سبک سازمان هواپیمایی: یک هواپیمای فوق سبک VL۳ بر فراز شهر تهران و گرداگرد برج میلاد پرواز کرد. پرواز اولین خلبان خانم ایرانی در این مانور از نکات برجستهٔ این عملیات است. 🆔 @elalhabibk🌐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 به توکل نام اعظمت، بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 همراهان نازنین صبحتون مفید ...🌅❤️ ✧❁@elalhabibk🌿❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 سلام می دهم از بام خانه سمت حرم و تمام دلخوشیم یک جواب ارباب است... ┅═✧❁ @elalhabibk🌿 ❁✧═┅
هدایت شده از ایتایار
💠 درحالی که نشسته اید زانو ها و دست های خودرا روی زمین قرار دهید،شکم را توبکشید وکمر را به طرف بالا قوز کنید. سر را به طرف پایین ببرید و درمرحله ی بعد سررا به طرف بالا برده وکمر خودرا به حالت گود در بیاورید. ⚽️🏓⚽️🏸⚽️🥋 ┅═✧❁ @elalhabibk ⚽️ ❁✧═┅
ادعای اعزام جنگنده‌های اف۱۶ آمریکا به تنگه هرمز 🔹ایالات متحده آمریکا مدعی شد تعدادی از جنگنده‌های اف-۱۶ خود را به بهانه محافظت و ایمنی عبور و مرور کشتی‌ها به تنگه هرمز اعزام خواهد کرد. 🔹این مقام دفاعی که نخواست نامش فاش شود و جزئیات عملیات نظامی در منطقه را ارائه کند، مدعی شد که جنگنده‌های اف-۱۶ به کشتی‌هایی که از طریق آبراه حرکت می‌کنند پوشش هوایی داده و دید ارتش را در منطقه افزایش می‌دهد تا یک عامل بازدارنده برای ایران باشد. ┅═✧❁ @elalhabibk 🌐 ❁✧═┅
🦋امام صادق عليه‌السلام (به ابوهارون مكفوف) فرمودند: 🌸اى ابوهارون! ما كودكان خود را، به خواندن تسبيحات فاطمه عليهاالسلام فرمان مى دهيم همچنان كه به خواندن نماز فرمان مى دهيم، پس به آن، چنگ در زن؛ زيرا هر بنده‌اى به آن چنگ زند، بدبخت نمى‌شود. 📚(الكافی، ج۳، ص ۳۴۳) ┅═✧❁ @elalhabibk🌿 ❁✧═┅
«اوست که زنده می‌کند و می‌میراند» ✍ نویسنده: ✏️ گرافیک: از زمانی که آمده بود درمان را کنار گذاشته بودیم، منظورم تلاش برای بچه‌دار شدن بود. هم از کرونا ترسیده بودیم، هم خودمان خسته شده بودیم. نیاز داشتیم دوباره جان بگیریم. هوای‌مان عوض شود. با حرف‌ها و کنایه‌ها‌ی نه، ده ساله کنار بیایم و خستگی‌ها را بگذاریم کنار. من مشغول شده بودم به کتابفروشی و عوارض درمان کرونا. خانم مشغول شده بود به کلاس‌های هنری و راه‌اندازی پروژه‌ی نارکیک. جفت‌مان اینقدر سرمان شلوغ شده بود که حواسمان به خودمان نبود. من صبح تا شب درگیر کارهای عمرانی و راه‌اندازی کتابفروشی. خانم صبح تا شب درگیر کیک پختن و کارهای هنری‌اش. توی همین بی‌خبری از خودمان و گذران زندگی، به توصیه‌ی پزشک مجبور بودم وزن کم کنم تا عوارض کرونای چند ماه پیش دست از سرم بردارد. توی پیاده‌روی‌ها سعی می‌کردم از کرونا فاصله بگیرم و به خیلی چیزهای دیگر فکر کنم. حرف‌هایی که شاید هیچ‌وقت بعد‌ها فرصت نمی‌کردم بهش فکر کنم. توی همین تفکرات و خیالات خودم چشمم افتاد به زندگی‌هایی که روی شانه‌های دیوارها ریخته شده بود. درخت‌هایی که هوای بهاری بهشان زندگی دوباره هدیه می‌داد. شاخه‌های خشکی که داشت برگ‌های تازه می‌زد یا کرم‌هایی که از خوردن برگ‌ها دوباره جان گرفته بودند و تلاش می‌کردند پروانه شوند. حتی گیاه‌هایی که به‌زور داشتند از لای آسفالت‌های پیاده‌رو خیابان می‌زدند بیرون. همه نشانه‌های بود که زمین داشت بیرون می‌ریخت. ولی آدم‌ها داشتند با کنار می‌آمدند. توی مسیر پر بود از تابلوها یا بنرهای تسلیت که این‌ور و آن‌ور داشتند از مرگ حرف می‌زدند. همزمان مرگ و تولد کنار هم زندگی می‌کردند و با هم کنار می‌آمدند. افتادم به از این نشانه‌ها و اسمش را گذاشته بودم «یحیی و یمیت». لای همین یحیی و یمیت‌ها، بهش گفتم بیا برو یک آزمایش بده شاید اتفاقی افتاده باشد. گفت: «نه خودت را خسته کن نه من را اذیت.» به‌زور رفت آزمایش و خودم هم رفتم برای گرفتن جوابش. همه‌چیز را از بر بودم اگر بتا از فلان بالاتر می‌بود جواب مثبت، پایین‌تر بود می‌شد منفی. آزمایش را که گرفتم همه‌چیز با همیشه فرق می‌کرد. بتا رفته بود بالا و این یعنی . یک مرحله‌ی جدید به ما هدیه داده بود. گیج شده بودم باورم نمی‌شد. جواب آزمایش را به منشی آزمایشگاه نشان دادم و گفتم می‌شود جوابش را برایم بگویی؟ گفت: «دلت می‌خواهد چه باشد؟» گفتم: «مثبت.» گفت: «عجیبه همه دلشون می‌خواد منفی باشه. پس چون دلت می‌خواد مثبت باشه، مثبته.» گفتم ده سال منتظر خبرش بودم تا امشب. شبِ میلاد که قرار بود خبرش بیاید و زنده کند امیدهای مرده را. هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند. و چون اراده‌ی چيزى كند مى‌گويدش: «موجود شو.» پس موجود مى‌شود. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. ┅═✧❁ @elalhabibk🌿 ❁✧═┅