اینم رسم جدید ایرانیا به دفعات دیدم که زوار ایرانی به بچه‌های عراقی هدیه میدن، خیلی لذت داره😍 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

عمق راهبردی می‌دونین چیه؟ اینه😉 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

می‌پرسین که آیا دیره الان راه بیفتیم؟ پیاده روی دوسه روز وقت می‌خواد شنبه هم راه بیفتین دیر نیست؛ اتفاقا قشنگی‌های مسیر روزای آخر بیشتره. 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

. سرم به قدری درد می‌کنه که ژلوفنم روش کارساز نشد😔🤕

یه تجربه‌ی جدید؛ ملت از عصر تا دوازده شب پیاده‌روی می‌کنن، یهو ساعت دوازده که میشه حمله می‌کنن به موکب‌ها که بخوابن. بعد دوباره از نماز صبح شروع می‌کنن تا هشت و نه پس درگوشی بهتون بگم که؛ اگه قصد دارین شب استراحت کنین قبل از یازده یه جا مستقر بشین تا موکبا پر نشده😬 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

. بعد بگین عماد بده چیکار کنم دیگه برا آسایشتون؟؟😅

هوا گرمه ولی از بس هی گفتیم امسال خیلی گرمه امسال خیلی گرمه خودمونم ترسیدیم😬 اونقدرا که فکر می‌کردیم گرم نیست حتی بعضا احساس خنکی هم می‌کنیم😂 البته که گرما یه مساله‌ی نسبیه👌

. ژلوفنه نامرد عمل نکرد پاشیم بریم نماز 📿 فایده نداره...

ما دیگه از پونصد متری حرم جلوتر نرفتیم از همینجا زیارت اربعین رو خوندیم🥲 تقبل الله🥺 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

چای ابوعلی یا زایر چای ابوعلی🥺 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

بارها برام پیش اومده که بچه‌های کم‌سن و سال عراقی میان و باهام اختلاط سیاسی می‌کنن. دیروز یه آقاپسر حدودا هجده ساله نشست پیشم، اهل نجف، باب صحبت رو باهام باز کرد. گفت نخست وزیر عراق رو می‌شناسی؟ گفتم محمد الشیاع رو میگی؟؟ گفت آره گفتم قبلیشم میشناسم خودش گفت مصطفی الکاظمی گفتم و حتی قبلیش عادل عبدالمهدی و حتی قبلی‌ترش حیدر العبادی و حتی قبلی‌تر‌ترش نوری المالکی😂 بچه هنگ کرده بود😅 ولی جالب بود که خودشم همه رو می‌شناخت😬 آخر سر درباره‌ی جنگ ایران و عراق صحبت کرد باهام و علل وقوع جنگ رو تحلیل کرد😁

تعصب جوونای عراقی روی پرچم کشورشون هم جالبه، کشورشون قدمتی نداره، تازه تاسیسه، ولی خب روی پرچمشون متعصبن.

امروز جمعه بودا بذارین بجای خود قدس بریم موکب نداء الاقصی😍 مسیر پیاده‌روی، عمود ۸۳۳ ▫️منبع ویدیو: سعیدیسم 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

یه چیزی دیدم مغزم ریخت به هم... اعصاب و روانم تعطیل شد... ون‌های عراقی رو دیدین دیگه؟ خیلی خیلی تنگه، صندلی‌ها چسبیده به همه، حتی راهروی وسط ون هم صندلی بازشو داره، تا جایی که شده صندلی‌های کوچیک کوچیک توش‌ کار کردن. طرف اومد تو ون، دو تا خانوم هم همراهش بودن. ماشین هم کلا سه نفر جای خالی داشت. که این سه تا صندلیِ خالی، بغل هم نبود. در واقع خانوما مجبور بودن بین آقایونِ نامحرم بشینن. یه آقای سی و چند ساله‌ای که ظاهر خیلی مذهبی‌ای هم داشت، با بچش نشسته بودن رو دو تا صندلی، بچه‌هه کنار پنجره، آقاهه‌م بغل دستش. طرف بهش گفت ممکنه شما جاتو با بچت عوض کنی که خانوم من بتونه بشینه اینجا؟؟ یارو گفت نه، بچم دوست داره کنار پنجره بشینه. طرف دوباره ازش خواهش کرد گفت درست نیست خانوم من تو این جای تنگ بشینه کنار دست شما، یارو یه نگاه به بچش کرد گفت باباجان حاضری بیای اینور بشینی؟ بچه‌هه گفت نه، باباشم گفت حاضر نیست دیگه، متاسفم. طرف دوسه بار ازش خواهش کرد، بقیه‌ی زوارِ توی‌ ماشین ازش خواهش کردن، یارو حاضر نشد پاشه. حالا اون بابا سر پا ایستاده، دو تا خانومِ همراهش سر پا ایستادن،‌ همه معطلن. طرف یه نگاه تو ماشین انداخت یکی دیگه رو پیدا کرد که اگه جاشو عوض می‌کرد مشکل حل می‌شد، این بابام یه آقای ظاهر الصلاحِ سی چهل ساله بود. طرف بهش گفت میشه شما پاشی بشینی صندلی عقبی؟ که خانوما اینجا بشینن؟ یارو چند ثانیه مکث کرد گفت نه من همینجا راحت‌ترم😐 باورتون میشه؟ گفت من همینجا راحت‌ترم. اینجا دیگه بقیه زوار همه دست به اعتراض زدن، من بهش گفتم تو که دیگه بچه نیستی مثه اون بابا، پاشو. نهایتا این یکی کوتاه اومد و پا شد. حالا تازه اون باباهه که با بچش بود از حرف‌ من ناراحت شد، طلبکار شد که چرا داری به من تیکه میندازی. حالا نگاه کنین شما طرف توی دریای ایثار مردم عراق غرق شده، غذا بهش میدن، جا بهش میدن، آب بهش میدن، کَت و کولش رو میمالن، لباسش رو میشورن، صورتش رو می‌بوسن ولی وقتی ظرفیت فهم نداره، وقتی ظرفیت پذیرش نداره، ذره‌ای از این ایثار درس نمی‌گیره، خب اربعین می‌ریم چی یاد بگیریم ما؟ که نمونه‌ی عملی ایثار رو ببینیم و نشون بچه‌هامون بدیم. گذشت رو یاد بگیریم، بزرگ شیم و برگردیم. حالا به نظرتون این بابا توی صحرای کربلا اگر بود چیکار می‌کرد؟ همینجاست که میگن کربلا به رفتن نیست، به شدنه. البته این باباهه فکر کرد داره به بچش احترام می‌ذاره و تربیتیش می‌کنه مثلا، اون در واقع با اینکار خودخواهی رو یاد بچش میده، فردا هم بچه‌هه با خودخواهی‌هاش میشه بلای جون مامان و باباش. خلاصه کربلا اگه رفتیم کربلایی بشیم و برگردیم...😞 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

. من چون این رفتار رو هرسال از زوار ایرانی می‌بینم دربارش نوشتم. چرا اینقدر بی رحمیم آخه؟😞

یه چیز دیگه بچه‌هایی که من می‌دونم سالی حداقل دوسه بار میرن زیارت، الان مرتب دارن از داخل حرم عکس و فیلم میذارن. آقا حرم رو خالی کنین برای زواری که با مشقت و دشواری میان، نه شما که سوار هواپیما شدی، یکساعت بعد نجف نشستی. الان زوار پاکستانی، بندگان خدا به یه مصیبتی دو تا مرزو رد می‌کنن تا برسن به کربلا، ساعت‌ها توی مرز پاکستان و ایران معطل میشن، ساعت‌ها توی مرز عراق و ایران. این همه هزینه می‌کنن. زوار افغانستانی همینطور، زوار هندی همینطور. درستش نیست خیمه بزنیم تو حرم بیرون نیایم. عزیزجان زیارت کردی، خدا قبول کنه، برو بذار بقیه زیارت کنن😞 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

#راهزنی_معنوی 😳😇 پنج دقیقه «عشق» ببینین😍❤️ هرچی میخواستم ویدیو رو قطع کنم؛ دلم نمیومد🥺 🔺عماد داوری دولت‌آبادی

. درسته که شصت مگه درسته که پنج دقیقه است ولی خودتونو بذارین جای من و این صحنه‌هارو ببینین

من چند روزی هست که برگشتم امسال اولین سالی بود که زائر بودم نه خادم؛ و زود برگشتم اما خب احساس می‌کنم باخت دادم😔 بچه‌های لبنان و کشمیر و هند و... تازه دوروزه دارن از پیاده‌روی‌هاشون عکس و فیلم میذارن. و دل من حسابی غنج می‌ره براشون اصن یکی از قشنگی‌های اربعین بین‌المللی بودنشه، که سه چهار روز آخر نمود پیدا می‌کنه. که متاسفانه من امسال نبودم ببینم.😞😞

این بچه‌ها از کشمیرن کشمیر پاکستان، اونم پرچمشونه عکس از پیارساله البته

کشمیر یه منطقه‌ی وسیع کوهستانیه بخشیش توی هند بخشیش توی پاکستان و حتی بخشیش توی چینه این منطقه شیعیان خیلی زیادی داره کشمیری‌های هند شدیدا تحت فشار حکومت هند هستن تا جاییکه میگن توی خیابوناشون بطور دائمی رگبار و مسلسل مستقر کردن. چرا؟؟ برای جلوگیری از خطر وقوع انقلاب🤷 طرف رفته بود کشمیر می‌گفت وسط کوهستون، یه آلونک میری سر بزنی، کل اثاث زندگیش یه اجاقه با یه قوطی فلفل، ولی عکس امام و رهبری تو خونه‌هاشون نصبه😍

. اون سمت چپیه ازم قول گرفتم برم کشمیر می‌رم ایشالا نه فورا ولی حتما☺️😍

این رفیق کشمیری‌مون پیام داده گوش بدین😂 میگه: a. السلام علیکم عماد بهئی How are you i am going to karbala You come here aragh یا iran? این «یا» چی میگه اون وسـط😂

. اگه گفتین «عماد بهئی» یعنی چه؟🤔

خسته نکنین خودتونو یعنی داداش عماد😉