#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( مگه دریا میاُفته تو خشکی)
@emam8com
مگه دریا میاُفته تو خشکی
مگه صحرا حریف این دریاس
مگه عباس هم زمین میخوره
باورش سخته واسه من عباس
ای به قربون چشمای زخمیت
کو دو تا دست تو علمدارم
اگه تنهام بذاری تو این دشت
من به کی خیمه ها رو بسپارم
پاشو بازم کفیل زینب باش
پاشو اهل حرم رو آروم کن
پاشو تکلیف دشمنامونو
با یه اخم نگات معلوم کن
سخته واسه رقیه دوری تو
چه جوابی بدم اگه پرسید
نگران حرم باشم یا تو
منو تنها نذار تو این تردید
پهلوون پاشو که غمت دیگه
کمر آسمونو تا کرده
سورو سات یه غارتو دشمن
تو حرم بعد تو به پا کرده
رحم کن به من و غریبی من
بین بی رحما قد کمون شدم
کی بشه تکیه گاه خواهرمون
وقتی من غرق خاک و خون شدم
وقتی دشمن نشست رو سینه ام
گریه ی خواهروچه کار کنم
وقتی خنجر حیا نکرد از من
ناله ی مادرو چه کار کنم
بعد تو دشمنم جسور میشه
خیمه هامونو شعله ور میکنه
سنگ و چوب و عصا رو که بزنه
نعل اسبا رو تازه تر میکنه
شاعر: #سعیده_کرمانی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/80199/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( شیر میدان دار بودی پس چرا افتاده ای)
@emam8com
شیر میدان دار بودی پس چرا افتاده ای
ای امان خیمهها از چه ز پا افتاده ای
من گُمَت کردم ، میان دشت حیرانم مکن
دست و پایی زن بدانم که کجا افتاده ای
آنقدر گفتی که هستم خاک پایِ مادرت
حال، روی دامن خیرالنساء افتادهای
بشکند دستی که با نیزه دهانت بسته است
خاک عالم بر سر من، از صدا افتادهای
دست هایت یک طرف ،سر یک طرف، تن یک طرف
سورهٔ قرآن چرا از هم جدا افتادهای
قد رعنای تو شد هم دست با ضرب عمود
از سرِ زین گوئیا تو بی هوا افتاده ای
بعد از این معجر نگهداری زنها مشکل است
دور از خیمه به صحرای بلا افتاده ای
گوئیا باحوصله عقده ز دل وا کردهاند
از کجا تا به کجا ای باوفا افتادهای
شاعر: #قاسم_نعمتی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/80198/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#مدایح_و_مراثی_امام_حسین
شهادت امام حسین(ع) -( غمش از لشگرش بزرگتر است)
@emam8com
غمش از لشگرش بزرگتر است
خنجر از حنجرش بزرگتر است
زینب از بس که داغ دید انگار
خیلی از مادرش بزرگ تر است
چه کند با علی اصغر که
نیزه ها از سرش بزرگ تر است
چه کند با علی اکبر که
سرش از پیکرش بزرگ تر است
هر قدر تیر حرمله دارد
از سر اصغرش بزرگتر است
اربا اربا…همین بگویم که
اصغر از اکبرش بزرگ تر است
خوش به حال کسی که از انگشت
کمی انگشترش بزرگ تر است
شاعر: #محمد_حسین_ملکیان
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/80201/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
غزل مرثیه_مدح_مناجات_امام حسین علیه السلام -(هر کس که نشد محرمتان یار شما نیست نامحرم اگر هست به دربار شما نیست )
@emam8com
#مناجات_امام_حسین
#مدح
هرکس که نشد مَحرمتان یار شما نیست
نامَحرم اگر هست به دربار شما نیست
این هم ز سر لطف شما بوده وگر نه
این خار که زیبنده گلزار شما نیست
دور و برتان پُر ز غلام است ولیکن
در عهد کسی جُون وفادار شما نیست
وقتی که ابالفضل علی نوکرتان هست
این نوکریم در خور بازار شما نیست
درمانده رسیدم به در خانه ات ای شاه
رد کردن سائل به خدا کار شما نیست
هم حاجت من دادی و هم نان شبم را
والله کسی این همه سر بار شما نیست
ای سایه ی روی سر زینب نظری کن
در دل به جز از حسرت دیدار شما نیست
فردا که به محشر برسد مادر سادات
رسوا شود آنکس که ز انصار شما نیست
حسرت بخورد روز و شبش هرکه به جنت
همسایه دیوار به دیوار شما نیست
✍? نوید طاهری
شاعر: #نوید_طاهری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79923/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
آخر به ضربِ کینهٔ افرادِ نیزه-زن
@emam8com
-لطفا لطفا حق روضه ادا شود-
آخر به ضربِ کینهٔ افرادِ نیزه-زن
در خون نفس نفس زد و جان داد کاملاً
کشتند تشنه لب، لبِ دریا حرامیان
آقای مهربانِ مرا دور از وطن
«سر» را گرفت نیزه؛ به روی سرش گذاشت
افتاده بود در وسط قتلگاه، تن
میخورْد تاب؛ زخمی و بیتاب از عزا
بر خنجر کثیف سنان(لع) پاره پیرهن
با اهل عرش و أرض و سما ضجه میزدند
خیلِ وحوش تشنه؛ بر این جسم ِ بی کفن
بر بوریا نشسته و خون گریه میکنم
تا کم شود کنار تنش نورِ چشم من
*
در کوچه با غلاف و به گودال با عصا
داریم خاطرات بد از بیهوا زدن!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79847/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
شعر شهادت امام حسین(ع) -(ازهمان روزی كه درهستی نشانم كرده اند)
@emam8com
ازهمان روزی كه درهستی نشانم كرده اند
شكـرلله خـادم ايـن آستــانم كرده اند
تا نيـارم روی حـاجت بر سرای اين و آن
برسراين خوان رحمت ميهمانم كرده اند
بس كه غـرق نعمتم درآستـان اهل بيت
همچواشك شوق از ديـده روانم كرده اند
بـا همــه بی آبـرویی آبـرويم داده انـد
قطـره بـودم التفــات بيكـرانم كرده اند
من كه لايق نيستم برمدحتش، در حيرتم
باهمــه تلخی چرا شيرين زبانم كرده اند
تا دل خـود را نبنـدم بي خودی بر هركسی
آرزومنــد نگــاه دلستــانــم كرده اند
خيــر فـردای مرا امروز بر من داده اند
غم به دل بخشيده اند و شادمانم كرده اند
هرزمانی كه شـدم دلتنگ بهـر كـربـلا
همــره دل راهی بــاغ جنـانم كرده اند
منزلت گرچه نــدارم خـارم امـّا از وفـا
ای«وفایی»بلبل ايـن بوستـانم كرده اند
شاعر: #استاد_سید_هاشم_وفایی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79749/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
غمگینم و شوقِ لبالب از بیانم میرود
@emam8com
غمگینم و شوقِ لبالب از بیانم میرود
دارد غریب و خسته یارِ مهربانم میرود
دار و ندارم از وطن رخت سفر را بسته و
سست است زانوانم و تاب و توانم میرود
ای شهر پُر اندوه، ای کابوس ِ کوچه الوداع
با خاطراتِ از مدینه مرثیه خوان میرود
مقصد به ظاهر کعبه اما راهیِ مقتل شده
پشت سرش اشکی روان از دیدگانم میرود
آورده با خود هر چه دارد را که قربانی کنَد
خورشید و ماه و کهکشان و آسمانم میرود
وقتِ اذان زل میزند تا بر علیِ اکبرش(ع)
یک بغض دردآلود، در صوتِ اذانم میرود
در هر قدم با غصه و دلشورهٔ زینب(س) مدام
یک داغِ دائم شعله ور در استخوانم میرود
بر خاک می نشیند و تا آب می نوشد حسین(ع)
جان میدهم! آرامش از روح و روانم میرود
این کاروان با آه بسته بند محمل را اگر-
بند دلم شد پاره چون جانِ جهانم میرود
بیتابم و دلواپسم! تندی نکن! آرامتر...
«ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود»!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79508/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند
@emam8com
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند
از دلِ باغ تمام ثمرت را بردند
بر زمین خورد و همان لحظه زمینگیر شدی
تیرها خوش قد و بالا پسرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
دست شش ماهه تکان خورد میان دستت
تا که با تیرِ سه پر، بال و پرت را بردند
پایِ گودال؛ به پیشانی تو سنگ زدند
عمرسعد(لع) تشر زد! سپرت را بردند
ضرب شمشیر به فرق سرت آسیب رساند
تا در آن همهمه نام پدرت را بردند
رو به زینب(س) به تنت پیرهنت شد پاره
پایکوبان به سرِ نیزه «سرت» را بردند
رفتی و حالِ حرم لطمه زنان ریخت به هم
تا که با مشعلِ آتش خبرت را بردند
شک ندارم دَله دزدانِ حرامی حتی
خیمهٔ سوخته و شعله ورت را بردند
حرمله(لع)شمر(لع)سنان(لع)بر شتری بی محمل
خواهرت، جانِ دلت، همسفرت را بردند!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79365/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
سینه زدم... -(برای غربت شاه غریب سینه زدم)
@emam8com
برای غربت شاه غریب سینه زدم
برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم
گریستم همه ی عمر جای یارانش
میان روضه به جای حبیب سینه زدم
عزیز فاطمه گفتند عجیب کشته شدی
که بین روضه برایت عجیب سینه زدم
شنیده ام که سر صبر کشتنت ، حالا
به قتل صبر تو من بی شکیب سینه زدم
به نوحه خوان تو گفتم بگو از آب فرات
همین که گفت شدی بی نصیب سینه زدم
شاعر: #امیر_فرخنده
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79280/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
نوحه خوان حضرت امام حسین(ع) -(نوحه خوان یعنی سخن گوی حسین)
@emam8com
نوحه خوان یعنی سخن گوی حسین
کوکبِ رخشانِ شمسِ مَشرقین
نوحه خوان دُردی کشِ دُردی کشان
کاسه گردانِ سرای بی نشان
نوحه خوان یعنی که سر دم دارِ عشق
عاشقان را کهنه پرچمدارِ عشق
نوحه خوان مُرآتِ نورِ ایزدیست
پای بندِ حُکمِ شرعِ احمدیست
نوحه خوان یعنی جمیلِ ذی جَمال
واقفِ حُکمِ کتابِ ذُوالجلال
نوحه خوان یعنی که انوارِ جَلی
نوحه خوان یعنی که مدّاحِ علی
نوحه خوان یعنی که تندیسِ وقار
در شداید هم چو کوهِ اُستوار
نوحه خوان مستِ لقای حیدرست
قنبرِ شیرِ خدا را قَنبرست
نوحه خوان عزّت مدارانِ را شَرف
شیعهء یک رنگِ سلطانِ نَجف
نوحه خوان حق را اِرادت می کند
اهلِ مجلس را سَقایت می کند
نوحه خوان اسبِ شرافت تاخته
خانه ای در کوی زَهرا ساخته
نوحه خوان یعنی که کنزِ عاطفه
نورِ عین و بندِ قلبِ فاطمه
نوحه خوان سرمستِ تاسوعائیان
محرمِ اسرارِ عاشورائیان
نوحه خوان یعنی که مردِ پاکِ پاک
درغم و اندوهِ زینب سینه چاک
نوحه خوان غوّاصِ دریای بلا
حَنجرِ طوفان گرِ کربوبلا
در دیارِ آشنائی تاجِ سر
در سرای عشقِ زینب رُفتگر
نوحه خوان مستِ شَرابِ کُوثرست
لای لا گوی علیّ اصغرست
نوحه خوان را وردِ دائم اَشهدست
عاشقِ یک رنگِ شبهِ اَحمدست
نوح خوان یعنی که مردِ با مَرام
بلکه پرچمدارِ پرچمدارِ شام
نوحه خوان هم پای جبرئیلِ امین
هم نوای فاطمه اُمّ البنین
نوحه خوان آئینهء نورِ جَلی
ریزه خوارِ خوانِ عبّاسِ علی
سورۀ الماس دارد نوحه خوان
غیرت عبّاس دارد نوحه خوان
نوحه خوان دریای جوشان پُر خروش
خارِ زَهر آلودِ چشمِ خود فروش
نوحه خوانان باده نوشی می کنند
خود فروشان خودفروشی می کنند
نوحه خوانان دلبر و دل بُرده اند
خود فروشان جملگی دل مُرده اند
نوحه خوانان در کنارِ حیدرند
خود فروشان در دیارِ دیگرند
نوحه خوانان مردمِ آزاده اند
بر حسین اِبنِ علی دل داده اند
قبلهء اصلی حسینِ کربلا
نوحه خوانان قبله را قبله نَما
اهلِ هئیت مستِ حوضِ کُوثرند
لشکرِ آماده باشِ حیدرند
حیدریها حیدریها می کنند
همچو حیدر صَفدریها می کنند
حیدری یعنی که نورِ مُنجلی
پیش مرگِ حیدرِ کَرار علی
اهلِ هئیت در دیارِ مطلب اند
پاسدارانِ حجابِ زینب اند
اهلِ هئیت مستِ نَهرِ کُوثرند
لای لا گوی علیّ اصغرند
اهلِ هئیت باده نوشِ حیدرند
محوِ رخسارِ علیّ اکبرند
اهلِ هئیت را محمّد دلبرست
جمله را زَهرای حیدر مادرست
اهلِ هئیت را وطن کربوبلاست
کربلا میخانهء اهلِ ولاست
باز پرچمدار عنایت می کند
اهلِ هئیت را سقایت می کند
اهلِ هئیت جمله آلِ هاشمند
مستِ صهبای جمالِ قاسمند
اهلِ هئیت در دیارِ باقی اند
تشنگانِ علقمی را ساقی اند
اهلِ هئیت را فنائی می کنند
جمله را کربوبلائی می کنند
اهلِ هئیت پای بندِ دلبرند
تاجدارانِ صباحِ محشرند
درسِ ناخوانده همه دلداده اند
از حسین اِبنِ علی آزاده اند
اهلِ هئیت کج کلاهانِ رهند
مُعتکف در خانۀ اِلّا اللهند
گرچه (شبگیرم) زِ ذوق و همّتم
عربده جو، کفشداره هئیتم
شاعر: #شبگیر_تبریزی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79074/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
زخم زبان -(یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند)
@emam8com
زخم
زبان
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
بی
تو بسی طعنه چون تیر و کمانم زدند شعله
به جانم زدند
**
یک
اربعین یاحسین رنج و بلا دیده ام
کوفه
و شام بلا ، جور و جفا دیده ام
ثانیه
در ثانیه درد و غم و غصه بود
جمع
عزا در عزا ، بعد عزا دیده ام
هر
نفسی غصه ای بر جگرم می نشست
سایه
ی داغ عزا روی سرم می نشست
دشت
غم و بی کسی ، خار مغیلان به پا
حلقه
ی خونابه در چشم ترم می نشست
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
**
یک
اربعین یاحسین زیر عزا خم شدم
همدم
خون جگر در صف ماتم شدم
در
دل غربت اسیر ، بی کس و بی آشنا
سایه
نشین عزا ، آینه ی غم شدم
دیده
من خود به خود ، تا به سر نی رود
اشک
چهل روزه ام ، گرچه پیاپی رود
حنجره
ات زیر تیغ ، تلخ ترین حادثه
خاطره
ی قتلگاه ، از نظرم کِی رود ؟
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم
زدند
**
یک
اربعین یاحسین خون جگر خورده ام
دم
به دم از هر طرف سهم عزا برده ام
همره
اشک حرم ، در دل ویرانه ها
غنچه
ی پرپر شده دیدم و پژمرده ام
کرب
و بلا آمدم ، داغ دلم تازه شد
وسعت
دریای غم ، بی حد و اندازه شد
خیمه
ی ماتم به پا ، یاد جوانان کنم
آه
من و نای نی ، یار هم آوازه شد
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
**
یک
اربعین یاحسین ، بی تو به شیون گذشت
بعد
تو چون شام غم ، به روز روشن گذشت
غصه
ی بی یاوری ، سختی درد و بلا
لب
نکند بازگو ، آنچه که بر من گذشت
زینب
غمدیده را ، داغ برادر شکست
در
دل دریای غم ، بعد برادر نشست
سروری
هر اربعین ، از دل زینب بگو
بانوی
صبر و عزاست مُهر برادر به دست
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
**
شاعر: #محمدرضا_سروری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78925/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
شهادت امام حسین(ع) -(ناگه حجاب چهرۀ جانان کنار رفت)
@emam8com
ناگه حجابِ چهرهء جانان کنار رفت
یارای دل زِ جذبهء دیدار یار رفت
او شد بدیدهء دل و جان هر چه در وجود
او ماند و هر چه بود زِ نقش و نگار رفت
آهی کشید و زآتش آن پرده ها بسوخت
اشگی فشاند و زآئینهء دل، غبار رفت
فیضِ جمال، شوقِ لقا را به دل فزود
آمد قرارِ خاطر و از دل قرار رفت
پای نفس شکست زِ فرطِ شتاب و شوق
جان همرهِ خیال به سوی نگار رفت
تابِ شعاع مهر زِ گل ژاله را ربود
ذوق و طراوت از چمن و لاله زار رفت
طغیانِ بحرِ درد فزون شد زِ روی طبع
تا ماه، از کنارِ اُفق در کنار رفت
گل پاره کرد جامه که فصلِ خزان رسید
نالید عندلیب که فصلِ بهار رفت
تعطیل شد مدارسِ آیات محکمات
افسرده روحِ مکتب و آموزگار رفت
آشفت نظمِ اَنجمِ رَخشان و مه گرفت
تا مهر سوی غرب به نصف النهار رفت
آمد یکی شریر به کف تیغِ جان شکار
خونی فرو چکید و به سر انتظار رفت
(عابد) دگر خموش کز این غم مرا زِ سر
سیلابِ اشگ دیدء گوهر نثار رفت
شاعر: #محمد_عابد
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78803/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl