eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10.4هزار دنبال‌کننده
269 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( پس از شهادت مسلم گل ریاض عقیل ) @emam8com پس از شهادت مسلم گل ریاض عقیل دو ماهپاره شد از او به شهر کوفه قتیل دو آفتاب فضیلت دو آسمان جلال دو سرو باغ رسالت دو شمع بزم کمال دو باغ لالۀ قرآن دو نخل سبز ولا دو باز ماندۀ عترت دو نسل کرب وبلا دو نو نهال ولایت دو مرغ بی پر و بال درون حبس شب و روز و ماه تا یک سال ز بس گرسنه شب و روز را به سر بردند به جای آب و غذا اشک و خون دل خوردند نهاده بر روی دیوار در غریبی سر نه مادر و نه پدر نه برادر و خواهر خدای را به دعا ونیاز می خواندند به روز، روزه و شبها نماز می خواندند شبی محمّد گفتا چنین به ابراهیم که ای به گوشۀ زندان چو من غریب و یتیم من و تو کز غم داغ پدر کباب شدیم ببین چگونه به زندان چو شمع آب شدیم روا بود که خود امشب برای زندانیان دهیم شرح نسب نام خود کنیم عیان چو شب رسید ز راه و دوباره زندانیان برای دیدنشان گشت وارد زندان سرشک بی کسی از دیدگان خود سفتند کشیده آه و به او شرح حال خود گفتند که ما دو شاخۀ ریحان ز باغ قرآنیم اسیر دست تو یک سال کنج زندانیم ز نسل پاک خلیلیم ما دو اسماعیل دو بیگناه دو فرزند مسلم ابن عقیل از این کلام کشید آه از جگر مشکور که ای دو مصحف توحید ای دو آیه نور هزار بار شود جان من فدای شما درون کاسۀ چشم من است جای شما به خون پاک حسین و به گریۀ زینب که من ز حبس، شما را رها کنم امشب ز کار خویش سر افکنده ام به نزد بتول مرا حلال کنید ای دو نونهال رسول شبانه آن دو یتیم صغیر با دل زار روان شدند به سوی حجاز در شب تار نبود راهنمایی شبانه جز مهشان دوباره گشت به صحرای کوفه گم،رهشان به سرنوشت دچار آن دو نازنین گشتند که میهمان زن حارث لعین گشتند درون خانه از او مهر مادری دیدند کنار حجره غریبانه هر دو خوابیدند ز خواب ناز در آن شامگاه غربتشان پدر نمود به باغ بهشت دعوتشان که ای دو پارۀ تن ای که همچو جان منید به شامگاه دگر هر دو میهمان منید خدا گواست که آن شب چگونه سر کردند هماره گریه بر احوال یکدیگر کردند شنید حارث بیدادگر در آن شب تار صدای گریه از آن دو یتیم و شد بیدار به سوی حجره دوید و سؤال کرد که هان شما که اید؟ بگویید ای دو سرو روان صدا زدند که ما دو یتیم محرومیم دو کودکیم ز مسلم غریب و مظلومیم شناخت حارث ملعون چو آن دو کودک را به زیر ضربت سیلی گرفت یک یک را دو طفل بی کس و تنها در آن سیاهی شب صدای نالۀ وا مسلمایشان بر لب نیامدی دل سنگین آن شریر به درد دو دست بسته به سوی فراتشان آورد نهاد خنجر بیداد را به حنجرشان به قصد آنکه کند از بدن جدا سرشان از این ستم بدن آن پلید می لرزید وجود آن دو برادر چو بید می لرزید زدند ناله که حرمت بگیر زهرا را قسم به جان رسول خدا مکش ما را بیا و ما را همچون غلام حلقه به گوش ببر به جانب بازار و هر دو را بفروش هزار حیف که او شرم از رسول نکرد شنید خواهش آنان ولی قبول نکرد به هر کلام کشیدند از جگر شرری نکرد در دل آن دشمن خدا اثری به قبله هر دو، دو دست نیاز بگرفتند اجازه بهر دو رکعت نماز بگرفتند پس از نماز خداوندگار را خواندند سرشک بیکسی از هر دو دیده افشاندند که ای بزرگ خداوندگار عادل ما تو شاهدی بستان داد ما ز قاتل ما از این دعا به غضب آمد آن پلید شریر تو گویی آنکه به قلبش ز غیب آمد تیر کشید تیغ که از تن جدا کند سرشان سرشگ هر دو روان شد ز دیدۀ ترشان کلام هر دو همین بود کای ستمگستر بگیر خنجر و اوّل ز من جدا کن سر گرفته تیغ ستم را به کف به خشم تمام فتاد سخت به حیرت که سر بُرّد ز کدام به گریه گفت محمّد که ای ستمگر دون چو خواستیم بیاییم از مدینه برون نمود بدرقه ما را به گریه مادرمان کشید دست نوازش به صورت و سرمان به گریه گفت چنین با من غریب و یتیم که ای محمّد، جان تو جان ابراهیم به جان مسلم کز غصّه خون شده است دلم خدا گواست که از روی مادرم خجلم اگر چه هر دوی ما را به سر رسیده اجل برای خاطر مامم مرا بکش اوّل سرشک حارث برادر به جسم بی سر او خضاب کرد رخ خود ز خون حنجر او هنوز بود روان اشک از دو چشم ترش که روی نعش برادر بریده گشت سرش روا بود که بمیرد جهانی از این غم چگونه زنده ای و شرح می دهی میثم شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/32048/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( این دو کودک که جدا گشته ز پیکر سرشان ) @emam8com این دو کودک که جدا گشته ز پیکر سرشان می برد دل ز همه حسن خدا منظرشان سرشان گشته جدا از تن و پیداست هنوز جای گلبوسۀ مسلم به رخ انورشان داغ بابا به جگر، گوشۀ زندان، یکسال خون دل ریخته پیوسته ز چشم ترشان باور شمع هم این قصّۀ جانسوز نبود کاین دو پروانه غریبانه بسوزد پرشان غصّه هایی که پس از کشتن مسلم خوردند چشمۀ خون شد و فوّاره زد از حنجرشان بوده بر صورتشان گرد و غبار زندان شسته گردیده ز خوناب جگر پیکرشان خبر کشتنشان را به مدینه نبرید به خدا منتظر هر دو بود مادرشان با سجودی که به هنگام شهادت کردند زنده گردید نماز از دم جان پرورشان زلف پیچیده و چشم ترشان می گوید که غریبانه جدا گشته ز پیکر سرشان گنه این دو چه بوده است که هر شب چون شمع آب گردیده به زندان بدن لاغرشان چون نگرید ز غم این دو برادر میثم که عدو یکسره خون ریخته در ساغرشان شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/32047/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما ) @emam8com ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما آسمان چهرۀ خود سوده به خاک در ما باده روز ازل از جام شهادت زده ایم بوده در بزم بلا خون جگر ساغر ما دو فروزنده سپهریم که در دامن خاک آفتاب آمده خون، اشک شده اختر ما حرم ماست دو کعبه که مطاف ملک است ای بسا دل که کند طوف به دور و بر ما نقش گلبوسۀ ثارالله اکبر دارد گلوی نازک و رخسار ز گل بهتر ما بودهیک کربلا غصّه و درد و غم و داغ در دل سوخته و سینۀ غمپرور ما دل ما بود پر از آتش و یک سال تمام آب گردیده به زندان بدن لاغر ما در صف حشر به چشم همه باشد پیدا اثر سیلی قاتل به رخ انور ما شعیان کاش همه بوده نظر می کردید چه غریبانه جدا گشت ز پیکر سر ما زیر شمشیر عدو بیکس و تنها و غریب اشک ها بود که می ربخت ز چشم تر ما در دم مرگ به بالای سر ما دو یتیم حضرت فاطمه آمد عوض مادر ما بدن بیسر ما را به فرات افکندند آب هم سوخت به آغشته به خون پیکر ما گلوی نازک ما کز دم شمشیر شکافت خون دل بود که فوّاره زد از حنجر ما در غم غربت ما اشک بیفشان میثم که نشد هیچکس از راه وفا یاور ما شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/32045/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
واحد4 زمینه-مداحی طفلان حضرت زینب باصدای حاج محمدرضاطاهری -( اذن ورود مابه حسینیه ی عزا ) @emam8com اذن ورود ما به حسینیه ی عزا از عرش اعظم امده فبک علی الحسین حسین وای حسین وای حسین وای به اذن شاه خراسان یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین ********* نبینم تنهایی نبینم گریونی نبینم بی یاری نبینم دلخونی بذارکه گلای من برن تاکه ابروی خواهرت اینا دوسهم زینبن فدایی چشمای ترت اینا بمونن چیزی نمی مونه ازخواهرت بخربرادر ابرومو جلوی مادرت سپاه زینب فدایی علی اکبرت ********** نبینم بی تابی نبینم غم داری اومدم درداتو به دلم بسپاری به سینه ی تنگ خواهرت تو روخداست رد نزن توروجون مادر کاری کن برای کفن پوشای من بذار برن تاواسه ی غم تو پرپر بشن برا همیشه ابروی دل مادر بشن تااربا اربا شبیه علی اکبربشن *********** پیش طفلای من وسط میدونی نبینم شرمنده نبینم گریونی بارونای چشمای ترم میباره برای چشم تو بدنای روی خاکشون فدای غمای چشمم تو می ریزه اشکام واسه ی غم توتو خیمه ها میخوام ببینم سرای گلامو ازتن جدا میخوام ببینم سرشونو به روی نیزه ها 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/sabk/new/29044.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/29044/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
💠بیش از 1000 شعر و سبک از شاعر اهل بیت #امیر_عباسی💠 🔻در سایت امام هشت 💠زمزمه 💠زمینه 💠نوحه 💠شور کلیک کنید👇👇 http://em8.ir/S6CUUi
امام حسین (ع) -(ای یادگار مولا ، آیاتِ بحر ِطاها) @emam8com ای یادگار مولا ، آیاتِ بحر ِطاها آرام ِجان ِزهرا حسین حسین تنها زهرا کند دعایت ، مادر جانم فدایت در گود قتگاهت ، من منتظر براهت ای وارثِ هدایت ، دُردانه ی ولایت قربان خاک پایت ، جانم کنم فدایت اکبر شبیه احمد ، تعبیر نام امجد باذکر یا محمد ،صبرش دگر سر آمد قاسم پر از تمنا ، آورده خط بابا آماده ام سراپا ، دل را زدم به دریا اصغر به گاهُ واره ، گریان وُ بی قراره لبخند او اشاره ، بابا یاور نداره عباس وُ مَشک ِ پاره ، دست وُ علم نداره دشمن کند نظاره ، دیگر نداره چاره دُختَت کشد عبایت ، روکن به خیمه هایت تا بشنوم صدایت ، جانم حسین فدایت دشمن به تو رسیده ، تیرش تنت دریده زینب به سر دویده ، سر بر تنت ندیده زهرا دهد سلامت ، زینب کند صدایت جانم حسین فدایت ، جانم حسین فدایت حسین حسین تنها ، آتش زدی به دلها با کربلا عاشورا ، گرید غریب صحرا شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/7/43775_139772095628_2369825.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43775/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
امام حسین (ع) -(ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ) @emam8com ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ چشمان پر اب و دل بی تاب و دگر هیچ چون روزنه ای چشم فرو بسته از عالم وابسته ی خورشید جهان تاب و دگر هیچ اندوخته جز اشک نداریم به دنیا ماییم و همین گوهر نایاب و دگر هیچ اندازه ی یک قطره اگر اشک فشاندیم شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ راه دل ما را به حرم ختم نمودند هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ چون پرچم سیار عزا خانه به دوشم چون ابر سبک بارم و بی خواب و دگر هیچ "در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری" گویم که غم حضرت ارباب و دگر هیچ شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43770/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
«رسیدن رأس انور امام(ع) به دیرراهب» -(قانلی بیر باش نیزه باشینده ائدوب غوغا گلور) @emam8com قانلی بیر باش نیزه باشینده ائدوب غوغا گلور اَم حَسِبْتَ انّ اَصحَاب آیه سین گویا گلور برج ظلمتدن چیخوبدور گوئیا خورشید عشق غرق ظلمت چوللره انوار حق پیما گلور اولمیا وادیّ سینانی گزن موسی دی بو بیر تلالو باشدا وار گویا ید بیضا گلور نفحۀ رحمت دی مشرقدن وزان دی چوللره سایه سالسین کوه قافه شهپر عنقا گلور کاروان تا یتدی بیر خاموش دیره ، گوردیلر زنگ ناقوس کلیسا سسلنوب هیها گلور دوشدی دیرین راهبی خوفه چیخوبدور دیریدن تا گوره ناقوسیدن اول سس نه دور آیا گلور گوردی ظلمت چوللرین بیر نور رحمانی آلوب آسمان کوفه دن شمس جهان آرا گلور بیرنئچه مهتاب آلمیش اول گونون اطرافینی دیره گلجاق نالۀ یَا لَیتنَا کُنّا گلور دقتیله باخدی راهب کاروان کوفیه بیر نئچه جلادی گوردی هار و بی پروا گلور واردی هر جلاد الینده نیزه ، نوک نی ده باش باشلارا باخدوقجا قلب راهبه بلوا گلور واردی بیرباش باشلارایچره دائماً قرآن اوخور صوت قرآنی اونون جان بخش و روح افزا گلور قانلی باشدان اولدی از بس منجلی نور وقار فکرائدوب راهب اونون مأواسینه یحیی گلور باغلانوبلار خوردا قیزلار قول قولا زنجیریلن گوزلرینده واردی قان یاش دیلده واویلا گلور کاروانین همرهینده واردی بیر عورت خانم قان دولان عطشان دوداقیندن حزین نجواگلور: ای حسین ای شاه مظلومان باجون قربان سنه آچ گوزون باخ زینبه چوللرده وانفسا گلور کیم بولردی گلشن زهرانی صرصر صولدیرار کیم دییردی زینب آخر بو چوله تنها گلور کیم قبول ایلردی شهر کوفه ده زهرا قیزی اللری زنجیر ظلمه باغلانا ، سودا گلور کیم قبول ایلردی سبط تاجدار عالمین نیزیه وُرسونلا باشین،بیله سۆزحاشا گلور قانلی باشین بیرگجه قالدی کول اوسته یاحسین بیر گجه اول باشین استقبالینه ترسا گلور سن بلکده عرشه گئتدون گویلره وئردون صفا ایندی اما باشیوه یئرلرده مین بلوا گلور زینبین نجواسی سالدی راهبی تاب و تبه دیرینه ، بولدی شُبیر اول زادۀ ایلیا گلور خاتم پیغمبرانه وار بو باشین نسبتی رتبه ده ختم رسالت برتر از عیسی گلور الغرض سُکنی تاپوبدوردیریده شاهن باشی جلوۀ تنویر حق دور لیلۀ یلدا گلور آرتوروب دیرین صفای معنوی سین قانلی باش گوئیا میثاق عشقه تاج کَرّمنا گلور لحظه لحظه عطرجنت دور مشامی ناز ائدور دیریدن هرآن شمیم انبیا پیدا گلور گرچه بو عیسی دگور یا نسبتی یحیایه یوخ رتبه ده امّا او پیغمبرلره همتا گلور نیمۀ شب راهب احساس ائتدی بیر آیری نوا قلبینی رام ایلین آرام بیر نجوا گلور نیم خیز اولدی یریندن فاش بیلسون مطلبی بولمدی گوزدن چکیلدی پرده ،یا رۆیا گلور گوئیا سس صاحبی بیر عورتیدی باغریقان چوللری بیرباشن عشقینده اولوب جویا گلور الله الله بونه عالم دور بوعورت کیمسه دور نسبتی وارهاجره،مریم دی، یاسارا گلور؟ نوررحمت تازه دن دوشدی او دیرین بطنینه بزم اِنس و حوره بیر انسیّۀ حورا گلور ایستیوردی فاش بیلسون سرّعشقین مطلبین دقت ایلوبدی گوروب بیرسسدی چوخ باجا گلور: ای کسیلمیش باشی دالدان خنجر عدوانیلن جان سنه قربان اولا آچ گوزلرین زهرا گلور بیر گجه خولی ائوینده من سنه مهمانیدیم بو گئجه مظلوم آنان غم دیرینه امّا گلور رسم عالمدور آنانی ئولدوره مسماریلن اوغلونون جسمینده دورت مین اوخ یری پیدا گلور دور بابام پیغمبره با هم گلایه ایلیاق بو نه عالمدور عدالت حرف بی معنا گلور هاردا شاهن باشی نوک نیزه ده جولان وئرر هانسی شاهه شورش محشر بئله برپا گلور ناقه لر اوستن آتوللار چوللره قیزلاریوی اوخ دگور قمچی دگور تیغ و سِنان حتّی گلور بار الها هم بابام مظلوم ئولوب هم مرتضی هم حسینیم ظلم الیندن دوغرانوب اعضا گلور صبریمیز بی حددی والله هر بلایه صابروخ حقّ عطا ایلوبدی آخر سینه میز سینا گلور حق تعالی دن گلن تقدیره زهرا لا دئمز لایُری دن هرنه گلسه خوش گلور زیبا گلور ای «مُصَیـّب» مِهر تابان سپهر عصمته کیم توسّل قیلسا اَدنی شأنی بس اَعلی گلور گل خلوص نیتیلن باغلا احرام ولا اوندا کی قلبین حسینین عشقینه شیدا گلور وئر خانم زهرایه شاه کربلانی سن قسم فاطمه گر واسطه دوشسه سۆزی باجا گلور عشقیوی اثبات اگرائتسن حسین درگاهینه مطمئن اول کی ، برات کربلا امضا گلور شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43783/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
شعری برای استقبال از شهدای گمنام -(عطری پیچیده توی شهر، میگن که مهمون اومده) @emam8com ((شعری برای استقبال از شهدای گمنام)) عطری پیچیده توی شهر، میگن که مهمون اومده رفیقی بی نام و نشون به قلب زارم سر زده جنگیده بود برای دین، مردونگیشم بی حده گوشت و خونش رو هدیه کرد، با استخونش اومده شهید گمنام، خوش اومدی به شهر ما صفا دادی به این دیار، قابل دونستی شهید گمنام، نمی‌تونسته هیچ‌کسی قلب منو جلا بده، اما تونستی حالا که اومدی عزیز، سؤالی دارم به مادرت خبر دادی، کجایی یارم؟ چند ساله چش به راهته، با هر بهونه لقلقه زبونشه، برگرد به خونه «شهید گمنام، شهید گمنام» از مادرت گفتم ولی، غصه نخور یکی میاد همونکه مادر همه است، سربندشو زدی زیاد همونکه انتقامشو گفتی میگیری از عدو همونیکه یه وقتایی از محرمش گرفته رو شهید گمنام، یکم برا ما حرف بزن از لحظه‌های جنگ بگو، از حال سنگر شهید گمنام، بگو ز دردای تنت بگو آخه چه جوری، زدی تو پرپر نمی‌دونم تشنه بودی با دست بسته؟! یا که شبیه فاطمه، پهلوت شکسته؟! سرت جدا شده بگو، یا که دو دستات؟! یا مثل عباس علی، تیری به چشمات؟!.. «شهید گمنام، شهید گمنام» رفتی و لشکری شدی برا دفاعِ از حریم راهمونو نشون دادی که از بیراهه‌ها نریم رفتی و این وصیتت، برای حفظ انقلاب پشت ولایت بمونیم، حفظ حیا، حفظ حجاب شهید گمنام، برای ما پرکشیدی ببخش اگه یه وقتایی، کوتاهی کردم شهید گمنام، عده‌ای دل بریدن و طالب بی دینی شدن، زیاده دردم حالا تو از خدا بخواه، تا کم نیارم به راه حق و مستقیم، قدم بذارم بگو به من که روسیام، بده لیاقت قابل بدونه این بَد و واسه شهادت «شهید گمنام، شهید گمنام» شعر و سبک : عبدالحسین شفیع پور شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/96/12/39284_1396121134110_8826778.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/39284/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com