#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
امان نامه -(به سر باز دارم هوای دگر)
@emam8com
به سر باز دارم هوای دگر
پرد مرغ روحم به جای دگر
ندا آید از خامه پر نوا
گذر کن سوی عرصه کربلا
بیابان پر از داد و شور شر است
همانا که هنگامه محشر است
بر آن دشت هی لشکر آید فرود
کند مرد جنگی به هر دم ورود
همه غرق آهن همه کینه خواه
همه دشمن حقّ همه دین تباه
همه دشمن ملک و مال علی
همه تشنه خون آل علی
چو زجز و چو خولی چوشمر و سنان
گرفته به کف آب داده سنان
به سرداری ابن سعد عنید
فرستاده بی حَد لشکر یزید
به سرعت دوان و دمان آمدند
به قتل امام زمان آمدند
جهان آفرین تا جهان آفرید
چنین بی حیایی نیاید پدید
ندید است چشم جهان خراب
به مهمان خود کس کند مَنع آب
نویسد کسی نامه دعوت کند
به مهمان چنین هَتک حَرمت کند
ندیدم کسی این چنین رای و کیش
کند میزبان قصد مهمان خویش
که مهمان خود را کُشد تشنه لب
که کُشتند آن فرقه بی ادب
به دل ها بسی کینه ها داشتند
بسا این عمل نیک پنداشتند
همه دین و ایمان زِ کف داده بود
همه بر قتال شه آماده بود
ولی آن سپه را به دل بیم بود
دل جنگجویان به دو نیم بود
همه ترس از اَشجَع ناس داشت
همه بیم از تیغ عباس داشت
به مردانگی گر کند قد علم
نماند زِ لشکر بپا یک علم
یکی گفت این ثانی حیدر است
یکی گفت به میدان کین اژدر است
یکی گفت گر تیغ گیرد به کف
نماند بجا دست و تیپ و نه صف
اگر آن نباشد میان سِپه
کنیم این سِپه را به زودی تَبه
چنین گفت شمرِ ستمکار دون
من اکنون زِ لشکر در آرم برون
به صد دام تزویر و افسون کنم
زِ اُردوی آن شاه بیرون کنم
روم وعده جاه و غزّت دهم
نوید امید و ریاست دهم
بیامد به مکر و فسون آن لعین
به نزدیک خرگاه سلطان دین
کنارِ خیامِ امامِ اَنام
چو ایستاد آن شوم و بی ننگ و نام
مخاطب نمود اَشجَع ناس را
رشید و هنر پرور عباس را
به نزدیک شمر آمد آن خوش کلام
قَمر شد مُقابل به ابر ظُلام
پس آنگه بگفت آن لعین عنید
که ای نامدار و شجاع و رشید
دریغا از این جلوهء روی تو
دریغا از این زور و بازوی تو
دریغا از این قد دلجوی تو
دریغا از این زور و نیروی تو
امان نامه دارم زِ میرم برات
که یابی از این ورطه راه نجات
تو هستی مرا هم قبیله از آن
نمی خواهمی مرگ تو بی گمان
که حیف است این قامت اُفتد به خاک
شود چون تو یک شیر جنگی هلاک
چنین پاسخی داد آن پنجه شیر
مرا نیست غیر از حسینم امیر
امیری حسین و نعم الّامیر
بدور ای سمتکار شوم و شریر
تو ای ناخدای یم کربلا
رضای خدا را تو گفتی بلا
به (شانی) کرامت نما از کرم
سرايد رثای شما اين رقم
شاعر: #مرحوم_حسین_شانی_تبریزی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78533/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شب نهم محرم شهادت حضرت اباالفضل(ع) -(دیدن پیکر تو پیر شدن هم دارد)
@emam8com
دیدن پیکر تو پیر شدن هم دارد
داغ هجران تو زنجیر شدن هم دارد
دمِ تو هست ولی بازدمت کو عباس
درد تو درد زمین گیر شدن هم دارد
بخدا پای تو چندین دفعه درگیر شدم
سر تو ارزش درگیر شدن هم دارد
جان من پاشو ابلفضل بیا آغوشم
بی تو درسینه نفس سیر شدن هم دارد
سر پاشیده تو قد مرا خم کرده
غیرتت ارزش تقدیر شدن هم دارد
چقدر تیر سر سفره چشمت داری
سوره چشم تو تفسیر شدن هم دارد
تو ابلفضل منی یا حرم نی زاری
بدن پاره مگر زیر شدن هم دارد
سر هر عضو تنت ناله جانسوز زدم
تن تو درد زمین گیر شدن هم دارد
شاعر: #محمد_حبیب_زاده
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78352/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
حضرت ابالفضل ع -( ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل)
@emam8com
#شب_نهم_محرم
#توسل_به_حضرت_اباالفضل_ع
ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل
از چه شدی نقش زمین، یا ابوفاضل
جان داده ای در علقمه، با لبِ عطشان
برخیز و حالِ ما ببین، یا ابوفاضل
وقتِ وداع گفتی تو با، دیدگانِ تَر
من می روم آب آورم، زینب ای خواهر
در خیمه پَرپَر از عطش شد علی اصغر
از چه شکسته شد جبین، یا ابوفاضل
پشت و پناهِ این حرم، یا ابوفاضل
تنها تویی برادرم، یا ابوفاضل
رفتی و بشکسته پَرم، یا ابوفاضل
بنگر چه آمد بر سرم، یا ابوفاضل
آخر شدی قطع الیمین، یا ابو فاضل!
#هستی_محرابی
شاعر: #هستی_محرابی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78295/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شهادت حضرت اباالفضل(ع) -( آه از آن ساعت که بر کون انقلاب افتاده بود)
@emam8com
آه از آن ساعت که بر کون انقلاب افتاده بود
بر تراب غم، عزیز بو تراب افتاده بود
آه سرد باد، آتش روی آب افکنده بود
آفتاب از گرمی خود در عذاب افتاده بود
نوک پیکان سه شعبه، بین طاقین خورده بود
ناله و شیون به طاق نه قباب افتاده بود
بسکه لرزان گشته بوده، گاه افتادن علم
بر دل اطفال زهرا اضطراب افتاده بود
دست از تن رفت، اما در یسار و در یمین
یک لوا آلوده خون، یک مشک آب افتاده بود
پیکرش از نوک پیکان، پاره پاره، چاکچاک
زخم شمشیرش بر اعضا بی حساب افتاده بود
خون اعضایش ز گرمی در بدن خشکیده بود
زخم بر سوزش ز تاب آفتاب افتاده بود
شه به بالین سپهبد در همان ساعت رسید
بین لشگر بهر قتلش انقلاب افتاده بود
دید جسم ناخدا را غرق خون فلک نجات
یک چمن گل گوئیا بحر گلاب افتاده بود
(شاُنی) آن روزیکه این اشعار دلکش می نوشت
جسم بی یارش میان رختخواب افتاده بود
شاعر: #مرحوم_حسین_شانی_تبریزی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78198/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
حضرت اباالفضل(ع) -(بر لب آبم و از داغ لَبت میمیرم)
@emam8com
بر لب آبم و از داغ لَبت میمیرم
هر دَم از غصهی جان سوز تو آتَش گیرم
مادرم داد به من درس وفا داری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
گاه سردار علمدارم و گاهی سقا
گه به پاس حَرمت گشت زنان، چون شیرم
بوتهی عشق تو کرده است مرا، چون زَر ناب
دیگر این آتش غم ها ندهد تغییرم
گر مرا شور و جوانی و بهار عمر است
از خزان تو دگر ای گل زهرا پیرم
غیرتم گاه نَهیبم زند از جا بر خیز
لیک فرمان مطاع تو شود پا گیرم
تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم
آیتِ قَهر بیان شد، زِ لب شمشیرم
سایهی پرچم تو کرد سر اَفراز مرا
عشق تو کرد عطا دولت عالم گیرم
کَربلا کعبهء عشق است و من اندر اِحرام
شد در این قبلهی عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصوّیرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حَج من و تقصیرم
زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم
ای قَد و قامت تو معنی قَدقامت من
ای که الهام عِبادت زِ وجودت گیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
جَسدم را به سوی خیمهی اصغر نَبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم
شاعر: #حبیب_الله_چایچیان
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78183/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
حضرت اباالفضل(ع) -(روز عاشورا سیه مستان مست)
@emam8com
روز عاشورا سیه مستان مست
نقد جان دادند بر عهد الست
هر یکی تهلیل گو با پیچ و تاب
عربده جویی نمود و مست برست
وقت آن شد تشنه لب سردار عشق
بر مطاف خویشتن احرام بست
طوف اول آن سیه مست بلا
در حریم کبریایی داد دست
طوف دوم حاجی حجاج عشق
در حرم از قید دست چپ برست
طوف سوم مشک آبش پاره شد
رشته ی صبر دلش ازهم گسست
طوف چهارم پرچمش شد سرنگون
بر جبینش تیر اهل کین نشست
طوف پنجم زانوانش شد بلند
قامتش را دال کرد آن سرو شست
تیر کین را تا برآرد از جبین
اوفتاد عمامه ی آن می پرست
طوف ششم از جفای محتسب
کاسه ی جام سر سقا شکست
طوف هفتم بند شد پا در رکاب
عاشقان را این چنین مستی خوشست
فاطمه (س) فرمود حجت شد قبول
ای حسینم را بهین سقای مست
عشق شبگیری مرا (شبگیر)کرد
سوختن آموختم از سال شصت
شاعر: #شبگیر_تبریزی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78182/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
زبانحال امام در بالین حضرت اباالفضل(ع) -(بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من)
@emam8com
بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من
نظر بگشا و بنگر یک زمان بر سوز آه من
زپشت زین چه افتادی شگست از بار غم پشتم
زجا خیز ای که در هر غم بدی پشت و پناه من
به بالینت اگر دیر آمدم اینک مرنج از من
که دورت کوفیان از چهار سو بستند راه من
به چشمم روز روشن تیره شد چون شب زداغ تو
گشا ای نور چشمان دیده بین روز سیاه من
بهر عضوت که آرم دست زان عضوت جدا باشد
کدامین سنگدل کشتت چنین ای بی پناه من
زبهر جرعه آبی سکینه بر در خیمه
ستاده منتظر آن طفل زار بی گناه من
خوشم از آنکه یکشب زندگی بعد توام نبود
اگر نه روز شب میشد زآه صبحگاه من
من آن طاقت ندارم کز خجالت دیده بردارم
بزیر تیغ خواهد بود بر رویت نگاه من
شاعر: #جودی_خراسانی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78177/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
یا ابوالفضل_تا که بودی بین ما آرام می کردی دلم
@emam8com
یا ابوفاضل
تا که بودی بین ما آرام می کردی دلم
ای برادر بوده ای حلال کل مشکلم
یا ابوفاضل بود جای تو خالی بین ما
می زند داغ فراق تو شرر برحاصلم
یابن حیدر بوده ای تو افتخار زینبت
هز زمان بودست الطاف تو جانا شاملم
نیستی تو دشمنان ما جری تر گشته اند
طعنه ها و خنده ها می گردد آخر قاتلم
یادم آید روز اول را که اینجا آمدیم
تو کمک کردی که پایین آوری از محملم
نیستی دارند زینب را اسارت می برند
ماندهام تنها نباشد محرمی در محفلم
شعر:اسماعیل تقوایی
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/77863/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
یک منبر روضه شب تاسوعا
@emam8com
◾بفرمائید....
◾یک منبر روضه
◾شب تاسوعا
علمت روی زمین است علمدار حسین
ازچه خاموش شدی شمع شب تارحسین
توکه خودجای خودت دیده ام اینجاعباس
مشک بی آب تو گردیده گرفتار حسین
زائر یاس کبودی که برادر خواندی
با اخا ادرک اخایت شده غمخوار حسین
رحمت واسعه ی حق به تو و مادر تو
مادرت گفته که گردی همه جایارحسین
تو زمین خوردی و دشمن همگی فهمیدند
که به اتمام رسیدست همه ی کار حسین
ناامیدان دو عالم همه با هم گویند
با ابوالفضل بود گرم چو بازار حسین
اشک از دیده مهدی شده جاری هردم
که شده کشته علمدار به دربار حسین
شاعر: #مرتضی_محمودپور
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/77862/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
نوحه وزمینه شهادت حضرت ابوالفضل _از درون خیمه ها آید صدای تشنگان
@emam8com
زمزمه، نوحه وزمینه شهادت حضرت ابوالفضل
از درون خیمه ها آید صدای تشنگان
ای سپهدارم برو بر خیمه ها آبی رسان
ای عموی مهربان
ای امید کودکان
جان من عباس من، جان من عباس من2
____________________
حالیا که می روی سوی فرات آب آوری
گوییا جان برادر را تو با خود می بری
ای علمدار حسین
یار وغمخوار حسین
جان من عباس من....
_________________________
آن قد وبالای تو آرامش اهل حرم
زود برگرد خواهرت زینب بماند محترم
چشم ما ماند براه
تا که برگردی تو ماه
جان من عباس من....
_________________________
تا که بر گوش حسين او رسید ادرک اخا
برد رو به آسمان دست دعا خون خدا
ای خدا آب آب آورم
رحم کن من مضطرم
جان من عباس...
______________________
چون رسیدش دست عباسش زتن افتاده بود
تیر در چشم وسر وتن پر زخون، جان داده بود
در کنار اونشست
گفت که پشتم شکست
جان من عباس....
شعر:اسماعیل تقوایی
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/00/5/77861_1400526180220_1142617.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/77861/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شب تاسوعا -( خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را)
@emam8com
خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را
هنرمندانه طرحی نو زده، این قد و قامت را
الا بالا بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید
که کامل کرده چشمانت، نشانی نجابت را
تو آن ماهی، که یک ایل عاشقانه خیره ات می شد
به رخسارت خدا گویا، تراشیده ملاحت را
کدامین واژه ات را شرح باید داد ای ساقی
ولایت یا اصالت یا شجاعت یا شرافت را؟
دعای خسته گان قوم را، آمین بگو ای مرد
که با نامت عجین کردند نام استجابت را
به قلب تشنه ام ساقی، به غیر از تو که می بخشد
چنان باران، به جای جرعه، دریای کرامت را؟
کنار نام تو آیینه بگذارند شاعر ها
به جای آنکه بنویسند اوصاف شهامت را
قیامت محشری خواهد شد از حظِ حضورت، پس
به عشق دیدنت من عاشقم، صبح قیامت را
چنان شد پیشکش پای برادر دستهای تو
که اخلاصش عوض کرده ست تعریف سخاوت را
کنار علقمه، سقا ترین تشنه، حسینت خواند
از آن خون گریه های زخم چشمانت، خجالت را
علم افتاد و دست خیمه از دستت جدا افتاد
و زینب دید از آن لحظه به چشمانش اسارت را
شاعر: #حسن_کردی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/80205/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شب تاسوعا -( ما که عمری ست گدای شب تاسوعاییم)
@emam8com
ما که عمری ست گدای شب تاسوعاییم
زخمی مرثیه های شب تاسوعاییم
عشق عباس شکیبایی و سرزندگی است
روضه ی امشب ما روضه ی شرمندگی است
تن بی بال و پرت قاتل ارباب شده ست
از خجالت همه ی قامت تو آب شده ست
لب آبی و لبت سوخته از بی آبی
تکیه گاه منِ دلتنگ چرا می خوابی؟
همه ی علقمه پر نقش شد از بال و پرت
همه ی خون تنت ریخته از فرق سرت
اولین بار کنار تن تو لرزیدم
سوختم تا که تن سوخته ات را دیدم
داغ تو بر کمرم مانده و سنگین شده است
این فرات است که از خون تو رنگین شده است
می کشم تیر ز چشم تو به چشمی پر اشک
مرثیه خوانده برای منِ دلسوخته، مشک
از گلو و سر و چشم و دهنت خون زده است
صبر کن نیزه ای از پشت تو بیرون زده است
خطِ خون مانده ز بی دستی تو دور و برم
سینه خیز آمده ای مشک به لب سمت حرم
خیمه با رفتن تو ضربه ی بد خواهد خورد
دخترم بی تو از این قوم لگد خواهد خورد
لشکر حرمله آماده ی غارت شده است
تو که بی دست شدی حرف اسارت شده است
فکر کن بی من و تو شمر چه ها خواهد کرد
حرمله را به حرم زود رها خواهد کرد
از همین لحظ النگوی رقیه پر زد
خواهرم باز گره بر گره ی معجر زد
با شکاف سر زاری که تو داری چه کنم؟
با سرت در گذر نیزه سواری چه کنم؟
به سر سوخته ات زخم جبین می افتد
بیشتر از سر من روی زمین می افتد
شاعر: #حسن_کردی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/80204/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl