مجروحین و نیروها در آنجا نبود تعداد زيادي در نزدیکی اسكله نشسته یا ایستاده بودند،صدای هواپيماهاي عراقي بگوش می رسید که مرتب در حال بمباران منطقه بود، صداي اذان ظهر از آنطرف اروند شنیده میشد، مرتب بچه ها از جمله برادر رحمانی و.....، كنارم آمده و از زنده بودن من اطمينان حاصل ميكردند.......
[۱۲/۲۷، ۱۵:۱۰] سید مرتضی موسوی: (عملیات کربلای چهار، قسمت دوازدهم) :.......صداي تنها قايقي كه به اسكله نزديك ميشد به گوش ميرسيد همه سراسيمه و آماده بودند تا با همان يك قايق به عقب و آنسوي اروند بروند!! به محض پهلو گرفتن قايق كه حامل مهمات و ناهار برای نیروها بود، همه بچه های حاضر در اسکله،برای سوار شدن به سمت قايق هجوم بردند!! يكي از بچه ها،فکر کنم برادر رحمانی ، داد زد: برادرها ! اين فرمانده هست ، بايد كمك كنيد تا او را داخل قايق ببریم؛ بالاخره داد و فرياد او و تلاش های بچه های گروهان یاسر، نتيجه داد، بچه ها با عجله، برانكارد را بلند و همچنان با شتاب به داخل قايق هل دادند، من بدونه برانكارد بداخل لگن قايق، افتادم!! دوباره من را داخل قایق روی برانکارد قرار دادند،با حرکت قايق بر روي اروند، من بیهوش شدم تا چشمانم را باز كردم،بالای سرم، مهتابي هاي سفيد را، داخل سوله هاي اورژانس مشاهده كردم،بعداز اقدامات اولیه و اورژانسی،من را با هلكوپتر به اهواز منتقل نمودند،سپس به شهر شیراز و چون پزشکان و جراحان تشخیص دادند ممکن است، دچار ضایعه نخاعی شده باشم بلافاصله با اولین پرواز همان روز مرا به اصفهان منتقل کردند،ساعت حدود ۱۲ شب من در بیمارستان شریعتی اصفهان بستری شدم،همان لحظه پزشکان و متخصصان مختلف بالای سرم حاضر شدند، یکی از جراحان،به پرستارها اعلام کرد،هر طور شده شبانه خانواده را خبر کنید،ممکن است تا صبح بیشتر زنده نماند!..........
[۱۲/۲۷، ۱۵:۱۰] سید مرتضی موسوی: (عملیات کربلای چهار، قسمت پایانی) : .......از بیمارستان با شماره تلفن بسیج مسجد انبیاء تماس گرفته و خبر مجروحیت را داده بودند،پرستاران گفته بودند حال سیدمرتضی مساعد نیست،شبانه خانواده او، به بالینش حاضر شوند، حالا ساعت از نیمه شب گذشته، دائی حسن به اتفاق اصغر خیاط و امیرقصاب،به درب خانه ما رفته بودند، به نوعی که مادر من متوجه موضوع نشود و خبر را به پدر و برادرم داده بودند،مادرم میگوید:" پدرت با سیدمهدی با عجله لباسهای خود را پوشیدند،هرچه میگویم مرد! چه خبر شده،نکند برای سید مرتضی اتفاقی افتاده،اما آنها بدون هیچ حرفی با عجله از خانه خارج شدند" مادرم میگوید،"یک شب قبل در عالم خواب خبر شهادت سیدمرتضی را آوردند همه به اتفاق خانواده به سردخانه کهندژ رفتیم،همه شهدا را داخل تابوت قرار داده بودند،اما جنازه سیدمرتضی روی تخته ای قرار داشت،که بر روی آن پارچه سبزی کشیده شده بود،هرچه از مسئولین سردخانه سوال کردم چرا پسرم را در تابوت مانند بقیه شهدا نگذاشتید؟ کسی به من جوابی نداد! در عالم خواب دیدم تشیع جنازه شروع شده است همه شهدا داخل تابوت و پرچم ایران بر روی تابوت ها کشیده شده است، اما جنازه سیدمرتضی بر روی همان تخته صاف و بجای پرچم ایران، پارچه سبزی روی آن کشیده شده بود، خیلی به سر و صورتم میزدم به هر کسی می گفتم چرا تشیع جنازه پسر من با دیگران فرق دارد؟ کسی به حرفهای من توجه ای نمیکرد،به گلستان شهدا رسیدیم، برای همه شهدا، قبرهای افقی کنده بودند اما برای سیدمرتضی قبر عمودی! خیلی ناراحت بودم چرا قبر پسر من، عمودی کنده شده است؟! وقتی سید را بخاک سپردند سر او از قبر بیرون بود،آنقدر بی تابی کردم تا از خواب بیدار شدم.".....، امیر قصاب بعدها میگفت: زمانیکه ما وارد بیمارستان و بخش مجروحین جنگ شدیم،به محض ورود به اتاق و دیدن سیدمرتضی، یواشکی به دایی حسن و اصغر خیاط از قول دکترها و پرستاران، گفتم: سید تا صبح بیشتر زنده نمی ماند، او میگفت: سرت باد کرده و سیاه شده بود......، در آنزمان من قدرت تکلم نداشتم، پاها و دست چپم اصلا کار نمیکرد، هیچگونه حسی در بدن نداشتم! فردا صبح اول وقت دکتر اسماعیل اکبری رئیس شبکه امداد و درمان استان به اتفاق دکتر موسوی فوق تخصص جراح مغز و اعصاب،دکتر حسینی جراح عمومی وچندین پزشک دیگر، به اتاقی که من تنها در آن بستری شده بودم، آمدند،برادرم همراه آنها بود،نوار مغز و چندین آزمایش
گوناگون بهمراه عکس از من گرفته بودند، همراه دکترها،انترن ها و پرستاران زیادی هم وارد شدند، مادرم خبردار شده و خود را با عجله به بیمارستان رسانده بود، زمانیکه دکتر موسوی توضیح می داد همه بلااستثناء گریه میکردند،هرچه از من سوال میکرد عکس العملی از خودم نشان نمی دادم، دکتر خطاب به مادرم گفت: مادر برو یک نان بخور و ده نان در راه خدا خیرات کن، مادر تو چه دعائی در حق فرزندت کرده ای؟! گلوله رگ حیات پسرت را قطع کرده ما تعجب میکنیم چگونه او زنده مانده است؟! گلوله به پشت گردن اصابت، در سر گردش کرده، وارد حلق
هدایت شده از غرب آسیا
📌کانال 14 عبری در مورد ترور سید رضی موسوی فرمانده ارشد سپاه قدس ایران در سوریه: جنگنده اسرائیل او را به همراه دو مشاورش که در ساختمانی در منطقه سیده زینب در نزدیکی دمشق اقامت داشتند، ترور کرد.
موسوی، مشاور ارشد تسلیحات و انتقال آن به حزبالله لبنان، پس از این که تخمین زده شد ایرانیها تلاش خواهند کرد از جنگ غزه و اوضاع شمال استفاده کنند و به زودی اقدامات زیادی را انجام دهند، ترور شد.
ترور وی هوشیاری و آمادگی (IDF) را در مرز شمالی (مرز لبنان) افزایش می دهد
وستانیوز
https://eitaa.com/westanews
هدایت شده از کانال جامع ایثارگران
🔴روابطعمومی کل سپاه ضمن تأیید شهادت سردار «سید رضی موسوی»: بیتردید رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد پرداخت
🔹متن اطلاعیه: به آگاهی ملت شریف و قهرمان ایران میرساند ساعاتی قبل در حمله موشکی جنایتکارانه رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی به دمشق «سردار سرتیپ پاسدار سید رضی موسوی» از مستشاران نظامی باسابقه سپاه در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔹وی از همرزمان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و مسئول پشتیبانی جبهه مقاومت در سوریه بود.
🔹با تبریک و تسلیت شهادت این سردار عالیقدر به خانواده معظم و آحاد فرماندهان و رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی، تأکید میشود بیتردید رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد پرداخت.
🔹اطلاعات بیشتر متعاقباً به استحضار ملت عظیمالشأن ایران رسانده خواهد شد.
🆔@Isaar_Mag
23.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسه عملیات کربلای چهار
راوی: برادر محمود نجیمی
@defaehmoghadasesfahan
اصفهان در دفاع مقدس🌷🇮🇷
هدایت شده از حقیقت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀یادت نره امروز برای امام زمانت❤️ صلوات بفرستی👉
@hagigei
هدایت شده از حقیقت
آهای بسـیجی! خوب گوش کن چه میگویم
🔹️من میخواهم به تو پیشنهاد یک معاملهای بدهم که در این معامله، سرت کلاه برود!
🔹️منِ دستغیب، حاضرم یکجا، ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزهها و تهجدها و شب زندهداریهایم را بدهم به تو! و در عوض، ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنـگ، بدون وضو، پشت به قبله، با لباس خونی و بدن نجس خواندهای، از تو بگیرم؛
✅️آیا تو حـاضر به چنین معاملهای هستی؟!
شهـیدآیت الله دسـتغیب🌹
@hagigei
May 11
#هیئت_فراموش_نشه
#دعوتنامه
✅️مکتب بانوی بقیع
🔷️هیئت شنبه های ام البنینی(س)
🔷️ویژه برنامه وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
⚘️(ویژه خواهران)⚘️
🌹سخنران:
حجت الاسلام احمدی
🌹بانوای گرم:
کربلایی محمود شمس
🔵 زمان:
چهارشنبه ۶دی ماه ۱۴۰۲
ساعت ۱۵
🔴 مکان:
شهر اژیه، شهرک مهدیه.خ شهید باهنر ۶
منزل مرتضی محسنی (حسین غلام عزیزالله)
#پایگاه_امام_خمینی_رحمه_الله_علیه_اژیه
#کانون_فرهنگی_مسجد_المهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
https://eitaa.com/emam_h3
#نشر_حداکثری
#نشر_خوبی_ها
هدایت شده از باد صبا
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پهلوانهای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات...
تقدیم به همه مادران شهدا که مقتدایشان حضرت ام البنین (س) بود🌷
پهلوانهای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات...
تقدیم به همه مادران شهدا که مقتدایشان حضرت ام البنین (س) بود
هدایت شده از حقیقت
آهای بسـیجی! خوب گوش کن چه میگویم
🔹️من میخواهم به تو پیشنهاد یک معاملهای بدهم که در این معامله، سرت کلاه برود!
🔹️منِ دستغیب، حاضرم یکجا، ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزهها و تهجدها و شب زندهداریهایم را بدهم به تو! و در عوض، ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنـگ، بدون وضو، پشت به قبله، با لباس خونی و بدن نجس خواندهای، از تو بگیرم؛
✅️آیا تو حـاضر به چنین معاملهای هستی؟!
شهـیدآیت الله دسـتغیب🌹
@hagigei