eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
476 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر خـانوم،آقاپـسر برای شهادت شهید فخری زاده💔 چیکارا کردی ؟ ▪️پروفایل عوض کردی ▪️استوری و وضعیت گذاشتی ▪️دلنوشته نوشتی ▪️و ... 🔺امــــــااااااااا باید یکاری کنی که ... باشه😎 اگه‌ گفتی چی؟!!!!!!! سربازان و سرداران کشور 👥 با سلاحِ موشک و پـدافند و... انتقام میگیرن! توهم‌ با ✏️ میتونی انتقامتو بگیری 💪 ازمـــا گفتـن بود😉
📣 گاهی چه راحت غیبت میکنیم چه راحت دروغ میگوییم! راحت با پدر و مادر تنـدی میکنیم! در خیابان که راه میرویم چه راحت این طرف ودآن طرف را نگاه میکنیم و کنترل نگاه را به فراموشی میسپاریم چه راحت از نامحرم دلبری‌ میکنیم⛓ چـه راحت تنبلی‌ میکنیم چه راحت بیخیال میشویـم و چه بی هدف زندگی میکنیم ! گـاهی چه راحت از شـهدا فاصله میگیریم🥀 چه راحت دل مولا را میشکنیم💘 چه راحت خداحافظ حسین میگوییم💔 گاهی طوری غرق زندگی و روز مرگی میشویم که فراموش میکنیم کجا بودیم و کجا هسـتیم! کـه بودیم و چـه شدیم⁉️ ☔️
💢خاطراتی از شهید حججی💢 خانه اش ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آسانسور هم نداشت. باید چهل پنجاه تا پله را بالا میرفتی.😖 یک بار که رفتم ببینمش، دیدم همه پله ها را از اول تا آخر رنگ کرده.خیلی هم قشنگ و تمیز. گفتم: "ای والله آقا . عجب کار توپی کرده ای."😜 لبخندی زد و گفت: "پله های اینجا خیلی زیاده.این ها رو رنگ کردم که وقتی خانمم میخواد بره بالا، کمتر خسته بشه. کمتر اذیت بشه."😍😇👌🏻 ☜✧✧✧✧✧✧ خیلی زهرایم را ❤️ داشت. همیشه زهرا جان و خانمم صدایش میکرد.😌 اگر هم احیانا باهم بگو مگویی میکردند، زود .😇 بعضی موقع ها که خانه مان بودند، میدیدم سرد و سور و بیحال است. می فهمیدم با زهرا حرفش شده. 😞 از خانه که بیرون میرفت زهرا موبایلش را می گرفت توی دستش و با خنده 😃 بهم میگفت: "مامان نیگا کن.الانه که محسن منت کشی کنه و بهم پیامک بده."😍 هنوز نیم ساعت نگذشته بود که پیام میداد به زهرا: "بیام ببرمت بیرون؟"😇 دلش کوچک بود. اندازه یک گنجشک. طاقت دوری و ناراحتی زهرا را نداشت.😔👌🏻 ~~~~~~~~~~~~~ حساس بود روی صبح هایش. اگر احیانا قضا میشد یا میرفت برای آخر وقت، تمام آن روز و پکر بود.😞 بعد از نماز صبح هایش هم هر روز، و و میخواند.😔 هر سه اش را. برای دعا هم میرفت می نشست جایی که سرد باشد. میخواست چشمانش نشود و خوابش نبرد. میخواست بتواند دعاهایش را و با بخواند..😌👌🏻 همانا بهترین کارها کار برای است♡♡♡
‼️ای انسان؛ یادت باشد... ⚠️اگر وارد دوزخ شدی،از "" تلخـــی عذاب"" به خدا شکایت نکن این همان ""شــیرینی گناه‍‍ی"" است که در دنیا از آن لذت میبردی ... 🇮🇷 همانا بهترین کارها کار برای است ♡♡♡
یک روز یک دختری از خواب بلند میشه نگاه میکنه داره برف میاد😍❄☃ گوشی رو برمی‌داره📞 -الو بابایی سلام👧🏻 -سلام دخترم خوبی بابایی🧔🏻 -آره بابایی داره برف میاد چرا خوش حال نباشم👧🏻 -خوش بگزره بهت منم قول میدم زودی بیام باهم بازی کنیم.....🧔🏻 از اون ور یک دختر شهید از خواب بیدار میشه میبینه داره برف میاد خودت بگو چیکار میکنه؟ زنگ میزنه؟ مگه بهشت شماره تلفن داره؟ باباش میاد ببردش برف بازی؟ حالا میخوای بگی شهدا شرمنده ایم؟ نه خودت بگو؟ شهدا شرمنده ایم🥀 😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣
😳😓 ||💛🚕||• امام حسین بعد از شهید شدن 72 یار آسمانیش ، برگشت به خِیام الاُسرة(خیمه ی خانواده اش). با اهل محمل وداع کرد و... آنگاه لباسی نو ، زیبا و گران‌قیمت زیر رزم‌جامه اش پوشید و راهی میدان خون و خاکستر شد😔💔. حضرت زینب(الصلاةُ والاسلام) از امام پرسید : میدانی شهید خواهی شد ، دلیل این تجملات ظاهر چیست؟ 😳 👇 اون کسی که میاد بدن من رو عُریان و تکه و پاره کنه ، و لباسم رو به غارت ببره ، با امید و خوشحالی میاد که لباس نَسیبش بشه ؛ پس من نمیخوام وقتی لباس پاره و کهنه ی من رو دید ، نا امید بشه و دست خالی برگرده... 👇 امام حسین به دشمنش هم رحم میکرد و حتی بهترین هارو برای دشمن‌اش میخواست... آی امام حسینی ها ! آی کربلایی ها ! جا نمونید ؛ امام حسین حاجت میده😍
~🕊 یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خا طره اش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!! پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!! بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!! خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!! اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از بود!! قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!! ✨: جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!! ✨: سرداری که سرش را خمپاره برد...!!! 🌿شهیدان علی، مهدی و حمید : سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!! 🌿شهیدان مهدی‌ و‌ مجید : دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!! ✨: کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!! ✨: دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!! و....... کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!! ما که خودمان قهرمان داشتیم!!! 💫روحشان شاد و يادشان گرامی باد..
رفقا هم اکنون پخش زنده حرم مطهر آقا امام رضا (ع) از شبکه قرآن ✨😔
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ای خدایـی که گره هر سختی به دست تو باز میشود... 🌱
🍃از خواهران می‌خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (سلام الله علیها) رعایت بکنند، نه مثل حجاب‌های امروز، چون این حجاب‌ها بوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمی‌دهد. 🌷
♥• هردشمنۍكہ‌بہ‌توچپ‌نگاه‌كند؛ ـخارميكنمـ ":)✌️😌 پوزش‌بہ‌خـاك‌میكشم؛ زندگيشُ‌تارومآٺ‌ميكنم":)👊 || مخورغـمِ‌يار؛ببين‌ازبرای‌تـو . . . || وبہ‌منصـبِ‌خودافٺخاـرميكنم🙃✋
😂🍃😂 🍃 😂 ------------- | | از بچه هاے خط نگهدار گردان صاحب زمان الزمانـ(عج)بود😎 .ميگفتند شبـے به كمين رفته بود كه صداے مشكوڪـے شنيد😯. با عجله 🏃 به سنگر فرماندهـے برگشت و گفت: بجنبيد كه عراقـے‌ اند😰 گفتند: شايد نيروهاے خودےِ باشند؟🤔 گفته بود: نه بابا 🙁 با گوش‌هاي خودم شنيدم😬👂🏻 ڪ عربـے سرفه مـے ڪردند🤧😂
•°>>🖇 ••• اگہ‌میبینے‌رفیقت‌دارهـ‌ به راه ڪج‌میرهـ. باید‌راهنماش‌بشے‌ بہ‌عنوان‌رفیقش‌مسئولے‌ وگرنہ‌روز‌محشر‌پاٺ‌گیره..! اگہ‌سڪوت‌ڪنے‌وڪمڪش‌نڪنے..! همین‌آدم‌ڪه‌خطا‌میرهـ روز‌حسابرسے‌میاد‌جلوٺو‌میگیرهـ میگه:توڪه میدونستے‌من‌دارم‌اشتباه‌میڪنم‌ چرا‌بهم‌گوشزد‌نڪردے‌؟! چرادستمو‌نگرفتے؟!!💔
❤️ قشنگه بخونید❤️🍃 یه موتور گازی داشت... که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و باهاش میومد مدرسه و برمیگشت. یه روز عصر... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت! رسید به چراغ قرمز🚦 ترمز زد و ایستاد✋🏼 یه نگاه به دور و برش کرد... و موتور رو زد رو جک رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب😐 اشهد ان لا اله الا الله... هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید... و متلک مینداخت😒 و هرکی هم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد😳 که این مجید چش شُدِه؟! قاطی کرده چرا؟! خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت...😊 و گفت : "مگه متوجه نشدید❓ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود👰 و آدمای دورش نگاهش میکردن... من دیدم تو روزِ روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چیکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه... دیدم این بهترین کاره!👌🏼 همین❕✌️🏼 📝برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین .چًِاًِدًِرًِمًِاًِدًِرًِ🎀 🌸⃟اًّلًّلًّهًّمًّ عًّجًّلًّ لًّوًّلًّیًّکًّ اًّلًّفًّرًّجًّ🌸⃟
↻ ••• همه‌ی‌شرمم‌اینہ‌توگناهانم‌را‌میبینی... «یارب‌ذُنوُبُنا بَيْنَ يَدَيْكَ»
و شَهـٰادت، مرگِ انسـٰانِ هایِ زیـرڪ است...! 🌱
+ چے آرومت میڪنھ؟ - مشهد صحنِ گوهرشاد خیرھ بھ گُنبد...
خُرده فُروش نیستم هَمه را عُمده میدَهَم یک جا جَوانی اَم هَمه نَذر تو یا مهدی❣ ️
●💔● یه جا نوشته بود . . .🖋🔖 فقط‌ٻہ‌‌چٻزی آروممون مےڪنه اۅنم اٻنـڪہ ۅقــٺے |اسرائٻلُ| گرفتیـــمـ اسـمشُ بذارٻمـ☇ استان[سُلٻمانٻہ] •💔✌️🏼•
🌱✨ [بگـذاربــہ‌چـادرٺ‌‌پـیلـہ‌ڪـننـد، بـہ‌‌پـروانــہ‌شـدنـټ‌مۍارزد😍😉]
🇮🇷شلمچهـ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ💔🇮🇷 رفیــــق💕 تاحالاشلمچـه‌رفتی!؟ اگه‌رفتی‌براچنددقیقه‌بہ‌یادش بیارُتوذهنت‌تصـورش‌کن‌... اگه‌هم‌نرفتی‌من‌الان‌بهت‌میگم شلمچه‌کجاست! شلمچه‌یہ‌جای‌خیـلی‌بزرگه‌ولی‌تا چشم‌کار‌میکنه‌پـرازخاک... شلمچه‌جایی‌که‌حدود50هزار نفر،تواین‌خاک‌وزمین‌شهیدشدند...💔 شلمچه‌جایی‌که‌بوی‌چادرخاکی حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیهارومیده...💔 شلمچه‌جایی‌که‌حضرت‌آقا گفتن:قطعه‌ای‌ازبهشت... توشلمچه‌نسیم‌باعطـرسیب‌می‌وزه! آخه‌نسیم‌شلمچه‌ازکربـلامیاد... حاج‌حسین‌یکتـاتعریف‌می‌کرد... یه‌خواهرنشسته‌بودروهمین‌ خاکای‌شلمچـه! خاکا‌روکنارزد،کنارزد،کنارزد... رسیدبه‌یه‌جمجمه!!😭 استخونا‌وجمجمه‌هاوپلاکاو سربنداوقمقمه‌ها... همه‌روازاینجا‌خارج‌کردن... پس‌خـون‌شهیدکجاست؟! خونشون‌قاطی‌همین‌خاکاست!😞 خونشون‌روچـادراست... تا‌حالاباخودت‌فکـر‌کردی‌چندتاجـوون! دامادیااصلاچندتا«دارونداریه‌مامان‌بابا» زیراین‌خاکاست!؟💔 خون‌چندتاشون‌قاطی‌این‌خاکاست؟ یکی؟دوتا؟صدتا؟هزارتا؟ دوهزارتا؟!ده‌هزارتا؟ آی‌دخترخانم‌مذهبی! آی‌آقاپسرمذهبی! حواست‌بہ‌فضای‌مجازی‌هست!؟☝ حواست‌هست‌بہ‌نحوه‌حرف‌زدنت؟! حواست‌هست‌بہ‌لفظ‌های خودمونی‌که‌گاهی‌وقتابہ‌کارمیبریم!؟😔 حواست‌هست‌بہ‌آشوب‌بپاکردن تودل‌مخاطبت؟!😣 دخترخانم... حواست‌هست‌بہ‌عکس‌پرعشوه چادری(!) پروفایلت؟! آقاپسر... حواست‌هست‌بہ‌عکس‌باژست های‌مختلفت؟! نکنہ‌گول‌بخوریم! نکنه‌توجیه‌کنیم! نکنه‌حالاشهیدی‌که‌سی‌سال‌پیش رفت‌وگفت‌بخاطرنسل‌وخاکمون... شهیدی‌که‌گفت‌زندگیمو‌فدای آیندگان‌و‌دینم‌میکنم... حالاخیره‌شده‌باشه‌بہ‌چشمات‌وبگه... قرارمون‌این‌نبوداخوی!😞 قرارمون‌این‌نبودخواهـر!😞 [ بذارید‌یه‌چیزیُ‌تو‌لفافه‌بگم‌! ازخودی‌ضربه‌خوردن‌خیلی‌بده! تو‌خودی‌ای... ازخودشونی... آخه‌اگه‌اوناتوروازخودشون نمیدونستن‌که‌نمی‌رفتن‌بخاطر تویی‌که‌هنوزاون‌زمان‌بدنیا‌هم نیومده‌بودی‌یا‌توقنداق‌بودی بجنگن‌که!!!!! میفهمی‌چی‌میگم...؟ ] عاشق،معشوقُ‌دعوت‌می‌کنه‌یا معشوق‌عاشقُ؟! عاشق‌معشـوقُ! اون‌روزی‌که‌دیدی‌راهی‌شلمچه‌ای... بدون‌شهدارسماازت‌دعوت‌کردن... گفتن‌بیا‌ما‌دلمون‌واسه‌بیقراریات‌تنگ شده... مراقب‌دل‌هامون‌باشیم! فضای‌مجازی‌هم‌میتواند؛ سکوی‌پرواز‌باشد؛ و‌هم‌مرداب‌شیطان...😣 وَبِالنَّجْمِ‌هُمْ‌مُهْتَدونْ بااین‌ستاره‌ها‌(شهدا)میتوان‌راه را‌پیداکرد❤ کافیه‌خودتو‌بهشون‌نزدیک‌کنی...............💕 نـݜـر_پیـام_صدقہ_جاریہ🌿 🌟 ✨💥 راه شهدا 🧕↶
『 ❤ 』 مراقب ذهنمون باشیم نذاریم هرجایی سیرمون بده و هر فڪری را بیاره جلو چشامون؛ در ڪنارش مراقب زبانمان هم باشیم و نگذاریم هر جمله و حرفی رو به گوش ها برسونه. ڪه اولی حق النفس است! و دومی حق الناس!
『 🌿 』.... مےگفت قبل از شوخی نیت تقـرّب ڪن و تو دلت بگو "دل یه مؤمنُ شاد میڪنم، قربة اِلی اللّٰه" این شوخیاتم میشه عبادت... :)
از عالمي پرسيدند: خشم چيست ؟! او پاسخ زيبايى داد : خشم مجازاتى ست كه ما به خودمان ميدهيم، به خاطر اشتباه يك نفر ديگه .!.
🌱 هیچ وقت نگو:🤐 محیط خرابه ، منم خراب شدم!!😥 هر چقدر هوا سردتر باشد❄️ لباست را بیشتر میڪنے!🧣 پس هر چه جامعه فاسدتر شد🤕 تو لباس تقوایت را بیشتر ڪن ☝️🏻
🌙 چــــــــــادُرم... آتش‌وجودت... عطرِ‌گلستانِ‌ابراهیم‌می‌دهد... نمی‌سوزاند... بھ عروج‌می‌رساند... ڪافیست‌عشق‌را‌لمس‌ڪنی... آن‌وقت... ڪہ گرمای‌وجودش‌را... با‌هیچ‌خنڪایی... با‌هیچ‌نسیمی... عوضش‌نمی‌ڪنی...(: ♥️✌🏻🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🌱🦠] : : ضد عفونۍ ڪردن معابِر و وسایل نقلیہ توسط هاۍ ڪشور[ 😍] . بہ این همہ شوخ طبعے 😂 . . 🖐🏻/ 💜\
یڪ خیابان ڪرده 🚶‍♂ تومیدانے ڪجاست?! 🤔 آن‌ خیابان ڪوے قطعہ اے از...💔 خیابان.. ربوده.. از عاشقان ..🥀 هست‌ آنجا جاے پاے مهدے صاحب زمان یڪ خیابان ... گشتہ جلوه گاه عالمین... یڪ طرف قبر ...💔 یڪ طرف قبر ...💔 ڪاش دربین دوشاهد عمر پایان مےگرفت..🥀 ڪاش را اجل درآن خیابان مےگرفت....🚶‍♂💔
✨ کاش از گناه حداقل؛ به اندازه کرونا ترس داشتیم...!