eitaa logo
"بـہ‌وقت‌عـٰاشقے"
476 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
💓🌸•• مادر بزرگم! همیشه میگفت : حسای قشنگ دلتو .. پای آدمای بی احساس نریز =)♡
. راستی... نگاه تو سنگین تر است یا گناه من؟؟! . می دانم که سنگینی گناه من ، نگاه تو را چنین می کند .. . نگاهت را نه ، اما سنگینی اش را از من بگیر ، ای مهربان .. 🌹
بسݥ‌رب‌اݪجہاد🌹 تنہا دۅ روز ټا ساݪگرد آسݥاݩے شدݩ...🕊 بڔادر شہیدموݩ موندهـ اگہ دݪݩوشٺہ اے حڔفے یا.....💌 با داداݜ جہاد داڔیݩ توی تعاملی بڔاݥوݩ بڣرڛتیݩ ان شاءالله رۅز شہادٺشوݩ🌻 هݥہ دݪݩوشټہ ها ݫو میزاڔیݥ ڪاݩاݪ اݪتماس دعا داڔیݥ از هݥٺوݩ...❤
"بـہ‌وقت‌عـٰاشقے"
به روی چشم محتاج دعاییم ان‌شاءالله درست میشه توکلتون به خدا🥀🦋
"بـہ‌وقت‌عـٰاشقے"
سـلام خوبی از خودتونه بزرگوار🌹🦋 حتما به روی‌چشم🍃
‍_وقـت_شهــدایی🌺🌿
《جهاد اصغر》 اونموقع تو جنگ بود🍃 بچه ها رفتن و شهید شدن عاشقانه بودا❤ الان هم جنگه 《جهاد اکبر》 البته به مراتب سخت تر از جبهه اینجا هم شهید میدیم🍁 هرروز و هر دقیقه و عاشقانه تر❤ °•○●شهید در راه نفس●○•°
🔴داستان واقعی.... شاید خیلیا بدونین.. شاید ندونین.. یه روز یه پسر 19ساله 👱... که خیلیم پاک ☺️ بوده ساعت دوازده شب 🕛.. باموتور🏍 توی تهران پارس بوده.. داشته راه خودشو 🏍 میرفته.. که یهو میبینه یه 🚘ماشین با چندتا 👥👥 پسر.. دارن دوتا 👩🏻👩🏻 دخترو به زور 😨 سوار ماشین میکنن.. تو ذهنش فقط یه ☝️چیز اومد... 👈ناموس.. 👈ناموس 👌 کشورم ایران.. میاد پایین... 😡 تنهاس.. درگیر میشه.. 🗣 لامصبا چند نفر به یه نفر.. 👊✋💪 توی درگیری دخترا 👩🏻👩🏻سریع فرار میکنن و دور میشن.. میمونه علی و...هرزه های شهر.. 😰 تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..😢 میوفته زمین.. پسرا درمیرن.. 🏃 کوچه خلوت..شاهرگ..تنها...دوازده شب.. 😭 علی تا پنج صبح اونجا میمونه .. پیرهن سفیدش😖 سرخه سرخه.. مگه انسان چقد خون داره.. 😔 ریش قشنگش هم سرخه.. سرخ و خیس..😒 اما خدا رحیمه.. یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان... اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..😳 تا اینکه بالاخره .. یکی قبول میکنه و .. عمل میشه...😐 زنده میمونه😊.. اما فقط دوسال بعد از اون قضیه.. دوسال با زجر...بیمارستان🏥...خونه..🏠 بیمارستان..خونه.. میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده..😐 میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار.. بش میگه علی...اخه به تو چه؟ 😠چرا جلو رفتی؟ 😟 میدونی چی گفت؟ 🤔 👌گفت حاجی فک کردم 😊 دختر شماست... ازناموس 😌شما دفاع کردم.. 👈جوون پر پر شده مملکتمون.... علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت.. 👉 رفت که تو خواهرم.. 👩🏻 اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت... 👈 گفت خداااااا... من از این گله دارم... 😡 داری جوابشو بدی...؟؟
🖇🔥✨}} به قول شهید بلباسے: اونقدر خودمونُ درگیرِ القاب و عناوین کردیم ؛ که یادمون رفته همه باهم برادریم :) و باید کنارِ هم ، باری از رویِ دوشِ مردم برداریمــ حواسمون ڪجـاست؟💔
. چه زیبا گفت :شهادت بارانیست ڪه بر هرڪس نمےبارد... و شهادت همان لباس تڪ‌سایزیست ڪه انسان باید خود را اندازه آن ڪند... این لباس اندازه هرڪس نمےشود...
🌿 افتخار نسل‌ ما‌ اینِ ‌کہ‌ توی عصرے زندگے مےکنیم کہ قراره‌ اسرائیل ، ‌توے‌ اون‌ دوره بہ‌ دستِ ما نـابود بشہ💣👊🏻 ‌‌
🧔🏻🌱 ☁️🌸 دیدم از بچه های گردان ما نیست ولی مدام این طرف و آن طرف سرک می‌کشد و از وضع خط و بچه ها سراغ می‌گیرد ،🚶🏻‍♂ آخر سر با تندی گفتم : اصلا تو کی هستی که این قدر سین جیم می‌کنی ؟؟😤 خیلی آرام جواب داد : نوکر شما بسیجی ها🙂✋🏻 + اینقدر بی ادعا :) ♥🌿