『👟』
یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم
من کتانی نداشتم.یکی از رفقای ابراهیم کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم🌿 کتانی ات را به من بده من برم توی زمین دمپای خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم مشغول بازی شدیم بعد از بازی دیدم که او رفته من هم به خانه برگشتم هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد با خوشحالی به استقبالش رفتم گفتم چه خبر از این طرفا؟؛ بی مقدمه گفت سعید خدا توی قیامت از هرچی بگذرد از حق الناس نمی گذرد❗️ برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم گردن نباشه بعد ادامه داد تا میتونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو خیلی مراقب باش گفتم آقا ابراهیم من نوکرتم. چشم راستی این رفیقت که ڪتونی ازش گرفتم نمیدونم کجاست قبل از پایان بازی رفت....🌻
بࢪگرفتهازڪتابسلام بࢪابࢪاهیم📚
#شهید_ابراهیم_هادی
#حق_الناس | #خاطره
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
@emam_hasani_ha
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
‹ چیـزیبـھاربعینتوآقـانماندهاسـت
ایخاکبرسرملیاقتوصلتنداشتم ›
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
@emam_hasani_ha
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
«دعای برای فرج امام زمان (عج)»
دیوار مانع فرج را باید خشت خشت خراب کرد.
هر بار که تو دعای فرج میخوانی یک خشت از آن برداشته می شود.
#امام_زمانم
#باهم_بخوانیم_تاظهور
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْ🌱✨
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
@emam_hasani_ha
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
••●💫☘️●••
#حرف_قشنگ🌈♥️
گفتـــم خدآیا:
ازبیناون ھمهگناهےکهکـردم...
کدومـومیبخشـــے...؟!
لبخنــدزدوگفت:
#اناللهیغفرالذنوبجمیعا❤️️
همشــو...
توفقطبیـــا...!
منهمشومیبخشـمفدایسـرت...ツ
#خدا_جانم ✨
° ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
@emam_hasani_ha
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
اگهبابتیهکاری،
ازتتعـریفکردنذوقنکن<{😌😎}>
شایدخداخلافنظراونا..👆🏻💕❌
خوششنیومدهباشهـ...✋🏻
نفستوجوریتربیتکن؛✊🏻💭🏓
کهاگهتحسینوتمجیدکردن..🥇✨
حـالتبدبشهنهخوشحال🚑📌
میگفت اگࢪ شعࢪي خواندے کـہ
باب حاݪ دلت بود...🌱
براے دڷ ناخوش شاعࢪش دعا کـݩ🙏