دوستان اگر انتقادی ، پیشنهادی،ایده ای، چیزی هست که میتونه به بهتر شدن کانال کمک کنه
اینجا بهمون بگید 🙃
خوشحال میشیم نظراتتون رو بشنویم🌸
ناشـنـاسـیـات:
https://harfeto.timefriend.net/392884060
☝️☝️☝️☝️☝️☝️
1)سلام علیکم چشم🌸
خوشحالم که تونستیم رضایتتون رو جلب کنیم...
2)ان شاءالله 🌸از لطف شما ممنونم....
#نظراتتون🌸
#حاجحسینآقایڪتا
.
..توصیه میڪنم
ـ جوان ها اگر بخواهند
از دستِ شیطان راحت شوند
ـ {عشق بھ شهادت}
را در وجودِ
ـ خود زندھ نگه دارند . . .
#بقولشهیدحاجامینے
خُدایا بسیار عاشقَم ڪُـن :)
✾͜͡♥️•
┏⊰ ✾✿✾ ⊱━━━─━━┓
@emam_hasani_ha
┗━━─━━━⊰ ✾✿✾ ⊱┛
💔
#امام_خامنه_ای:
«ملّت ایران در آزمون کرونا، خوب درخشیدند؛
اوج این افتخار ملّی متعلّق است به مجموعهی درمانی کشور.»
#فداےسیدعلےجانم❤️
#کرونا
#مدافع_سلامت
#پناهیان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴@amam_hasani_ha
2591259.mp3
8M
🌹بسیار زیبا
🎤مداح: حاج میثم مطیعی
🌾لاشَریکَ لَکَ لَبَیک🌷
🌴مداحی
پیشنهاد دانلود⬇️⬇️⬇️
#سلام_بر_محرم
#ماه_محرم
#محرم
#اربعین
@emam_hasani_ha
[آنھاکہازپلصراط مےگذرند ،
قبلاازخیلیچیزهاگذشتہاند؛
بایدبگذریتابگذرے. . !🕊••]
#شھیدحمیدسیاهڪالیمرادے
#باید_گذشت_ازخود
-----------------------------
@emam_hasani_ha
〖💛^_^〗
کدامدِݪیاستکہبایادِاونَـتپد ؟!
مُردگانرارَهاڪن❝
سُخناززندگانِعشقمیگویَم(:"
-آوینـےجـآن🌱-
@emam_hasani_ha
#طنز_جبهه😁
ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎﯼ ڪﻤﯿﻞ📖❤️
ﭼـ💡ـﺮﺍﻏﺎﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﻣﺠﻠﺲ ﺣـﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﺎﺻـﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ کﺴﯽ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ڪرﺩ ﻭ ﺍشڪ😢 ﻣﯿﺮﯾﺨـﺖ
ﯾﻪ ﺩﻓﻌـﻪ ﺍﻭﻣـﺪ ﮔﻔﺖ : ﺍﺧـﻮﯼ بـﻔﺮﻣﺎ ﻋﻄـﺮ ﺑﺰنـ🔮 ﺛـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ
–ﺍﺧـﻪ ﺍﻻﻥ ﻭﻗﺘﺸـﻪ؟😐
ﺑﺰﻥ ﺍﺧـﻮﯼ،ﺑﻮ ﺑﺪ ﻣﯿـﺪﯼ،ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣـﺎﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﺠﻠﺴـﻤﻮﻧﺎ😓
ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﺻـﻮﺭﺗﺖ ﮐـﻠﯽ ﻫﻢ ﺛـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ🙈
ﺑﻌﺪ ﺩﻋـﺎ ﮐﻪ ﭼـ💡ـﺮﺍﻏﺎ ﺭﻭ ﺭﻭﺷﻦ ڪرﺩﻧﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻤﻪ ﺳـﯿﺎﻩ ﺑﻮﺩ😳
ﺗﻮ ﻋﻄـﺮ ﺟﻮﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ😷😂😂
ﺑﭽـﻪ ﻫﺎ هم ﯾﻪ ﺟﺸـﻦ ﭘﺘﻮﯼ ﺣﺴــﺎﺑﯽ ﺑﺮﺍﺵ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ…😌
#شادی_روح_شهدا_صلوات
✨ @emam_hasani_ha
••♥••
میسپارمتاروپودِچآدرمرآدستِ|تُ|
منڪنیزخواهرتهستم❝
نظرڪنیآحُسین🌿°•
#ڪنیزعمہسادات... !
#پروفایل_خواهرانہ{🦋}
#پروفایل_مذهبی{🕊}
┏⊰ ✾✿✾ ⊱━━━─━━┓
@emam_hasani_ha
┗━━─━━━⊰ ✾✿✾ ⊱┛
امـام خـامنـہاے:
آمریکا بیش ازچـهـل سـال اسٺـ ڪہ مےخواهدریشہ ماروبکند،
ولےمابیش ازچهل بـرابـررشـدکردیم.
#سخن_عشق🌸🍂
@emam_hasani_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- دوآرزوبہدلمــادرجــوانۍمــاند
کفنبرایحُسینوحرمبرایحـسن💚
┏⊰ ✾✿✾ ⊱━━━─━━┓
@emam_hasani_ha
┗━━─━━━⊰ ✾✿✾ ⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••♥••
📺 کجایی ببینی گلت کلاس اولیه...🌱
💠 به یاد همه فرزندان شهدا به ویژه مدافعان حرم
🎤 سیدرضا_نریمانی
#استوری
#کپےممنوع🚫
@emam_hasani_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم یک دقیقه
جوانان!
خودتون رو ارزان نفروشید
حاج آقا فاطمی نیا
---•¤●|@emam_hasani_ha|●¤•---
✧❁🖤[ یاحسین]ْ🖤❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
🔸 زیبا ترین کلیپ ممکن درباره حجاب از زبان سیده زهرا دختر بچه 8 ساله
🔸آیا میشه این کلیپ را دید
ولی به فکر فرو نرفت
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@emam_hasani_ha
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
#طرح_زندگی_شهدایی
شهید ابراهیم هادی
روزی حلال
پيامبراعظم9ميفرمايــد: »فرزندانتان را در خوب شدنشــان ياري كنيد،
1
زيرا هر كه بخواهد ميتواند نافرماني را از فرزند خود بيرون كند.«
بر اين اساس پدرمان در تربيت صحيح ابراهيم و ديگر بچهها اص ًال كوتاهي
نكرد. البته پدرمان بسيار انسان با تقوائي بود. اهل مسجد و هيئت بود و به رزق
حالل بسيار اهميت ميداد. او خوب ميدانست پيامبر 9 ميفرمايد:
.
2
»عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن به دست آوردن روزي حالل است«
براي همين وقتي عدهاي از اراذل و اوباش در محله اميريه)شاپور(آن زمان،
اذيتش كردند و نميگذاشتند كاسبي حاللي داشته باشد، مغازهاي كه از ارث
پدري به دست آورده بود را فروخت و به كارخانه قند رفت.
آنجا مشــغول كارگري شد. صبح تا شــب مقابل كوره ميايستاد. تازه آن
موقع توانست خانهاي كوچك بخرد.
ابراهيــم بارها گفته بود: اگر پــدرم بچههاي خوبي تربيــت كرد. به خاطر
سختيهائي بود كه براي رزق حالل ميكشيد.
هــر زمان هم از دوران كودكي خودش يــاد ميكرد ميگفت: پدرم با من
حفــظ قرآن را كار ميكرد. هميشــه مرا با خودش به مســجد ميبرد. بيشــتر
وقتها به مسجد آيت الله نوري پائين چهارراه سرچشمه ميرفتيم.آنجا هيئت حضرت علي اصغر7 بر پا بود. پدرم افتخار خادمي آن هيئت
را داشت.
يادم هســت كه در همان سالهای پاياني دبســتان، ابراهيم كاري كرد كه
پدر عصباني شد و گفت: ابراهيم برو بيرون، تا شب هم برنگرد.
ابراهيم تا شب به خانه نيامد. همه خانواده ناراحت بودند كه براي ناهار چه
كرده. اما روي حرف پدر حرفي نميزدند.
شــب بود كه ابراهيم برگشــت. با ادب به همه سالم كرد. بالفاصله سؤال
كــردم: ناهار چيكار كردي داداش؟! پدر در حالي كه هنوز ناراحت نشــان
ميداد اما منتظر جواب ابراهيم بود.
ابراهيم خيلي آهسته گفت: تو كوچه راه ميرفتم، ديدم يه پيرزن كلي وسائل
خريده، نميدونه چيكار كنه و چطوري بره خونه. من هم رفتم كمك كردم.
وسايلش را تا منزلش بردم. پيرزن هم كلي تشكر كرد و سكه پنج ريالي به من داد.
نميخواستم قبول كنم ولي خيلي اصرار كرد. من هم مطمئن بودم اين پول
حالله، چون براش زحمت كشيده بودم. ظهر با همان پول نان خريدم و خوردم.
پدر وقتي ماجرا را شنيد لبخندي از رضايت بر لبانش نقش بست. خوشحال
بود كه پسرش درس پدر را خوب فرا گرفته و به روزي حالل اهميت ميدهد.
دوستي پدر با ابراهيم از رابطه پدر و پسر فراتر بود. محبتي عجيب بين آن
دو برقرار بود كه ثمره آن در رشــد شخصيتي اين پسر مشخص بود. اما اين
رابطه دوستانه زياد طوالني نشد!
ابراهيم نوجوان بود كه طعم خوش حمايتهاي پدر را از دســت داد. در
يك غروب غم انگيز ســايه ســنگين يتيمي را بر سرش احساس كرد. از آن
پس مانند مردان بزرگ به زندگي ادامه داد. آن ســالها بيشــتر دوســتان و
آشنايان به او توصيه ميكردند به سراغ ورزش برود. او هم قبول كرد.
#شهادت_آرزوی_شبهای_ما
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@emam_hasani_ha
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•