°•.|#حرفِکاربردۍ(:"
〖دࢪاوقاتگࢪفتاࢪۍخیلۍبایددعاۍفࢪج
خواند؛زیࢪادعاۍفࢪجبࢪاۍفࢪجشخصۍ
استلذادࢪهنگامشدتبایدبھآنملتزمشد〗
•آیتاللھبھجتقدسسࢪه🌱
وَأَمَاتَقَلْبِيعَظِيمُجِنَايَتِيفَأَحْيِھبِتَوْبَھ
مِنْكَيَاأَمَلِيوَبُغْيَتِيوَيَاسُؤْلِيوَمُنْيَتِي ...
وبزرگےجنايتمدلمراميرانده؛پسآنرا
بآتوبھبھهدرگاهتزندهکن !
اىآرزويمومرادم🧡
وخواستھامواميدم (:"
#مناجاتِ_تائبین
│ڪلام شھیـد│
#شهید_حجت_الله_رحیمے :
شھـــادت ✨
به خون و تیر و ترکش نیست ،
آن روز که خدا را با همه چیز
و درهمه چیز ، دیدیم
#شھیــد شده ایم...🦋
#بیومذهبی🍃🕊💛
_یـهجـۅۅنانقلابۍ🤞🏼
بـراۍخـدمتبـهکشـورش🇮🇷
دنبـالجنـگوجبـھـهنمیـگࢪده💣
_جبـھـههمیـنجـاسـت✌🏼🇮🇷
#تلنگر ⚓️
💢گر طالب شهادتی بدان:
نماز خوبه اول وقت باشه √
وگرنه همه بلدن..
اول غذا بخورن..🍽
اول یه دل سیر چت کنند..📱
اول بخوابند..😴
خلاصه اول همه کاراشون رو انجام میدن
بعد نماز بخونن..
کسی که دنباله شهادته💔
باید از تموم تعلقات دنیا دست بکشه 👌🏻
#نمازتونسردنشهرفقا😉
• این که گناه نیست🧡🌱✨ •
[¹•گاهی از ما خطایی سر میزند و مرتکب گناهی میشویم،خطای بزرگ تر آن است
که بخواهیم گناهمان را توجیه کنیم !
.
²•گناهکار معترف، غالباً در فکر توبه است،
ولی توجیه گر در فکر سرپوش نهادن بر #گناه است که نه تنها در صراط توبه قرار نمیگیرد؛بلک اورا در گناه راسخ تر و جریتر می نماید:(
.
+دنبال دلیل تراشی برای #گناهانمان نباشیم،
که این کار از خود گناه خطرناک تراست !
³•خداوند میفرماید :
بلکه انسان خودش بر وضع خود آگاه است،
هر چند در ظاهر برای خود عذرهایی بتراشد!:)]
.
#معبودقلبم !
به راستی اگر خداوند
گریه را به انسـان نبخشیده بود؛
هیچ چیز نمیتوانست
کدورتی را که با گناه
بر آیینهی فطرتش مینشیند پاک کند..💛
#آسیدمرتضیآوینی
~🕊
#طنز_جبهه😁
😄 😂 خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ... 😃 😀
👤 بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم 😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند. 😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂 😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا. 😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ... 😂 😂 😂
📚کتاب: " رفاقت به سبک تانک"
#یڪروایتعاشقانہ💍
همیشہ سر این کہ
اصرار داشت حلقہ ازدواج
حتماً دستش باشد
اذیتش مےکردم مےگفتم :
حالا چہ قید و بندے دارے؟!
مےگفت : حلقہ ، سایہ ے
یك مرد یا زن در زندگے است
من دوست دارم
سایه تو همیـشہ ، دنبال من باشد
من از خدا خواستہ ام
تو جفتِ دنیا و آخرت من باشے!😍💙
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید محمدابراهیم همٺ
❨•🤳🏼✂️•❩
بانویباحجابیکهتصویرخودتومیزاری
تویفضایمجازیباتصورتبلیغحجاب😑👎🏻"
فکرشونکردیالانتصویرتدارهبیننامحرما دستبهدستمیچرخه؟🙁🙏🏻"
بااونکسیکهخودنماییمیکنهتوفضای
مجازیچهتفاوتیداره؟😔☝️🏻"
تنهاتفاوتشاینهکهشماباحجابخودنمایی
میکنیامااونخانمبدونحجاب😶👌🏻"
اگرداخلخیابانهمیهمردیهمچینحرفی
بهتونبزنهبازماینطوریجوابشومیدید؟😠👎🏻"
اینوبدونیمکهفضایمجازیدستکمیاز
فضایحقیقینداره😷🖐🏻"
نامحرممجازیهموننامحرمحقیقیهست
فقطاینبارپشتموبایل😕👍🏻"
#نزاریماینجوریشهحواستباشهبانو
اگه میخوای یکی رو به راه بیاری نعوذ و بالله
ژست خدایی نگیر که مثلا تو همه چیز حالیته
و اون طرف هیچ چی نمیفهمه😑💔
باهاش رفیق باش خودمونی باش حرفاتونـو
راحت به هم بزنید...😇🖇
یکی از بچه ها گفت چجوری میشه یکی رو
که دین زده شده رو به دین اورد
بهترین راه اینه اول باهاش رفیق بشی رفیق
صمیمی رفیق جینگ رفیق شیش😄❤
خیلی خودمونی باهاش باش کم کم اونم
هم رنگت میشه😎🌼
میتونی به راه بیاریش
من دیدین چقد ساده و خودمونی حرف میزنم
دقیقا همینطور یه جوری که کنار شما احساس
راحتی کنه🙂🌿