eitaa logo
برای‌ امام‌ زمانم‌ چه‌ کنم‌ ؟
5.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
92 فایل
🕊برای‌امام‌زمانم‌چه‌کنم؟🕊 کپےباذکړپنج‌صلوات‌بہ‌نیت‌فرج بہ‌شرطِ‌کپے‌آزادبودنِ‌کانالتون لفت‌نده‌رفیق،اینجا‌مهمونه‌آقایی💞 لینک‌ناشناسمون https://harfeto.timefriend.net/16764343715196 @emamamm مدیر @boshra_1 http://eitaa.com/joinchat/2734358548Caf1aa11a1d
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ امان از ما.... 🔹 میفرمود: اگر در اتاق در بسته ای باشیم و بدانیم بزرگی (مثل آمریکا) پشت در ایستاده و سخنان ما علیه را میشنود و به موقع علیه ما به اجرا میگذارد، چقدر مواظب خود میشدیم❓ پس چرا حال ما نسبت به چنین نیست❓ 🔸 انگار چون میدانیم ، در پی تلافی بی های ما بر نمی آیند، اینگونه غافلانه زندگی میکنیم. چقدر خود خواهیم ما‼️ گیرم که رحمت بی منتهای مانع غضب ایشان بر ما شود؛ اما مگر نه این است که غرق بودن ما، بی اعتنایی ما نسبت به غیبت، دل مبارک را آزرده میکند و میشکند❓ 🔺 امان از ما...؛ محبت دنیا چه بر سر ما آورده❓ دلهایمان چقدر زنگار گرفته که بخاطر ما غصه می خوردند و میریزند و ما هنوز از خجالت نمرده ایم....⁉️ 👇👇👇 @emamamm 👆👆👆
🔻راهِ رسیدن به امام زمان(ع)🔻 📝نسخه ای شفابخش از امام زمام و امام باقر علیهما السلام ✍ ، حضرت مهدی (عج) فرمودند: ⚡️ فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا. ⚡️ وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا. ⚡️ فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة. 💢 هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستىِ ما نزديك مى‌سازد، عمل كند. 💢 و از آنچه كه خوشايند ما نبوده، و خشمِ ما در آن است، دورى گزيند. 💢 زيرا به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه برايش سودى ندارد، و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد. 📚 بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴ (به نقل از احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۹۵). 🔴 لطفاً یکی از گناهانی که بهش دچاری رو به یاد بیار!👇 ✅ قول بده که تا جمعه هفته بعد، به عشقِ ، مهدیِ فاطمه (ع) ترکش کنی🙂 اگه پایه‌ای.. بگو: یا زهرا❤️ ‌ ‌ امام باقر (ع) فرمود: ‌ 💞 کسے به ولایت و شفاعت ما اهلبیت نمی‌رسد، مگر با و . ‌ 📚 وسائل‌الشّيعه، ج۱۱، ص۱۹۶. ‌ ❌ تعجیل در ظهور امام غائب‌مان نکنیم ❌ السلام علیک ‌👇👇👇 🆔 @emamamm
رفیق شهیدشهیدت میکند: ⚠️صرفا جهت 🔹گاهی از من "مذهبی"؛ تنها یک تیپ مذهبی باقی می ماند؛ 🔹گاهی من "مذهبی" آنقدر درگیر پست ها و متن هایم در صفحات مجازی می شوم؛ که از خواندن روزانه چند خط قرآن یا کتب روایی،غافل میشوم؛ 🔹و در پایان روز،میبینم که حتی یک دهم وقتی که در فضای مجازی بودیم،در فضای قرآن و حدیث نفس نکشیدم.... 🔹آنقدر که آنلاین بودم و اولین نفر پست های دیگران را تائید کردم؛ به فکر نماز اول وقت نبودم... 🔹آنقدر درگیر جذب حداکثری شدم که فراموش کردم "اخلاص" و "عبودیت" رمز برکت در کارهایمان است... 🔹آنقدر که به فکر آبروی خود، و برانگیختن تشویق دیگران و تائید کردن هایشان بودم، به فکر رضایت صاحب زمانمان نبودم ... @emamamm ✨✨✨✨✨✨
💞💞 ⃣ وقتى كه از خانه خارج مى شود تا خود را به برساند عدّه اى از از فرصت استفاده مى كنند و در راه مى ايستند تا را ببينند. به آنها پيغام داده است كه هرگز به او نكنند... زيرا اين كار براى آنها بسيار است و جز شدن ندارد. مى دانم كه باور كردن آن است، چرا بايد كردن به فرزند جرم باشد❓ اين همان است كه تا به حال كسى به آن نكرده است❗️ هر چند (ع) در روز غريب و مظلوم بود; امّا وفادار داشت كه تا آخرين لحظه بر گرد وجودش همچون مى چرخيدند. امّا جانم فداى غربت كه در اين شهر تنهاست، هيچ و و آشنايى ندارد، دوستان او هم و ! ... 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟 @emamamm
👆👆👆 💞💞 ⃣ آيا دوست دارى قصّه چوب شكسته شده را برايت بگويم تا با مظلوميّت خود بيشتر آشنا شوى؟ در اين هر خانه نياز به هاى زيادى دارد تا با آن بپزند و در فصل خانه را با آن گرم كنند. شخصى به نام _بن_اسود براى خانه هيزم تهيّه مى كرد. يك روز او را صدا زد و به او چوب بزرگى داد و گفت: "اين چوب را بگير و به برو و به من در آنجا تحويل بده". خيلى تعجّب كرد، آخر شهر بزرگى است و هيزم هاى زيادى در آن وجود دارد، چه است كه از او مى خواهد اين همه راه برود و اين را به ببرد. به هر حال سوار بر خود شد و به سوى حركت كرد. در ميانه راه به برخورد كرد، او خيلى داشت. جلوىِ راه او را بسته بود، با آن چوب محكم به زد تا كنار برود و راه باز شود ولى شكست. شكسته شدن چوب همان و ريختن نامه ها همان❗️ گويا در داخل اين نامه هايى را مخفى كرده بود و از آن خبر نداشت. واى! اگر مأمور اطلاعاتىِ اين صحنه را ببيند چه خواهد شد❓ همه كسانى كه در اين ها آمده است ريخته خواهد شد. سريع از پياده شد و همه ها را جمع كرد و با عجله از آنجا دور شد. در اين ها، جواب سؤال هاى نوشته شده بود; ولى براى ارسال آنها با فراوانى روبرو بوده است. فكر مى كنم با شنيدن اين با گوشه اى از شرايط كه بر مى گذرد آشنا شده اى. ... 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟 @emamamm
👆👆👆 🎀 🎀 ⃣ اكنون، ما آرام آرام در محلّه قدم برمى داريم، من مى خواهم درِ خانه را به تو نشان بدهم. از تو مى خواهم وقتى به آنجا رسيديم بى تابى نكنى! نگويى كه مى خواهم را ببينم. گفته باشم اين كار است❗️ قدرى راه مى رويم. میوزد، بوى به مشام مى رسد، آنجا خانه است. با بى قرارى و وجدى كه دارى مى كنى: بر آقا و من! بر نور در زمين! تو مى خواهى به سوى بروى، من دست تو را مى گيرم! مى روى؟ تو به خود مى آيى و سپس مى گويى: دستِ خودم نبود❗️ بعد از يك عمر ، به اينجا رسيده ام، من در چند قدمى من است و من نمى توانم او را ببينم❗️ آنجا چند ايستاده اند. آنها به ما مى كنند. زود چشمانت را پاك كن! بايد بكنيم. شما كجا مى رويد! ما به درِ خانه شهر مى رويم. چرا رفيقت كرده است؟ بعضى از ، همه سرمايه ما را گرفته اند. وقتى اين را مى گويم، آنها مى دهند كه برويم. بيا تا به درِ خانه برويم كه حرف من نباشد خانه آنجاست. تو به من نگاه مى كنى و مى گويى: چقدر جواب دادى! اين نامردها، همه ما را گرفته اند . ✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💟✨ @emamamm
👆👆👆 🎀 🎀 ⃣1⃣ ناراحت نباش، ما بايد براى روزگارى كه (ع) از ديده ها پنهان مى شود پيدا كنيم. من شنيده ام ما، طولانى خواهد داشت اگر همه مى توانستند به راحتى خود را ببينند و با او ارتباط داشته باشند در دوران فرزندش نمى دانستند چه كنند; امّا الآن كم كم براى روزگار آماده مى شوند تو اكنون تا درِ خانه آمدى، ولى نتوانستى او را ببينى، تو مى توانى در روزگار هم دوام بياورى! بيا به شهر برويم تا در آنجا بخوانيم. كجاست؟ اين كه ديگر سؤال نمى خواهد. در كنار برج واقع شده است. آن آن قدر بلند است كه به راحتى مى توانى آن را ببينى چه بزرگى! چقدر با صفا! چند نهر از ميان آن عبور مى كند. اين چقدر شلوغ است. مردم در صف هاى مرتّب نشسته اند و آمدن مى باشند با آمدن همه از جا بلند مى شوند. آنها اعتقاد دارند كه اين ، نماينده بر روى زمين است آنها خيال مى كنند همه در اين جلوه كرده است. هر كس با مخالف باشد با مخالف است! امروز اين ، ادامه است و همه بايد آن را تأييد كنند! آنها فراموش كرده اند كه اين ، بسيارى از فرزندان را كرده است امروز خليفه، فرزند را در خانه اش زندانى كرده و را از او گرفته است كسى ندارد به اين چيزها كند. فكر كردن در اين روزگار است❗️ ... ✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💟✨ @emamamm
از عارفي پرسيدند : چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده! و براى آمرزش گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟ فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش ميکند يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند و آن آيه اینست : "انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما" خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند شما هم بياييد و همراهى کنيد علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد. کپی کردنش عشق میخاد❤ 🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹 میدونی اگه کپی کنین چند هزار تا فرستاده میشه؟ ثوابش برسه به همه دوستان ❤️ 🎀 @emamamm🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
کم کم آثار و یأس در چهره تک تک بچه های گروه نمایان شد و دیگر با اینکه خیلی کشیده بودیم شدیم و اتفاقا نکته جالب اینکه آن روز، روز باسعادت قطب عالم امکان (عج) بود در حالی که شده بودیم از کمک خواستیم و به ایشان کردیم. نزدیک بود، در قسمتی از آن بیابان خشک و برهوت نظرم را جلب کرد. برایم جالب بود، رفتم که را از ریشه در آورم متوجه چیزی در زیر شدم، ها را کنار زدم، دیدم ریشه از یک روییده است😭 جالب اینکه بعد از تحقیقات هویت مذکور، معلوم شد که نام این بزرگوار بوده است. 👇👇👇 @emamamm 👆👆👆
💥💥 اصلیترین شرط ظهور 💥💥 شیعه قبل از باید حکومت تشکیل دهد و همچنین پس دهد. باید نیروی و داشته باشد و به بهترین سلاح ها برسد. باید بتواند از جان دفاع کند، اگر توانست از جان دفاع کند از جان (عج) هم می تواند دفاع کند. نباید کسی جرات کند نسبت (عج) قصد بدی داشته باشد، باید نشان دهیم اگر با کار داشته باشید دنیایتان را به آتش می کشیم. چطور را به آتش می کشید؟ ❌ بگویید: و را با خاک یکسان می کنیم. ❌ دست درازی به ما بکنید، دنیا ی شما را به آتش می کشیم. کسانی که می گویند شیعه نباید قبل از حکومت تشکیل دهد، بدانند خواسته و یا ناخواسته را عقب می اندازند! 🌹درست است که ما از (ع) روایت داریم که قبل از ظهور هیچ پرچمی نباید بیرون بیاید. اما پرچمی که مردم را فقط به سوی خود فرا بخواند. منظور اینجا پرچم محمد نفس زکیه است(که در آن زمان ادعای حکومت مهدوی کرد) که می آید و می گوید من هستم و مردم را سمت خودش فرا خواند. نه این که پرچمی را برداری و مردم را به سمت (عج) دعوت کنی، کجای این کار ایراد دارد؟ 🌹امام صادق (ع) همان قدر که قیام نفس زکیه را نقد می کند و حتی رد می کند، قیام زید را تایید می کند. در شهادت زید فرمودند به خدا قسم که او حکومت را برای ما می خواست. یعنی باید حکومت تشکیل بدهی به شرطی که برای رسیدن به (عج) باشد. انقلاب ما اگر روزی به این سمت رفت که فقط جمهوری اسلامی باشد و دیگر (عج) مبنا نباشد قطعا نابود می شود. اما اگر سر این شعار که " خدایا خدایا تا انقلاب از نهضت محافظت بفرما " بماند و همین طور استکبار ستیز باشد، و جلوی یزید زمان یعنی صهیونیست ها ایستاد، می جنگد و کوتاه نمی آید. این موقع است که ما به حضرت ختم می شود. و گرنه هیچ اتفاقی نمی افتد، سه هزار سال هم که بگذرد شکل نمی گیرد. اگر قرار بود خدا همین طوری (عج) را بفرستد، هزار سال پیش می فرستاد. انهم یرونه بعیدا ونراه قریبا 👇👇👇 @emamamm 👆👆👆
‌⁉️واسه امام زمانت چی کار کردی؟ ◀️حواسمون باشه، حواستون باشه؛ من و شما مسئولیم؛ به خدا قسم باید جواب بدیم در مورد حق امامِ وقت؛ ◀️یعنی اون دنیا جلومونو می گیرن، می گن واسه امام زمانت چی کار کردی؟ 🔷در مورد حق امام زمان 🔷حق مالیش که تو جیبمونه 🔷حق زمانی که چقد وقت می ذاریم برای ایشون، برای شناخت ایشون، معرفت ایشون 🔷حقی که در مورد شیعیان امام داریم ◀️ناظر بدونیم خدا رو بر خودمون شیشه ی رفلکس دیدی؟ خدا می بینه؛ امام زمان می بینه؛ امیدش به من و توئه؛ ⁉️مگه کل زمین میلیاردی چندتا شیعه داره؟ میبینه و میگه ای وای، اینم خراب کرد؟! این که قول داده بود؟ ◀️سبک زندگیمونو درست کنیم؛ خدا داره می بینه... استاد @emamamm
⃣1⃣ تعجّب مى كنى كه چگونه نفر پشت سر يك ستمگر مى خوانند؟ مگر نمى دانى سال هاست كه اين ، پشت هر كس و ناكسى مى خوانند⁉️ فقط ما هستيم كه مى گوييم بايد ، عادل باشد. بيا جلو برويم تا را ببينم. نگاه كن! اين كه خيلى است. برپا مى شود، من و تو، پشت سر خليفه مى خوانيم. اين براى اين است كه در امان باشد و كسى به ما شك نكند🕊🎀🕊 به مى روم، از مى خواهم يك آشنا در اين پيدا كنيم تا بتوانيم چند روزى در اين بمانيم به طرف درِ حركت مى كنيم. همين كه از بيرون مى رويم، به سوى ما مى آيد. به دلم افتاده كه او از است. او فهميده است كه ما در اين غريب هستيم. از ما مى كند و ما را به میبرد خيلى زود همه چيز مى شود حدس من درست بود. او از (ع) است. نام او است. به هر حال ما مى توانيم چند روزى در اين بمانيم. تو رو به او مى كنى و مى گويى: چگونه مى شود به خانه برويم؟ من مى خواهم آن را ببينم. اين كار بسيار است، پسرم! من همه آن را به جان مى خرم. عزيزم! با رفتن ما به خانه (ع) براى آن دردسر درست مى شود. چند مدّت پيش عدّه اى از به خانه رفتند، وقتى خبر به رسيد را براى مدّتى كرد. آيا حاضر هستى براى مشكلى پيش بيايد⁉️ و تو به فرو مى روى. تو هرگز نيستى كه به خاطر رسيدن به ، مشكلى براى پيش بيايد. . ✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💟✨ @emamamm
👆👆👆 🎀 🎀 ⃣1⃣ طلوع مى كند، شهر زير نور مى درخشد، مى دانم كه اين زيبا ديگر براى تو جلوه اى ندارد، دلت گرفته است. طورى نگاهم مى كنى گويى كه پشيمان هستى شده اى: ــ تو ديگر چه اى هستى❓ ــ مگر چه شده است❓ ــ مرا به اين آوردى كه بيشتر دلم را بسوزانى و فقط را به من نشان بدهى❗️ من ديگر در كه سلام به جرم است نمى مانم. ــ حق با توست. من نمى دانستم كه در اين ، اين قدر است. تو خودت را جمع مى كنى و مى خواهى مرا بگذارى و بروى. تمام غم هاى به سراغم مى آيد، من تازه به تو كرده ام. از همه دنياى به اين بزرگى، دلخوشى من فقط تو بودى❗️ تو هم كه مى خواهى بگذارى❗️ مى روى و مرا همراه خود مى كشانى. من دارم تا _شهر همراهت بيايم. مى كنم. تو به جاى اين كه به سوى بروى به سوى محلّه مى روى. فكر مى كنم مى خواهى درِ خانه را براى بار ببينى. من هم تو مى آيم. چند آنجا ايستاده اند. تو مى ايستى و مى زنى. بايد دوباره به رفتن به خانه از اين عبور كنيم. دوباره در كنار هم هستيم. از كوچه عبور مى كنيم. عطر بال ها را مى توان حس كرد، بوى باران، بوى ، بوى به مشام مى رسد. ... 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟 @emamamm
👆👆👆 💞 💞 ⃣1⃣ كاش مى شد فقط يك دقيقه به خانه مى رفتيم. كاش مى شد بر درِ خانه بوسه اى مى زديم و مى رفتيم. آرام آرام از كنار خانه عبور مى كنيم و سپس از كنار مى گذريم. از خمِ كه عبور مى كنيم نفس راحتى مى كشيم. آنجا را كن! آن را مى گويم كه كنار ايستاده است، گويا شده است. مقدارى همراه خود دارد. تو جلو مى روى مى خواهى به اين پير كمك كنى. مى كنى و از او مى خواهى تا اجازه بدهد را به خانه اش ببرى. او مى كند و خيلى مى شود. من جلو مى آيم و از مى خواهم مقدارى از آن را به من بدهى نمى كنى و مى گويى تو برو همان را نگه دار‼️ معلوم مى شود كه هنوز از من هستى. قدرى مى رويم. مى گويد كه خانه من اين جاست. تو وسايلش را مى گذارى. اكنون او نگاهى به مى كند و مى گويد: ! اجر تو با ، ! با شنيدن نام اشك در چشمانت حلقه مى زند. به تو مى شود مى فهمد كه تو ! نيستى! ... 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟 @emamamm
👆👆👆 💞 💞 ⃣1⃣ او اصرار مى كند كه بايد به اش بروى. هر چه مى گويى: "من بايد بروم"، قبول نمى كند. او مى خواهد تا با يك نوشيدنى، تازه كنى. قبول مى كنى و مى خواهى وارد بشوى; امّا به سوى من مى آيى. تو مى خواهى مرا نيز خود ببرى. مى دانستم خيلى با هستى! روى در حياط خانه نشسته ايم. زير درخت ! رفته است براى ما بياورد. رو به من مى كنى و مى خواهى كه در مورد اين سؤال كنم. براى ما نوشيدنى آورده است: "بفرماييد. قابل شما را ندارد". بعد از مدتّى، من رو به مى كنم و مى گويم: ــ ببخشيد! آيا شما از فرزندان هستيد؟ ــ آرى، من دختر هستم. ــ واى! شما خواهر هستيد؟ نمى شود، درست شنيدم؟ ــ بله، پسرم! درست . ــ نام شما چيست؟ ــ . ــ چرا شما از به اين شهر آمديد؟ ــ من همراه برادرم در مدينه زندگى مى كردم; امّا عبّاسى را مجبور كرد به اين شهر بيايد. من هم به اينجا آمدم. مگر شما نمى دانيد او در اين غريب است؟ او به است. ... 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟 @emamamm
🎉 🎉 🎀 ⃣1⃣ ــ بايد را غنيمت بشمارى، بايد بنويسى! تو بايد را با بيشتر آشنا كنى. ــ باشد. مى نويسم. مقدارى داشته باش. اكنون رو به مى كنم و مى گويم: "آيا مى شود براى خاطره زيبايى تعريف كنيد تا آن را ". او به فكر فرو مى رود، مى گذرد. رو به من مى كند و مى گويد: "فكر مى كنم بهتر است خاطره را براى شما بگويم". مى دانم تو هم دوست دارى اين را بشنوى. ! ! من و تو آماده ايم تا اين را بشنويم. گويا از ما مى خواهد به برويم. سفرى دور و دراز! بايد به برويم، به سرزمين "روم"، قصر . ما در آنجا با به نام آشنا مى شويم... 💞🏳💞 ! به من چند روزى بده! براى چه❓ مى خواهم در مورد آينده ام فكر كنم و بگيرم. ــ اين كار كردن نمى خواهد. آخر چه كسى بهتر از پسر براى تو پيدا مى شود❓ نزديك مى آيد و روى را مى بوسد. او دارد هر چه زودتر كند. اگر اين صورت بگيرد به زودى ، 👑 كشور خواهد شد. ... @emamam
🌹وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ إِلى أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ🌹 👈اگر را تا مدت معینى (ظهور ) به تأخیر بیاندازیم خواهند گفت چه چیز آن را باز داشت (و مانع ظهور چیست؟) بدانید روزى که مى آید از آنها برداشته نمیشود، بلکه بر آنان فرود آمده و آنچه را به آن میکردند خواهند دید👉 📖سوره ی مبارکه ی آیه ی 8 👇👇👇 @emamamm 👆👆👆
شاید آن روز ... که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد ... خبری ... از دلـ💔ـ پردرد گل یاس نداشت باید اینطور نوشت: چه شقایق باشد ... چه گل پیچک و یاس، جای یک گلـ🌸ـ خالیست تانیاید مهـ❤️ـدی ... زندگی دشواراست❗️ 👇👇👇 @emamamm 👆👆👆
🚑یوم الحساب!روزی که به خودمی آییم!تازه میفهمیم اصل زندگی آنجاست!ای کاش توشه ای پیش میفرستادیم برایش«يَومَئذٍ يَتَذَكَّرُ الإنسانُ....يَقولُ يا لَيتَني قَدَّمتُ لِحياتي/فجر۲۳و۲۴» @emamamm
🔹﷽🔹 یکی از علمای مشهد می فرمود: روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید. گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت. بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد. بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم . از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟ گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : یکی از گروهی که وارد می شوند هستند که برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند. 📚( کنزالعمال ، ج 16 ، ص 383 ) 🌸🌷🌹🌸🌷🌹 @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•[ گاه گاهی با نگاهی حال ما را خوب کن... خلوت این قلب تنها را کمی آشوب کن...🍃]• ♥️ @emamamm
﷽؛ 🌹 تماسی از طرف ! 🌹 🌼 بحث ‌ها حسابی داغ شده بود و با قدرت و جدیت ادامه داشت. ناگهان رو کرد به حاضران و برای آنکه اهمیت موضوع مورد نظرش را اثبات کند، پرسشی را طرح کرد: 🌼 اگر الان به من اعلام کنند که از طرف مقامات بالا تماس گرفته ‌اند و من برای کار مهمی باید بیست دقیقه با آنان مکالمه کنم، شما اجازه می دهید جلسه را موقّتاً ترک کنم و دوباره برگردم؟ 🌸 همه با تعجب جواب دادند: این چه فرمایشی است جناب نخست‌ وزیر! شما اختیار دارید. خوب کار مهمی است لابد، بروید جواب تماس را بدهید؛ بعد ما در خدمت شما هستیم. شهید رجایی لبخندی زد و گفت: الان دستگاه بیسیم الهی ( ) خبر داده وقت ادای فریضه ظهر است. ما الان باید این مأموریت را انجام بدهیم و آن را مهم‌ترین کار خود بدانیم. 🌸 رجایی این حرف را زد و بلند شد و به نماز ایستاد. دیگران هم پشت سر او به نماز ایستادند. 📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 8 🍒 @emamamm
⚠️ دوتا منبر گوش دادیم سه تا کتاب خوندیم چهارتا توییت خوندیم از اینور اونور فکر کردیم کار تموم شده و عالم شدیم! زوده تا به یک رکعت برسیم! ۶۰۰۰سال بندگی شوخی نیست...! 💌| @emamamm
👇👇👇 🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 علی بن مهزیار از جمله افرادی است که به دیدن امام زمان (عج) موفق شده است؛ وی بیست سفر به مکه رفته است تا موفق به دیدار حضرت بشود اما در سفر بیستم به دیدار حضرت مهدی(عج) دست یافت. در این دیدار امام زمان (عج) علی بن مهزیار را جویا می شوند 😳و می فرمایند: «یااباالحسن! ماالذی بطا بک عنا الی الان»: چه شد که تا الان به نزد ما ؟ چرا تاخیر افتاد؟ «قدکنا نتوقعک لیلا ونهارا»: ما شب وروز منتظر تو بودیم.😞😞 علی بن مهزیاردر جواب حضرت گفت: من سفربه خاطرشما آمدم ولی سفربیستم توفیق پیداکردم.!!! امام زمان(عج) فرمودند: «لا ولکنکم کثرتم الاموال وتجبرتم علی الضعفاء المومنین وقطعتم الرحم الذی بینکم فای عذرلکم؟»؛ اموالتان را افزون ساختید😞، دربرابر ضعیفان تکبر و بزرگی کردید😑 و آنان را سرگردان کردید و قطع رحم کردید💔، اکنون چه عذری داری؟❓ علی بن مهزیار زبان به و توبه گشود. حضرت فرمودند: «علی بن مهزیار! اگر شما برای همدیگر مارحمتمان را ازشما قطع می کردیم. اگر نبود که بعضی از شما برای بعضی دیگر استغفار می‌کنید، تمام کسانی که بر روی زمین هستند، نابود می‌شدند به جز خواص شیعه؛» از جمله مسائلی که سبب دوری محبین از درک و حضرت (عج) می شود همان بداخلاقی و بی مهری دینی به یکدیگر است. 💞☘💞☘💞☘💞 @emamamm 💞☘💞☘💞☘💞