eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆⇦🕊 روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ 96_حاج محمدرضا طاهری↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ @emame3vom ┄┅═══••↭••═══┅┄ نشسته‌اند ملائک، به روی بامِ جواد پیمبران همگی بنده و غلامِ جواد *انشاءالله روزیت بشه بری حرم امام جواد،باب المُراد،کسی از در خونه ی جوادالائمه دست خالی برِ،خودش کوتاهی کرده... برا امام رضا نوشتن:آقاجان!چون کار سخت شده،تو کوچه میان می ایستن،مستحق ها،گداها،اونایی که کار دارن با جوادت،موفق چند روزِ پسرت رو از یه درِ دیگه می بره... امام رضا نوشت براش: جوادم! ازاون دری رد میشی که مردم ایستادن،مردم به امید تو ایستادن،کار دارن باهات،حاجت دارن... همه ی اهلبیت بابُ المُرادن،همه کریمن،اما مختص، یکی میشه،جوادالائمه... اومد پیش امام رضا گفت:آقا! چشمام نابیناس،میشه یه عنایتی کنید؟حضرت فرمود: برات می نویسم بری درِ خونه ی جوادم.... جواد کجاست؟مدینه...امام رضا کجاست؟توس...براش نوشت،اومد مدینه،نامه ی بابارو که دید،جوادالائمه شروع کرد گریه کردن،امضاء ی بابا رو به چشمش کشید... جوادالائمه گفت:بیا جلو ببینم،تا اومد جلو حضرت یه دست رو چشماش کشید،گفت:چشمت رو باز کن،باز کرد دید عجب،چشمی که مادرزاد کور بوده داره همه چیز رو می بینه... گفت:بابام هم می تونست این کار رو برات بکنه،اما فرستادنت درِ خونه ی ما تا مردم بدونن حوائج دنیایشون رو باید بیان از جوادالائمه بگیرن... آی گرفتار! آی مریضدار! بعضی ها یه گره های کوری دارن،دکتر ها جواب کردن،همه جواب کردن،اما جواد که جواب نکرده...همه رو یاد کن،مخصوصاً شهدای مدافع حرم،شهید حججی....* نشسته‌اند ملائک، به روی بامِ جواد پیمبران همگی بنده و غلامِ جواد شدم جواد، پس از این به احترامِ جواد که بهتر از همۀ نام‌هاست نامِ جواد جواد مرهمِ دردِ بدونِ تسکین است چقدر نام جواد الائمه شیرین است شدی جواد، همیشه فقیر تو باشیم فقیر‌‌هایِ میانِ مسیر تو باشیم شدی بزرگ که ما هم حقیر تو باشیم خدا کند که همیشه اسیرِ تو باشیم بیا و رخ بنما شاه تا که مات شویم فقط تو لب تر کن تا همه فدات شویم کسی غریب‌تر از تو نبوده است اصلاً غریبِ خانۀ خود بود‌ه‌ای، بمیرم من *اونایی که زن و بچه دارن می فهمن،اگه کسی هزار تا مشکل تو کارش بیوفته در طیِ یه روز،شب که بشه بیاد تو خونه،درد و دلش رو با زنش میگه،با همسرش میشینه درد و دل میکنه،آروم میشه...* شهید کرد تو را زهر فتنۀ یک زن شهادت تو شبیه است به امام حسن *اما نه، درستِ امام حسن خیلی غریبِ،اما جوادالائمه غربتش بیشتر از امام حسنِ،هر دو به دست همسر شهید شدن،هر دو غریب بودن،اما لحظه ی جان دادنِ امام حسن کنار بسترش ابی عبدالله سرش رو به دامن گرفته بود،عباس سر به دیوار گذاشته بود اشک میریخت،زینب کنارش بود،همه داشتن به حال امام حسن اشک میریختن،اما جگر گوشه ی امام رضا،داخل حجره ی دربسته،هر چی میگفت:آه جیگرم داره میسوزه...یه نفر نبود با جوادالائمه هم ناله بشه....یه عده دارن دست میزنن،یه عده دارن هلهله میکنن....یاجوادالائمه... ____________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
کانال اشعار آیینی اهلبیت با هشتک های زیر ما را در کانال دنبال بفرمایید👇 و فرجامِ آن را بخوانیم ؟ .
⇦🕊*‌ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حسین سازور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ @emame3vom ┄┅═══••↭••═══┅┄ در حجرۀ در بسته تنی در تَب و تاب است جان می دهد و تشنۀ یک جرعۀ آب است ناله ها زند کنج حجره دست پا زند کنجِ حجره ... چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد از لعلِ لبم تا جگرُ سینه بسوزد از جفا شده خون دلِ من همسرم شده قاتلِ من .... (آقا جانم ...) نه مادرُ نه خواهرُ نه همدمُ یاری تا بهرِ من خسته کند ناله و زاری ای هم نفس نا نجیبم کف نزن ببین من غریبم ... *روضه بخونم براتون السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ .... یا علی بن موسی الرضا ... چهل سال امام رضا منتظر بود ، خدا بهش یه جون داد ...ای رفقا اینقدر علی بن موسی الرضا دوسِش داشت جواد الائمه رو ... می فرمود : با برکت تر از این جوان تو اسلام نیومده ... میگن این شب ها هرکی میزه زیارت امام رضا همه باب هایِ دیگر رها می کنن همه از بابُ الجواد واردِ حرم میشن ... آخه وقتی میان بابُ الجواد یه آقازاده آغوش باز کرده ....* مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مداوا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود اینقدر پیشِ چشم کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مَکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته ست صورتت؟ این جایِ تنگ و این قد و بالا نمی شود ... با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود ... خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پایِ کسی به سینۀ تو وا نمی شود .... حسین ...... *در حجره رو بست ، جواد الائمه 25 سالِشه مجلس جوون باید شلوغ باشع ... دمِ در امام رضا ایستاده برا شماها گریه میکنه ... خدا لعنت کنه همه قاتلین آل الله رو ... خدا لعنت کنه جعدۀ ملعونه رو وقتی زهر به امام حسن داد ، میگن تا دستُ پا زدن امام حسن رو دید گریه کرد ، پشیمون شد گفت عجب غلتی کردم ... اما این اُم الفضل نانجیب نمی دونم چه زنی بوده ، همچین که صدایِ نالۀ جواد الائمه بلند شد ، بعضی از کنیزا دلشون به رحم اومد ... رفت همه رو خبر کرد ، گفت: یه عده ای پا بزنند ... یه عده ای دست بزنن ... یه عده ای طشت بزنن ... صدایِ آقا رو کسی نشنوه ... عرضم تمام یا الله ... یه وقت دیدن دیگه صداش نمیاد ... در حجره رو باز کردن دیدن گرد غبار همۀ حجره رو فرا گرفته ... حضرت صورت رو خاک گذاشته ... یه ریسمان آوردن پایِ حضرتُ بستن چند نفر سر ریسمانُ گرفتن از پله ها بردن بالایِ بام ... وای وای وای .... بدنُ بالایِ بام زیر آفتاب گذاشتن ... آخ بنازم به معرفتِ کبوترا ... اومدن بالهاشون باز کردند ... سایبون برا بدنِ عزیز زهرا درست کردند ... این یه بدن بود کبوترا سایه کردن ، لا یوم کَیومکَ یا اباعبدالله .... ای حسین ..... یه جمله روضه بخونم، یه کاری کردن با بدنِ اربابتون ، زینب که نشناخت بماند" دختری که سال ها تو آغوشِِ ابی عبدالله بود یه وقت رو پا بلند شد ، گفت عمه این سر بریده مال کیه ؟ ... عمه چشماش خون آلوده .... دندان هاش خون آلوده .... پیشانیش خون آلوده ... گیسوانش خون آلوده .... جلو چشمِ دختر چوب برداشت .... آی حسین ..... ____ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
babolharam sazvar.mp3
2.98M
⇦🕊*‌ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حسین سازور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ #جوادالائمه
بخری یا نخری ماکه خریدار توییم ای طبیب همگان ماهمه بیمار توییم بِبَری یا نبری خود دانی ما همه مشتری هر شب بازار توییم رد کنی یا نکنی جای دگر نیست مرا شاه عطشان، نظری کن که گرفتار توییم بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد ما همان سینه زن و عبد خطاکار توییم بوی سیب حـرمـت دل ز مـلائک برده تو گل پرپری و ما همگی خار توییم : دست مانیست اگردست به دامان توییم فاطمه خواسته که بی سروسامان توییم بـه نگـاهـی، بـه دعـایـی دل مـا را دریاب کـه اسیر کـرم و شیـوه ی احسان توییم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام یا .
. آهسته زمان رفته و برگشت ندارد خوب و بدمان رفته و برگشت ندارد عمری که فقط با غم دنیا سپری شد چون آب روان رفته و برگشت ندارد دیگر به سر آمد همه ایام جوانی سیمای جوان رفته و برگشت ندارد شد کار دل خسته‌ی ما حسرت این‌که این رفته و آن رفته و برگشت ندارد بیهوده نگردید به دنبال خوشی ها شادی ز جهان رفته و برگشت ندارد گویی غم هجران عزیزان شده عادت انگار که جان رفته و برگشت ندارد یا
جلسه شصت و یکم - عالی.mp3
5.85M
🎧🎧 #مرگ #صوت #مذهبی 1⃣6⃣ جلسه 61 از جلسات آقای عالی در برنامه به سمت خدا با موضوع یاد مرگ ، پخش شده در سال 90 ☀️ 💾 5.58 مگابایت #ترحیم_خوانی
⇦🕊*‌روضه و توسل _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج مهدی سلحشور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ @emame3vom ┄┅═══••↭••═══┅┄ لب تشنه بود ، تشنۀ یک جرعه آب بود مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود پا می كشید گوشۀ حجره به رویِ خاك پروانه وار غرقِ تب و التهاب بود در ازدحام و هلهلۀ نانجیب ها فریاد استغاثۀ او بی جواب بود یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود آخر شبیه جدِ غریبش شهید شد آری دعایِ خسته دلان مستجاب بود تا سایبانِ پیکرِ نورانیش شود بالِ کبوترانِ حرم را شتاب بود ‌*میگه دیدم یه جایی دیدم این پرنده ها بالاشون به هم دادن سایبون درست کردن .... رو بدن آقا جوادالائمه سایبون درست کردن ، آفتاب به بدنِ عزیز زهرا نتابه ...* اما فدایِ بی کفنِ دشت کربلا .... آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود هم تیغُ نیزه خونِ تنش را مکیده بود هم داغ دیدۀ شررِ آفتاب بود ... ________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━
babolharam salahshor.mp3
1.03M
⇦🕊*‌روضه و توسل _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج مهدی سلحشور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ #جوادالائمه
دعای روز سه شنبه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانی اش هميشگى است الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثِيراً وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّي وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي يَزِيدُنِي ذَنْباً إِلَى ذَنْبِي وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ جُنْدِكَ فَإِنَّ جُنْدَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ اجْعَلْنِي مِنْ حِزْبِكَ فَإِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، ستايش خداراست و سپاس برازنده او آنچنان كه شايسته حضرت اوست، ستايشى بسيار و به او پناه میبرم از شر نفسم چه نفس همانا به زشتى بسيار فرمان مى دهد جز آنكه پروردگارم رحم كند، و به خدا پناه میبرم از گزند شيطانى كه گناه بر گناهم می افزايد، و به قدرت او از هر گردنكش نابكار و پادشاه ستمكار و دشمن قهّار، دورى میجويم، خدايا مرا از سپاهيانت قرار ده، چرا كه همانا تنها سپاه تو پيروز است، و مرا از حزب خود قرار ده كه تنها حزب تو رستگار است وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِيَاءَكَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِي وَ أَصْلِحْ لِي آخِرَتِي فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّي وَ إِلَيْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّي وَ اجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ ، و هم از دوستانت قرارم ده كه بر دوستانت ترسى نيست و اندوهگين نمی شوند، خدايا دينم را برايم سامان ده كه آن وسيله در امان بودن و دورى من از گناه است و آخرتم را آباد ساز كه آنجا خانه پايدار من و گريزگاهم از همسايگى دون صفتان است و زندگى را برايم زمينه افزونى در هر خير و مرگم را برايم آرامش از هر گزندى قرار ده، بار خدايا بر محمّد خاتم پيامبران وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ هَبْ لِي فِي الثُّلَثَاءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ لِي ذَنْباً إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً إِلا أَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً إِلّا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِي مِنْكَ بِالْغُفْرَانِ يَا وَلِيَّ الْإِحْسَانِ و كامل كننده شمار رسولان و بر خاندان پاك و پاكيزه او و بر ياران برگزيده اش درود فرست و در روز سه شنبه سه حاجتم را روا كن: گناهى برايم مگذار جز آنكه بيامرزى و نه اندوهى جز آنكه را برطرف سازى و نه دشمنى جز آنكه دور گردانى، به نام خدا كه بهترين نام هاست، به نام خدا پروردگار زمين و آسمان، دورى هر ناخوشايندى را كه ابتدايش خشم خداست، و نيل به هر محبوبى را كه آغازش رضاى اوست خواستارم، پس از سوى خود سرانجام را به آمرزش پايان ده اى سرچشمه نيكى. .
DoaRoz3Shanbeh.mp3
4.24M
🎵دعای روز #سه_شنبه 🎤میثم #مطیعی 🔴
4_201741932517392497.mp3
2.36M
#زیارت_سه_شنبه
. صلوات چاووشی چهارده معصوم (ع) زبان گشا تو اى عبدخدا بگو صلوات به وقت صبح و به وقت مسا بگو صلوات حبیب خالق یکتا بُوَد رسول اَنام به روى انور آن مصطفا بگو صلوات على وصىّ بلافصل احمد مختار به عشق شیرخدا مرتضا بگو صلوات شفیعه دوسرا مادر حسین و حسن به نام فاطمه خیرالنّسا بگو صلوات زحُسن روى حَسن مهرُخان همه شده مات به یادگارعلى مجتبا بگو صلوات چو شمع گریه کن و همچو نى بسوز و بنال به شاه بى کفن کربلا بگو صلوات چهارمین شه شیعه امام زین العباد به اشک دیده آن پارسا بگو صلوات محمدبن على باقرالعلوم جهان به علم و مرتبتش بى ریا بگو صلوات امام جعفر صادق رئیس مذهب ما به صدق آن ششمین پیشوا بگو صلوات امام موسى کاظم انیس گوشه مَحبس به روح اقدس او بارها بگو صلوات رضاست ضامن آهو امید بى کس و یار به یاد شاه خراسان رضا بگو صلوات جواد معدن جود است و سرو باغ سخا به جود و قامت آن مه لقا بگو صلوات امام دهّم علىّالنّقى چراغ هُدى به نور چهره آن رهنما بگو صلوات امام عسگرى آن دستگیرقوم عنود به دوّمین حسن دلربا بگو صلوات گرعاشقى به امام زمان همیشه «بشیر» به حجّت بن حسن کن دعا بگو صلوات گر ایسته سوز تاپاسوز هر ایکی جهاندا نجات دییون محمد و آل محمده صلوات گر ایسته سوز آلاسوز کربلایه برگ برات دییون محمد وآل محمده صلوات .
خواهم که ز هجران تو ای یار بگریم شب تا به سحر باشم و بیدار گریم خواهم که به تاریکی شب یکه وتنها دور از نظر مردم اغیار بگریم خواهم همه شب همسرمن دربرقبرت از درد تو چون شمع شب تار بگریم خواهم همه شب چهره به خاک توبسایم باشم ز غمت خسته وبیماربگریم با اشک من ای خون دل زار درآمیز تا پای اجل یکسره بگذار بگریم چون بلبل افسرده به هرشاخه نشینم از جور خزان برگل و گلزاربگریم درکنج قفس دیده به راه تو بدوزم بنشینم وچون مرغ گرفتاربگریم هرجاکه ببینم شده پرپرگل زیبا برتازه جوان بودن دلدار بگریم تاچندکنم بعد تو من ناله پنهان آهسته چه سان دربرانظاربگریم ازدوست بوددشمن دیرینه من بیش آیابه که گویم غم دل زار بگریم بعدازتودراین خانه به طفلان حزینت شد دختر افسرده پرستار بگریم افتد نظرم تا که به نیلوفر گلشن برصورت غمگین تو بسیار بگریم .
(ختم پدر) امیر مومنان فرمودند خدا رحمت کنه انسانی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار گرفته و به کجا میرود –خدا رحمت کنه مرحوم آقای .....،چقدر زیبا و چقدر لطیف خدا بدون آنکه دل بنده ای امتی قبلیه ای رو بدرد بیاره ،در سوره الرحمن میگه کل من علیها فان ،خانواده ......مرگ مال باباتون نیست –مرگ مال یه قوم و قبیله ای نیست ،آیه بعدش میفرماید و یبقی ربک ذوالجلال والاکرام ،هیچکی باقی نمی مونه جز ذات اقدس الهی ،فلذا مرحوم آقای ....هم ازین پدیده مرگ مستثنی نبوده،هیچکی باقی نمی مونه –سوره مبارکه اعراف و منافقون دوتا آیه مضومنش مثل همه فرقی نمیکنه خدا میفرماید:بنده ی من کجا میخوای بری تو این کره ی زمین یا هرکجا که مرگ دامانت رو نگیره –میفرماد اجل انسان فرا برسه ثانیه ای و لحظه ای تاخیر و پس و پیش نداره –حالا بگو فلانی مریضه بهترین اطبا روز هم جمع بشن با تجهیزات پزشکی بالا بخوان مداوایش کنند –چقدر میتونن؟صد سال؟دویست سال؟میفرماید علم به یه جاهایی میرسه که عقل بشر هم ظرفیت اونو نداره –الانم بعضی از فرزندان شما میگن پدر مادر شما زمان گذشته و قدیم با نبود امکانات چطور زندگی کردید ؟دوست سال دیگه فرزندانمون به ما میخندند میگن اون زمان شما چطوری زندگی کردید ؟همین طور که بریم جلوتر زندگی پیچیده تر میشه –علم به خیلی جاها میرسه –اما یدونه علم هستش نزد خدا باقی مانده هیچکسی ازش خبری نداره میفرمایند اگر بشر میدانست که فلان ساعت فلان جا اینطوری میخوام بمیرم ،هیچکی باقی نمی موند لحظه شنیدن دق میکردند و میمردند –میفرماید علم مرگ نزد خداست حتی پیغمبر خدا هم –قابض الارواح امدند اجازه گرفته فلان ساعت چه جوری پیغمبر خدا هم می رود-مرحوم اقای ......ازین پدیده مستثنی نبوده هیچکسی نیست –وقتی آدم یه نگاه تو این قبرستان میکنه –میگن قبرستان که آدم قدم میزاره –ته دل آدم خالی میشه –چرا؟انسان حالت گریانی(بکاء)پیدا میکنه چون بهترین فرزندان ما ،زیر خروارها خاک آرمیدند یه روزی مرحوم آقای ......جوان بود و زندگی داشت برو بیایی داشت –یه روزی خونواده ای داشت ید و بیضایی داشت –اما همه چیز دنیا رو برا اهل دنیا گذاشت و رفت ... کاروان در کاروان رفتند و از یاران ما عاقبت ما هم پی این کاروان خواهیم رفت یادگاران این پدر –تا این جای مجلس برا مهمونای آقای .......-چهره هایی رو میبینم که از مناطق مختلف تشریف اوردند با قدومشون مرحم به دل عزیزان داغدیده شدند –یه مقداری هم زبانحال بخونم شاید عقده دلی دارند –اشک بریزند برا باباشون –اینو مریض دارا میدونن –بیمار دارا میدونن خدا نکنه پدر خانه مریض باشه –تمام اهل خانه بیمار و ملول میشن یه پا بیمارستان یه پا خونه –یه پا سرکار -یه پا کنار بستر –بین خوف و رجا قرار میگیرند حال بابامون چی شد؟فرزندان بزرگوار ......،خواهران –دختران داغدیده دومادای بزرگوار –عروس خانومای داغدیده –آی همسر داغدار برادران خدا بشما صبر بده –فرزندان بزرگوارش بی بابایی سخته؟نه؟چند روزه الان با زبان بی زبانی میگی بابا بخدا خونه بی تو صفایی نداره –بابا دیگه رختخواب مریضی ات رو جمع کردیم بابا –دیگه راحت شدی بابا –دیگه ازین پهلو به اون پهلو ناله نمیزنی –ای دنیا –هر که داغ بابا دیده از حال و روز بچه های مرحوم .......باخبره –ای بابا چند روزه رفتی و صفا و شادی از خونه ی ما بردی –بابا بیا که خونمون غریبه –الهی لحظه احتضار پدری رو بجه هاش نبینن –امان ازون لحظه ای که این بدن رو اوردند رو به قبله گذاشتند این بچه ها اومدند کنار بابا ای بابا –ارام ارام –خیره خیره –یه جایی رو نگاه میکنه –من نمیدونم کنار بابا بودید یا نه ؟ (این این اشعار مخصوص گیلانی هاست تی خانه د تاسیانه جان بابا پرنده پر بزه از آشیانه آخ روزگار آخ بابا همه گفتید جودایی خیلی سخته آی ننستیم که اجور می سر نوشته آخ بابا تی مهربانی که مره یاد أیه دوری توو هیچ مره باور نیه )))) بزارید بگم به عالم که یتیمی پر درده یتیما با من بخونید اون که رفت بر نمیگرده بابا جونم باباجونم من برات روضه میخونم چند روزه تورو ندیدم نام تو ورد زبونم از درو دیوار خونه بی تو بوی غم میباره چحوری برم بخونه خونمون صفا نداره روی قلب من نوشته که چه ها بهت گذشته واسه ما دادی جوونی بخدا جات تو بهشته دل من دریای خونه اشک من چه لاله گونه چه کنم چه چاره سازم کی تو این دنیا میمونه خانواده مرحوم .....چه مردمان با صفایی داریم –تا شنیدند باباتون از دنیا رفته گفتند این خانواده غصه دارند –اومدند که مرحمی زه زخم دل شما باشن یا اباعبدالله .... .
قبل از سجده زیارت عاشورا میشه خواند دل آشفته ی ما شیفته ی کرببلاست عاشق مرقد شش گوشه و ایوان طلاست رحمت واسعه من نوکر دربار توأم حرم محترمت آینه ی عرش خداست سجده بر تربت تو وقت سحر می چسبد دل سرگشته من خاک کف پای شماست شهره ی شهر شدم شاه شهید ادرکنی دل من دربه در روضه شاه شهداست حرم و قبله و محراب فدای حرمت حُرمت مرقد تو بیشتر از سعی و صفاست دردمندیم و پی نسخه درمان نرویم خاک بین الحرمین تو به هر درد دواست حضرت شاه تو اربابی و من بنده تو علق خلق جهان نوکری آل عباست روی سنگ لحد من بنویسید حسین روضه های تو امید دل هر اهل بُکاست من شنیدم که لبه تشنه شهیدت کردند زینت جنت الأعلای خدا شال عزاست من شنیدم وسط معرکه گیر افتادی خون رگهای شما زینت صحرای بلاست خواهرت دید که جسم تو بهم ریخته بود روضه خوان غم .... .
. ای همسر زیبای من وی بلبل شیدای من خون شد دل تنهای من ای وای من ای وای من **** شرمنده ام از روی تو روزم شده چون موی تو شدمسکن من کوی تو ای لاله حمرای من ((ای وای من ای وای من)) * بودی تو شمع خانه ام روشن ز تو کاشانه ام بهر تو من پروانه ام بنگر تو بر شب های من ((ای وای من ای وای من)) ** گشتم ز داغت خونجگر خوانم ترا با چشم تر تا که تو رفتی از نظر تیره شده دنیای من ((ای وای من ای وای من)) .
خواهم که ز هجران تو ای یار بگریم شب تا به سحر باشم و بیدار گریم خواهم که به تاریکی شب یکه وتنها دور از نظر مردم اغیار بگریم خواهم همه شب همسرمن دربرقبرت از درد تو چون شمع شب تار بگریم خواهم همه شب چهره به خاک توبسایم باشم ز غمت خسته وبیماربگریم با اشک من ای خون دل زار درآمیز تا پای اجل یکسره بگذار بگریم چون بلبل افسرده به هرشاخه نشینم از جور خزان برگل و گلزاربگریم درکنج قفس دیده به راه تو بدوزم بنشینم وچون مرغ گرفتاربگریم هرجاکه ببینم شده پرپرگل زیبا برتازه جوان بودن دلدار بگریم تاچندکنم بعد تو من ناله پنهان آهسته چه سان دربرانظاربگریم ازدوست بوددشمن دیرینه من بیش آیابه که گویم غم دل زار بگریم بعدازتودراین خانه به طفلان حزینت شد دختر افسرده پرستار بگریم افتد نظرم تا که به نیلوفر گلشن برصورت غمگین تو بسیار بگریم .
پندیات فارسی در سوگ همسر همسرم مهر عیان بود خدا می داند دلبری پاک روان بود خدا می داند قوت قلب من و شور و همه احساسم بر دلم تاب و توان بود خدا می داند گوهری بود بهایش دو جهان کافی نیست ثروت و گنج نهان بود خدا میداند خانه ام ملک صفا بود ز یمن قدمش زینت و زیورمان بود خدا می داند چشم او چشمه احساس و دلش دریایی بی گمان در گران بود خدا می داند سبب شادی من رونق کاشانه دل هدیه از باغ جنان بود خدا می داند بهر دلداری ام از بس که محبت می کرد مهر او ورد زبان بود خدا می داند مونسی خوش سیر و در غم و آلام زمان یاوری از دل و جان بود خدا می داند صد بهار از گل رخساره او می رویید آنکه گل بود ٬ همان بود خدا می داند تا گرفتار بلا می شدم از دست زمان بهر من دل نگران بود خدا می داند رفت و با رفتن خود شعله بر این جانم زد او سر از همسفران بود خدا می داند خنده از روی لبم بار سفر بست و برفت بر لب از عشق نشان بود خدا می داند 💠💠💠💠💠💠💠💠💠
. شعر شهادت امام جواد(ع) حسن لطفی هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش هم بی کرانه‌ها غزلِ آسمانی‌اش ای کال‌ها کمال سرِ کوچه‌باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود در غیبت پدر ، پسر و میزبانی‌اش باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران حَظ می‌برند موقعِ شیرین زبانی‌اش از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست نوشیده است از لبِ جام دهانی‌اش بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد مشهد پُر است از نفسِ مهربانی‌اش شش‌گوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی‌اش وقت زیارت است و عباراتش از رضاست قربان کودکیش فدای جوانی‌اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام ؛ پِیِ سایبانی‌اش آقایِ طوس از جگرش آه می‌کشد در کنجِ حجره تا پسرش آه می‌کشد   اُفتاده است رویِ زمین و برابرش لبخند می زند به تقلاش همسرش اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او  اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن  خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش باب‌الحوائج است ولی می‌توان شنید  از بینِ حُجره ناله‌یِ موسی بن جعفرش این دفعه می‌زدند به دَف تا که جان دهد کَف می‌زدند وقتِ نفسهای آخرش از پا گرفته و بدنش می‌کشند...وای تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش خون گریه می‌کند لبه‌یِ تخته سنگ‌ها از بَس که خورد بر لبه‌یِ پله‌ها سرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر  با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش * * * سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش .
. اشعار مناجات با امام زمان (محرمی) ای داغدار اصلی این روضه ها بیا  صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا  تنها امید خلق جهان یابن فاطمه  ای منتهای آرزوی اولیاء بیا  بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا  فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای  دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا  از هیچکس به جز تو نداریم انتظار  بر دستهای توست فقط چشم ما بیا  هفته به هفته می گذرد با خیال تو  پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا  بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای  ای خون جگر ز قامت زینب بیا  عرض ارادت کم ما را قبول کن  امسال هم محرم ما را قبول کن  .
یا صاحب الزمان اللهم عجل لولیک الفرج شاعر جناب سازگار به جز از باغ حسنت گل نچيدم گل نمي چينم رخت را بس كه مي‌بينم گمان كردم نمي بينم سزد در هر نفس گردم هزاران بار قربانت به اميدي كه يكبار از كرم آيي به بالينم به خاك پات سوگند از كدامين كوچه مي‌آيي كه گردم گرد و بر خاك ره آن كوچه بنشينم اگر جانم رود از تن نشايد مهر تو از دل كه رسم عاشقي پيش از ولادت بوده آيينم تمام لحظه‌هاي عمر شد جان كندنم بي تو تو بازآ تا به پيكر باز آيد جان شيرينم نمي دانم كه بودم كيستم آنقدر مي‌دانم تويي بودم تويي هستم تويي عشقم تويي دينم دعاي عهد خواندم عهد بستم با تو يا مولا كه بازآيي و گل ريزم به پات از روي خونينم بيا، تا كي صداي مادرت آيد ز پشت در بگو تا كي سر جد تو را بالاي ني بينم دعا كردم به تعجيل ظهورت ديدم اي مولا كه نام تو دعايم بود و يادت بود آمينم به چشم ميثم دل خسته اشك انتظاري ده اگر چه اشك هم ديگر نخواهد داد تسكينم
🌺عاقبت اصرار بر گناهان میشود خروج از ولایت مولا امیرالمومنین صلوات الله علیه نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: اي بندگان خدا!‌ از اصرار بر گناهان و كوچك شمردن آنها بپرهيزيد؛ چرا كه در نتیجه آن پستي چنان بر جان گناهكار چيره مي شود كه او را در گناهي بزرگ تر مي اندازد؛ او هم چنان گناه مي كند و آن را كوچك مي شمارد و پست مي شود و در امری بزرگ تر از جنایتی که انجام داده می افتد تا اين كه از ولايت وصي رسول خدا صلي الله عليه و آله سرباز مي زند و نبوت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را منكر مي شود دیری نمیگذرد كه وحدانیت خداوند را نیز انكار مي كند و در دين خدا ملحد میشود. __ 《قَالَ مولانا رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:يَا عِبَادَ اللَّهِ،فَاحْذَرُوا الاِنْهِمَاكَ فِي الْمَعَاصِي وَ التَّهَاوُنَ بِهَا،فَإِنَّ الْمَعَاصِيَ يَسْتَوْلِي بِهَا الْخِذْلاَنُ عَلَى صَاحِبِهَا حَتَّى يُوقِعَهُ فِيمَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهَا،فَلاَ يَزَالُ يَعْصِي وَ يَتَهَاوَنُ وَ يَخْذُلُ وَ يَقَعُ فِيمَا هُوَ أَعْظَمُ، حَتَّى يُوقِعَهُ فِي رَدِّ وَلاَيَةِ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ،وَ دَفْعِ نُبُوَّةِ نَبِيِّ اللَّهِ،وَ لاَ يَزَالُ أَيْضاً بِذَلِكَ حَتَّى يُوقِعَهُ فِي دَفْعِ تَوْحِيدِ اللَّهِ، وَ الْإِلْحَادِ فِي دِينِ اللَّهِ.》 📚تفسیر البرهان جلد1 صفحه228 📚التفسير المنسوب الى الإمام العسكري جلد1 صفحه264
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) -( برخیز و بزن خنده که غم عین خلاف است ) برخیز و بزن خنده که غم عین خلاف است گردون به حرم خانه هو گرم طواف است عید آمده عید آمده یا جشن عفاف است یا عصمت حق فاطمه را شام زفاف است سری که نهان بود درخشید مبارک بر روی زمین وصل دو خورشید مبارک جان ، موسی شوق آمده دل وادی طور است عیسی ز فلک سر زده و غرق سرور است با شور و شعف در کف داود زبور است در بیت ولایت خبر از وصل دو نور است ارواح رسل گشته به گرد سر زهرا گویند که شد شیر خدا شوهر زهرا خیزید که امشب شب آرایش حور است هم عید تولا شده هم جشن تبر است از شادی و از شور جهان محشر کبراست این جشن وصال علی و حضرت زهراست گردید به گرد حرم فاطمه امشب تبریک بگوئید به مولا همه امشب در کشور دل وصل دو دلدار مبارک بر احمد و بر خالق دادار مبارک بر فاطمه و حیدر کرار مبارک بر شیعه و بر عترت اطهار مبارک در جشن زفاف گل رعنای خدیجه خالی ست میان همگان جای خدیجه حق ، عاقد و داماد ، علی فاطمه یارش کردند ملایک به روی ناقه سوارش حوران بهشتی به یمین و به یسارش جبریل امین خنده زنان غاشیه دارش فرخنده شب وصل کریم است و کریمه خیزید که از هر دو بگیرید ولیمه زهراست عروسی که بود حسن الهش دل برده ز پیغمبر اسلام نگاهش این همسر مولاست خدا پشت و پناهش داماد ، در خانه بود چشم به راهش در حیدر کرار چه شوری و چه حالی ست ای فاطمه بنت اسد جای تو خالی ست از شوق علی پیرهن دل شده پاره مولا شده سر تا به قدم محو نظاره گردیده قرین در دل شب ماه و ستاره با خدا شیر خدا فاطمه گوید به اشاره کای مهر تو از روز ازل عهد الستم من همسر و همسنگر تو فاطمه هستم ای نفس نفیس نبی ای روح مجرد ای بیت گلین تو مرا خلد مخلد ای دست خدا حامی دین یار محمد یار تو شریک غم تو فاطمه آمد من آمده ام تا که تو را یار بگردم دور تو میان درو دیوار بگردم نه ساله ام اما همه جا یا رتو هستم با شعله دل شمع شب تار تو هستم در شادی و غم یار وفادار تو هستم همسر نه ، که سرباز فداکار تو هستم با عشق تو زیبائی من چهره نیلی ست بالله قسم صورتم آماده سیلی ست امروز پراز آل نبی روی زمین است وز مقدمشان روی زمین خلد برین است پاینده به هر عصر از این سلسله دین است محصول وصال علی و فاطمه این است (میثم) همه جا خاک ره آل علی باش پروانه آن شمع جمال ازلی باش شاعر:
یک مرد و زن مکمّل هم در کنار هم آیینه وار هر دویشان بی قرار هم معنای اصلی لغت خانواده اند مست نگاه یکدلی و می گسار هم این زندگی بنا شده بر پایه های عشق بی اعتنا به ثروت و دار و ندار هم یک خانه ی محقّر و یک قطعه ی حصیر سرمایه های اصلی شان اعتبار هم کانون گرم پرورش غنچه های یاس پیوندشان وقوع و طلوع بهار هم در آسمان عاطفه این ماه و آفتاب چرخیده اند تا به ابد در مدار هم عاقد خدا و مهریه آب و سکوت محض آری شدند هم نفس روزگار هم وحید قاسمی .