eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 2 🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی 🔸گشت وارد بر زمین کربلا (فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ (لهوف ص 116) تا رسیدند به کربلا... ابی عبدالله فرمود: این سرزمین چه نام داره؟ گفتند آقا به اینجا کربلا میگن... تا گفتند کربلا... حضرت فرمودند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ 🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست 🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست 🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست 🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست ابی عبدالله صدا زد... خیمه ها رو بر پا کنید... اینجا وعده گاه ماست... یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند... حالا میخواد عقیله بنی هاشم... زینب کبری از محمل پایین بیاد... تصور کن ... جوون های بنی هاشم اومدند... دور محمل زینب رو گرفتند... مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند... من ميگم ... شاید عباس علمدار اومده... زانوها رو خم کرده... علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته قاسم عنان مرکب رو گرفته... ابی عبدالله مواظب خواهره... 🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد 🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد با چه عزت و احترامی... خانم رو از محمل پیاده کردند... حقشم همینه... آخه خانم زینب... ناموس خداست... دختر علی هست... احترام داره... آماده ای بگم یا نه؟ 🔻گریز آی جوون های بنی هاشم... نبودید روز یازدهم... عمه جانتون زینب... همه زن و بچه ها رو سوار کرد... دید تنهای تنها مونده... دور تا دورش رو نامحرما گرفتند... یک نگاه انداخت به سمت شط فرات... صدا زد... آی ابالفضل... آی غیرتی... پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست... یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه... صدا زد... حسین جان... ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸به سوی شام و کوفه ام 🔸چه ظالمانه می برند 🔸نمی روم ولی مرا 🔸به تازیانه میبرند (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) 👇 .
. مناجات 1 🔸ای روح دین! حقیقت ایمان! بیا، بیا 🔸ای جان جان و مصلح کل جهان! بیا 🔸تنها امید عترت و قرآن، بیا، بیا 🔸خورشید، تا به کی، در پس ابرها، نهان؟ 🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان» یابن الحسن... شب دوم محرم... کجا شال عزا به گردن انداختی آقا... کجا برا جد غریبت عزاداری میکنی... 🔸ای پر ز اشک چشم تو صحرا، بیا، بیا 🔸ای سینه سوز ناله زهرا، بیا، بیا 🔸ای آرزوی زینب کبری، بیا، بیا 🔸تا چند سرو قامت دخت علی، کمان؟ 🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان» آقا این روزها... همه دارن شما رو صدا میزنند.. امام زمان... 🔸مولا، کنار چاه، صدا میزند تو را 🔸زهرا، به سوز و آه، صدا میزند تو را اگه الان گوش دل باز کنیم... صدای آقامون امیرالمؤمنین به گوش می رسه... صدای ناله ی مادرمون زهرا به گوش می رسه... هی صدا میزنه... پسرم مهدی کجایی... یا بن الحسن... 🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را از فردا وقتی کاروان ابی عبدالله وارد کربلا میشه... دیگه گریه های خانم زینب کبری هم شروع ميشه 🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را 🔸زخم عزیز فاطمه گوید به صد زبان 🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان» (شاعر: غلامرضا سازگار_میثم) صدات رو آزاد کن... هر کجای این مجلس نشستی... زن و مرد... پیر و جوان... ما هم امام زمانمون رو صدا بزنیم... (یا صاحب الزمان....) فایل صوتی👇 .
. |⇦• و توسل ویژۀ ورود خاندان آل لله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ ابداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ *این آقا با همۀ آقاهای عالم فرق داره با حلقوم بریده جوابِ خواهرشُ داد .. سلام مستحب جواب سلام واجب ، هرجا صدای منو میشنوی* اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ای انتهایِ توبۀ آدم حسین جان ای ابتدایِ سورۀ مریم حسین جان این روزها شبیه پدر مادرت شدیم با این لباس مشکی ماتم حسین جان ما با بهشت کار نداریم تا که هست شش گوشه ات میان دو عالم حسین جان آنجا بهشت هست که زهرا نشسته است پس کنج هیئتیم از این دم حسین جان ما دل خوشیم با تو و شالِ عزایِ تو هر آنچه غیر تو به جهنم حسین جان تا مرهم جراحت لب هایِ تو شویم آورده ایم اینهمه زمزم حسین جان خرج تو میکنیم تمام گلویِ خویش تا جان دهیم ماه محرم حسین جان با هر هزار و نهصد و پنجاه زخم تو فریاد میزنیم دمادم حسین جان در هم بخر تمامیِ ما را شنیده ایم دَرهم شدی بخاطر دِرهم حسین جان کاروانِ سلاله هایِ خدا کاروانِ امام عاشورا کاروانِ بهشتیان زمین کاروانِ فرشتگان سماء یکی از نوکرانشان جبرئیل یکی از چاکرانشان حورا گوشه ای از صدایشان داوود نفسی از دعایشان عیسی نوجوانانشان چو اسماعیل پیرمردانشان خلیل الله زائر اشک هایشان باران تشنۀ مشک هایشان دریا همه آیاتِ سورۀ مریم همه چون کاف و حاف و یا و الی یوسفانِ عشیرۀ حیدر مریمانِ قبیلۀ زهرا کعبه میبیند و طواف ملک چشم تا کار میکند اینجا کشتگان حوادث امروز صاحبان شفاعت فردا تا به حالا ندیده هیچ کسی این همه آفتاب در یک جا هر دلی با دلی گره خورده است همه مجنون صفت همه لیلا دارد این کاروان صحرایی دختران عفیفه و نوپا همه با احترام و با معجر همه در پرده های حجب و حیا پرده را از مقابل محمل باد حتی نمیبرد بالا دور تا دورشان بنی هاشم تحت فرمان حضرت سقا پای اولیا مخدره زینب روی زانوی اکبر لیلا از غروب مدینه می آیند در زمینی به نام کرببلا میرسیدند و یاد میکردند از سر و تشت و حضرت یحیی *بعضیا شب دومه مات و مبهوتن میدونم هی به خودت میگی الحمدلله محرمِ دیدم .. شب دومه فردا حسین میرسه کربلا ..حق نگهدار اینهمه مجنون .. حق نگهدار اینهمه لیلا .. هی میگفت عمه مگه نگفتی میخوای مهمونی بریم اینجا کجاست عمه؟.. بار بگشایید اینجا کربلاست تاریخ میگه هفت تا مرکب ابی‌عبدالله عوض کرد دید حرکت نمیکنه خدا اینجا کجاست؟.. پیرمردی تو غافله بود گفتن اینجارو میشناسی اسم اینجا چیه؟.. عرض کرد آقاجان به اینجا نینوا میگن رنگ حسین عوض شد به اینجا قادسیه میگن همچین که گفت آقاجان به اینجا کربلا میگن فرمود اینجا همون جاییه که جدم فرموده .. صدا زد عباس جان خیمه هارو برپا کنید اینجا همون جاییه که جدم خیلی براش گریه کرد انبیاء اومدن تو این سرزمین براش گریه کردن مادرم زهرا براش گریه کرد بابام علی براش گریه کرد بگم چیشد یه وقت دیدن زینب اومد گفت حسین جان اینجا کجاس بیا برگردیم داداش از اون لحظه ای که پامون تو این سرزمین اومده دلشورم بیشتر شده نکنه تورو ازم بگیرن ..دختر بچه ها دور عمه رو گرفتن ... زینب چهار سالش بود بین در و دیوار مادرشو کشتن نیمه های شب وقتی میخواستن برن سر قبر مادر حسنین دور زینب بودن زینب چهارساله رو علی میفرمود روشنایی ها رو کم کن نمیخوام چشمی قد و بالای زینبُ ببینه نمیخوام کسی چشمی به چادر زینب بیفته با یه عظمتی فردا روز رسیدن کربلا .. اول کسی که دوید جلو محمل زینب عباسِ .. زانو میزنه تا زینب پاهاشو روی زانوی عباس قرص کنه یه دست دیگشو علی اکبر میگیره یه دست دیگه رو قاسم .. جوونا کوچه باز میکنن مراقبن چشمی قد و بالای عمه رو نبینه .. با یه عظمتی تو کربلا از محمل پایین آمد با یه بیچارگی زینب و.... ان شاءالله با ناموست وسط نامحرما گیر نکنی .. ربابُ سوار کرد زین العابدینُ سوار کرد .. یه وقت دید دورش کسی نیست کمکش کنه یه نگاه کرد گفت کجایی عباس با غیرت نامحرما دورمو گرفتن .. 👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهshab dovom01.mp3
زمان: حجم: 6.63M
| و توسل ویژۀ ورود خاندان آل لله به سرزمین کربلا اجرا شده شب ذوم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. متن روضه 2 🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم 🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم امشب دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها... امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم... 🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من 🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه... حتما همتون دیدید... دخترها علاقه خاصی به بابا دارن... اصلا معروفه... میگن دخترها بابایی هستند... آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم... خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه... میگه بزار بابام بیاد... شکایتت رو به بابام میکنم... خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه... میگه بزار بابام بیاد... بهش نشون میدم... بهش ميگم... 🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله... 🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته 🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته چقدر بهش سنگ زدند... چقدر بهش تازیانه زدند... چقدر سیلی زدند... یاصاحب الزمان... 🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته اما... 🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته امشب اگه با ابی عبدالله کار داری.... آقا رو به نازدانه اش قسم بده... اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی... بگو حسین جان... تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم... امشب دیگه دست خالی ردمون نکن... 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا... چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم... 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم... 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا - صوتی👇 .
. |⇦•در محضرت همیشه گرفتار میرسم .. با امام زمان روحی له لفدا اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در محضرت همیشه گرفتار میرسم با دستِ خالی و دلِ بیمار میرسم آقا بدون لطف تو افسرده می شوم در شعر خود دوباره به تکرار میرسم بال و‌ پری نمانده ولی در خیال خود پر میزنم به خیمه ی دلدار میرسم! جامانده ام من از شهدای مدافعان… پس کی به قافله‌ منِ بی عار میرسم؟ هستم الی الابد که بدهکارِ مادرت… اما چرا همیشه طلبکار میرسم؟!! بنویس بهرِ من سفر کربلا ، نجف بنویس تا حرم صد وده بار میرسم!! با سر به خانه ی پدری میزنم سری وقتی به صحنِ حیدر کرار میرسم! آهم به قلب شعله ورم زخم میزند وقتی به واژه ی در و دیوار میرسم … .👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه98061203.mp3
زمان: حجم: 1.12M
در محضرت همیشه گرفتار میرسم .. با امام زمان روحی له لفدا اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری