.
#طلیعه_محرم
#ورود_به_ماه_محرم
#غزل_اول_مجلس
#شب_اول_محرم
#مجتبی_روشن_روان
چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم
رسیده نوبت گریه دمیده ماه محرم
چگونه شکر بگویم؟ که زیر سایه ی پرچم
کنار حضرت زهرا نشانده اند مراهم!
چگونه شکر بگویم؟ چگونه شکر بگویم؟
دوباره گرم گلوی بریده است گلویم!
چگونه شکر بگویم که بنده... نوکرتانم؟
همیشه طالب فیض عظیمِ محضرتانم
تمام سال گدای کنار معبرتانم
غلام لطف لطیفِ نگاه مادرتانم
ستاره های هدایت، موالیان کرامت!
من و هراس قیامت، شما و لطف و عنایت
شما... ولیّ خدا، من شکسته ی غمتانم
شما دلیلِ شفا، من مریض یک دمتانم
شما نسیم صفا، من غبار مقدمتانم
شما امیر وفا، من اسیر پرچمتانم
ز دست عشق شما که زدید شعله به جانم
چرا غزل ننویسم؟ چرا ترانه نخوانم؟
درست مثل قناری، قناریِ لبتانم
شبیه ماه، گرفتار خلوت شبتانم
همیشه مشتری روضه های پُر تبتانم
چه میشود که ببینم شبی مقرّبتانم؟
همان که اول خلقت اساسنامه نوشته
مرا به راه ولایت دریده جامه نوشته
من و نگاه شما و پناه صحن و سراتان
چگونه شکر کنم که شدم مدیحه سراتان؟
شکسته باد سری که زمین نخورده به پاتان
فرشته های خدایی مقیم بزم عزاتان
به شوق بارش رحمت، غریق زمزمه هستم
دخیل بزم عزای عزیز فاطمه هستم
عزای هستی عالم عزای عشق مجسّم!
عزای کشته ی تشنه عزای صاحب زمزم
عزای یک سر بر نی عزای یک تن درهم
بخوان که جان بسپارم ز داغ وارث آدم
"سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
*
امام حسین ع
. #زمزمه #واحد #دهه_محرم #شب_اول_محرم به این پرچمی که،رودیواره آقا گدای قدیمیت ، دوستت داره
.
.
#زمزمه
#واحد
#شب_چهارم_محرم
دوتا دسته گل هام ، میان سمت میدون
همه هستی من ،فدات ای حسین جون
فدا اکبر تو ، جوونای زینب
بزار بچه هام شن ،فدایی مکتب
بزار این پسرهاجلوت رو سفید شن
دلممیخاد اونا تو راهت شهید شن
میمیرم برا تو
حسین غریبم
منومیکشه این ، غم تونگاهت
دو تا یار آوردم ، برا این سپاهت
مگه میشه زینب ، غمت رو ببینه
بزار که فدات شم ، به جون سکینه
الهی بمیرم ، که زار و غریبی
نداری تو این دشت تویار و حبیبی
میمیرم برا تو
حسین غریبم
#مرتضی_عابدینی✍
...............
#واحد
#واحد #شب_پنجم_محرم
میام قتلگاه تا،کنار تو باشم
دلم میخاد اینجا، برا تو فداشم
دیگه تاب ندارم, غم تو چشاتو
بمیرم که دیدی، داغ بچه هاتو
دعا کن از اینجا دیگه برنگردم
یتیمی رو با تو که من حس نکردم
عموی غریبم حسین یا حسین جان
اگر نوجوونم ، ولی مثل شیرم
جلوی عدورو، با جونم میگیرم
نمیزارم آقا ، که آهت بلند شه
کاردشمنامون، بگو و بخند میشه
بزار که منم مثل اکبر فدا شم
میخام که شهید توی کربلا شم
عموی غریبم حسین یا حسین جان
#مرتضی_عابدینی
.................
#واحد #زمزمه #شب_ششم_محرم
حسن رو برا من ، تو زنده میکردی
میترسم بری و ، دیگه برنگردی
دلم غرق خون و ، حرم غرق آهه
نگاه کن عزیزم ،عروس چشم به راهه
میری سمت میدون خدایا یاورت
بفهمن کی هستی میریزن سرت
نرو ای عموجون
نرو ای عمو
چقد تو شبیهِ ، باباتی دلاور
دارم جون میدم که ، میری سمت لشکر
میگی که شیرینه ،شهادت برا تو
میری ومیگیرم ،من اینجا عزاتو
اینا سینه هاشون ،پر از بغض و کینه س
گریز غم تو ، به شهر مدینه س
نرو ای عمو جون
نرو ای عمو
#مرتضی_عابدینی
.........................
#زمزمه
#واحد #شب_هفتم_محرم
ترک خورده لبهات ، بخواب ای عزیزم
ببین دارم اشکِ ، غریبی میریزم
میمیرم علی تا ، چشاتو میبندی
میدم جونمو تا ، دوباره بخندی
نشد مثل عباس دلاور بشی
چرا باید اینجوری پر پر بشی
امون از غریبی۲
بمیرم برا تو ، زبون وانکردی
سه روزه که مادر ، همش ناله کردی
لالایی علی جون ، نزن چنگ به سینم
الهی بمیرم ، غمت رونبینم
میگن حرمله تو ، هدف بی نظیره
میترسمگلوتو ، نشونه بگیره
امون از غریبی ۲
#مرتضی_عابدینی
#دهه_محرم
.👇
امام حسین ع
.
.
#زمزمه
#واحد #شب_هشتم_محرم
زمان وداعت ، نفس گیره بابا
میبینی که جونم ، داره میره بابا
قدم میزنی تو ، جلو دیده گانم
میگم زیر لب هی ، خدایا جوانم
حرم روضه داره یه لشکر خوشن
میدونم که بابا تو رو میکشن
علی اکبرم ای علی اکبرم
الهی تموم شه ،خوشی های دنیا
میدونم که میشی ، جلوم اربا اربا
بنی هاشمیون ، عزاتو میگیرن
بابا عمه هات از ، غم تومیمیرن
تویی حیدرِ این ، سپاه غریب
میخونم برا تو ،من امن یجیب
علی اکبرم ای علی اکبرم
#مرتضی_عابدینی
...................
#زمزمه #شب_نهم_محرم
#واحد #شب_تاسوعا
پاهام گیر نداره ، چشام خیس اشکه
یه چشمم به چشمت ، یه چشمم به مشکه
علمدار لشکر ، علم رو زمینه
الهی غمت رو ، رقیه نبینه
یه بغضی نشسته میون گلوم
چشاتو نبندی ابالفضل به روم
برادر برادر۲
حسینی تر از تو ، تو عالم نداریم
تو باشی تو خیمه ،ماها غم نداریم
دیگه هیشکی آبم ، نمیخاد ز ساقی
بدونت امیدی ، نمیمونه باقی
رو قلبم برادر ، غم عالمه
میاد مادر من ، توی علقمه
برادر برادر۲
#مرتضی_عابدینی
....................
.
#زمزمه #شب_دهم_محرم
#واحد #شب_عاشورا
تورو دیگه از من ، گرفتن تموم شد
یه بوسه ز لبهات ، دیگه آرزوم شد
تنت پاره پاره ،سرت روی نی ها
دیگه دوره میشم ، تو این دشت و صحرا
قدم خم شد از داغ هجده عزیزم
ببین دارم اشک غریبی میریزم
غریبم حسین جان
غریبم حسین
یکی با عصا و ،یکی با لگد زد
یکی نیزه ای رو ، به سمت تو بد زد
صدا ناله هامو ، یه لشکر شنیدن
جلو چشم زهرا ، سرت رو بریدن
هنوزم به دردم دوایی برادر
رسیدم به مقتل ،کجایی برادر
غریبم حسین جان
غریبم حسین
#مرتضی_عابدینی✍
#دهه_محرم
👇
۲۴
#زمینه
#حضرت_حر
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
آقای من
حر پشیمان توام مولی
نگر پریشان توام مولی
من تحت فرمان توام مولی
مولای عالم حر روسیاه
مولای عالم آورده پناه
مولای عالم از کرامتت
بر حر روسیه نما نگاه
غریب عالم یا حسین من۴
آقای من
مولی اگر دل تو بشکستم
شرمنده ام راه تو را بستم
حسین ز دشمن تو بگسستم
غریب مادر ای خیر کثیر
غریب مادر بر منی امیر
غریب مادر از محبتت
آقای عالم دست من بگیر
غریب عالم یا حسین من۴
آقای من
بستن راه توست تقصیرم
با تو رقم بخورده تقدیرم
ز زندگی بی تو من سیرم
ای گل حیدر با دو چشم تر
ای گل حیدر کن به من نظر
ای گل حیدر شرمنده شدم
زده بر جانم غربتت شرر
غریب عالم یا حسین من۴
آقای من
شکر خدا شدی خریدارم
بر تو و زینبت بدهکارم
یک نگهت کرده گرفتارم
یوسف زهرا ای یار غریب
یوسف زهرا گشته غم نصیب
یوسف زهرا من حر توام
بهر جان دادن گشته بی شکیب
غریب عالم یا حسین من۴
#حر
#اصحاب
#مشهد_مقدس
@yaghubianreza
.
.
#شب_دهم_محرم
ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده
تنت اینجاست سرت پس به کجا افتاده؟
هیچکس این بدن خُرد تو را جمع نکرد
بس که اعضاء ز اعضاء جدا افتاده
دست بر شال کمربند گرفتی از چه؟
بر تنت جای سم اسب چرا افتاده؟
با گلوی تو چه کرده مگر شمر لعین
بارها خنجرش انگار خطا افتاده
*شاعر : #محمود_ژولیده
#امام_حسین #عصر_عاشورا
مادر آب کجایی پسرت آب نخورد
پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد ....
.
.
#شور ، #زمینه
#امام_حسین_ع
#امیر_حسین_الفت ✍
__________________________
بازم
منمو شب های خوب محرم
دخیل قلب من و نخ پرچم
تویی اقای تمومی عالم
نوکرتم
اقا
یه نگاهی بکنی زیر پات و
میبینی تک تک سینه زنات و
خدا میدونه که تضمین با تو
اخرتم
عمریه که گدای کرم تو ام
وقتی زیرسایه علم تو ام
حس می کنم که توی حرم تو ام
اقام اقام اقام اقام
مسیر عشق تو راه نجاتمه
کربلا دغدغه لحظاتمه
کاش بدی تو حرم عمرم و خاتمه
اقام اقام اقام اقام
بابی انت و امی یا حسین
باید
حق این نوکری هامون ادا شه
جوونیمون به پای تو فدا شه
زینت روضه به گریه کناشه
تا به ابد
جامه
هر جا که بیرق عشق اقامه
خونه تو پره عبد و غلامه
تربت کربلای تو باهامه
زیر لحد
کاش بگیری تو زیر پر و بالم و
دست تو داده خدا همه عالم و
تو بی جواب نمیزاری سلامم و
اقام اقام اقام اقام
هر کی رفیق تو باشه رفیقمه
عشق به کربلا حس عمیقمه
اسم تو نقش نگینه عقیقمه
اقام اقام اقام اقام
بابی انت و امی یا حسین
اقا
برای زندگی هستی ملاکم
شهید عشق تو ام سینه چاکم
بنویسن الهی رو پلاکم
عشق منی
اقا
قران من تویی ایه به ایه
پرچم تو رو سرم داره سایه
جونم و هم میدم اقا برای
سینه زنی
کی میشه کربلا رزق منم بشه
حرم تو یه روزی وطنم بشه
پیرن مشکی تو کفنم بشه
اقام اقام اقام اقام
از خوبیای تو هرچی بگم کمه
برای من اخه فرق داری با همه
یه خدا و یه حسین یه محرمه
اقام اقام اقام اقام
بابی انت و امی یا حسین
👇
#دهه_محرم
#شب_اول_محرم
(حضرت مسلم علیه السلام)
چجوری باید/ بشه باورم
برن کوفیا / ز دور و برم
غریب موندم و بی کس و یاورم
چجوری باید/ بشه باورم
نوشتم نیا/ با چشم ترم
میترسم حسین واسه اهل حرم
نیار با خودت / علی اکبرو
میگیرن ازت / علی اصغرو
عمود میزنن فرق آب آورو
دارن نقشه ها/ برای سرت
میخوان که یتیم / بشه دخترت
میخوان که اسیری بره خواهرت
کوفه نیا/ اینا همه بی رحمنو غارتگرن
کوفه نیا/ که از تنت پیراهنت رو میبرن
الهی حسین / بمیرم برات
که محروممیشی/ از آب فرات
منم خشکه لبهام شبیه لبات
اینا خیلی با / علی دشمنن
اینا راستو / رو نی میزنن
انگشتو با انگشترت میبرن
به طفل تو هم نمیدن امون
آماده شدن با تیر و کمون
همه جای این شهر میده بوی خون
سلامت میدم ازین راه دور
ازین شهر آقا / نکن تو عبور
سرت رو میذارن میون تنور
ای وای من/ خلخال پای دخترارو میبرن
ای وای من/ گوشواره ها و معجرا رو میبرن
****
#شب_دوم_محرم (ورود به کربلا)
الا کربلا / دلم شد حزین
با درد وبلا / تویی همنشین
بوی رنج و غم میدی ای سرزمین
همه جای تو / پر از ماتمه
دو چشم ترم / مثه زمزمه
توی سینه ی من غم عالمه
الهی بشم / فدای حسین
میترسم چقد/ برای حسین
بمیرم نبینم عزای حسین
میترسم براش / که بی یار بشه
که بی لشکر و / علمدار بشه
میترسم تو مقتل گرفتار بشه
ای وای من/ از روی تل شاهد ماجرا میشم
ای وای من / شاهد سر بریدن از قفا میشم
چقد سخت گذشت / مدینه به ما
به زخمم نمک/ نزن کربلا
منو از حسینم نسازی جدا
بگو تا نجف / چقد فاصله ست
علی اصغرم / تواین قافله ست
شنیدم که اینجا پر از حرمله ست
ببین اومدم /چه با احترام
نمیاد کسی / کنار خیام
میشه بعد ازین دور من ازدحام
ولی خیمه ها / که غارت میشه
نصیبم غم / اسارت میشه
به ناموس حیدر جسارت میشه
میدن کوفیا/ ماها رو عذاب
میخندن همه / به اشک رباب
به دستای زینب میبندن طناب
ای وای من/ یتیما تو بیابون آواره میشن
ای وای من/ صورتا نیلی و گوشا پاره میشن
*
#شب_سوم_محرم
(حضرت رقیه س)
بیا عمه جون کنارم بشین
هنوز زوده که بشی دلغمین
بابا هست عمو هست عزیزم ببین
ببین قامت علی اکبرو
بغل کن بازم علی اصغرو
ببین دست بابایی انگشترو
ببین مشکامون پرآبه هنوز
سر دخترا حجابه هنوز
علی روی دست ربابه هنوز
بازم خنده کن برای بابا
سرت رو بذار رو پای بابا
بگیر بوسه باز از لبای بابا
رقیه جون/بیا پیشم تا بزنم شونه به موت
رقیه جون / غصه نخور تا وقتی زنده هست عموت
عزیز دلم الهی فدات
گرسنه بودی بمیرم برات
تو هم مثل بابایی خشکه لبات
واکن چشم تو بابات اومده
با سر دنبال صدات اومده
برا دیدن خنده هات اومده
پاشو عمه جون تو اینجا نمون
تو شام بلا تو تنها نمون
پاشو دیگه از قافله جانمون
دارم از غم تو میشم هلاک
پاشو از چشام بکن اشکو پاک
جچوری بزارم تو رو زیر خاک
ای وای من/ رو تن تو هنوز جای سلسله ست
ای وای من/ رو صورت تو جای دست حرمله ست
**
#شب_چهارم_محرم
(طفلان حضرت زینب سلام الله علیها)
داداش نوبت جوونام رسید
نذار خواهرت بشه ناامید
بذار که بشن توی راهت شهید
اجازه بده که پرپر بشن
میخوام که برا تو بی سر بشن
میخوام اربا اربا چو اکبر بشن
میخوان که امام رو یاری کنن
میخوان که برات یه کاری کنن
تو این کربلا جانسپاری کنن
همه بچه هام فدا بچه هات
شدی تو غریب بمیرم برات
همه هستیه من الهی فدات
داداش حسین/ روی منو زمین نزن بذار برن
داداش حسین / مگه عزیزتر از علیه اکبرن
بذار تا برن دوتا بچه هام
نبینن منو تو بازار شام
نبینن که سنگ میخورم از رو بام
بذار تا برن نبینن عذاب
به دستای من نبینن طناب
نبینن منو توی بزم شراب
نبیین به ما جسارت میشه
نصیب حرم اسارت میشه
نباشن زمانی که غارت میشه
به این قافله نمیدن امون
نبینن منو شدم نیمه جون
نبینن دیگه مادرو قدکمون
داداش حسین/ بذار بره سر اینا رو نیزه ها
داداش حسین/بذار تنشون بره زیر دست و پا
***
#شب_پنجم_محرم (حضرت عبدالله )
عمو دیدمت شدی بی سپاه
نمونده یه مرد توی خیمه گاه
تو افتادی تنها توی قتلگاه
دیگه طاقتی نمونده برام
برا یاریه تو دارم میام
ولی خیلی دورت شده ازدحام
نبینم که بی حبیبی عمو
بمیرم برات غریبی عمو
پر از خونی شیب الخضیبی عمو
پر از نیزه شد تموم تنت
نمونده چیزی ز پیراهنت
چیکار کرده با پیکرت دشمنت
عمو حسین/تو پدری کردی یه عمر برای من
عمو حسین/میخوام با تو برم پیش بابام حسن
نمونده برات دیگه یک نفر
میشه دست من براتو سپر
بذار تا فداییت بشه این پسر
من از خون تو میگیرم وضو
الهی فدات بشم من عمو
برن نیزه ها توی قلبم فرو
حرومزاده ای تو مقتل رسید
برا کشتن توخنجر کشید
الهی بمیرم سرت رو برید
عمو دشمنا میشن بی حیا
میرن بعد ما سوی خیمه ها
غارت میشه گوشواره ی دخترا
عمو حسین/لطمه زن تو مادرت زهرا میشه
عمو حسین/دختر تو آواره صحرا میشه
👇
امام حسین ع
👆
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
داری میری و / نگات میکنم
تو رو زیر لب / دعات میکنم
بری خیلی گریه برات میکنم
به قلبم دیگه تو آتیش نزن
تو حتی زره نداری به تن
همین پیرهنت میشه واست کفن
روونه شدی سوی قتلگاه
میشه مقتلت برات حجله گاه
میمونم تو خیمه برات چشم به راه
به غم مبتلام به غصه دچار
دیگه حرفی از اسیری نیار
نرو نو عروست رو تنها نذار
پسر عمو / میخوان ما رو از همدیگه جدا کنن
پسر عمو/ میخوان عروسیه ما رو عزا کنن
ببین شد عزا عروسیه ما
تموم تنت شد از خون حنا
جلو چشم من میزنی دست و پا
شدی غرق خون یتیم حسن
به پهلوی تو با نیزه زدن
جای نعل اسبه روی این بدن
چقد قامته تو رعنا شده
قد تو شبیه / به سقا شده
تو هم پیکرت اربا اربا شده
اسیر میشم و میبینم عذاب
منو میبرن به بزم شراب
همین آستین پاره میشه نقاب
پسر عمو/ از روی نیزه حالمو نظاره کن
پسر عمو/ نگاه به نوعروس با گوش پاره کن
***
#شب_هفتم_محرم
عزیز دلم علی اصغرم
نداری رمق گل پرپرم
تو رو دیگه دست بابا میسپرم
عمو رفته بود به سمت فرات
نذاشتن که آب بیاره برات
الهی بمیرم که خشکه لبات
ببین تو نگام پر از خواهشه
داره گریه هات منو میکشه
شاید قطره ی آبی پیدا بشه
ولی حرمله همینکه رسید
سفیدیه رو گلوتو که دید
من و عمه زینب شدیم نا امید
ای وای من/ تیر سه شعبه برا کشتنت رسید
ای وای من/ فذبح من الورید الی الورید
عزیزم برام غمت مشکله
اسیری میرم با این قافله
میخنده به اشکای من حرمله
همه خیمه ها به غارت میرن
اینا قبرتو میان میکنن
تو رو نی ، منو پای نی ، میزنن
چه تنگه دلش سکینه علی
رقیه برات حزینه علی
تو رو روی نیزه نبینه علی
لالایی گلم رونیزه بخواب
به دستای من نبینی طناب
چشاتو ببند توی بزم شراب
آروم بخواب/ بعد از تو دیگه زیر آفتاب نمیرم
آروم بخواب/ الهی زودتر از غم تو بمیرم
***
#شب_هشتم_محرم
چشاتو نبند بمیرم برات
یه چیزی بگو فدای صدات
میترسم کنارت بمیره بابات
همینکه بابا صداتو شنید
بالای سرت با زانو رسید
خودش نیزه رو از تو پهلوت کشید
تو میدون جنگ شده ولوله
تو افتادی و زدن هلهله
منو میکشه خنده حرمله
تو میری علی بابا پیر میشه
بدون عصا زمینگیر میشه
حسینم رو دریاب داره دیر میشه
علی اکبر/ رمق نمونده توی زانوی بالا
علی اکبر/ دارن تنت رو میذارن توی عبا
نمونده چیزی ازین پیکرت
برات لطمه زن شده مادرت
میترسم بمیره بالای سرت
همه چی شروع شد از میخ در
همون آتیشا شده شعله ور
پاشو مادرت رو به خیمه ببر
شده کربلا مدینه علی
همه غصه مون همینه علی
بازم مادری رو زمینه علی
باید سر کنیم با خون جگر
ما اینجا باشیم میشه دردسر
پاشو با خودت منرو خیمه ببر
علی اکبر / دور و بر ما دشمنا صف میزنن
علی اکبر/ ما گریه میکنیم اینا کف میزنن
***
#شب_نهم_محرم
همه تشنه ایم کجایی عمو
تو که خیلی با وفایی عمو
همه چش به راهیم بیایی عمو
ترک خورده به لبای علی
یه جرعه بسه برای علی
دیگه در نمیاد صدای علی
چقد کینه تو دل کوفیاس
چه ترسی توی دل بچه هاس
میگن آب نمیخوایم عمومون کجاس
نباشی عمو چقد بی کسم
به اون غیرت وغرورت قسم
برا معجرم خیلی دلواپسم
عمو جونم/ بابا حسین بدون تو تنها میشه
عمو جونم/ بی تو به خیمه پای دشمن وامیشه
تو از حال من که داری خبر
با زجر و سنان میشم همسفر
میشه عمه زینب برا من سپر
اسارت میرم با قلب کباب
به دستای من میبندن طناب
منو میبرن توی بزم شراب
عمو از رو نی دعا کن برام
منو میبرن به بازار شام
میشه دور ناموس تو ازدحام
تا میگم کجاس سقای حرم
میخندن همه به چشم ترم
ازت کینه دارن میریزن سرم
عمو عباس / مواظب علی باش از رو نیزه ها
عمو عباس/ سرش نیفته زیر سم مرکبا
**
#شب_دهم_محرم #عاشورا
ببین خواهر تو آواره شد
ببین دختر تو بیچاره شد
تو رفتی همه معجرا پاره شد
با اسب اومدن توی خیمه ها
یه راه فرار نبود واسه ما
یتیما رو کشتن زیر دست و پا
تا اتیش گرفت تموم حرم
یکی داد میزد عمو معجرم
یکی داد میزد عمه موی سرم
نمونده رمق برامون حسین
ببین گم شدن دوتاشون حسین
کجا افتادن تو بیابون حسین؟
داداش حسین/ از پای دختر تو خار در میارم
داداش حسین/بگو براش از کجا معجر بیارم
توی قتلگاه همه اومدن
جلو چشم ما تو رو میزدن
تو رفتی اینا بی حیاتر شدن
شنیدم خودم صدا مادرو
بوسیدم خودم رگ حنجرو
دیدم بردن انگشت و انگشترو
دیدم روی نی شدی پر زنور
عزیزم نشی ازم خیلی دور
گمونم داری میری کنج تنور
ببین خواهرت رو خسته شده
توی نصف روز شکسته شده
نمازای زینب نشسته شده
داداش حسین / باید برم سفر ولی بدون تو
داداش حسین / دعا کن این خواهر قدکمون تو
مرتضی کربلایی✍
👇
.
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•هزار و سيصد و هشتاد سال...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه"
"یٰا بابَ النِّجاةِ الاُمَّه"
هزار و سيصد و هشتاد و چند سالِ تمام
براي ماتمِ تو گريه كرده ايم مُدام
هزار و سيصد و هشتاد سال،سينه زني
هزار و سيصد و هشتاد سالِ ناآرام
هزار و سيصد و هشتاد سال، مي گذرد
كسي نديده به حزن و عزايِ تو اتمام
هزار سال ندیده و هرگز کسی نمیبیند
غمی فراتر از این ماتمِ تو در اسلام
هنوز هم که هنوز است ما عزاداریم
و هست پرچمِ سرخِ تو بر سَرِ هر بام
*گفتيم هر جور شده سر دَرِ خونه هامون رو پرچمِ تو مي زنيم،ملائكه شاهد باشيد ما دست از حسين بر نمي داريم...*
که گفته است حسینیهها شود تعطیل؟!
که گفته روضه و غم را دگر کنید تمام؟!
تمامِ دلخوشی ما همین مُحرمِ توست
بدونِ بزمِ عزا خوب نیست این ایام
به شرط این که بهانه به مُغرضان ندهیم
به وقتِ روضه و گریه و یا دَمِ اطعام
به لطف مادر سادات گریه خواهیم کرد
دوباره یاد غریبیِ اهلِ بیتِ امام
به یاد غربتِ جسمی که بود روی زمین
رسید خواهر مظلومهاش در آن هنگام
و داد زد که مگر یک نفر مسلمان نیست
میانِ این همه بیغیرتِ نمک به حرام
جواب دخترِ خیر النساء که هلهله نیست
حیا کنید نگویید این همه دشنام
*اي حسين..الحمدالله شبِ اول رو ديدم،حسين جان! خيلي دلم برات تنگ شده بود،همه حتي بچه هاي كوچيك هم دل نگرونِ محرم بودن،ميگفتن: ما محُرم چه كنيم؟حسين جان! ما جوري تربيت شديم نمي تونيم از شما جدا بشيم، خدا اون روزي رو نياره،شب بشه يا شبي صبح بشه،من اسمِ تو رو نيارم،چقدر دلواپس بودم،مي گفتم:خدايا! آيا من مُحرم زنده ام؟
امشب همه ي ما بدون استرس نشستيم اينجا روضه گوش ميديم، همه چيز فراهمه برامون، اما من برا بچه هات بميرم حسين،كه هي استرس داشتن،هي ميگفتن:بابا! مگه قرار نبود بريم كوفه مهماني؟ بابا! اين لشكري كه جلويِ مارو گرفته چرا هي نيزه هاشون رو به هم نشون ميدن؟
ــــــــــــــــــ
#مسلمیه
#حضرت_مسلم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
Banifateme_Babolharam_net_shab1-1.mp3
3.72M
|⇦•هزار و سيصد و هشتاد سال...
#قسمت_اول_روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
امام حسین ع
. ┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•هزار و سيصد و هشتاد سال... #قسمت_اول / #روضه و توسل به باب ا
.
|⇦•باور نمی کردم...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*يا مسلم بن عقيل!
گفت: هر موقع كارد به استخون رسيد بريد دَرِ خونه اش،خدا نياره آدم به يكي وعده بده بگه: بيا، اما كارها رديف نباشه، مسلم تو كوچه پس كوچه هاي كوفه مي گشت، هي دست رو دست ميگذاشت،هي مي گفت: مسلم كاش دستت مي شكست نامه به حسين نمي نوشتي بگي بيا..*
باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند
خورشید بودم زیر نورِ ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم
در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ، آخر گیرم انداخت
امروز جان دادم اگر، جانت سلامت
دندان من افتاد، دندانت سلامت
حالا که می آیی کفن بردار حتماً
ای یوسف من! پیرُهن بردار حتماً
حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
حیرانم اما هیچکس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست
اینجا برای خیزران، لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلا ببین گُل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟
من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی، دختر من را بگیرند
#شاعر: علي اكبر لطيفيان
*ريختن مسلم رو گرفتن، همچين كه گرفته بودن،ديدن حضرت آروم،آروم داره گريه ميكنه،گفتن:مسلم! تو يه مرد جنگي هستي،بالاخره اشكت رو ديديم،گفت: گريه ام برا خودم نيست،گريه ام، برا اون آقايي است كه براش نامه نوشتم، گفتم:بيا...گريه ام برا اون آقايي است كه با زن و بچه اش مياد،چه به روز زينب ميارييد؟
لبش بُريده،بدن زخمي،آوردن بالا دارلاماره،گفت:جگرم داره از تشنگي ميسوزه. كاسه ي آب جلو داهنش گرفتن،دستش بسته بود،همچين كه خم شده آب بخوره،خونِ دهانش با آب آميخته شد،نتونست آب بخوره،چه سرّي است بين عاشق و معشوق؟ از همون بالايِ دارالاماره صدا زد:" صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ"
آي مَردم! شما هم از هيمنجا بگيد:" صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ" مگه حسين جوابِ سلام نميده؟ هر كي تو اين عالم سلام بده،جوابش رو ميده،ميدوني جوابِ مسلم رو كي داد؟ وقتي تو گودال افتاد،همچين كه اين تيرها تو بدنش بود،مي غَلتيد رويِ خاك، تيرها تو بدنش مي شكست، دست ها ميلرزه،نيزه ي غريبي رو زمين زد،آروم آروم خودش رو بالا آورد،ديد كسي نيست ياري و كمكش كنه،همونجا صدا زد: كجايي مسلم؟كجايي عباس؟ از همين جا تو هم صدا بزن، دستت بياد بالا، بلند صدا بزن: ياحسين
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
Banifateme_Babolharam_net_shab1-2.mp3
3.02M
|⇦•باور نمی کردم...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
#محرم
.
|⇦•بیابان با وجود تو...
#قسمت_اول_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم #محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ"
" اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپسِ خارِ مُغیلان نیست
بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست
اگر دربِدرِ کوه و بیابانم کنی عشق است
اگر زخمیِ صد خارِ مغیلانم کنی عشق است
پریشانم کنی عشق است ، حیرانم کنی عشق است
اگر دنبالِ معشوق است دل ، دنبالِ سامان نیست
بپرسی جای جایِ کربلا را شرح خواهم داد
بپرسی مو به مویِ ماجرا را شرح خواهم داد
مسیرِ کوفه تا شامِ بلا را شرح خواهم داد
هر آنچه از تو پنهان نیست از من نیز پنهان نیست
برادر جان تو ثارالله و ثاراللهِ دیگر من
حسینِ قبلِ خنجر تو ، حسینِ بعدِ خنجر من
تجلی می کنم در تو ، تجلی می کنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است ، پایان نیست
بِنه پا بر زمین، این خاک ها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات می ریزند
نباید هم به مهمان داریت این قوم برخیزند
چرا که خلق می دانند، صاحب خانه مهمان نیست
*همه کارِ خودتی، درد دستِ خودت،دوا دستِ خودت...حسین! نکنه مُحرم بگذره من شبا برات کم گریه کنم،همه زن و مرد،بچه ها هم اومدن برات گریه کنن، یکی میگه: دخترم آب میخوای بهت بدم؟ اگه گرسنه ای نون همراهم هست بهت بدم؟میگه:بچه ام گرسنه نشه...اما قربون بچه هات برم،حسین!.هی میگن:بابا مگه قرار نبود بریم کوفه مهمانی؟...*
میانِ کاروانِ تو، ندیدم غیر زیبایی
جوانانِ رشید و نونهالانِ تماشایی
به همره بارِ گل آورده ام، آن هم چه گل هایی
غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست
نقاب افکن مرا با مَظهرِ حق رو به رو گَردان
طنابی گردنِ زینب ببند و کو به کو گَردان
همانگونه که مَردی از شهادت نیست روگَردان
به پای تو زنی هم از اسارت روی گَردان نیست
محال است از میانِ خیمه آهِ سرد برخیزد
ز کوهِ صبرِ من حتی نشان درد برخیزد
اگر زن شیرزن باشد به جنگِ مَرد برخیزد
بجنگم با سنان ؟ هرگز!!سنان که جُزوِ مَردان نیست
به زیر سایبانِ قد و بالای تو می خوابیم
من و این کاروان از چشمه ی فیضِ تو سیرابیم
نه اینکه دست ما دور است از آب و پی آبیم
فراتِ بی لیاقت لایقِ لب های طفلان نیست
*پیغمبر رو دیدن،بچه هارو دست رو سرشون می کشید،اما یه بچه ای رو بغل گرفت،می بوسید،گفتن:یارسول الله! محبت شما به این بچه با بچه های دیگه فرق میکنه،فرمود: آخه این حسین رو خیلی دوست داره...
یارسول الله! ما هم امشب اومدیم یه حرف بگیم:یارسول الله! شاهد باش ما عاشقِ حسینیم، مادرامون میگن: یا حسین! شاهد باش،ما با محبتت بچه هامون رو بزرگ کردیم...*
چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد
چه خوشبخت است آن کس که رویِ نعشش عبات افتد
یکی با لب ، یکی با دل ، یکی با سر به پات افتد
دلِ سلطانِ عالم را به دست آوردن آسان نیست
*اهلِ اشاره!...*
به طفلانِ تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجرِ پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان! به ما اصلاً سفر کردن نمی آید
کسی در خیمه هایِ ما به جز شش ماهه خندان نیست
صدا زد: آی مردم! این شهیدِ ما مسلمان است
بزرگ خاندانم را نمی بینید عریان است ؟!
جوابِ قاریِ قرآنِ زینب بوسه باران است
جوابِ قاریِ قرآنِ زینب سنگباران نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان
ــــــــــــــــــ
#ورودیه
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.👇
Banifateme_Babolharam_net_shab2-1.mp3
7.13M
|⇦•بیابان با وجود تو...
#قسمت_اول_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
.
|⇦•بار بگشایید...
#قسمت_دوم_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*تا رسیدن به کربلا،اینطور نوشته شده درلهوفِ سید بن طاووس: هفت تا مَرکَب عوض کرد ابی عبدالله، هر چه می کرد، اسب حرکت نمی کرد، عاقبت از پیرمردی سئوال کردن:این سرزمین کجاست؟عرض کرد:یا اباعبدالله! نینوا بهش میگن.فرمود:بگید:آیا نامِ دیگه ای هم داره؟عرض کرد:بله آقاجان! اینجا رو کربلا هم میگویند، تا گفت:کربلا،ابی عبدالله زد زیرِ گریه،فرمود:" إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون"*
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
*همچین که خیمه ها رو به پا کردن،یادت باشه اول خیمه ی زینب رو برپا کردن، اول خیمه ی زن ها رو برپا کردن،اما یه سئوال دارم از شما، یه عُمر با شما گریه کردم،من از شما سئوال می کنم تو با گریه ات برام روضه بخون، می دونی زینب چطور از محمل ها پایین اومد؟ می دونی رقیه چطور از محمل پایین اومد؟ می دونی رباب چطور پایین اومد؟ الان من بهت میگم:با تشریفات، جوانهای هاشمی دورِ محملِ زینب،عباس با ادب زانو زد،یه دستِ عمه رو قاسم گرفته،یه دستِ عمه رو علی اکبر گرفته،عمه وقتی پایین می اومد یه نگاه به سر و صورتِ جوانها می کرد،می گفت: خدا حفظتون کنه،فقط یه نفرِ وقتی مقابلِ زینب میرسه سرش پایینِ،زینب میگه:عباسم! یه بار به من بگو خواهر...
من که امشب روضه هنوز نخوندم،میگم:زینب رو با احترام از محمل پایین آوردن، اما بعضی ها چرا دارن اشک می ریزن؟ آخه اون روزی که زینب از محمل پایین اومد اباالفضل بود، علی اکبر بود، اون روز که زینب پایین اومد،قاسم بود،حسین بود،اما شبِ یازدهم...شبِ یازدهم زینب بچه هارو سوارِ بر محمل کرد،اما خوب نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه، دورش رو نامحرم گرفته،حسین!...
#وروریه
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.👇
Banifateme_Babolharam_net_shab2-2.mp3
2.64M
|⇦•بار بگشایید...
#قسمت_دوم_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
.
#زمینه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
بند اول
خواستم ازت بیای اما نه با اهل و عیال
خدا میدونه چه قَدَر دارند فکر و خیال
اون روزی رو میبینم میوفتی بین گودال
اگه بیای میبینی
پا رو حرفاشون میذارند
به کسی رحمی ندارند
چقدر بغض و کینه دارند
ای کاش نیای ببینی ۲
آه که زجر هم بین دشمناته
ترس من از دختر بچه هاته
〰〰〰〰〰〰
بند دوم
خواستم ازت بیای اما نیاری اصغرت رو بهتره
مگه اون مرد جنگی که ببینی آخرش بی سره
مگه رباب طاقت داره دلش میسوزه آخه مادره
اگه بیای میبینی
گلوی اصغر پاره میشه
رباب تو آواره میشه
حتی غارت گهواره میشه
ای کاش نیای ببینی ۲
سهم رباب اینجا دردسره
حرمله از قبل آماده تره
〰〰〰〰〰〰
به قلم خادم العباس(ع): #حسن_چوپانی
👇