امام حسین ع
👆
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
داری میری و / نگات میکنم
تو رو زیر لب / دعات میکنم
بری خیلی گریه برات میکنم
به قلبم دیگه تو آتیش نزن
تو حتی زره نداری به تن
همین پیرهنت میشه واست کفن
روونه شدی سوی قتلگاه
میشه مقتلت برات حجله گاه
میمونم تو خیمه برات چشم به راه
به غم مبتلام به غصه دچار
دیگه حرفی از اسیری نیار
نرو نو عروست رو تنها نذار
پسر عمو / میخوان ما رو از همدیگه جدا کنن
پسر عمو/ میخوان عروسیه ما رو عزا کنن
ببین شد عزا عروسیه ما
تموم تنت شد از خون حنا
جلو چشم من میزنی دست و پا
شدی غرق خون یتیم حسن
به پهلوی تو با نیزه زدن
جای نعل اسبه روی این بدن
چقد قامته تو رعنا شده
قد تو شبیه / به سقا شده
تو هم پیکرت اربا اربا شده
اسیر میشم و میبینم عذاب
منو میبرن به بزم شراب
همین آستین پاره میشه نقاب
پسر عمو/ از روی نیزه حالمو نظاره کن
پسر عمو/ نگاه به نوعروس با گوش پاره کن
***
#شب_هفتم_محرم
عزیز دلم علی اصغرم
نداری رمق گل پرپرم
تو رو دیگه دست بابا میسپرم
عمو رفته بود به سمت فرات
نذاشتن که آب بیاره برات
الهی بمیرم که خشکه لبات
ببین تو نگام پر از خواهشه
داره گریه هات منو میکشه
شاید قطره ی آبی پیدا بشه
ولی حرمله همینکه رسید
سفیدیه رو گلوتو که دید
من و عمه زینب شدیم نا امید
ای وای من/ تیر سه شعبه برا کشتنت رسید
ای وای من/ فذبح من الورید الی الورید
عزیزم برام غمت مشکله
اسیری میرم با این قافله
میخنده به اشکای من حرمله
همه خیمه ها به غارت میرن
اینا قبرتو میان میکنن
تو رو نی ، منو پای نی ، میزنن
چه تنگه دلش سکینه علی
رقیه برات حزینه علی
تو رو روی نیزه نبینه علی
لالایی گلم رونیزه بخواب
به دستای من نبینی طناب
چشاتو ببند توی بزم شراب
آروم بخواب/ بعد از تو دیگه زیر آفتاب نمیرم
آروم بخواب/ الهی زودتر از غم تو بمیرم
***
#شب_هشتم_محرم
چشاتو نبند بمیرم برات
یه چیزی بگو فدای صدات
میترسم کنارت بمیره بابات
همینکه بابا صداتو شنید
بالای سرت با زانو رسید
خودش نیزه رو از تو پهلوت کشید
تو میدون جنگ شده ولوله
تو افتادی و زدن هلهله
منو میکشه خنده حرمله
تو میری علی بابا پیر میشه
بدون عصا زمینگیر میشه
حسینم رو دریاب داره دیر میشه
علی اکبر/ رمق نمونده توی زانوی بالا
علی اکبر/ دارن تنت رو میذارن توی عبا
نمونده چیزی ازین پیکرت
برات لطمه زن شده مادرت
میترسم بمیره بالای سرت
همه چی شروع شد از میخ در
همون آتیشا شده شعله ور
پاشو مادرت رو به خیمه ببر
شده کربلا مدینه علی
همه غصه مون همینه علی
بازم مادری رو زمینه علی
باید سر کنیم با خون جگر
ما اینجا باشیم میشه دردسر
پاشو با خودت منرو خیمه ببر
علی اکبر / دور و بر ما دشمنا صف میزنن
علی اکبر/ ما گریه میکنیم اینا کف میزنن
***
#شب_نهم_محرم
همه تشنه ایم کجایی عمو
تو که خیلی با وفایی عمو
همه چش به راهیم بیایی عمو
ترک خورده به لبای علی
یه جرعه بسه برای علی
دیگه در نمیاد صدای علی
چقد کینه تو دل کوفیاس
چه ترسی توی دل بچه هاس
میگن آب نمیخوایم عمومون کجاس
نباشی عمو چقد بی کسم
به اون غیرت وغرورت قسم
برا معجرم خیلی دلواپسم
عمو جونم/ بابا حسین بدون تو تنها میشه
عمو جونم/ بی تو به خیمه پای دشمن وامیشه
تو از حال من که داری خبر
با زجر و سنان میشم همسفر
میشه عمه زینب برا من سپر
اسارت میرم با قلب کباب
به دستای من میبندن طناب
منو میبرن توی بزم شراب
عمو از رو نی دعا کن برام
منو میبرن به بازار شام
میشه دور ناموس تو ازدحام
تا میگم کجاس سقای حرم
میخندن همه به چشم ترم
ازت کینه دارن میریزن سرم
عمو عباس / مواظب علی باش از رو نیزه ها
عمو عباس/ سرش نیفته زیر سم مرکبا
**
#شب_دهم_محرم #عاشورا
ببین خواهر تو آواره شد
ببین دختر تو بیچاره شد
تو رفتی همه معجرا پاره شد
با اسب اومدن توی خیمه ها
یه راه فرار نبود واسه ما
یتیما رو کشتن زیر دست و پا
تا اتیش گرفت تموم حرم
یکی داد میزد عمو معجرم
یکی داد میزد عمه موی سرم
نمونده رمق برامون حسین
ببین گم شدن دوتاشون حسین
کجا افتادن تو بیابون حسین؟
داداش حسین/ از پای دختر تو خار در میارم
داداش حسین/بگو براش از کجا معجر بیارم
توی قتلگاه همه اومدن
جلو چشم ما تو رو میزدن
تو رفتی اینا بی حیاتر شدن
شنیدم خودم صدا مادرو
بوسیدم خودم رگ حنجرو
دیدم بردن انگشت و انگشترو
دیدم روی نی شدی پر زنور
عزیزم نشی ازم خیلی دور
گمونم داری میری کنج تنور
ببین خواهرت رو خسته شده
توی نصف روز شکسته شده
نمازای زینب نشسته شده
داداش حسین / باید برم سفر ولی بدون تو
داداش حسین / دعا کن این خواهر قدکمون تو
مرتضی کربلایی✍
👇
.
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•هزار و سيصد و هشتاد سال...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه"
"یٰا بابَ النِّجاةِ الاُمَّه"
هزار و سيصد و هشتاد و چند سالِ تمام
براي ماتمِ تو گريه كرده ايم مُدام
هزار و سيصد و هشتاد سال،سينه زني
هزار و سيصد و هشتاد سالِ ناآرام
هزار و سيصد و هشتاد سال، مي گذرد
كسي نديده به حزن و عزايِ تو اتمام
هزار سال ندیده و هرگز کسی نمیبیند
غمی فراتر از این ماتمِ تو در اسلام
هنوز هم که هنوز است ما عزاداریم
و هست پرچمِ سرخِ تو بر سَرِ هر بام
*گفتيم هر جور شده سر دَرِ خونه هامون رو پرچمِ تو مي زنيم،ملائكه شاهد باشيد ما دست از حسين بر نمي داريم...*
که گفته است حسینیهها شود تعطیل؟!
که گفته روضه و غم را دگر کنید تمام؟!
تمامِ دلخوشی ما همین مُحرمِ توست
بدونِ بزمِ عزا خوب نیست این ایام
به شرط این که بهانه به مُغرضان ندهیم
به وقتِ روضه و گریه و یا دَمِ اطعام
به لطف مادر سادات گریه خواهیم کرد
دوباره یاد غریبیِ اهلِ بیتِ امام
به یاد غربتِ جسمی که بود روی زمین
رسید خواهر مظلومهاش در آن هنگام
و داد زد که مگر یک نفر مسلمان نیست
میانِ این همه بیغیرتِ نمک به حرام
جواب دخترِ خیر النساء که هلهله نیست
حیا کنید نگویید این همه دشنام
*اي حسين..الحمدالله شبِ اول رو ديدم،حسين جان! خيلي دلم برات تنگ شده بود،همه حتي بچه هاي كوچيك هم دل نگرونِ محرم بودن،ميگفتن: ما محُرم چه كنيم؟حسين جان! ما جوري تربيت شديم نمي تونيم از شما جدا بشيم، خدا اون روزي رو نياره،شب بشه يا شبي صبح بشه،من اسمِ تو رو نيارم،چقدر دلواپس بودم،مي گفتم:خدايا! آيا من مُحرم زنده ام؟
امشب همه ي ما بدون استرس نشستيم اينجا روضه گوش ميديم، همه چيز فراهمه برامون، اما من برا بچه هات بميرم حسين،كه هي استرس داشتن،هي ميگفتن:بابا! مگه قرار نبود بريم كوفه مهماني؟ بابا! اين لشكري كه جلويِ مارو گرفته چرا هي نيزه هاشون رو به هم نشون ميدن؟
ــــــــــــــــــ
#مسلمیه
#حضرت_مسلم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
Banifateme_Babolharam_net_shab1-1.mp3
3.72M
|⇦•هزار و سيصد و هشتاد سال...
#قسمت_اول_روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
امام حسین ع
. ┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•هزار و سيصد و هشتاد سال... #قسمت_اول / #روضه و توسل به باب ا
.
|⇦•باور نمی کردم...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*يا مسلم بن عقيل!
گفت: هر موقع كارد به استخون رسيد بريد دَرِ خونه اش،خدا نياره آدم به يكي وعده بده بگه: بيا، اما كارها رديف نباشه، مسلم تو كوچه پس كوچه هاي كوفه مي گشت، هي دست رو دست ميگذاشت،هي مي گفت: مسلم كاش دستت مي شكست نامه به حسين نمي نوشتي بگي بيا..*
باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند
خورشید بودم زیر نورِ ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم
در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ، آخر گیرم انداخت
امروز جان دادم اگر، جانت سلامت
دندان من افتاد، دندانت سلامت
حالا که می آیی کفن بردار حتماً
ای یوسف من! پیرُهن بردار حتماً
حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
حیرانم اما هیچکس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست
اینجا برای خیزران، لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلا ببین گُل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟
من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی، دختر من را بگیرند
#شاعر: علي اكبر لطيفيان
*ريختن مسلم رو گرفتن، همچين كه گرفته بودن،ديدن حضرت آروم،آروم داره گريه ميكنه،گفتن:مسلم! تو يه مرد جنگي هستي،بالاخره اشكت رو ديديم،گفت: گريه ام برا خودم نيست،گريه ام، برا اون آقايي است كه براش نامه نوشتم، گفتم:بيا...گريه ام برا اون آقايي است كه با زن و بچه اش مياد،چه به روز زينب ميارييد؟
لبش بُريده،بدن زخمي،آوردن بالا دارلاماره،گفت:جگرم داره از تشنگي ميسوزه. كاسه ي آب جلو داهنش گرفتن،دستش بسته بود،همچين كه خم شده آب بخوره،خونِ دهانش با آب آميخته شد،نتونست آب بخوره،چه سرّي است بين عاشق و معشوق؟ از همون بالايِ دارالاماره صدا زد:" صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ"
آي مَردم! شما هم از هيمنجا بگيد:" صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ" مگه حسين جوابِ سلام نميده؟ هر كي تو اين عالم سلام بده،جوابش رو ميده،ميدوني جوابِ مسلم رو كي داد؟ وقتي تو گودال افتاد،همچين كه اين تيرها تو بدنش بود،مي غَلتيد رويِ خاك، تيرها تو بدنش مي شكست، دست ها ميلرزه،نيزه ي غريبي رو زمين زد،آروم آروم خودش رو بالا آورد،ديد كسي نيست ياري و كمكش كنه،همونجا صدا زد: كجايي مسلم؟كجايي عباس؟ از همين جا تو هم صدا بزن، دستت بياد بالا، بلند صدا بزن: ياحسين
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
Banifateme_Babolharam_net_shab1-2.mp3
3.02M
|⇦•باور نمی کردم...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
#محرم
.
|⇦•بیابان با وجود تو...
#قسمت_اول_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم #محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ"
" اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپسِ خارِ مُغیلان نیست
بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست
اگر دربِدرِ کوه و بیابانم کنی عشق است
اگر زخمیِ صد خارِ مغیلانم کنی عشق است
پریشانم کنی عشق است ، حیرانم کنی عشق است
اگر دنبالِ معشوق است دل ، دنبالِ سامان نیست
بپرسی جای جایِ کربلا را شرح خواهم داد
بپرسی مو به مویِ ماجرا را شرح خواهم داد
مسیرِ کوفه تا شامِ بلا را شرح خواهم داد
هر آنچه از تو پنهان نیست از من نیز پنهان نیست
برادر جان تو ثارالله و ثاراللهِ دیگر من
حسینِ قبلِ خنجر تو ، حسینِ بعدِ خنجر من
تجلی می کنم در تو ، تجلی می کنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است ، پایان نیست
بِنه پا بر زمین، این خاک ها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات می ریزند
نباید هم به مهمان داریت این قوم برخیزند
چرا که خلق می دانند، صاحب خانه مهمان نیست
*همه کارِ خودتی، درد دستِ خودت،دوا دستِ خودت...حسین! نکنه مُحرم بگذره من شبا برات کم گریه کنم،همه زن و مرد،بچه ها هم اومدن برات گریه کنن، یکی میگه: دخترم آب میخوای بهت بدم؟ اگه گرسنه ای نون همراهم هست بهت بدم؟میگه:بچه ام گرسنه نشه...اما قربون بچه هات برم،حسین!.هی میگن:بابا مگه قرار نبود بریم کوفه مهمانی؟...*
میانِ کاروانِ تو، ندیدم غیر زیبایی
جوانانِ رشید و نونهالانِ تماشایی
به همره بارِ گل آورده ام، آن هم چه گل هایی
غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست
نقاب افکن مرا با مَظهرِ حق رو به رو گَردان
طنابی گردنِ زینب ببند و کو به کو گَردان
همانگونه که مَردی از شهادت نیست روگَردان
به پای تو زنی هم از اسارت روی گَردان نیست
محال است از میانِ خیمه آهِ سرد برخیزد
ز کوهِ صبرِ من حتی نشان درد برخیزد
اگر زن شیرزن باشد به جنگِ مَرد برخیزد
بجنگم با سنان ؟ هرگز!!سنان که جُزوِ مَردان نیست
به زیر سایبانِ قد و بالای تو می خوابیم
من و این کاروان از چشمه ی فیضِ تو سیرابیم
نه اینکه دست ما دور است از آب و پی آبیم
فراتِ بی لیاقت لایقِ لب های طفلان نیست
*پیغمبر رو دیدن،بچه هارو دست رو سرشون می کشید،اما یه بچه ای رو بغل گرفت،می بوسید،گفتن:یارسول الله! محبت شما به این بچه با بچه های دیگه فرق میکنه،فرمود: آخه این حسین رو خیلی دوست داره...
یارسول الله! ما هم امشب اومدیم یه حرف بگیم:یارسول الله! شاهد باش ما عاشقِ حسینیم، مادرامون میگن: یا حسین! شاهد باش،ما با محبتت بچه هامون رو بزرگ کردیم...*
چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد
چه خوشبخت است آن کس که رویِ نعشش عبات افتد
یکی با لب ، یکی با دل ، یکی با سر به پات افتد
دلِ سلطانِ عالم را به دست آوردن آسان نیست
*اهلِ اشاره!...*
به طفلانِ تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجرِ پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان! به ما اصلاً سفر کردن نمی آید
کسی در خیمه هایِ ما به جز شش ماهه خندان نیست
صدا زد: آی مردم! این شهیدِ ما مسلمان است
بزرگ خاندانم را نمی بینید عریان است ؟!
جوابِ قاریِ قرآنِ زینب بوسه باران است
جوابِ قاریِ قرآنِ زینب سنگباران نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان
ــــــــــــــــــ
#ورودیه
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.👇
Banifateme_Babolharam_net_shab2-1.mp3
7.13M
|⇦•بیابان با وجود تو...
#قسمت_اول_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
.
|⇦•بار بگشایید...
#قسمت_دوم_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*تا رسیدن به کربلا،اینطور نوشته شده درلهوفِ سید بن طاووس: هفت تا مَرکَب عوض کرد ابی عبدالله، هر چه می کرد، اسب حرکت نمی کرد، عاقبت از پیرمردی سئوال کردن:این سرزمین کجاست؟عرض کرد:یا اباعبدالله! نینوا بهش میگن.فرمود:بگید:آیا نامِ دیگه ای هم داره؟عرض کرد:بله آقاجان! اینجا رو کربلا هم میگویند، تا گفت:کربلا،ابی عبدالله زد زیرِ گریه،فرمود:" إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون"*
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
*همچین که خیمه ها رو به پا کردن،یادت باشه اول خیمه ی زینب رو برپا کردن، اول خیمه ی زن ها رو برپا کردن،اما یه سئوال دارم از شما، یه عُمر با شما گریه کردم،من از شما سئوال می کنم تو با گریه ات برام روضه بخون، می دونی زینب چطور از محمل ها پایین اومد؟ می دونی رقیه چطور از محمل پایین اومد؟ می دونی رباب چطور پایین اومد؟ الان من بهت میگم:با تشریفات، جوانهای هاشمی دورِ محملِ زینب،عباس با ادب زانو زد،یه دستِ عمه رو قاسم گرفته،یه دستِ عمه رو علی اکبر گرفته،عمه وقتی پایین می اومد یه نگاه به سر و صورتِ جوانها می کرد،می گفت: خدا حفظتون کنه،فقط یه نفرِ وقتی مقابلِ زینب میرسه سرش پایینِ،زینب میگه:عباسم! یه بار به من بگو خواهر...
من که امشب روضه هنوز نخوندم،میگم:زینب رو با احترام از محمل پایین آوردن، اما بعضی ها چرا دارن اشک می ریزن؟ آخه اون روزی که زینب از محمل پایین اومد اباالفضل بود، علی اکبر بود، اون روز که زینب پایین اومد،قاسم بود،حسین بود،اما شبِ یازدهم...شبِ یازدهم زینب بچه هارو سوارِ بر محمل کرد،اما خوب نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه، دورش رو نامحرم گرفته،حسین!...
#وروریه
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.👇
Banifateme_Babolharam_net_shab2-2.mp3
2.64M
|⇦•بار بگشایید...
#قسمت_دوم_روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سیدمجیدبنی فاطمه
.
#زمینه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
بند اول
خواستم ازت بیای اما نه با اهل و عیال
خدا میدونه چه قَدَر دارند فکر و خیال
اون روزی رو میبینم میوفتی بین گودال
اگه بیای میبینی
پا رو حرفاشون میذارند
به کسی رحمی ندارند
چقدر بغض و کینه دارند
ای کاش نیای ببینی ۲
آه که زجر هم بین دشمناته
ترس من از دختر بچه هاته
〰〰〰〰〰〰
بند دوم
خواستم ازت بیای اما نیاری اصغرت رو بهتره
مگه اون مرد جنگی که ببینی آخرش بی سره
مگه رباب طاقت داره دلش میسوزه آخه مادره
اگه بیای میبینی
گلوی اصغر پاره میشه
رباب تو آواره میشه
حتی غارت گهواره میشه
ای کاش نیای ببینی ۲
سهم رباب اینجا دردسره
حرمله از قبل آماده تره
〰〰〰〰〰〰
به قلم خادم العباس(ع): #حسن_چوپانی
👇
.
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
بند اول
علی صدای گریه هات ،دل منو خون کرده
ی کم یواش تر مادر جون، شاید عموت برگرده
شاید اگه بری میدون، یکی جوابت بده
حرمله هم داره به،غریبی بابات میخنده
آه که
حرمله میده تو رو نشون
مادر
ی چشمش اشک و ی کی هم خون
روضه ی جانسوز حرم شده لالایی رباب
اما تو با تیره حرمله میری آخرش به خواب
،،، ،،، ،،، ،،، ،،،
بند دوم
سه شعبه داره برات، مادر لالایی میخونه
حرمله با خنده هاش،دل منو میسوزونه
هلهله و شادی میکنند لشگر ابن سعد
برای تشویق این هدفگیری نمونه
تیره
حرمله شد بلای جونم
سخته
اگه بعدت زنده بمونم
من الاُذُن الی الاُذُن گلوی تو پاره شده
دلخوشی مادرت حالا فقط گهواره شده
به قلم خادم العباس(ع):
#حسن_چوپانی
👇
.
#واحد
#شب_نهم_محرم
واحد احساسی حضرت ابوالفضل علیه السلام
بند اول
سر به زیرم در خونه ی شما یاابوالفضل
یک کبوترم تو لونه ی شما یاابوالفضل
من محتاج آب و دونه ی شما یاابوالفضل
ی مجنونم به بهونه ی شما یاابوالفضل
حضرت عباسی، منو ولم نکن
تا نگام نکردی، زیر گِلم نکن
غرق دریاتم و، رو به ساحلم نکن
مردُ مردونه میزنم تو رو صدا یاابوالفضل
پس نگاهتو نگیری ازم آقا یاابوالفضل
➖➖➖➖➖➖
بند دوم
اقا بوسیده چهار تا معصوم دست شما یاابوالفضل
ای جوونمرد زمونه ناز شست شما یاابوالفضل
آره هستی نوکرت از هست شما یاابوالفضل
عرفانیّتم اینه که بشم مست شما یاابوالفضل
حضرت عباسی،لطفت از سرم زیاده
ی روزی به عشقت،میزنم به دل جاده
اربعین انشاالله ، که بیام پای پیاده
عالم امکان زیر دست حضرتته یاابوالفضل
جنت حق گوشه ای ز هیئتته یاابوالفضل
➖➖➖➖➖➖
بند سوم
من کی ام که بخونم از فضائل شما یاابوالفضل
طعنه به ماه زده قمر شمائل شما یاابوالفضل
کهکشان غیرت گوشه ی ساحل شما یاابوالفضل
صد هزاران قارونِ عبد و سائل شما یاابوالفضل
+ حضرت عباسی،از خوندنِ برات سیر نمیشم
با احسان شما،آقا جون من زمین گیر نمیشم
روضت بهشته پس،هیچ زمونی من دل پیر نمیشم
× با قلبی پر زغم میدم محضرت سلام یاابوالفضل
ای نغمه های رنگین توی نفسام یاابوالفضل
➖➖➖➖➖➖
خادم العباس(ع): #حسن_چوپانی✍
👇
.
#زمینه
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
ای میدان دار کربلا، یا قاسم بن الحسن
میوه ی قلب مجتبی، یا قاسم بن الحسن
سرباز دین و ولایت، یا قاسم بن الحسن
فدائیه ی خون خدا، یا قاسم بن الحسن
رفتی تو، قلب دشمنا، آقا بی واهمه
با یه سر بندِ سبز لبیک یا فاطمه
ازرق و کشتی به نسلش، دادی تو خاتمه
نوه ی یل خیبر
پهلوون و دلاور
وقتی که میری میدون
به پا میکنی محشر
یا قاسم بن الحسن
🏴بند دوم:
یل حماسه آفرین، یا قاسم بن الحسن
ماه نشسته بر زمین، یا قاسم بن الحسن
پیش تو بهتر از عسل، یا قاسم بن الحسن
شهادتِ تو راه دین، یا قاسم بن الحسن
دلبر و آروم دل و، یاوره اربابی
تو امید اهل حرم، حامی اصحابی
میدرخشی مثل یه ماه، تو نور مهتابی
نوجوون دلاور
حریف صدتا لشکر
چه قده شبیهی به
جوونی های حیدر
یا قاسم بن الحسن
🏴بند سوم:
تو جنگجوی با وقاری، یا قاسم بن الحسن
برا حسین افتخاری، یا قاسم بن الحسن
ای پسر شیر جمل، یا قاسم بن الحسن
از مجتبی یادگاری، یا قاسم بن الحسن
خشم تو، مثل ذوالفقار، برّندس ضربه هاش
وقتی تو، میدون میزنی، حریفت رو صداش
دشمنت، ترس و واهمه، می باره از نگاش
امیر با صلابت
کوه شوکت و هیبت
میجوشه توی رگ هات
مردونگی و غیرت
یا قاسم بن الحسن
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#وحید_زحمتکش
👇
#زمینه
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
دیگه نمیتونم عمه
بذا که به میدون برم
مثه علی اصغر میخوام
تو راهه عموم سر بدم
دستمو وِل کن عمه
ببین شدم پریشون
عمومو دوره کردن
بذا برم به میدون
واااای، غریبه و تنهاس عموم
واااای، دور و برش غوغاس عموم
واااای واااای
حسین واااای
🏴بند دوم:
به خدا که ای عمو جون
تنها نمیذارم تو رو
نمیخوام ازت جدا شم
بهم نگو اینقد برو
عمو جونم تا آخر
به پای تو میمونم
منم شبیه قاسم
بشه فدا تو جونم
واااای، پسته چه قده دشمنت
واااای، اومده برا کشتنت
واااای واااای
حسین واااای
🏴بند سوم:
به دادم برس ای عمو
دستمو برید بی حیا
خیلی میکنه درد ولی
توی راهه تو شد فدا
خدا رو شکر عمو جون
شدم سپر براتو
دیگه دارم میمیرم
کاش نبینم غماتو
واااای، حرمله بازم با یه تیر
واااای، به غصه تو رو کرد اسیر
واااای واااای
حسین واااای
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
👇
.
#زمینه
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
آروم جونم
نور امیدم
همه چیمو تو
راه تو میدم
خواهشی دارم
از تو برادر
توی جوابم
نگی، نه خواهر
یه نگا کن ای حسین جان
به رضایت نگاهم
اذن میدون بده داداش
به دوتا جوون ماهم
ای داداش، بذا همراهت شن
نوگل هام، فدای راهت شن
جانِ من، ای حسین جانِ من
🏴بند دوم:
داداش حسینم
مظلوم عالم
تو که نباشی
خزونه حالم
گلای باغم
فدای اکبر
فدای تو ای
غریب مادر
بذا تا منم تو محشر
رو سفید بشم حسین جان
بذا من مادره خوبه
دو شهید بشم حسین جان
این گلها، پره از احساسن
شاگرد، مکتب عباسن
جان من، ای حسین جان من
🏴بند سوم:
فدا سرت این
دل کبابم
تنهاییه تو
میده عذابم
نذار ببینن
میرم اسارت
نذار ببینن
میشه جسارت
نمیخوام وقتی که میرم
دست بسته کوفه و شام
کنارم باشن و باشن
شاهد سنگای رو بام
میدونم، همینه تقدیرم
یک روزی، به اسیری میرم
جان من ای حسین جان من
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#وحید_زحمتکش
#امیرحسین_سلطانی
👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
مهمون ویرونه، ماه شبهام شدی
چه عجب باباجون، سر به ماهم زدی
رفتی و پیش من، خیلی دیر اومدی
کجا بودی که هر چه قد صدا زدم بابا
انقد منو کتک زدن، خمید قدم بابا
نیومدی حالا ببین، چی اومده سرم
دیگه نمونده مو و معجری روی سرم
همه تنم شده کبود، بابا
عمه اگه پیشم نبود، بابا
(رقیه دیگه مُرده بود، بابا ۲)
مَنِ الّذی اَیْتَمَنی بابا
🏴بند دوم:
مثل بال و پرم، سوخته موهات بابا
چشم و ابروت سیاه و کبوده چرا
صورتت خونیه، رفته بودی کجا؟
چه جوری آخه باباجون شکسته دندونات
انگار زدن با خیزرون محکم روی لبات
بهم بگو چرا آخه با سر آوردنت؟
چه جوری اومدی اصن الان کجاس تنت؟
زخمی شده چه قد سرت، بابا
کاشکی بمیره دخترت، بابا
(واسه رگای حنجرت، بابا ۲)
مَنِ الّذی اَیْتَمَنی بابا
🏴بند سوم:
بیدارم شب تا صب، بسکه درد میکشم
سیلی انقد زدن، تار میبینه چشم
بغلم کن بابا، یِکّم آروم بشم
منو ببر شدم از این زمونه دیگه سیر
سه سالمه ولی ببین بابا شدم چه پیر
نپرس ازم چرا چون هرچی که بگم کمه
تو بازارای شام عذاب دیدم یه عالَمه
چشم عمو رو دور دیدن، بابا
جلوی ما میرقصیدن، بابا
(به اشکامون میخندیدن، بابا ۲)
مَنِ الّذی اَیْتَمَنی بابا
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
👇